حسینی: سینمای ایران از مدیریت سنتی رنج می برد/ تبدیل سینما به جزیره جدا افتاده

«سید محمد حسینی»کارشناس  و مشاور امور سینمایی بنیاد فرهنگی روایت فتح در گفت و گو با خبرنگار سینمایی فارس درباره اهمیت سینما در ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه گفت: این موضوع سؤال بسیار خوبی است چرا که هنوز مسئله ذهنی بسیاری از مخاطبان و مردم عادی جامعه است. راستی چرا سینما تا این اندازه کانون توجه است؟ اساساً مگر سینما با این جغرافیای محدود مالی چه ویژگی دارد که آن را در چنین جایگاه بالایی از درجه اهمیت قرار می‌دهد و همواره کانون توجهات رسانه‌ای قرار می‌گیرد؟ وی ادامه داد: گذشته از تعاریف موجود و مرسوم صورت گرفته و موضوعات مطرح‌شده در خصوص توصیف ماهیت  سینمای ایران پرداختن به این موضوع ضروری به نظر می‌رسد که باوجوداین همه توجه رسانه‌ای و اهمیت بخشی در حوزه افکار عمومی متأسفانه سینما در نگاه بخش عمده‌ای از مسئولین کشور اصولاً امری ناظر به حوزه سرگرمی و اوقات فراغت است و اصطلاحاً زینت المجالس آثار فرهنگی به‌حساب می‌آید اما این موضوع در میان کشورهای صاحب سینما کاملاً متفاوت است و اتفاقاً سینما در این کشورها موتور پیشران اقتصاد، سیاست، فرهنگ، ورزش و حتی امور نظامی به‌حساب می‌آید. وی تاکید کرد: آثار سینمایی در کشورهای بزرگ صاحب سینما به نحوی در خدمت ارکان اجتماعی قرار می‌گیرند که نه‌تنها اهالی سینما و عوامل مشغول در این هنر صنعت تجارت از آن منتفع گردند بلکه در همزیستی میان منافع ملی این کشورها و داستان‌های مورد روایت در سینما به‌نوعی مدیریت انگیزشی در حوزه‌های مختلف اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و ورزشی و حتی نظامی حاصل می‌شود. وی اظهارداشت: در یک نگاه اجمالی می‌توان گفت بهترین تعریف و تعبیر از سینما همان جمله کلیدی مقام معظم رهبری است که سینما کلید پیشرفت است و اینکه سینما از منظر ایشان بهترین و کارآمدترین روایتگر واقعیت و حقیقت است. پس در نتیجه به‌اختصار باید سینما را موتور محرک و پیشرانه‌ای انگیزشی برای پیشرفت کلی کشور در خدمت منافع ملی قلمداد کرد از این منظر سینما یکی از محرک‌های بسیار مهم اجتماعی  است که می‌تواند در پیشانی مسائل فرهنگی دروازه آینده را به روی مخاطبانش باز کند و در یک همزیستی مطلوب میان عناصر خیال و واقعیت زمینه رشد هر چه سریع‌تر و اعتماد و انگیزه به پیشرفت و ترقی را در جامعه ایجاد نماید. وی در پاسخ به این پرسش که به نظر شما مهم‌ترین راهکار رسیدن به مدیریت مطلوب در عرصه کلان سینمایی چیست؟، عنوان داشت: معتقدم سینمای ایران از دو عارضه قدیمی و مزمن در حوزه مدیریت رنج می‌برد.نخستین عارضه عدم تمرکز در مدیریت و هدایت کلی سینماست که در سال‌های اخیر اتفاقاً باقدرت گرفتن نهادهای موازی مدیریتی و عمل‌گرا که خارج از حوزه مدیریتی دولت هستند این مشکل حادتر شده به‌نحوی‌که در بخش‌های مختلف اعم از خدمات به اهالی سینما تولید آثار و عرضه و اکران. این موضوع یعنی نبود ساختار مدیریتی واحد باعث ایجاد مشکلات عدیده گردیده تا آنجا که در برخی موارد تقابل صورت گرفته در عرصه‌های مختلف و اختلاف‌سلیقه‌ها در نحوه اعمال مدیریت زمینه را برای سوءاستفاده برخی و متأسفانه متضرر شدن بسیاری از اهالی سینما فراهم کرده. وی ادامه داد: دومین موضوعی و عارضه‌ای که مدیریت سینمای ایران در سال‌های اخیر با آن مواجه بوده و همواره زمینه زیان برای جریان کلی سینما ایجاد کرده نحوه اعمال مدیریت سنتی حاکم بر این عرصه است به‌نحوی‌که آرام‌آرام سینمای ایران در فضای داخلی خود تبدیل به جزیره‌ای جدا افتاده از فضای کلی جهانی شده تا آنجا که شاید بتوان گفت خصوصی‌ترین و خاص‌ترین و شاید یکی از کوچک‌ترین اکران‌های سینمایی برای کشورهای صاحبت سبک و دارای کلاس سینمایی را ایران دارد. وی همچنین درباره راهکار حل این معضلات تصریح کرد: شاید بتوان راهکار را در یک کلمه خلاصه کرد و آن هم قانون است.