واکاوی احیای جهاد سازندگی/ ساختار متولی روستا چگونه باشد‌

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، موضوع احیای جهاد سازندگی در حوزه فعالیت وزارت جهاد کشاورزی با روی کار آمدن دولت سیزدهم جدیت بیشتری به خود گرفته است اما سوالاتی بنیادین در این رابطه مطرح است که فلسفه­ احیای جهاد سازندگی را تشریح می‌کند.

سوال اصلی اینجاست که چرا با وجود نهادهایی که مستقیما وظیفه توسعه روستایی و تقویت اقتصاد کشاورزی را بر عهده دارند، باید نهاد دیگری برای اجرای این وظایف تاسیس شود؟ آیا تاسیس جهاد سازندگی به مفهوم دولتی شدن جهاد است؟ در نهایت آیا قرار است یک سازمان دیگر به سازمان­های متولی کشاورزی اضافه شود؟

معمار کبیر انقلاب در فصل پنجم کتاب استضعاف و استکبار، محرومیت‌زدایی و دفاع از حقوق مستضعفان را جزو اصول نظام جمهوری اسلامی بر می شمارند‌ اصول عملکردی و اخلاقی نظام نیز برای رفع مشکلات و بهبود وضعیت مستضعفان تاکید داشته به طوری که یکی از اقدامات اساسی در اوایل انقلاب یعنی ۲۷ خرداد ۱۳۵۸ تاسیس نهادی به عنوان جهاد سازندگی بود.

انگیزه تشکیل این نهاد بهره‌گیری از تمام امکانات و داشته ­ها برای رسیدگی به محرومان بود به طوری که در ابتدا نیز مسئولیت تعریف شده برای این نهاد اجرای خدمات عمرانی و فنی برای بخش های محروم تعریف شد که با گذشت زمان در امور کشاورزی متمرکز شده و رساندن ایران به خودکفایی و بی نیازی از واردات مواد غذایی را سرلوحه خود قرار داد.

این نهاد که بعدا به صورت وزارت جهاد سازندگی درآمد در دوران جنگ و دفاع مقدس نیز بنا به اقتضای زمان عملیات پشتیبانی از جنگ، سنگرسازی، دفاع، پل سازی، خاکریزی، جاده سازی و بسیاری عملیات دیگر را به انجام رسانید، این وزارتخانه در سال ۷۹ به دلیل موازی‌کاری با وزارت کشاورزی ادغام شده و وزارت جهاد کشاورزی تاسیس شد.

* ارتباط جهاد با کشاورزی و سازندگی

حال با این سرگذشت آیا احیای جهاد سازندگی بازگشت به گذشته است و یا جهشی رو به آینده؟ برای پاسخ به این سوال باید مفهوم جهاد را بیشتر مورد کنکاش قرار داد تا با ادبیات دولت مردان برای استفاده از عبارت جهاد آشنا شویم؛ زمانی که عبارت کار جهادی به میان می‌آید یعنی نهاد جهادی امور را در دست گرفته با موفقیت انجام داده و خارج می­‌شود تا بعد از آن نهادهای تخصصی اداره امور را بر دست بگیرند. این مفهوم کار جهادی در نگاه ظاهری تناسبی با معنای لغوی یا دینی جهاد ندارد اما اگر بیشتر در این مورد دقیق شویم به این نتیجه خواهیم رسید که  تناسب کاملی بین عبارت جهاد و کار جهادی در نظام جمهوری اسلامی وجود دارد.

در وبگاه رهبر معظم انقلاب،‌ جهاد معنی تلاش و مبارزه‌‌ای است که برای دعوت به اسلام و بسط و گسترش آن و یا به عنوان دفاع از تجاوز دشمن انجام می‌گیرد؛ ‌جهاد را بر دو قسم ابتدایی و دفاعی تعریف می‌شود، جهاد ابتدایی آن است که برای برداشتن موانع دعوت به اسلام انجام شود و سپاه اسلام بدون آن که حمله‌ ای از سوی دشمن شده باشد با هدف از بین بردن موانع تبلیغ اسلام و برداشتن موانع مسلمان شدن سرزمین‌های دیگر و گسترش اسلام و اعلای کلمه‌ حق و برپایی شعایر دینی و هدایت کفار و مشرکان و برانداختن شرک و بت‌پرستی به جنگ و جهاد بپردازند، جهاد دفاعی نیز آن است که به عنوان دفاع و جلوگیری از تجاوز دشمن انجام گیرد، و زمانی است که دشمن به سرزمینهای مسلمانان و مرز و بوم آنها هجوم آورد و قصد تسلط سیاسی یا نظامی یا فرهنگی یا اقتصادی نسبت به آنان داشته باشد.

