چرا تصاویر کپچا اینقدر افسردهکننده و دلگیرند؟
میتوانیم با اطمینان بگوییم همه ما از کپچا متنفریم. منظورم همان ابزار امنیتی گوگل است که برای جلوگیری از اسپم و سایر حملات بات به وبسایتها، انسان را از کامپیوتر تشخیص میدهد. بخشی از این نفرت بهدلیل دردسر تشخیص مداوم اشیای درون عکسهاست؛ اشیائی که گاهی تشخیصشان برای ما واقعا دشوار است؛ مایی که به انسانبودن خود مطمئنیم!
چراغ راهنمایی، پلهها، خطکشی عابر پیاده، تپه و اتوبوس بهگونهای در تصاویر محو شدهاند که حتی وقتی مطمئنیم تمام تصاویر را درست انتخاب کردهایم، بازهم کپچا به ما میگوید جایی اشتباه کردهایم و باید این روند طاقتفرسا را دوباره تکرار کنیم تا بتوانیم به جستوجو در گوگل ادامه دهیم.
مقاله مرتبط:کپچا چیست و چگونه کار میکند؟
بخش دیگر این نفرت که البته شاید برخی از ما چندان از آن آگاه نباشیم، وقت ارزشمندی است که گوگل بهزور و بهرایگان از ما میگیرد تا شرکتهای هوش مصنوعی بتوانند سیستمهای تشخیص تصاویرشان را ارتقا دهند.
داستان به اینجا ختم نمیشود و نکته آزاردهنده دیگری درباره کپچا وجود دارد که نفرت ما را از این ابزار امنیتی عمیقتر میکند. تصاویری که در کپچا بهکار برده شدهاند، بهطرز تحملناپذیری افسردهکننده و دلگیر هستند.
تصاویر کپچا هیچوقت نمایی شاد و پرانرژی از فعالیت انسانی یا منظرهای سرسبز و روحنواز از جنگل و ساحل نشان نمیدهند. درعوض این تصاویر، تنها منظرهای تار و بیکیفیت و بینامونشان از شهری است که انگار بازمانده انفجار هستهای است. کافی است به تصویر زیر نگاه کنید که معمولا در آزمونهای کپچا ظاهر میشود تا شما هم به همین نتیجه برسید:
نگاهکردن به این تصویر انگار هرچه ناراحتی و اندوه در دنیا است، به دل آدم میریزد. حتی بدتر از این کپچا، تصاویر جداازهم و بینهایت دلگیری است که آدم را یاد آخرالزمان میاندازد.
دیدن این دورنماهای غمانگیز از شهرهای آمریکا حالِ تکتک ما را کمی بدتر از قبل میکند؛ اما چرا این تصاویر اینقدر دلگیرند؟ چه ویژگیای در این تصاویر باعث شده به چشم ما اینقدر بیروح و سرد بهنظر برسند؟ مطمئنا دلایل زیادی وجود دارد و شاید خود شما هم متوجه برخی از آنها شده باشید. بههرحال، در اینجا به شش دلیلی اشاره میکنیم که دیدن عکسهای کپچا کاربر را افسرده میکند.
۱. تصاویر کپچا خالی از انسان هستند
تصاویر کپچا همگی از فضای بیرون گرفته شدهاند؛ اما دنیایی که به تصویر میکشند، به طرز اضطرابآوری خالی از انسانها است. احتمالا دلیلش حفظ حریم شخصی محسوب میشود که ستودنی است. بههرحال تصمیم گوگل به حذف انسانها از تصاویر کپچا باعث شده است با دنیایی آخرالزمانی روبهرو شویم که تماشایش ما را کمی پریشان و مضطرب میکند. هر کپچا دنیایی را به تصویر کشیده که انگار قربانی انفجار بمب نوترونی بوده است و تمام ساختههای انسانی باقی مانده؛ اما هیچ انسانی از این انفجار جان سالم بهدر نبرده است.
