تحلیل روزنامه عربی لندنی از رسیدن سوخت ایران به لبنان

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، انتقال نخستین محموله سوخت ایران به صورت زمینی از سوریه به لبنان و تصاویر آن طی چند روز اخیر، در صدر اخبار و تحولات رسانه‌های عربی و غربی قرار گرفته است.

به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، این اقدام، برهم زدن برگ‌های بازی در منطقه و نشان دادن مجدد اقتدار مقاومت و دبیر کل حزب‌الله لبنان بود که پس از تعلل‌ها و کارشکنی‌های مختلف، ناگزیر شد مستقیما وارد عمل شود و این‌بار در سنگر اقتصاد به کمک کشورش بیاید و به پرونده بحران سوخت کشورش که حاصل تحریم‌های آمریکا و مداخله آمریکا در نظام بانکی لبنان بود، تکانی بدهد.

لبنان که در حال دست و پنجه نرم کردن با یک بحران اقتصادی عمیق است، به گونه‌ای که بانک جهانی آن را یکی از شدیدترین بحران‌ها از اواسط قرن نوزدهم تاکنون می‌داند، چند روزی است که به گشایش امور و خروج از بن‌بست امیدوارتر شده است بویژه که همزمان با موفقیت ابتکار حزب‌الله در به حرکت درآوردن پرونده بحران سوخت، دولت لبنان نیز تشکیل شد.

در ۱۹ آگوست گذشته، حزب‌الله لبنان  با اعلام ابتکار خرید سوخت از ایران و خبر حرکت کشتی‌های حامل سوخت از این کشور به سوی لبنان، درباره هرگونه تعرض به آنها شدیدا به آمریکا و رژیم صهیونیستی هشدار داد. پس از آن بود که سفیر آمریکا در بیروت به صرافت افتاد هر طور شده برای انتقال سوخت و برق به لبنان کاری کند به همین دلیل گزینه گرفتن کمک از طریق سوریه بر روی میز آمد. و این همان تکان محکمی بود که به پرونده راکد سوخت لبنان وارد شد.

روزنامه «العربی الجدید» یادداشتی به قلم «وائل نجم» با این محور که انتظار نمی‌رفته و نمی‌رود که محموله‌های سوخت ایران، کل بحران لبنان را حل کند، منتشر کرد و نوشت، «پنجشنبه پیش (۱۶ سپتامبر)، از طریق خاک سوریه و مرز زمینی در مرز هرمل – القصیر، نخستین تانکرهای حامل مازوت ایرانی وارد لبنان شد. تنها ده‌ها تانکر، طبق مجوزهای رسمی حمل و نقل و چه بسا بدون آن وارد خاک لبنان شد. زیرا فرقی نمی‌کند. لبنان شبیه یک عمارت مخروبه‌ است که تمامی درها و پنجره‌هایش سست و به روی همه کشورها باز است.

طبق اعلام رسمی، تانکرهای سوخت ایرانی از طریق سوریه و با همراهی هیأت بهداشت حزب‌الله وارد خاک لبنان شد و پس از آن‌که، سید حسن نصرالله دبیر کل حزب‌الله لبنان از طرفدارانش خواست که مراسم استقبال و جشن ورود سوخت ایران به لبنان را لغو کنند، استقبال خودجوش و ساده‌ای از ورود این تانکرها به عمل آمد.

اما در این میان، یک سوال اساسی که مدام در حال تکرار است، این است که آیا این تانکرهای حامل مازوت، بحران سوخت در لبنان را حل خواهند کرد؟ آیا بحران برق که کشور از آن رنج می‌برد پایان خواهد یافت؟ آیا صف خودروها در مقابل پمپ بنزین‌ها به منظور دریافت بنزین به پایان می‌رسد؟

تردیدی نیست که محموله‌ها و کشتی‌هایی که گفته می‌شود، پی در پی از ایران از طریق دریا به بانیاس سوریه می‌رسند و سپس از آنجا از طریق مرز زمینی به لبنان می‌آیند، همه مشکلات را حل نمی‌کند و به این بحران پایان نخواهند داد بلکه این کشتی‌ها و تانکرها، تنها آب راکد این پرونده را به حرکت در آوردند.

