ویدیو| سخنان سورنا ستاری در دیدار با رهبر انقلاب/ بزرگ‌ترین وظیفه‌ معاونت علمی، تزریق نوآوری به حکومت است

گروه علم و پیشرفت خبرگزاری فارس؛ جمعی از نخبگان و استعدادهای برتر علمی کشور در تاریخ ۱۴۰۰/۰۸/۲۶ با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. رهبر انقلاب نخبگان را نور چشمان ملت خواندند و با تأکید بر لزوم تمرکز جامعه علمی و نخبگان برای یافتن راه‌حل‌های علمی مشکلات مختلف فرمودند: «آن چیزی که نخبه را نخبه میکند، صرفاً استعداد و ظرفیّت ذهنی نیست. خیلی‌ها هستند استعداد دارند و این ضایع میشود، آن چیزی که نخبه را نخبه میکند، علاوه‌ی بر استعداد و ظرفیّت ذهنی، قدرشناسی از این حقیقت و از این نعمت است؛ از این [نعمت] قدرشناسی بشود و بر اساس آن، کار و تلاش انجام بگیرد. نخبه آن کسی است که قدر استعداد را میداند، آن را به کار می‌اندازد و با همّت بالا و قبول زحمت و قبول مجاهدت، خودش را به یک نخبه تبدیل میکند.»
در این دیدار و پیش از سخنان رهبر انقلاب، دکتر سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری رئیس جمهور و رئیس بنیاد ملی نخبگان گزارشی ارائه کرد. او با اشاره به نقش نوآوری در پیشرفت علمی و مقابله با دشمنی‌ها گفت: در برابر تحریم، هر جا تعداد شرکت‌های دانش‌بنیان کشور زیاد بود، بر مشکلات فائق آمدیم.

 

متن کامل سخنان معاون علمی و فناوری رئیس‌جمهور را در ادامه می‌خوانید:

«بنده قبل از اینکه درباره‌ی حوزه‌ی نخبگانی کشور صحبت کنم، یادداشتی را می‌خوانم که یادداشت خود حضرت‌عالی است. شما در این یادداشت فرموده بودید که «تیمسار ستاری، از گزارش اوج ۱۱۰ خشنود شدم و خدا را بر توفیقی که به شما ارزانی داشته سپاس گفتم. لازم است که کار با جدیت و پشتکار لازم و در عین صبر و سکوت ادامه یابد. سلام مرا به همه‌ی دست‌اندرکاران این پروژه برسانید و هدیه‌ی کوچکی که تنها نشانه‌ی اطلاع و قدردانی از زحمات آن‌هاست، به آن‌ها تسلیم نمایید. بر پوشیده و آرام نگاه‌داشتن کار تأکید می‌کنم. شما باید ان‌شاءالله بتوانید این کار بزرگ را به پایان برسانید. والسلام علیکم، سیدعلی خامنه‌ای ۱۳۶۸/۱۰/۲» سی‌ودو سال پیش!

اوج آن موقع، نوآوری بزرگی بود؛ آن هم در زمانی که ما در دانشگاه‌هایمان مهندس و رشته‌های مهندسی هوافضا نداشتیم. صنعت‌ ما برای کار، آن بلوغ لازم را نداشت. فقط حمایت شما بود که این اتفاق افتاد. اتفاقاتی هم که الآن در توسعه‌ی استارتاپ‌ها، شرکت‌های دانش‌بنیان و زیست‌بوم دانش‌بنیان افتاده، با حمایت حضرت‌عالی بوده است. من خاطرم هست که حدود هفت سال قبل، خدمت شما آمدم و برای موضوعی صحبت کردم که آن هم جزو همین موارد پوشیده است. واقعاً از تدبیر حضرت‌عالی بود که ما الآن چنین اکوسیستمی داریم؛ مسئله‌ای که ما نمی‌دانستیم چگونه آن را حل کنیم.

حالا این سیستم و لشکری که فراهم‌شده چه خاصیتی دارد؟ به نظر من، هرجا که جمهوری اسلامی از نوآوری‌هایش استفاده‌کرده، پیروز شده است؛ حتی ما در زمان جنگ هم به‌واسطه‌ی نوآوری‌هایمان پیروز می‌شدیم. در حوزه‌ی اقتصاد و دیگر حوزه‌ها هم همین‌طور است. ما باید به‌واسطه‌ی نوآوری‌هایمان پیشرفت کنیم. حالا روش آن چیست؟ من فکر می‌کنم که ما در این سال‌ها توانسته‌ایم روش مناسبی برای تزریق نوآوری به داخل سیستم ایجاد کنیم. به عقیده‌ی بنده، بزرگ‌ترین وظیفه‌ی معاونت علمی، تزریق نوآوری به حکومت است که این کار باید اتفاق بیفتد و این مسئله مربوط به هر سه قوه می‌شود. ما سال‌ها روی این مسئله کار کردیم.