حتی وقتی هم که در تصاویر انسانی بهچشم میخورد، بهنوعی ترسناکتر هم میشود؛ چون بهدلیل حریم شخصی، این افراد از فاصله بسیار دور عکسبرداری شدهاند تا چهره آنها تشخیصدادنی نباشد. درنتیجه انسانهای معدودی که در تصاویر کپچا میبینیم، ویژگی منحصربهفردی ندارند. آن مرد قرمزپوش در وسط و پایین کپچا کجا دارد میرود؟ چرا ما داریم رفتن او را تماشا میکنیم؟
۲. زاویه تصاویر کپچا عجیبوغریب است
تصاویر کپچا اغلب از زاویههای عجیبوغریبی گرفته میشوند که ما انسانها هرگز چنین زوایایی را برای عکاسی انتخاب نمیکردیم. وقتی من و شما میخواهیم از سوژهای عکس بگیریم، معمولا از زاویه دید خودمان این کار را انجام میدهیم؛ درحالیکه دوربین دستمان و بدنمان برای قاببندی نما بهطور ذاتی درگیر است. باوجوداین، تصاویر کپچا برای آموزش خودروهای بدون راننده گرفته شدهاند؛ بههمیندلیل، از زاویه دید دوربینهایی به دنیا نگاه میکنند که روی خودروهای آزمایشی بدون راننده گوگل سوارند. ازاینرو، زاویه این تصاویر به چشم ما انسانها عجیب بهنظر میرسند. این نکته خیلی ظریفی است؛ اما به محض اینکه توجهمان به آن جلب شد، دیگر نمیتوان آن را نادیده گرفت. به زاویه عکسهای زیر دقت کنید:
سه تصویر بالایی نسبتا عادی بهنظر میرسند؛ اما شش تصویر پایینی کمی عجیب هستند. تصویر وسط زاویهای نیست که من و شما بهطور عادی به یک خودرو نگاه میکنیم. تصاویر مربوط به خطکشی عابر پیاده هم از زاویهای گرفته شده که به زاویه دید انسان نزدیک است؛ اما شاید حدود ۱۰ درجه فرق داشته باشد. انگار نوعی دره وهمی در زاویه دید دوربین ایجاد شده است که در عین شباهت به سوژه آشنا، کمی هم از آن متفاوت هستند.
۳. تصاویر کپچا انگار ما را به تماشای لحظات خصوصی مجبور میکنند
اگرچه تصاویر کپچا بهدلیل حفظ حریم شخصی چهره افراد را نشان نمیدهند یا موقعیت جغرافیایی مناطق بهتصویرکشیده در آنها مشخص نیست، فرد احساس میکند در حال تماشای تصویری است که بدون رضایت صاحبانش گرفته شده است. مطمئنا از هیچیک از افراد دیدهشده در تصاویر کپچا رضایت قبلی گرفته نشده است و تماشای این تصاویر حس بدی در بیننده ایجاد میکند. انگار ما در حال تماشای اتوبوسها و چراغهای راهنمایی از زوایایی هستیم که درواقع قرار نیست اجازه دیدنشان را داشته باشیم.
۴. تصاویر کپچا انگار از صحنه جنایت گرفته شدهاند
تصاویر کپچای گوگل اغلب بیکیفیت و خارج از فوکوس هستند. احتمالا بدیندلیل که گوگل تمام تصاویر واضح و آسان را حذف کرده است تا خطر اسپم را کمتر کند. باوجوداین، حالا این مشکل ایجاد شده که تمام تصاویر باقیمانده بهشدت بیکیفیت است و انگار از ویدئویی از یک صحنه جنایت گرفته شدهاند. این تصاویر آدم را یاد ویدئوهای ثبتشده با دوربینهای مدار بسته میاندازد و وقتی به آنها نگاه میکنیم، این حس را داریم که انگار هر لحظه ممکن است حادثه ناگواری در آنها رخ دهد.
