راه‌های پیش روی طارمی و اسکوچیچ

به گزارش ورزش سه، توئیت مهدی طارمی جنجالی‌ترین و البته نگران‌کننده‌ترین اتفاق فوتبال ایران در هفته اخیر بود. اظهارنظری که می‌تواند یادآور خاطره تلخ تقابل محمد مایلی‌کهن و علی دایی در سال ۷۶ باشد.

 

علی دایی در مرحله اول مقدماتی جام جهانی ۹۸ مصاحبه‌ای با یک رسانه خارجی کرد و در آن از لزوم استفاده از مربیان خارجی برای تیم ملی و فوتبال ایران گفت. اتفاقی که باعث شد تا مایلی‌کهن، دایی را در بازی با سوریه نیمکت‌نشین کند و بعد از آن از دعوت او به تیم ملی به دور بعد خودداری کند. هر چند آنجا هم منظور دایی در ترجمه بد تعبیر شده بود گویی که انگار او مایلی‌کهن را هدف گرفته. در حالی که دایی در آنجا به نگاه بلند مدت برای فوتبال ایران اشاره کرده بود.

 

هر چند در نهایت مایلی‌کهن به شرط عذرخواهی دایی او را به تیم ملی فراخواند اما موضوع عدم دعوت دایی به تیم ملی تا مدت‌ها بحث اول فوتبال ایران بود. بعدا نیز در کوران بازی‌های مقدماتی جام جهانی مایلی‌کهن با برخی بازیکنان دیگر دچار مشکل شد و آن همدلی و اتحادی که در تیم ملی در جام ملت‌های آسیا ۱۹۹۶ وجود داشت دیگر در تیم ملی مشاهده نشد. 

 

حالا نیز نگرانی از این اظهارنظر اخیر طارمی وجود دارد و اینکه تیم ملی بواسطه تقابل او با سرمربی متضرر شود. عجله طارمی در این اظهارنظر مشهود است اینکه او انگار که فقط تیتر مصاحبه اسکوچیچ را خوانده و سریع دست به توئیت زدن برده! در مصاحبه اسکوچیچ به پیشرفت تاکتیکی بازیکنان ایرانی که به اروپا رفته‌اند اشاره شده و قطعا او قصدی برای زیر سوال بردن توانایی شاگردانش نداشته اما در  اظهارنظر او اینکه او سعی بر این داشته که نقش خود را هم پر رنگ کند نیز مشاهده می‌شود.

 

 

با این همه سردار آزمون به عنوان دوست و همبازی طارمی، به خوبی از نقش ترجمه در بد بیان شدن منظور اسکوچیچ گفته و به نوعی بر عجولانه بودن اظهارنظر طارمی صحه گذاشته اما واقعیت این است که تقابل بین طارمی و اسکوچیچ با وجود همه سو تفاهم‌ها رخ داده و لازم است تا این موضوع به نحوی حل شود که هم به اقتدار سرمربی لطمه‌ای وارد نشود و هم تیم ملی از این تقابل بیهوده ضرر نکند.

 

اسکوچیچ به عنوان سرمربی تیم ملی و تصمیم‌گیرنده اصلی دو راه پیش رو دارد: یا کنار گذاشتن طارمی از تیم ملی و یا چشم‌پوشی از اظهارنظر او. در هر دو صورت او منتقدان خود را خواهد داشت. کسانی که اعتقاد دارند او نباید تیم ملی را به دست خود تضعیف کند و کسانی که مخالف ورود بازیکن به مباحث فنی و مدیریتی تیم ملی هستند و اقتدار سرمربی تیم ملی را از نان شب هم واجب تر می‌دانند با هر کدام از این دو انتخاب اسکوچیچ منتقد او خواهند شد این موضوع نشان می‌دهد که سرمربی تیم ملی در چه وضعیت ناخواسته‌ای قرار گرفته و اینکه چگونه می‌تواند هم مقبولیت خود را کاهش ندهد و هم بابت عدم دعوت از طارمی مقابل افکار عمومی قرار نگیرد.

 

راه سوم اما پایان دادن به این موضوع از سوی شروع کننده آن است. اینکه  طارمی بپذیرد اظهارنظر عجولانه‌ای کرده و با یک توضیح همه چیز را پایان دهد و سرمربی تیم ملی را از مخمصه‌ی انتخاب خارج کند. هر چند تاثیر حرف طارمی حتی در صورت پس گرفتن آن بر روی تیم ملی می‌ماند و بازگشت به شرایط قبل از آن، غیرممکن است اما باید به نحوی مقبولیت سرمربی تیم ملی را که با اظهارنظر او دچار چالش شده به او برگرداند و تیم ملی را از معضل اختلاف رها کرد.

 

ضمن اینکه از این به بعد مربی تیم ملی و بازیکنان باید بیشتر از هر چیزی در مصاحبه با رسانه‌های خارجی و به کار بردن عباراتی که ممکن است که منظور آنها را در ترجمه دچار کژفهمی کند خودداری کنند. هر چند به عقیده بسیاری بلاخره این اختلاف که با یک مصاحبه علنی شده از قبل وجود داشته و نمی‌توان با سرپوش گذاشتن بر روی آن، آن را انکار کرد و بلاخره در جایی و بزنگاهی تاثیر مخربش را خواهد گذاشت اما مسکوت گذاشتن آن و پیدا نکردن علاجی برای ترمیم رابطه بین سرمربی و بازیکن نیز آثار مخربی خواهد داشت. 

 

حالا که اوضاع تیم ملی در راه رسیدن به جام جهانی خوب است خودمان با دست خودمان این اوضاع را خراب نکنیم و به وقت نتیجه گرفتن، خود زنی نکنیم بهتر است.

حجت شفیعی

به نفع‌مان است که آب ریخته شده را جمع کنیم. آبی که با مصاحبه اسکوچیچ و توئیت جنجالی طارمی ریخته شده.