برای ۱۰ سالگی «اوج» | سازمانی که تصمیم گرفت «دیده‌بان» باشد

خبرگزاری فارس ـ گروه هنر: «ما سعی کرده‌ایم ببیینم دستگاه‌های دیگر چه خطاهای داشته اند تا از آن دوری کنیم و یکی از آن خطاها ورود به مسایل اقتصادی است که جزو خطوط قرمز ما بوده است و تا زمانی هم که این تیم مسئولیت سازمان را برعهده دارد، وارد این حوزه ها نخواهیم شد» اینها بخشی از جملات مدیر سازمانی است که این روزها وارد ۱۰ سالگی فعالیت خود شده است؛ سازمان هنری رسانه‌ای اوج که در ۱۰ سال گذشته با توجه به نگاه خاص فرهنگی حاکم بر آن توانسته در موازنه قدرت رسانه‌ای، نگاه‌ها را به سمت نیروهای انقلابی نیز معطوف کند.

سازمان اوج با همه فراز و فرودهایش وارد ۱۰ سالگی فعالیت خود شده است، حالا زمانی است که باید با فاصله منطقی درباره تاثیرگذاری یک سازمان هنری رسانه‌ای بر جریان تولیدات رسانه‌ای کشور به قضاوت بنشینیم و از خود بپرسیم در میان انبوهی از نهادهای فرهنگی دولتی آیا ضرورت راه‌اندازی سازمانی آتش به اختیار و بدون بروکراسی‌های رایج در نهادهای دولتی به ثمر نشسته است.

* تربیت و بالندگی فیلمسازان جوان

در سال‌های اخیر که عمده نهادهای فرهنگی با دو معضل بزرگ بودجه و نداشتن انگیزه برای تولید آثار تاثیرگذار مواجه بوده‌اند، سازمان اوج مسیری متفاوت را در پیش گرفت. حضور در کشورهای درگیر بحران منطقه مانند سوریه، عراق و افغانستان و تولید مستند درباره اوضاع این کشورها باعث شد تا بسیاری از فیلمسازان جوان و تازه‌نفش بتوانند مشق فیلمسازی در شرایط بحرانی را تمرین کنند و شاید اگر بگوییم اوج به تنهایی در ۱۰ سال گذشته در بالندگی کارگردان‌هایی که می‌توانند در شرایط بحرانی خلق اثر کنند به اندازه تمام دیگر نهادها فعالیت کرده سخنی به گزاف نگفته‌ایم.

تربیت و معرفی فیلمسازانی نظیر محمدحسین مهدویان، بهروز شعیبی، امیرعباس ربیعی، حسین دارابی، سیاوش سرمدی و … در کنار بازگرداندن کارگردانی مانند ابراهیم حاتمی‌کیا به چرخه تولید ـ حتی اگر به کیفیت آثار اخیرش نقد وارد باشد ـ در کنار حمایت از فیلمسازانی مانند احمدرضا معتمدی، بهرام توکلی، مسعود ده‌نمکی، مهدی جعفری و مهرداد خوشبخت  باعث شده تا در این سال‌ها فیملسازانی که علاقه‌مند به تولید اثر در حزه مفاهیم مربوط به انقلاب اسلامی بوده‌اند، حالا با یک آدرس جدید مواجه باشند. البته که مدیران سازمان اوج می‌توانند دایره همکاری با افراد را گسترش بدهند و در رویکرد خودی و غیرخودی که در بسیاری از مراکز و نهادهای ارزشی جریان دارد،گرفتار نشود اما در میان سکوت و سکون نهادهای باسابقه فرهنگی، امروز و بعد از ۱۰ سال اوج شاید به اولین آدرس برای دغدغه‌مندان فعالیت در حوزه مفاهیم انقلاب اسلامی تبدیل شده است.

* مراقبت از لغزش

در بخش دیگری از نشستی که احسان محمدحسنی چندی قبل به واسطه آغاز دهمین سال فعالیت سازمان اوج برگزار کرد، عنوان شد: «بخشی از فعالیت اوج دیده بانی است. زمانی که ما «بادیگارد» را ساختیم و در آن گفتیم بترسید از روزی که این کشتی سوارخ شود، هنوز نه وقایع دی‌ماه ۹۶ رخ داده بود نه آبان ۹۸. ما در این فیلم تذکر دادیم که شخصیت نظام را از افراد تکفیک کنید». این دقیقاً همان مرز باریکی است که مدیران اوج باید مراقب لغزش بر روی آن باشند.

سازمان اوج وظیفه دیده‌بانی را برای خودش به عنوان مهمترین ماموریت تعریف کرده، پس باید دایره افرادی که در دیده‌بانی نیز قرار می‌گیرند گسترده شود. بسیاری از افراد، فیلمسازان و چهره‌های هنری شاید در کارنامه کاری خود اثری با محوریت انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نداشته باشند اما توجه به مفاهیم اجتماعی و بیان دردهای امروز جامعه از طریق همین فیلمسازان می‌تواند سازمان اوج در ورود به دهه دوم فعالیت کند، به عنوان یک دیده‌بان جامع مطرح کند و نه دیده‌بانی که متعلق به یک طیف و نگاه است.

شاید اگر سازمان اوج در ۱۰ سال گذشته فعال نبود، آثاری مانند «آخرین روزهای زمستان، بادیگارد، به وقت شام، تنگه ابوقریب، آبادان یازده ۶۰، لباس شخصی و مصلحت» هم ساخته نمی‌شدند. امید می‌رود این سازمان همچنان خود را متعهد به ساخت اثر در حوزه دفاع مقدس و انقلاب اسلامی بداند اما بسیاری از مردم دغدغه‌ها و حرف‌های فروخفته خود را نیز در سریال «آقازاده» مشاهده کردند.

سازمان اوج اگر می‌خواهد همچنان به عنوان پیشروترین «دیده‌بان» فرهنگی هنری نظام شناخته شود باید بتواند تنوع موضوعی و دغدغه‌های مردم کوچه و خیابان را در آثار جاری سازد. شاید حضور فرهنگی در محله هرندی (دروازه غار) هم مقدمه‌ای برای حضور بیشتر «اوج» میان مردم باشد.

انتهای پیام/