تصاویر بالا پر از حس اضطراب و تشویش هستند؛ مثلا آن تاکسی وسطی: یعنی داخل آن چه اتفاق هولناکی در حال رخدادن است و مقصدش کدام مکان مخوفی است؟ تصویر سمت راست پایینی انگار از پوستر تحتتعقیب برداشته شده؛ اما از همه بدتر تصویر سمت چپ پایینی است: یعنی چه هیولای ترسناک دنیای لاوکرافتی چنین سایهای را روی زمین انداخته است؟
۵. خطوط گرید تصاویر نوع نگاه موجودات فضایی به دنیای ما انسانها است
وقتی کپچا نمایی از تصویری واحد است که به شانزده مربع کوچکتر تقسیم شده، دیدنش خطوط سفید بین آنها آدم را آشفته و پریشان میکند؛ انگار که داریم آن تصویر را از چشمان موجودی فضایی تماشا میکنیم که به معمای زندگی بشر خیره شده است و سعی میکند آن را حل کند. وقتی کپچا از ما میخواهد مؤلفههای تصویری را شناسایی کنیم که به قطعههای کوچکتر تقسیم شده است (مثلا تمام قطعههایی که در آنها چراغ راهنمایی وجود دارد)، درواقع دارد واقعیت روزمره ما را به پازلی تبدیل میکند که هیچ آدم عادیای به آن به چشم پازل نگاه نمیکند. شاید این تصاویر فقط از دید موجودی فضایی نوعی معما باشد که دانشی از زندگی انسانها ندارد.
بهعبارتدیگر، این تصاویر از ما میخواهند به دنیا بهگونهای بنگریم که هوش مصنوعی نگاه میکند و این کار باعث میشود ما هم حس کنیم نوعی هوش مصنوعی هستیم که در این دنیای گیجکننده بهدنبال معنی و مفهوم میگردیم.
۶. منظرههای طبیعی سهم ناچیزی در تصاویر کپچا دارند
هوش مصنوعی خودران گوگل، تنها دغدغهاش این است که اشیاء را در محیطهای دستساز بشر تشخیص دهد: چراغ قرمز، تاکسی، دوچرخهسوارها، شیرهای آتشنشانی یا خطوط عابر پیاده. این هوش مصنوعی به زیبایی درختان یا برگها، گلها، پرندگان، رودخانهها یا کلا هر آنچه تماشایش باعث خوشحالی انسانها شود، اهمیتی نمیدهد. ازاینرو، تصاویر کپچا پشتسرهم نمایش اسلایدی از فلز و بتن هستند. انگار کسی ما را به تماشای شهری زیبا و خوشمنظره برده است؛ اما فقط اجازه میدهد به شیرهای آتشنشانی یا چراغ راهنمایی نگاه کنیم.
البته استثنایی هم وجود دارد: گاهی اوقات کپچا از ما میخواهد درختان نخل را مشخص کنیم. معلوم نیست داستان این استثنا چیست. شاید یکی از خودروهای بدون راننده گوگل یک بار به یکی از این درختان نخل برخورد کرده است!
***
داستان تصاویر افسردهکننده کپچای گوگل ازاینقرار است: این تصاویر را انسانها و برای انسانها نگرفتهاند؛ بلکه هوش مصنوعی و برای هوش مصنوعی گرفته است. بههمیندلیل، در آنها نمیتوان ردی از ویژگیهای انسانی یا مخاطب انسانی دید. این تصاویر ساخته منطق صنعتی بدون گوشت و خون هستند. تصاویر کپچا ما را مجبور میکنند به دنیا از دید هوش مصنوعی نگاه کنیم. تعجبی هم ندارد که هر بار بعد از دیدنشان، احساس افسردگی و کرختی میکنیم.
