قراردادی که تاریخ پرسپولیس را عوض میکند
به گزارش “ورزش سه”، پرسپولیس در دهه ۱۳۵۰، ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ بیشترین تعداد جام قهرمانی را در بین تیمهای ایرانی به دست آورد و حالا دوباره به عادت قبلی خود بازگشته اما شاید برای هواداران پرسپولیس سوال اصلی این باشد که چرا تیمشان یک دوره ۱۵ ساله در رکورد و ناکامی بود؟ پاسخ به این سوال یک پروژه دانشگاهی است اما اینجا میتوان «چگونگی» آن را بررسی کرد؛ با گریزی بر عملکرد سرمربی کنونی که توانسته روند موفقیت آمیز قبلی را حفظ و حتی در برخی موارد تسریع بخشد.
* بیشترین سرمربیگری در لیگ برتر برای پرسپولیس به برانکو ایوانکوویچ اختصاص دارد؛ او ۱۴۹۲ روز سرمربی پرسپولیس بود.
* علی پروین از لیگ آزادگان تا لیگ برتر سرمربی پرسپولیس ماند؛ قرمزها با او قهرمان لیگ اول حرفه ای شدند.
* کرواسی، آلمان، هلند، ترکیه، پرتغال و آرژانتین؛ پنج کشوری که در فهرست سرمربیان لیگ برتری پرسپولیس نماینده دارند.
* از بین ۲۰ مربی لیگ برتری پرسپولیس فقط شش نفر توانستند بیش از یک سال سرمربی تیم بمانند.
* ۱۴ نفری که کمتر از یکسال سرمربی بودند: کالدرون، درخشان، ژوزه، دنیزلی، استیلی، کرانچار، وینگادا، پیروانی، هان، زوبل، بگوویچ.
* سرخپوشان پایتخت تنها ۵ مربی قهرمان دارد: پروین، قطبی، دایی، برانکو و گلمحمدی.
* ۱۰ مربی خارجی – ۱۰ مربی داخلی؛ یحیی، دایی، پروین و دنیزلی بیش از یک بار سرمربی شدند.
* تا پیش از ورود برانکو، پرسپولیس در ۱۴ سال، ۱۷ سرمربی داشت؛ حالا در ۲۰ سال، ۲۰ سرمربی.
* پرسپولیس؛ در آستانه یک تیم درجه دو!
برخی از بازیکنان پرسپولیس نقل کردهاند که وقتی علی پروین بعد از قطعی شدن قهرمانی به رختکن برگشت، با خشم و ناراحتی پرسید: «ما باید اینطور قهرمان شویم؟» او به وضوح از عملکرد تیمش رضایت نداشت اما اوضاع بدتر هم شد؛ لیگ دوم حرفهای برای پرسپولیس با ۸ امتیاز اختلاف نسبت به صدر خاتمه یافت تا سلطنت علی پروین پس از ۱۷۲۹ روز به پایان برسد و یک چهره جدید بر مسند هدایت تیم قرار بگیرد: وینکو بگوویچ.
از زمان امضای قرارداد وینکو تا روز ورود افشین قطبی بیش از ۱۰۰۰ روز سپری شد؛ راینر زوبل (س. س. کایزرسلاترن)، آری هان (س.س نورنبرگ)، مصطفی دنیزلی (س.س سه تیم مشهور استانبول) و البته علی پروین (پرافتخارترین سرمربی باشگاه). با حضور تمام این نفرات پرسپولیس تنها یک بار به فینال جام حذفی صعود کرد.
تنها منجی پرسپولیسیها چهره جوانی بود که بعد از سالهای سال از ایالات متحده به ایران آمد و یک قهرمانی لیگ هفتم را به دست آورد؛ افشین قطبی. قطبی ۴۶۲ روز سرمربیگری پرسپولیس را برعهده داشت و موفق شد در شهرآورد شکست ناپذیر بماند و در لیگ هشتم نیز عملکرد چندان ضعیفی نداشت اما در نهایت جاهطلبی او با پرسپولیس خیلی زود به اتمام رسید.