با این اوصاف چه تناسبی بین جهاد، کشاورزی و سازندگی وجود دارد و این دو چطور در کنار هم جمع می‌­شوند؟ اگر امنیت غذایی را یکی از ارکان امنیت ملی قلمداد کنیم به سادگی می­ توان ارتباط بین این عناوین را درک کرد، هر عاملی که بخواهد امنیت غذایی کشور را به خطر بیاندازد، تهدیدی برای امنیت ملی است، کسی هم که عامل این تهدید باشد دشمن حساب می‌­شود پس در مقابل دشمن هم باید جهاد ابتدایی داشته و خود را آماده کرد و هم جهاد دفاعی داشته از خود در برابر حملات امنیتی آن­ها دفاع نمود.

آیا امروز، امنیت غذایی کشور در خطر قرار دارد که مسئولان به فکر احیای جهاد سازندگی تحت لوای وزارت جهاد کشاورزی افتاده­ اند؟ جواب کوتاه به این سوال «بله» است. اگر به صورت مبسوط قصد تحلیل عوامل خطر را داشته باشیم ابتدا باید مشکلات موجود را بررسی کرده و ریشه ­یابی کنیم و سپس می‌­توان ضرورت احیاء جهاد سازندگی و اجرای عملیات جهادی در امر کشاورزی را توجیه کرد.

* کشاورزی ایران دچار بحران مشکلات چند لایه شده است

غلات، انواع گوشت سفید و قرمز، روغن، شکر و سایر محصولات استراتژیک کشور در کنار نهاده‌­های غذایی دام و طیور همگی بدون استثنا در دهه­ اخیر نوسانات عرضه و تقاضای شدیدی را تجربه کرده‌اند که نتیجه­‌ آن نوسانات (یا بهتر بگوییم افزایش) قیمت این محصولات اساسی و استراتژیک بوده است که نه تنها موجب تغییر الگوی مصرف در سفره غذایی بخش اعظمی از جمعیت شده است بلکه حواشی اجتماعی و سیاسی متعددی را نیز در پی داشته.

تشتت وظایف، تناقض منافع، انحصارگرایی و افزایش فساد در بخش کشاورزی نیز نتیجه­ وجود همان خلل و نقصان­هایی است که نوسانات عرضه و تقاضا را منجر شده است،در واقع بخش کشاورزی ایران در یک تسلسل نقصان مدیریتی-سوء استفاده از نقصان گرفتار شده است به طوری که هر نقصان در مدیریت ورود عوامل سودجو را باعث شده و افزایش نفوذ سوء استفاده گران منجر به افزایش ناکارآمدی تصمیمات مدیریتی می­‌شود.

عوامل بسیار زیادی در این فرایند دخیل بوده‌­اند و همین تعدد عوامل این مسئله را به یک مشکل چندلایه تبدیل کرده است که می‌­توان آن را به لایه­‌های تامین، تولید، توزیع و فرهنگ شکست  تفسیر کرد، در این مدل عوارض عدم رفع مشکل در هر لایه به لایه بعدی نفوذ کرده و در تلفیق با مشکلات موجود در لایه­ های بالایی دچار انبساط می‌­شود.

 

 

* لایه های مختلف مسئله در بخش کشاورزی

در چنین  وضعیتی هر چه واحدهای تخصصی بیشتری به کار گمارده شوند بحران بیشتری ایجاد خواهد شد، زیرا با حل هر مشکل کوچکی ده‌­ها مشکل دیگر ظهور پیدا خواهد کرد، برای مثال دولت برای حل مشکل توزیع نهاده­‌های دام و طیور تصمیم گرفت که سامانه بازارگاه را معرفی کند، به عبارت دیگر، دولت تصمیم گرفت تا در لایه توزیع یکی از مشکلات را حل کند اما نه تنها مشکل توزیع نهاده حل نشد بلکه چالش‌­های بیشتری نیز گریبان­‌گیر دولت شد، در اصطلاح به این مدیریت «سیلویی» گفته می‌­شود که هر بخش از سیلو به طور مجزا از بخش­های دیگر مدیریت می شود.