شاید برخی بتوانند به سیستم کپچای گوگل بهشکل نوعی هنر نگاه کنند که ما را از زندان زندگی روزمره بیرون میکشد و مجبورمان میکند به دنیا از دریچه چشمان موجودی فضایی نگاه کنیم. سبکهای هنری مدرن بسیاری وجود دارد که از اتوماسیون و انتخاب تصادفی، ترکیبهایی خلق میکنند که از دایره منطق انسان عادی خارج است. باوجوداین، این قضیه مشکلی بزرگ دارد و آن این است که تصاویر کپچا محصول شرکتی ۱٫۸ تریلیون دلاری است. همین موضوع باعث میشود بهسختی بتوانیم در این تصاویر ذوق هنری پیدا کنیم.
***
حال، سؤال دیگری پیش میآید: تماشای مداوم این تصاویر چه بلایی سر نسل بشر آورده است؟ شرکت امنیت وبسایت کلادفلر اخیرا محاسبه کرد که ما انسانها درمجموع هر روز نزدیک به ۵۰۰ سال زمان صرف تماشای تصاویر کپچا میکنیم! اوایل دهه ۲۰۰۰، تصاویر کپچا متنهای سادهای بودند که باتهای اسپم هنوز قدرت تشخیصشان را نداشتند؛ اما یک دهه بعد، این متنها باید طوری بههم میریخت و مبهم میشد تا نرمافزارهای تشخیص متنی نتوانند جواب درست را حدس بزنند؛ نرمافزارهایی که همان افرادی در حال توسعهشان بودند که باید به سؤالات کپچا جواب میدادند.
مقالههای مرتبط:کلودفلر سرویس hCaptcha را جایگزین reCAPTCHA گوگل میکندالگوریتم جدید مبتنی بر یادگیری ماشین، کد کپچا را بهراحتی حدس میزند
در سال ۲۰۱۴، گوگل یکی از الگوریتمهای یادگیری ماشین خود را در رقابت با انسانها قرار داد و از آنها خواست یکی از متنهای مبهم کپچا را تشخیص بدهند. در این آزمایش، کامپیوتر در ۹۹٫۸ درصد موارد و انسانها تنها در ۳۳ درصد موارد درست پاسخ دادند. بدینترتیب گوگل تصمیم گرفت سراغ ریکپچا و تصاویر ملالآور کپچا برود؛ تصاویری که تشخیص آنها برای باتها دشوار، اما برای انسانها نسبتا آسان باشد.
حالا این تصاویر ما را مجبور میکنند به دنیای اطراف خود به گونه دیگری نگاه کنیم؛ جوری که شاید موجودات فضایی به دنیای ما نگاه میکنند. مطمئنا در این نکته که رباتها ما را مجبور میکنند به آنها انسانبودن خود را ثابت کنیم، طنز عجیبی نهفته است. شاید تصاویر کپچا بهطور مخفیانهای دارند به ما چشماندازی از آیندهای را نشان میدهند که رباتها به انسانها حکومت میکنند. آیندهای که ما تحتفرمان کامل هوش مصنوعی هستیم و باید برای هر کاری که میخواهیم انجام دهیم، از هوش مصنوعی اجازه بگیریم و هویتمان را به آن ثابت کنیم. شاید این دید اغراقآمیز و پر از حس پارانوییا باشد؛ اما این موضوع انکارناپذیر است: تصاویر کپچا واقعا افسردهکننده و دلگیرند!
***
دیدگاه شما کاربران زومیت درباره تصاویر کپچا چیست؟ آیا دلیلی دیگری به ذهنتان میرسد که باعث شده این تصاویر تا این اندازه اضطرابآور و درعینحال غمانگیز باشند؟
اگر تاکنون به این موضوع فکر نکردهاید، دفعه بعدی که مجبور شدید پازل کپچا را برای اثبات انسانبودن خود حل کنید، به تصاویری دقت کنید که گوگل به شما نشان میدهد. آیا این تصاویر آدم را افسرده نمیکند؟