رهیافتی تازه از تلفیق مغز و فناوری

به گزارش گروه علم و پیشرفت خبرگزاری فارس، بهزاد دانایی پژوهشگر علوم و فناوری‌های شناختی در جدیدترین مطلب خود به تفاوت‌های میان هوش‌مصنوعی و محاسبات شناختی پرداخت و نوشت: درباره هوش مصنوعی، ویژگی‌ها و قابلیت‌هایش کمابیش شنیده‌ایم؛ تلاشی در مسیر توسعه برنامه های کامپیوتری پیچیده، که قادر به انجام وظایف شناختی دشوار است. شاید این جنبه از هوش مصنوعی که عملکردهای شناختی انسان را تقلید می کند شاید کم‌تر مورد توجه قرار گرفته باشد، در حالی که در بخش عمده‌ای از برنامه‌های هوش مصنوعی، شبیه سازی شناخت انسان در رایانه مورد توجهی جدی است. رویکرد هوش مصنوعی در چندین حوزه مختلف از جمله روان‌شناسی شناختی، ادراک، حافظه، تصویرسازی ، تفکر و حل مسئله به کار گرفته شده است. این کارایی‌ها روز به روز در حال افزایش‌اند و شاهدیم که با پیوند میان ماشین و مغز انسان، توسعه نرم‌افزارهای شبیه‌ساز ادراک و شناخت، این مرزها همواره کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر می‌شود. استفاده از ظرفیت‌های هوش مصنوعی برای دانش و فناوری شناختی مزایای متعددی دارد. این‌جا پای نرم‌افزار و توانمندی در برنامه نویسی به عرصه شناخت و مغز گشوده می‌شود. موفقیت در شناخت به وسیله هوش مصنوعی، مستلزم آن است که هر فرآیندی به تفصیل مشخص شود، بر خلاف روان‌شناسی شناختی که اغلب بر توصیفات متکی است. یکی از ضعف‌های اصلی هوش مصنوعی این است که در مورد شباهت نهایی بین عملکرد شناختی انسان و عملکرد رایانه، فاصله‌ و اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. برای شناخت کارکردهای هوش مصنوعی بد نیست برخی از تفاوت‌های عمده میان مغز و رایانه را بشناسیم: به نظر می رسد مغز یک کامپیوتر با سبک کاملاً متفاوت است. به عنوان مثال ، مغز هنگام یادگیری تغییر می کند ، همچنین اطلاعات را در مکان‌های مشابه ذخیره و پردازش می کند. بدیهی است که مغز یک ماشین موازی است که در آن بسیاری از فعل و انفعالات همزمان در کانالهای مختلف رخ می دهد. این عملکرد، با اکثر عملکردهای رایانه که شامل پردازش سریالی و تعاملات نسبتاً کمی و عددی است در تضاد قرار دارد.   مرز میان هوش مصنوعی و محاسبه‌های شناختی برای کسانی که در فناوری‌های شناختی سررشته‌ای ندارند، میان وازه‌های هوش مصنوعی و محسابات شناختی تفاوتی وجود ندارد و هردو حکایت از این دارند که رایانه ها مسئولیت انجام وظایفی هستند که انسان قبلاً انجام می‌داد در حالی‌که تفاوت‌های قابل توجهی میان این دو مفهوم وجود دارد.  هوش مصنوعی شبیه سازی فرایندهای هوش انسانی توسط ماشین ها است. این فرآیندها شامل یادگیری از تغییر مداوم داده‌ها، استدلال برای درک داده‌ها و مکانیزم های خوداصلاحی برای تصمیم گیری است. محاسبات شناختی اما شامل فناوری های فردی است که وظایف خاصی را انجام می دهد که کار برای انسان را تسهیل می‌کند. محاسبه‌های شناختی شامل فرآیندهای تصمیم‌گیری هوشمند است که کار را برای ما آسان‌تر می‌کند و ما از ابتدای رونق اینترنت با آن‌ها کار کرده ایم. با پیشرفت‌های اخیر در فناوری سامانه‌های پشتیبانی تصمیم گیری به سادگی از داده‌های بهتر و الگوریتم‌های بهتر برای تجزیه و تحلیل بهتر ذخایر وسیع اطلاعات استفاده می کنند. بنابراین ، محاسبات شناختی به مواردی چون درک و شبیه سازی استدلال، درک و شبیه سازی رفتار انسان مرتبط می‌شود و با استفاده از سیستم های محاسبات شناختی ما هر روز ، تصمیمات انسانی بهتری در محل کار می گیریم. هوش مصنوعی تفکر انسان را برای حل مشکلات پیچیده تقویت می کند. تمرکز بر بازتاب دقیق واقعیت و ارائه نتایج دقیق است. محاسبه شناختی سعی می کند نحوه حل مشکلات انسان را تکرار کند در حالی که هوش مصنوعی به دنبال ایجاد راه های جدیدی برای حل مشکلاتی است که به طور بالقوه می تواند بهتر از انسان ها باشد. هدف هوش مصنوعی تقلید افکار و فرآیندهای انسانی نیست بلکه حل یک مشکل از طریق بهترین الگوریتم ممکن است. محاسبات شناختی مسئول تصمیم گیری برای انسان نیست. آنها به سادگی اطلاعات را برای تصمیم گیری انسان تکمیل می کنند در حالی که هوش مصنوعی مسئول تصمیم گیری به تنهایی و به حداقل رساندن نقش انسان است. این روزها با توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان و خلاق، طرح‌های پژوهشی و ایده‌های نوآورانه در علوم و فناوری‌های شناختی و هوش مصنوعی، انسان از هر زمان دیگری خود را در پیوند با این فناوری‌ها می‌بیند و ابهام نسبت‌ به چیستی، مزایا و فرصت‌های این فناوری‌ها کاهش یافته است. حال این پرسش پیش می‌آید که با توسعه روزافزون این فناوری‌ها، زمانی خواهد رسید که شناخت و تصمیم‌گیری‌های ما را محسابت، نرم‌افزارها و مشاین‌ها به عهده بگیرند؟   انتهای پیام/