اما اینکار زمانی با موفقیت همراه است که واحدهای مجزا هر کدام مشکلات مجزایی نیز داشته باشند، بخش­های کشاورزی ایران شدیدا به هم تنیده هستند و مدیریت سیلویی به خصوص در زمان بحران موجب تشدید بحران می‌شود؛ در موقعیت­‌های مشابه، مدیران آگاه برای مدت کوتاهی مرز فرضی بین بخش‌­های مختلف یا سلوها را بر می­‌دارند تا از تقابلات متقابل عملکردی جلوگیری کنند، در این حالت سیلو (که در اینجا بخش کشاورزی مد نظر است) به صورت یک کل واحد در نظر گرفته می‌­شود و مشکل مربوطه به صورت یکجا رفع می­‌شود.

 یک واحد مدیریتی را می‌­توان به صورت سیلویی (بالا) در نظر گرفته و برای هر بخش به صورت تخصصی مدیریت مسئله را اعمال کرد، در مواردی که مشکلات مدیریتی به صورت چندلایه باشند برای جلوگیری از نفوذ مشکلات به لایه‌­های بالاتر از یکپارچه سازی عملیات رفع عیب (پایین) می­توان استفاده کرد.

 

 

*عملیات جهادی اگر درست اجرا شود دولت جهادی یا جهاد دولتی تفاوتی ندارد

با توجه به آنچه توصیف شد، عملیات جهادی در حوزه تولید، اقتصاد و به طور اخص کشاورزی در ادبیات مدیریتی بین‌المللی با عناوینی همچون یکپارچه‌سازی واحدهای مدیریتی با هدف جلوگیری از نفوذ مشکلات به لایه‌های بالاتر و انبساط مسئله شناخته می‌­شود.

در واقع در یک عملیات جهادی، نهاد جهادی وارد عمل شده مشکل موجود را در هر لایه­‌ای که باشد به طور یکجا رفع می­‌کند، منتقدان به احیاء جهاد سازندگی توسط دولت این ایراد را وارد می­‌دانند که وجود نهاد جهادی در بدنه دولت می‌­تواند ناکارآمد باشد زیرا عملا بخش­‌های مختلف دولت به طور مستقل عمل کرده و امکان برداشتن دیوارهای جداکننده بین آن­ها وجود ندارد.

این ایراد می‌تواند درست باشد اما بدین معنی نیست که ساختار جهادی در ساختار دولت ناکارا است، در واقع مسئله اینجاست که هر چه سطح نهاد جهادی در ساختار دولت پایین‌­تر در نظر گرفته شود، کارایی عملکرد این نهاد کمتر خواهد بود و بنابراین چاره­ کار اینجاست که ساختار جهادی درون وزارت جهاد کشاورزی فعلی عمل کند، این موضوع در برنامه ششم توسعه نیز تحت عنوان ضرورت انسجام و یکپارچگی سیاست¬های توسعه کشاورزی و روستایی مورد اشاره قرار گرفته است.

با این وجود ایجاد دسترسی‌­های کنترل شده در یک ساختار که امکان اجرای اصلاحات مدل سیلویی را داشته باشد فقط از عهده یک نهاد جهادی در وزارتخانه مربوطه بر خواهد آمد، اگر این نهاد در سطوح بالای دولت یا وزارتخانه قرار بگیرد باید اختیارات ویژه برای امکان ورود به مسائل داشته باشد. البته این اختیارات باید در مدت زمان محدود و ضرب العجل تعیین شود بدین صورت نهاد جهادی برای رفع هر مسئله می‌تواند بدون محدودیت در لایه‌­های تامین، تولید، توزیع و فرهنگ نفوذ کرده و پس از رفع مشکل از محدوده خارج شود تا واحد مدیریتی مجددا به صورت سیلو به کار خود ادامه دهد، حال اگر یک دولت جهادی سر کار باشد و تصمیم بگیرد که کار جهادی انجام دهد منافاتی با اصول مدیریتی ندارد به شرط آنکه با علم به موضوع وارد شده و با انجام فریضه خارج گردد.

به طور خلاصه می‌­توان چنین ابراز کرد که وضعیت امنیت غذایی ایران چندان قابل دفاع نیست زیرا معیارهای امنیت غذایی برای آینده چندان دور رضایت بخش به نظر نمی‌­رسد، از همین جهت با توجه به مفهوم عملیات جهادی در حوزه کشاورزی، نیاز به احیای جهاد سازندگی در وزارت کشاورزی یک ضرورت به نظر می­‌رسد.

پیشنهاد ایجاد معاونت یا سازمان جهاد سازندگی به عنوان متولی روستا در وزارت جهادکشاورزی با هدف انسجام و یکپارچگی سیاست‌گذاری، مدیریت و ساماندهی پیشرفت همه جانبه و درون‌زای روستایی قابل ارائه است. این رهیافت در ادبیات مدیریتی نیز با عناوین دیگری شناخته شده است.

انتهای پیام/