وزارت نیرو تمایلی برای احیای حوزه زاینده رود نداشت/چرا ساخت فولاد مبارکه از بندرعباس به اصفهان منتقل شد؟
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، یکی از استادان با تجربه دانشگاه صنعتی امیرکبیر، در تمامی کلاسهای خود یک جمله تکراری را به کار برده و میگوید، در ساختار حکمرانی، “هرکسی خواست مشتق بگیرد، خیانت کار و هرکسی خواست انتگرال بگیرد، درست کار است”. این جمله شاید در رویارویی با تصمیماتی مبنی بر بخشینگری اعم از تفکیک وزارتخانهها و تشکیل استانهای مختلف در منتها علیه سمت مقابل و رادیکالترین حالت قرار گیرد. فارغ از منطقی بودن جمله ورد زبان استاد دانشگاه امیرکبیر، روزگاری تقسیمبندی سیاسی کشور به تبع پیروی از الگوهای خارج از کشور بر مرزهای طبیعی حوضههای آبریز منطبق شده بود و همین مسئله تعارضات آبی واقع در یک حوضه آبریز را به حداقل میرساند. از حدود ۵۰ سال گذشته نظام تقسیمبندی استان به مرحله جدید تفکیک وارده شده و همواره شاهد تقسیمبندی جدید و کوچک شدن استانهای کشور هستیم. همین مسئله زمینه وجود چند تقسیمبندی سیاسی در یک حوضه آبریز را رقم زده و تعارضات آبی در این ساختار قوت میگیرد. در همین راستا به منظور بحث پیرامون این مسئله به سراغ رسول زرگرپور، معاون آب و آبفای وزیر اسبق نیرو و یکی از بازیگران حوزه مدیریت منابع آب کشور رفتیم تا با وی در محور ذکر شده به گفتگو بنشینیم. این گفتگو در ۲ بخش تقسیمبندی شده که بخش اول با عنوان”مدیریت بههمپیوستۀ منابع آب را هدف گرفتم/ماجرای مدیری که حکم سازمان آب یک استان را به رئیس جمهور داد” منتشر شده است. خلاصه بخش دوم به شرح ذیل است: وقتی رئیسجمهور پرسیدند که فکر میکنید اصلیترین مشکل اصفهان چه چیزی است؟ من گفتم چالش اول، دوم و سوم مسائل زیستمحیطی است گفتم ۸ سال مسئولیت همه آب کشور را داشتم و حالا اجازه بدهید، ۴ سال مسئولیت ۴ درصد آب کشور را داشته باشم هدف نهایی طرح احیای حوضۀ آبریز زایندهرود باشد، احیای تالاب گاوخونی بود پیشبینی میشد که بین ۶۰۰ تا یک میلیارد مترمکعب کسری آب در حوضه آبریز زاینده رود وجود داشته باشد وزارت نیرو تمایلی برای اجرای طرح احیای حوزه زاینده رود نداشت وزارت جهاد کشاورزی ملزم شد یک الگوی کشت مناسبی را با توجه به آوردها فراهم کند و هم شیوههای آبیاری را اصلاح کند که متاسفانه نکرد من تعهد کرده بودم که اگر ظرف ۴ سال این طرح اجرا شود، حوضۀ آبریز زایندهرود احیا شود در نهایت طرح احیای حوضه آبریز زاینده رود درگیر جریانات سیاسی و افراد جویای نام و دخالتهای بیجا شد انتقال فولاد مبارکه از بندرعباس به اصفهان بر اساس مصوبه شورای انقلاب صورت گرفت درحال حاضر مردم اصفهان از نعمت فولاد مبارکه استفاده نمیکنند و از نقمت آن استفاده میکنند مشروح این گفتگو به شرح ذیل است: *معتقد بودم، مشکلات اصفهان بدون حل مشکل آب قابل حل نیست فارس: شما مبدع طرح ۹ مادهای احیای حوضۀ آبریز زایندهرود هستید، خیلی از اخباری که از این طرح شنیده شده بیشتر مربوط به بحثهای سختافزاری است. آیا این طرح احیا فقط منوط به بحث سختافزاری میشد یا دامنۀ وسیعتری داشت؟ زرگرپور: من اصلا آمادگی برای استاندار اصفهان شدن را نداشتم چون سال ۶۸ هم که معاون عمرانی بودم، وزیر وقت اصرار داشت که من استاندار اصفهان بشوم، ولی گفتم من نیروی اجرایی هستم و نرفتم، ولی در مقطع سال ۹۲ یک بنبست سیاسی در انتخاب فرد پیش آمد و با اینکه من سال ۹۰ هم بازنشسته شده بودم، با اصرار زیاد قرار شد من به اصفهان بروم و مدتی هم که استاندار بودم قرارداد کارگری با دولت داشتم و کارمند دولت نبودم. صبح روزی که قرار شد من به دولت بروم و رای اعتماد بگیرم خدمت معاون اول رفتم و گفتم به یک شرط حاضر هستم، به اصفهان بروم و آن اینکه شما مصوبهای در رابطه با آب اصفهان بدهید، چون اگر نتوانم مسائل آب اصفهان را حل کنم، نمیتوانم در کارم موفق بشوم. فارس: یعنی اختیارات وزارت نیرو در حوزۀ آب را بگیرید؟ زرگرپور: نه به این صراحت اما هدف همین مسئله بود، من گفتم ۸ سال مسئولیت همه آب کشور را داشتم و حالا اجازه بدهید، ۴ سال مسئولیت ۴ درصد آب کشور را داشته باشم. ایشان گفتند که هنوز شما رای اعتماد نگرفتید و مرکب حکمتان به کاغذ نرسیده است، میخواهید مصوبه بگیرید و این امکانپذیر نیست، ولی من به شما قول میدهم که بعد از ۳ ماه اگر طرحی بیاورید من در شورای عالی آب مطرح میکنم. من بعدازظهر به هیئت دولت رفتم و وقتی رئیسجمهور پرسیدند که فکر میکنید اصلیترین مشکل اصفهان چه چیزی است؟ من گفتم چالش اول مسائل زیستمحیطی و چالش دوم مسائل زیستمحیطی و چالش سوم هم مسائل زیستمحیطی است که منظورم هم آب و هم هوا و خاک بود. میخواهم بگویم با این رویکرد ورود پیدا کردم. بنده آبان ۹۲ مسئولیت گرفتم و در دیماه ۹۲ یک طرحی به معاون اول ارائه کردم و ایشان طبق قولی که داده بودند به شورای عالی آب بردند. شورای عالی آب بالاترین مرجع قانونی در کشور است که میتواند در رابطه با آب تصمیمگیری کند و اگر مصوبهای را بپذیرند، مصوبۀ کاملی خواهد بود. *۵ چالشی که قرار بود با اجرای طرح احیای حوضه آبریز زاینده رود مرتفع شود فارس: هدف از ارائه طرح ۹ مادهای احیای حوضۀ آبریز زایندهرود چه بود؟ زرگرپور: من ۸ سال معاون آب بودم، بنابراین مسائل آب کشور را میشناختم و از طرفی خودم اصفهانی بودم و ارتباط تنگاتنگی با اصفهان داشتم و مسائل مربوط به حوضۀ زایندهرود هم در جریان بودم. بنابراین از همۀ این تجربیات و دانشی که در دکترا آموخته بودم، استفاده کردم و گفتم طرحی تهیه کنید که هدف این طرح احیای حوضۀ آبریز زایندهرود باشد. یعنی احیای تالاب گاوخونی. در واقع احیای حوضۀ آبریز زایندهرود معنا پیدا نمیکند، مگر اینکه پاییندست آن یعنی گاوخونی احیا شود. پس یک اینکه هدف طرح احیای حوضۀ آبریز زایندهرود یا همان احیای تالاب گاوخونی بود و دو اینکه حوضۀ نفوذ طرح از قلههای زردکوه تا تالاب گاوخونی بود. فارس: چالشهایی که در ارتباط با حوضه آبریز زاینده رود دیدید، شامل چه مواردی بود؟ زرگرپور: مرجع تصویب طرح یعنی سندیت قانونی عبارت بود از شورای عالی آب به عنوان بالاترین مرجعی در کشور که رئیسجمهور ابلاغات آن را انجام میدهد. من ۵ چالش اصلی را در رابطه با حوضۀ آبریز زایندهرود مطرح کردم که یک فقدان مدیریت بههمپیوستۀ منابع آب در حوضه بود و این مدیریت تکهتکه بین استانها پخش شده بود، بنابراین میخواستیم بحث مدیریت استانی را در اینجا پاسخگو باشیم. دوم فقدان اطلاعات جامع آوردها و برداشتها بود یعنی یک حوضهای که به عنوان حوضۀ آبریز زایندهرود مطرح بود و ۴۰۰ کیلومتر طول داشت و یک سد بزرگ با حجم یک و نیم میلیارد در این مسیر وجود داشت، ولی اطلاعات جامعی که چقدر آورد و چقدر برداشت دارد و اینها چقدر قانونی یا غیرقانونی هستند، وجود نداشت. سوم اینکه یک عدم تعادلی بین منابع و مصارف بود یعنی پیشبینی میشد که بین ۶۰۰ تا یک میلیارد مترمکعب کسری آب در اینجا وجود داشته باشد. چهارمین مورد این بود که یک الگوی مناسب کشت وجود نداشت و حتی هندوانه و خربزه و برنج کاشته میشد که ضایعات آبی زیادی هم داشت. نکتۀ پنجم هم این بود که اصفهان به سمتی توسعه پیدا میکرد که نیاز آب بسیار رو به تزاید بود، یعنی هم در بالادست برداشتهای جدیدی انجام میدادند و هم در استان در حوزۀ کشاورزی و صنعت برداشت آب وجود داشت و همۀ این مسائل باعث میشد که هر روز که جلوتر میرفتیم مشکلات بیشتر شود. *وزارت نیرو تمایلی برای اجرای طرح احیای حوزه زاینده رود نداشت فارس: آیا وزارت نیرو هم نسبت به اجرای این طرح رغبت داشت؟ زرگرپور: فقدان یک طرح جامع که مصوب قانونی باشد، وجود داشت و باید هر چه سریعتر انجام میشد، ما این طرح را تهیه کردیم که البته وزارت نیرو تمایلی نداشت ولی خب من یک مقدار با وزارت نیرو آشنا بودم و قولش را هم از معاون اول گرفته بودم و میدانستم موفقیت در استان منوط به این طرح است. به همین دلیل روزانه پیگیری کردم تا این طرح ۹ مادهای تصویب شد. بر خلاف آن چه گفته میشود، تنها مادۀ نهم این طرح بحث سختافزار است و شاید کماثرترین بحث ساخت و ساز باشد. من ۵ چالش گفتم و حدود ۸ ماده ذکر کردم. فارس: جزئیات این طرح ۹ مادهای را ذکر میکنید؟ زرگرپور: یک تشکیل شورای هماهنگی مدیریت حوضۀ آبریز زایندهرود با حضور کلیۀ ذینفعان دولتی و خصوصی زیر نظر شورای عالی آب بود که رئیس آن وزیر نیرو و اعضای آن معاونین وزارت کشاورزی و وزارت کشور و محیطزیست و برنامه بودجه و استانداران این حوضه و نمایندگان تشکلهای کشاورزی است. پس ما اول یک مرجع تصمیمگیری تهیه کردیم و جالب است بدانید بعدا وزارت نیرو الگو گرفت و آمد در بقیۀ حوزهها پیاده کند و مدیریت جدید آمد یک کمیتۀ سازگاری با خشکی را مطرح کرد که آن را بیاثر کرد. *وزارت جهاد در طرح احیای حوضه آبریز زاینده رود مکلف به ارائه الگوی کشت بود فارس: این شورا آیا مشابه سایر شوراهای کشور به طور غیر منظم جلسه داشت؟ زرگرپور: خب این خیلی مهم بود، وزارت نیرو هم شاید اصراری بر مسئله نداشت، ولی با پیگیریهای مستمر من، ماهی یکبار این شورا تشکیل میشد و جمعی از ۳ استاندار و ۳ نماینده از کشاورزان و معاونان وزرا و خود وزیر در رابطه با موضوع تصمیمگیری میکردند. دومین چیزی که گفتیم این بود که حالا این شورا تصمیمگیری میکند و یک مدیریت به همپیوستۀ حوضۀ آبریز توسط وزارت نیرو میخواهد. یعنی همان چیزی که در ابتدای دورۀ دوم هم دنبال آن بودیم و پیگیری میکردیم. وزارت نیرو این را روی کاغذ اجرا کرد اما اشکال کار این بود که مسئول این کار در طبقۀ ۱۰ ساختمان تهران نشسته بود و ثانیا کارهای دیگری داشت که این مطلب اولویت آخر کارشان بود و در نهایت به طور کامل اجرا نشد. نکتۀ سومی که ما مطرح کردیم این بود که از ۳ دی ماه سال ۹۹ یعنی موقعی که مصوبۀ شورای عالی صادر شد، گفتیم برداشت جدید در حوضۀ آبریز ممنوع است و به عبارتی فریز کردیم. یعنی یک سری طرحهای نیمهکارۀ غیرقانونی بود که داشت پیگیری میشد و میخواست آب برداشت کند و اگر این فرآیند به همین شکل جلو میرفت، وضعیت حوضۀ آبریز از لحاظ منابع بسیار وخیم میشد و این از نکاتی بود که برداشت جدید را فریز کردیم و حتی اگر کسی هم تخصیص داشت، وزارت نیرو باید خسارت آن را میداد و تخصیص را لغو میکرد. چهارمین بحث این بود که به هر حال بخش اعظم آب در این حوضه برای کشاورزی است و وزارت جهاد کشاورزی ملزم شد یک الگوی کشت مناسبی را با توجه به آوردها فراهم کند و هم شیوههای آبیاری را اصلاح کند که متاسفانه نکرد. پنجمین بحثی که وجود داشت این بود که یک صندوقی برای خسارتدیدگان طراحی شد، چراکه برداشتکنندگان آب بخش شرب و صنعت و کشاورزی و محیطزیست بودند و در مواقع خشکسالی که نمیشد، بخش شرب و محیطزیست را قطع کرد، ولی صنعت و کشاورزی را میشد کاهش داد، منتها صنعت حاضر بود که خسارت کشاورزان را بدهد و آب کشاورزان را به طور موقت بگیرد و یک صندوقی نیاز بود که وزارت نیرو خسارات را برآورد کند و صنعت بپردازد و به کشاورزان پرداخت شود که در حقیقت یک تعادل برای ارزش افزوده ایجاد شود. موضوع بعدی عبارت از این بود که پنجرۀ منابع و مصارف ایجاد شود. پنجرۀ منابع و مصارف یعنی اینکه در هر استان معلوم میشود، سهمیه آنها چقدر است و سهم شرب و صنعت و کشاورزی از این سهم چقدر است. این کار بعد از ۲ سال کار چالشی و فعالیت مهندسان مشاور انجام شده و الان یک سند بسیار اساسی و مهم در دست مدیریت آب کشور است که ببیند چه بخشهایی طبق قانون عمل میکنند و این خیلی مهم است. موضوع آخر عبارت بود از تعیین تکلیف چند طرح نیمهکاره که یکی سامانۀ دوم بود و یکی هم تعیین تکلیف اینکه انتقال آب بهشتآباد تونل باشد یا لوله و اصل طرح مورد تایید قرار گرفت. فارس: پس تنها یک مورد از این ۹ مورد مرتبط با طرحهای به اصطلاح شما سخت افزاری بود؟ زرگر پور: دقیقا، این ۹ مادهای در همۀ ابعاد فنی مهندسی، تخصیص آب، اقتصادی، مسائل اجتماعی، نرمافزاری و سختافزاری را در بر میگرفت و آنچه اهمیت داشت این بود که فقط دو طرح نیمهکاره سخت افزاری را دیده بود و من تعهد کرده بودم که اگر ظرف ۴ سال این طرح اجرا شود، حوضۀ آبریز زایندهرود احیا شود. *وزارت نیرو نخواست که برداشت غیرقانونی از زاینده رود را متوقف کند فارس: به نظر شما تاثیر این طرح اجرا نشده در کلان مسئله چه بود؟ زرگرپور: الان هر کسی در هر استانی اعم از اصفهان و چهارمحال و بختیاری بخواهد در باره حوضه آبریز زاینده رود صحبت کند، میگوید چرا مصوبات شورای عالی آب اجرا نمیشود. یعنی به این طرح استناد میکنند چه باور داشته باشند، چه نداشته باشند، در واقع این طرح یک مرجع شده است. وقتی کشاورزان صحبت میکنند، میگویند چرا دولت مصوبات خود را اجرا نمیکند یا وقتی دوستان در استانهای دیگر صحبت میکنند میگویند ما موافق هستیم که مصوبات اجرا شود. فارس: خب حالا سوال مهم این است، چرا این طرح بسیار مهم اجرا نشد؟ زرگرپور: اولا شورای هماهنگی با پیگیریهای ما هر ماه تشکیل شد و وقتی ما کنار رفتیم هر ۳ یا ۴ ماه یکبار تشکیل جلسه داد. دومین دلیل این بود که مدیریت به هم پیوسته که معتقد بودیم باید در منطقه تصویب شود، توسط وزارت نیرو نقض شد و حالا هم که در ساختار جدید تشکیل شده، باز هم در طبقۀ دهم وزارت نیرو است و اینکه چقدر پاسخگو باشد معلوم نیست. سه اینکه پنجرۀ منابع و مصارف مبنای کار و مصوب است، ولی وزارت نیرو اقتدار و عزم را برای اجرای آن ندارد که بحثهای بن بروجن در این پنجره معنا پیدا میکند. مورد چهارم یک سری برداشتهای غیرقانونی و یک سری طرحهای نیمهتمام غیرقانونی که وجود داشت و وزارت نیرو احصا کرد، بخش جزئی آن در اصفهان بود و بخش اعظم آن در سایر استانهای دیگر بود که نتوانستند، جلوی اینها را بگیرند و من معتقد هستم که نخواستند متوقف کنند، اگر سالهای ۹۲ و ۹۳ متوقف شده بود الان معضلات ما در ۱۴۰۰ خیلی کمتر از این بود. وزارت جهاد کشاورزی اصلا به الگوی کشت ورود پیدا نکرد با این که چندینبار من به شخصه با وزیر صحبت کردم و شیوههای آبیاری را آنطور که معتقد بودیم، اجرا نکردند. در نهایت یک طرح جامع فنی مهندسی منطقهای در مسیر خود افتاد و درگیر جریانات سیاسی و افراد جویای نام و دخالتهای بیجا شد و از مسیر منطقی خودش که میتوانست نتایج پرباری داشته باشد، خارج شد و بعد از آن هم دولت به صورت جدی موضوع را پیگیری نکرد که نتیجۀ آن خشکی بیش از ۹۵% تالاب گاوخونی است. *انتقال فولاد مبارکه از بندرعباس به اصفهان بر اساس مصوبه شورای انقلاب صورت گرفت فارس: استان بالادست چهارمحال و بختیاری از اجرا نکردن این مصوبه چه ضررهایی کرد، یعنی کدام از مشکلات امروز در صورت اجرای مصوبه وجود نداشت؟ زرگرپور: طبق این طرح برداشتهای غیرمصوب باید متوقف میشد که نشد و پنجرۀ منابع و مصارف اجرا نشد که اگر میشد محدودیتهایی ایجاد میکرد که برخی از مشکلات پدید نیاید. از تبعات مهم دیگر اجرا نشدن طرح پایمال شدن حقآبۀ قانونی ۵۰۰ سالۀ کشاورزان پاییندست خصوصاً شرق اصفهان است که با هیچ توجیه عقلی، شرعی، منطقی و اداری قابل بیان نیست و اجرای طرح احیای حوضه میتوانست این حق را به کشاورزان برگرداند و همه چیز را طبق قانون و ضابطه بکند. فارس: یک شبههای همواره مطرح شده است که عدهای میگویند کارخانۀ فولاد مبارکه قرار بوده کنار آب و در بندرعباس ساخته شود، اما قدرت نمایندگان اصفهان باعث شد که کارخانه به اصفهان منتقل شود. آیا این شبهه حقیقت دارد؟ زرگرپور: انتقال کارخانۀ فولاد مبارکه از بندرعباس به اصفهان گویا براساس مصوبۀ شورای انقلاب بوده است و دلیل آن هم این است که در آن مقطع زمانی معتقد بودند سرمایهگذاری در بندرعباس میتواند در معرض خطر و خسارات قرار بگیرد و عقیده داشتند، اگر تأسیسات لب مرز باشد شدیدا در خطر است. *مردم اصفهان از نقمت فولاد مبارکه بهرهمیبرند فارس: آیا این استدلال از نظر شما صحیح است؟ زرگرپور: شاید با تکنولوژی نظامی آن زمان این عقیده درست بود، ولی با تکنولوژیهای نظامی فعلی اوضاع فرق میکند، اما اینطور نبوده که مردم اصفهان خواهان انتقال این کارخانه بوده باشند. درحال حاضر مردم اصفهان از نعمت فولاد مبارکه استفاده نمیکنند و از نقمت آن استفاده میکنند. چراکه این کارخانه آلودگیهای خودش را دارد و بارگذاریهای وسیع خود را در زیرساختهای استان دارد و جمعیت زیادی را به سمت خود مهاجرت داده که باعث تغییر بافت شده و تمام پول کارخانه هم در تهران هزینه میشود. به عنوان یک اصفهانی عرض میکنم که صنایع اصفهان چون بر اساس آمایش سرزمینی درستی مستقر نشده است، نه در کشور و نه در خود اصفهان نعمتی که ندارند بلکه نقمتی برای شهروندان منطقه هستند. تولید و اثرگذاری آنها در سطح کشور است، مالیات و گردش پول آنها هم در پایتخت متمرکز است ولی خب آلودگیها بارگذاریها در زیرساختها و استفاده از منابع استان برای شهروندان اصفهان است. آبی که این صنایع مصرف میکنند جزو آب استان نباید باشد و آب ملی است. اصفهان اولین استانی بود که آمایش سرزمینی آن تهیه شد و با توجه به شرایطی که داشتیم، گفتیم از این پس هیچ دودکش جدیدی در اصفهان برپا نخواهد شد و هیچ موتور آب جدیدی آب برداشت نخواهد کرد. یعنی توسعۀ استان را نه صنعت و نه کشاورزی بلکه تکنولوژی و گردشگری و هنر قرار دادیم. البته هنوز هم برخی توسعهها انجام میشود، منتها به گونهای انجام میشود که بر اساس بخشنامه وزارت نیرو از آب جدید نمیتوانند استفاده کنند یا از صرفهجوییهای خودشان استفاده میکنند یا از انتقال آبی که میخواهند از خلیجفارس انجام بدهند. این که منطقی است یا نه یک بحث جدا است. مثلا شرکت فولاد مبارکه ملزم شد، شبکه تصفیه فاضلاب سه شهرستان استان را اجرا کند و پساب آن را به عنوان تامین آب صنعت استفاده کند. فایدهای که برای استان داشت این بود که در سه شهرستان فاضلاب کشیده شد. میخواهم بگویم آیندۀ استان هم در صنعت و کشاورزی ندیدیم و اصطلاح دیگر دودکشی برپا نخواهد شد و موتور آبی کلید زده نمیشود را از قول من در استان میگفتند. انتهای پیام/ب