نیاز تقریبی لبنان به بنزین در حالت عادی، حدود ده میلیون لیتر در روز است و این بدان معناست که یک کشتی حامل بار کامل از بنزین تنها برای چهار روز کافی است. این موضوع و حتی بیشتر، درباره مازوت نیز صدق می‌کند. لذا رفع نیاز بازار لبنان به این دو ماده، مستلزم تامین حرکت دائم کشتی‌های حامل این دو ماده به بنادر لبنان است که ایران در شرایط فعلی و به دلیل محاصره تحمیلی علیه آن و نیز کنترل تحمیل شده علیه لبنان، نمی تواند آن را تأمین کند.

لذا، تا زمانی که کشتی‌های ایرانی، سوخت را به سوریه منتقل می‌کنند و این محموله از آن‌جا به لبنان منتقل می‌شود، بحران حل نخواهد شد. اما چرا این همه اتکا و امید به آنها وجود دارد؟ موضوع به حل بحران های نفتی، برقی و دیگر بحران‌ها ارتباطی ندارد، بلکه مربوط به امتیازگیری در درگیری‌های جاری در منطقه است که لبنان یکی از صحنه‌های آن است.

وضعیت لبنان با محاصره اقتصادی، بحران حیاتی و معیشتی به سطوح پیشرفته‌ای رسیده است، که اولین و اصلی‌ترین عنوان آن طی مدت اخیر، فقدان برق است که یکی از  مهمترین شریان‌های حیاتی برای بخش‌های اقتصادی، بهداشتی، آموزشی و غیره است. کمبود سوخت نیز که کشور را بشدت فلج کرده و طبقه سیاسی و احزاب و همه کسانی که از نزدیک یا از دور با این واقعیت رابطه دارند را تحت فشار قرار داده است و به میزانی رسیده که حتی برخی مقابل احزاب و گروه‌هایی که تنها نماینده آن‌ها به شمار می‌آیند، قرار گرفته‌اند.

در مقابل این صحنه پرتنش، لازم بود قدمی برای کاهش فشار برداشته شود و دوباره تمامی برگ‌های بازی به هم بخورد. از این رو، واردات سوخت از ایران در خارج از تصمیم و حاکمیت دولت اعلام شد. غیبت یک دولت اصیل نیز فرصت مناسبی برای اجرایی و عملی کردن چنین تصمیمی بود. معادله‌ای که فراروی این روند وجود داشت؛ شکستن محاصره از طریق این تصمیم یا حرکت به سوی گشودن جبهه با “هر دشمنی” بود که می توانست به این کشتی‌های ایرانی و تانکرهای حامل مازوت ایران به سوی لبنان، تعرض کند. بنابراین، این گامی حساب شده در این چارچوب و به عنوان بخشی از درگیری و ابزارهای آن در منطقه است.

موضوع به حل بحران نفتی، برقی و دیگر بحران‌ها مربوط نمی‌شود، بلکه بیشتر به امتیازگیری در درگیری‌های کنونی و جاری در منطقه ارتباط دارد.

این تصمیم باعث شد تا تیم طرف مقابل، بلافاصله و فورا به سمت وارد کردن برق به لبنان از اردن با گاز مصر و از طریق خاک سوریه حرکت کند و این امر نقض آشکار قانون [تحریمی] سزار آمریکا است که نظام سوریه را با آن تحت محاصره قرار داده است. سفیر آمریکا در بیروت، چراغ سبز برای این حرکت را به دولت سابق نشان داد، امری که انتظار می‌رود، دولت جدید آن را تکمیل کند. 

شاید یکی از ثمرات این تصمیم، دستیابی به یک حل و فصل فوری و محدود بود،که با اعلام تماس ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران و امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه  و جهت‌گیری‌های آن در رابطه با لبنان و تشکیل دولت طی یک هفته گذشته، بیان شد.

سوخت ایران بحران لبنان را حل نکرده و به تنهایی نیز حل نخواهد کرد. این چیزی است که همه آن را می‌دانند و ایران، پیش و بیش از هرکسی بر این امر واقف است. فراتر از این، این موضوع، موجب باز شدن بابی برای مناقشه و مجادله بر سر دولت و حاکمیت و  احترام به تصمیمات آن و مرزها و هر چیز دیگری شده است. اما در عوض، رکود و سکون موجود را به حرکت واداشت، بخشی از فشار را برطرف کرد و درگیری را به اشکال دیگری درآورد که تا زمانی که وضعیت منطقه به نوعی حل و فصل نشود یا یکی از طرفین دیگری را شکست ندهد، پایان نخواهد یافت».

انتهای پیام/ص