قانون مداری در حوزه منظومه مدیریتی سینما و اعمال دقیق قانون مصوب می‌تواند زمینه برون‌رفت ما از مشکلات عدیده‌ای باشد که سال‌هاست جان سینمای ایران را رنجور کرده. به‌عبارت‌دیگر مدیریت سینمای ایران ضمن اینکه می‌تواند و به اعتقاد بنده باید چتر گسترده‌ای برای جا دادن اهالی سینما و مخاطبان در سایه‌سار خود بیفکند و شمول بودن و عدالت را سرلوحه خود قرار دهد در عین حال در قبال قانون باید شبیه به درخت گردو استوار و خلل‌ناپذیر باشد و به سمت تعالی نیل کند. در چنین وضعیتی است که می‌توان از سینما انتظار ثمر داشت که همه از آن منتفع باشند در غیر این صورت اگر به‌سان رویه‌های تعاملی که در سال‌های اخیر تعریف‌شده بدون معیار و تنها برای خوش‌آیند افراد بخواهیم سینما را مدیریت کنیم نتیجه چیزی شبیه به درخت بید مجنون است که شاید بتواند داستان تغزلی و شاعرانه بر آن بار کرد اما نه گستره سایه‌اش می‌تواند شامل حال همه باشد و نه به ثمر خواهد نشست. وی ادامه داد: بازهم عرضم را تکرار می‌کنم معتقدم مهم‌ترین و اساسی‌ترین مسیر حل مشکلات سینما و مقدم بر تمام امور قانون مداری مدیران سینمایی اعم از مدیران دولتی و حاکمیتی است و رئیس سازمان سینمایی به‌عنوان سکان‌دار اصلی جریان سینمای کشور مقدم بر هر امر دیگری باید خود را ملتزم و پایبند قانون بداند و تلاش کند تمامی رخدادهای عرصه سینما اعم از تولید و توزیع و خدمات در چهارچوب قانون پیش برود. وی تاکید کرد: در فضای گرگ‌ومیش حاکم و بی‌رمقی قانون زمینه برای فساد هر چه بیشتر و بهتر مهیاتر می‌گردد. و در چنین اتمسفری است که برخی با سوءاستفاده به ثروت‌های هنگفت می‌رسند و قدرت و شهرت فراگیر نصیبشان می‌شود درحالی‌که به‌هیچ‌عنوان شایستگی آن را ندارند و برخی نیز دچار مشکلات عدیده می‌گردند که متأسفانه این گروه زیان‌دیده همیشه تعداد بسیار زیادی هستند که شاید بتوان ادعا کرد بدنه کلی و کالبدی سینما را تشکیل می‌دهند. ازاین‌رو رئیس سازمان می‌بایست مقتدرانه پای قانون بایستد و هرچند امکان مخالفت در روزها و ماه‌ها اول با او بالاست بااین‌حال مصمم و مقتدر قانون را سرلوحه اصلی کار خود قرار دهد و خاطیان را که معمولاً منافع فردی را بر قانون ترجیح می‌دهند به اشکال مختلف متوجه عواقب کارشان کند. تا از این رهگذر تمام سینما در یک بستر عادلانه از منافع قانون مداری مدیران ارشد و عناصر بدنه سینمایی کشور منتفع گردند. وی در پاسخ به اینکه اشاره کردید به جزیره‌ای بودن حوزه اکران و کوچک بودن جغرافیای سینمای ایران قدری این واژه‌ها را توضیح دهید؟، گفت: معتقدم سینمای ایران در سال‌های اخیر بیشتر نشانه‌گیری و هدف خود را شرکت در فستیوال‌های متعدد قرار داده و بر همین اساس هم جوایز بسیار گسترده‌ای از جشنواره‌های مختلف اخذ کرده اما آنچه سینمای ایران را تبدیل به کلید پیشرفت و موتور محرک حوزه‌های دیگر اعم از اقتصاد و اجتماع و فرهنگ می‌کند اکران عمومی و نمایش بین‌المللی و جهانی آثار سینمایی است.