شاید سوال اصلی از مدیران باشگاه پرسپولیس این باشد که چرا تا این حد انتخاب اشتباه داشتند؟ اینکه بگوویچ و زوبل نمیتوانستند پرسپولیس را به موفقیت برسانند، مسئله دور از انتظاری نبود. اینکه مصطفی دنیزلی بدون حضور مدافعی سرسخت امکان قهرمانی در لیگ را ندارد، به آنالیز دشواری احتیاج نداشت و البته یک سوال مهم؛ چه کسی پیشکسوتان را وادار میکرد که تا این حد منفعت طلب باشند و نتوانند روی یک راه حل برای موفقیت باشگاه تاکید کنند و حداقل وظیفه خود را در این زمینه انجام دهند؟
پس از قطبی، سه سرمربی پرسپولیس روی هم کمتر از یک سال سرمربی بودند! نفر بعدی هم در لیگ به توفیقی نرسید اما قهرمانی دو جام حذفی، طرفداران پرسپولیس را راضی نگه داشت. بعد از پایان کار دایی تا بازگشت دوباره او، هیچ کسی بیش از ۲۰۰ روز سرمربی پرسپولیس نماند. دومین حضور او تا پس از بازی با تراکتور ادامه داشت تا اینکه حمیدرضا سیاسی و حمید درخشان تاریخ باشگاه را عوض کردند؛ پرسپولیس را به چنان سیاهچالهای بردند که بسیاری تصور میکردند بازگشت به روزهای خوب، یک رویای تحقق ناپذیر است تا اینکه…
* راه بازگشت: مبارزه با وسوسه درونی
این فصلی جذاب از داستان باشگاه پرسپولیس است. زمانی که برانکو ایوانکوویچ در استانبول با نژادفلاح قرارداد بست و یک روز بعد در میان استقبال کم تعداد طرفداران از پلههای فرودگاه پایین آمد: «من دقیقا میدانم پرسپولیس یعنی چی؛ اولا یک ارتش سی میلیونی هوادار دارد، سی میلیون سرمربی دارد، سی میلیون آرزو دارد، اما من به خودم اعتقاد دارم، به پرسپولیس اعتقاد دارم.»
پرسپولیس در ابتدای فصل با شکست برابر ذوب آهن، استقلال خوزستان، سایپا و سپاهان روبرو شد. این نتایجی است که متر و معیار «اخراج سرمربی» در پیش از لیگ پانزدهم بود اما مدیریت وقت باشگاه پرسپولیس پای برانکو ایستاد. در همان روزهایی که هواداران نیز از نمایش تیم محبوبشان لذت میبردند. این این سه ضلعی راه بازگشت پرسپولیس بود: «حمایت هواداران، ایستادگی باشگاه و تلاش کادرفنی: مبارزه با وسوسه درونی.»
یک نکته جالب در این جدول نهفته که شاید توجه نکردهاید. در ستون شانزدهم و در تعریف افتخارات علی دایی «نایب قهرمانی لیگ برتر» آمده اما برای برانکو نایب قهرمانی لیگ پانزدهم یک افتخار محسوب نمیشود (و حتی نیمه نهایی acl 2017). به عبارت بهتر، سرمربی کروات چارچوب افتخارآمیز بودن یک نتیجه را در باشگاه پرسپولیس تغییر داد و باعث شد تا پرسپولیس دوباره فقط به قهرمانی قانع شود.
اگر در یکی دو سال اخیر طرفدار پرسپولیس شده باشید، احتمالا تصور میکنید که این ۵ سال با برانکو، یک ماه عسل خیلی خیلی طولانی و خیلی خیلی شیرین بوده. اما اشتباه نکنید: «مرگ کاپیتان نوروزی، اشتباهات پرتعداد خط دفاعی، ماجرای خرید سیدجلال، ناکامی در جذب مهاجم جانشین طارمی، بازگشت طارمی از ترکیه، بحران رامین رضاییان، محرومیت نقل و انتقالاتی، تشویق محسن مسلمان و…» همه اینها در مدتی کوتاه رقم خوردند؛ مشکلاتی که میتوانست به عامل افول یک تیم پرستاره و قدرتمند تبدیل شود اما پرسپولیس تحت هدایت برانکو از تمام این تندبادها عبور کرد.