امری که می‌توان آن را در دو حوزه اقتصاد سینما و اقتصاد در سینما به‌تفصیل باز کرد. حسینی تاکید کرد: سینمای ایران و مدیریت نسل جدید آن در دوره‌ای که بنده نام آن را دوره پروانگی می‌گذارم باید پیله خود را باز کند و در مقابل و مرئی نظر مخاطبان جهانی به پرواز درآید در این صورت است که سینما هم می‌تواند اقتصاد خود را و درنتیجه تولیدات خود را ارتقاء دهد و هم زمینه رشد اقتصادی کشور را تسهیل کند. وی ادامه داد: نقیصه کوچک بودن جغرافیای سینمای ایران به‌قدری برای کلیت سینما مضر بوده که در فضای کلی خود اجازه تولد برخی ژانرها و گونه‌ها را پیدا نکرده درست به این دلیل که سینما به لحاظ اقتصادی کوچک است و به‌صرفه نیست آثاری نظیر گونه‌های علمی تخیلی و سینمای آسمان و حتی پروداکشن های عظیم تاریخی و کهن در آن شکل بگیرد.در همین راستا تنها راه برون‌رفت از نواقصی این‌چنین و عظمت بخشی به سینما گسترده کردن حوزه فروش و اکران و اندیشه جهانی است. وی گفت: معتقدم یکی از مهم‌ترین اتفاقاتی که در این دوران گذار مدیریت سینمایی می‌تواند رخ دهد تعریف معاونتی نوپا تحت عنوان معاونت اقتصادی است تا بتواند ضمن ایجاد پیوست اقتصادی برای تمام پروژه‌های سینمایی  زمینه را برای بهبود فرایند تولید و ساختارند کردن آن از شیوه سنتی کنونی به شیوه صنعتی و در ادامه نگاهی تحلیلی به فرایند تولید و کنترل پروژه و دست‌آخر بازاریابی و گسترش زمینه‌های دیده شدن آثار سینمای ایران فعالیت نماید.به اعتقاد بنده یکی از اصلی‌ترین کارهای ریاست سازمان سینمایی تشکیل و هدایت همین بخش است. وی در ادامه گفت: یکی از مهم‌ترین مسائلی که ریاست آتی سازمان سینمایی کشور با آن مواجه خواهد بود مسئله معیشت کارکنان سینما و مشکلات دوران کرونا است.یکی از آسیب‌دیده‌ترین صنوف کشور در روزهای سیاه کرونایی به‌طورقطع سینما و اهالی آن هستند. آسیب‌هایی که هم زمینه روحی و روانی دارد وهم مادی و معیشتی.بسیار تا بسیار سینماگرانی که در سال‌های اخیر ناراحت عدم اکران آثارشان و در نتیجه دیده نشدن هستند و از این‌رو دچار تألمات روحی شده‌اند. به‌زعم حافظ پری‌رو تاب مستوری ندارد. و این مستوری طولانی‌مدت اجباری برای آثار سینمای ایران از طرفی زمینه مشکلات روحی را برای سینماگران ایجاد کرده و از سوئی دیگر تعطیلی‌های طولانی‌مدت سالن‌های نمایش فیلم زمینه‌ساز چنان زیان و خسارتی شده که می‌توان  آن را یک ورشکستی جدی در حوزه پخش سینمایی نامید که طبیعتاً آثار مخربش در تولید هم نمایان شده و بسیار از اهالی و بدنه سینما را دچار مشکلات عدیده مالی و معیشتی کرده. ازاین‌رو یکی از مهم‌ترین موضوعات مدیریتی برای رئیس سازمان سینمایی حضور قوی و برنامه‌ریزی دقیق برای گذار سینمای ایران از این تونل وحشت کرونا و اندیشیدن به سینمای پسا کروناست. وی در پایان گفت: سینمای پساکرونا و مدیریت و هدایت محصولات دوران گذار از کرونا الزاماتی دارد که از حوصله این مصاحبه خارج است اما همین‌قدر اشاره کفایت می‌کند که اگر سینمای پساکرونا از همین امروز مدنظر مدیران و مسئولان سازمان سینمایی قرار نگیرد سینما می‌تواند بعد از کرونا خدای‌نکرده هم به خود و هم به جامعه آسیب‌هایی  بسیار سخت وارد کند. اما اگر برنامه‌ریزی دقیق و منطقی انجام شود سینمای پساکرونا می‌تواند زمینه بسیار مناسبی برای خدمات متقابل سینما و جامعه نسبت به یکدیگر و در قبال هم باشد ازاین‌رو واژه سینمای پساکرونا یکی از ارکان اندیشه مدیریتی سازمان سینمایی کشور می‌تواند باشد. انتهای پیام/