* جهشیافتههای جدید: یحیی و قهرمانی آسیا
جدایی برانکو در اردیبهشت ۱۳۹۸ رقم خورد، کمی بعد از آنکه خبر دیدار او با محمدرضا زنوزی علنی شد. به نظر میرسید که برانکو راه جدایی را انتخاب کرده؛ او ۹ جام و یک فینال را با پرسپولیس تجربه کرد اما همیشه با حقوق معوقه دست به گریبان بود و شاید حس میکرد که شایسته این است که زندگی خود را از نظر اقتصادی تغییر دهد. بنابراین یک شب تصویر بازدید او از کمپ الاهلی عربستان در جده، مثل یک تیر زهرآلود از کمانی خارج شد و بر پیکره هوادارانی خورد که حالا دیگر نمیتوانستند تیمشان را بدون برانکو تصور کنند.
ایوانکوویچ رفت، کالدرون آمد؛ آغاز یک دوره پرتنش جدید. سرمربی آرژانتینی صریح بود و هرچه دوست داشت را میگفت. کلمهها را در نشست خبری و مصاحبههای ایستاده شلیک میکرد و هیچکس از صحبتهایش در امان نبود. انصاریفرد با ورود به باشگاه خیلی زود دریافت که توانایی کنترل کالدرون را نخواهد داشت و به زودی محبوبیت این سرمربی آرژانتینی، به عاملی علیه او تبدیل خواهد شد. شاید نتایج ضعیف بهانه خوبی برای اخراج او بود ولی کالدرون ورق را برگرداند و قرمزها را به صدر جدول رساند؛ البته این صدرنشینی هم باعث نشد تا مدیرعامل محبوب پرسپولیس گابریل را در تیم نگه دارد – پایان یک داستان کوتاه ۱۸۰ روزه.
کسی که در اوج جوانی، تیم بحران زده مانوئل ژوزه را تحویل گرفت و به تیمی قدرتمند، سرحال و سرسخت تبدیل کرد، حالا با ماموریتی متفاوت به باشگاه بازگشت. ماموریت حفظ تیم در صدر جدول، آنهم در شرایطی که با ورود کرونا، خیلی زود تماشاگران در داخل ورزشگاه را از دست داد.
یحیی و پرسپولیس لیگ نوزدهم را فتح کردند و پس از یک تابستان آشفته با رسول پناه، توانستند به فینال آسیا برسند. قهرمانی لیگ بیستم ماجراهایی داشت که از ذهن طرفداران پرسپولیس نرفته.
یک سرمربی همیشه با امروزش توصیف میشود و امروزِ یحیی گلمحمدی، حکم به تمدید قرارداد با او میدهد. این قراردادی است که تاریخ باشگاه پرسپولیس را تغییر خواهد داد. آنها تاکنون نتوانستهاند به میانگین بیش از یک فصل به ازای هر سرمربی خود برسند اما حالا در صورتی که این قرارداد تا پایان پابرجا بماند و گلمحمدی تا لیگ بیست و دوم سرمربی پرسپولیس باشد، طلسم بزرگ باشگاه شکسته خواهد شد.
بیستمین سرمربی لیگ برتری پرسپولیس تاکنون ۶۴۰ روز سرمربی قرمزها مانده و بالاتر از علی دایی قرار دارد. اگر تا پایان قرارداد در تیم بماند از رکورد برانکو عبور خواهد کرد اما چشم یحیی به رکورد علی پروین است؛ آیا او میتواند به ۲۰۰۰روز در پرسپولیس برسد؟
امضای قرارداد جدید با یحیی گلمحمدی، بهانهای است برای بررسی گذرای تاریخ معاصر پرسپولیس؛ همراه با نکاتی که شاید توجه به آن، دوره افول برای همیشه پشت سر قرمزها قرار دهد.