واقعیت این است که زیست‌بوم ما نفتی است. سال‌ها نفت سلطه‌داشته و فرهنگ ما را به‌صورت عموم تحت‌تأثیر قرار داده است. ما دولت‌های چاق و نیروی انسانی زیادی داریم، امّا قوانین متناقض است. همه‌ی ما مدیران، دو کشو زیر میزمان داریم که یک کشو پُر از قوانینی است که می‌توان یک کار را با آن‌ها حل کرد و یک کشو پُر از قوانینی که می‌توان با آن‌ها جلوی کارها را گرفت. این قوانین متناقض و سیستم سردرگم و سیستم دولتی مثل سنگ جلوی نوآوری می‌‌ایستند و آن را سرکوب می‌‌کنند؛ حتی اقتصاد سنتیِ بخش خصوصی همین‌طور است و بسیاری‌‌ از آن‌ها با بخش‌‌های قدرت ارتباط دارند و نمی‌‌گذارند این اتفاق بیفتد. راه غلبه بر این موضوع چیست؟ تعدادی زیرساخت ایجادشده که اعم از حدود پنجاه پارک علم و فناوری، ده‌‌ها کارخانه نوآوری، صدها شتاب‌‌دهنده‌ی خصوصی، چند هزار استارتاپ که از بچه‌‌های خلاق و نوآور ایجادشده، هفت‌ شرکت دانش‌‌بنیان، دو هزار شرکت خلاق و صدها هزار نفر نخبه است که راجع به موضوعی، ایده‌‌ای دارند و تجاری‌‌سازی‌‌اش می‌‌کنند و می‌‌‌‌خواهند این تغییرات را ایجاد کنند. ما یک لشکر آماده برای شکستن موانع داریم. البته ما توانستیم در سیستم مدیرانی که هم‌پای ما بودند به‌خوبی نفوذ کنیم؛ امّا جاهایی هم بود که این اتفاق نیفتاد. خوشبختانه دولت سیزدهم از این نوآوری‌‌ها حمایت می‌‌کند. نه اینکه در قبل این حمایت نبوده، امّا من این دولت را برای حمایت از این موضوع آماده‌‌‌تر می‌‌بینم.

این زیست‌‌‌بوم متعلق به جوانانی است که سرمایه‌‌هایشان نه در جیب‌‌هایشان، بلکه‌ در سرشان است. این جوانان ایده‌‌ها و خلاقیت‌‌هایی دارند که می‌‌خواهند آنان را پیاده‌‌سازی کنند. آن مسئله‌ای که نخبه را نگه می‌‌دارد، این حس تأثیرگذاری بر جامعه است. ما نخبه‌ی نفتی و رتبه‌ی کنکور برای به‌دست‌آوردن پول یا تسهیلات نمی‌خواهیم. نخبه کسی است که بر محیط اطراف خود تأثیر می‌گذارد و آن را تغییر می‌‌دهد. کار نخبه، سهم‌‌خواهی از پول نفت نیست. همه‌ی ما با مالیات مردم درس خواندیم که انتهای کار برای همین مردم تأثیری داشته باشیم. جوایز بنیاد نخبگان در همین راستا تعریف‌شده؛ جوایز جدیدی مثل طرح شهید احمدی‌‌ روشن که در این چند سال اخیر پیاده‌‌سازی کرده‌ایم، در همین راستاست. به نظرم این حرکت رفرم فرهنگی است که در جامعه اتفاق می‌‌افتد. من اخیراً به این نتیجه رسیدم که توسعه چیزی جز فرهنگ نیست. زمانی عقیده‌ی ما این بود که با تأسیس کارخانه‌ی سیمان و فولاد توسعه پیدا می‌‌کنیم، ولی هیچ چیزی جز فرهنگ نیست. این حرکت رفرم فرهنگی است. هرجا که تعداد شرکت‌‌های دانش‌‌بنیان ما زیادبوده، ما توانسته‌‌ایم فایق بیاییم. مثلاً، حدود سه سال است که ما در حوزه‌ی امنیت قضایی خیلی سرمایه‌‌گذاری می‌‌کنیم. همه‌ی این مسائل با تکنولوژی و نوآوری و فناوری قابل حل است. دلیلی ندارد که کشور در حوزه‌ی ذرت و غذای دام و بقیه موارد، این همه واردات داشته باشد. تمام این‌ها با فناوری قابل حل است؛ امّا دلیل‌ اینکه تعداد شرکت‌‌هایمان در بعضی از حوزه‌‌ها پایین است به‌خاطر ایجادنشدن آن زیست‌‌بوم و اکوسیستم است. این یک زیست‌‌بوم جنگل بارانی است؛ یعنی اگر درختی زمین بخورد، ده‌‌ درخت جای آن سبز می‌شود.

خاطرم هست که شما فرمودید بنده در دفاع از جامعه‌ی نخبگان و از حرکت علمی کشور تا نفس دارم ذره‌‌ای کوتاه نخواهم آمد. من فکر می‌‌کنم این وظیفه‌‌ی همه ما خصوصاً آن‌هایی است که در حوزه‌‌های علم و فناوری کار می‌کنند. بنده در این سال‌‌ها سعی کردم برای این جوانان از آبروی شخصی‌‌ام -که آبروی شهیدم هست- استفاده کنم، بدون اینکه به این فکر کنم که ممکن است متهم به جاسوسی یا فساد مالی و … شوم؛ چون وظیفه‌‌ داشتم، از آبرویم گذشتم. این وظیفه همه‌ی ما مدیران است که برای این جوانان محصل و نخبه و در حال کار از جان و مال و آبروی خود مایه بگذاریم. ما در قبال نخبه‌‌ای که ممکن است در خارج از کشور امکانات بیشتری داشته باشد، ولی اینجا مانده و فعالیت می‌کند، مسئولیت داریم.

 بنده توصیه‌‌ای هم برای جوانان حاضر در این جمع دارم. به نظرم، مرگ یکی از بزر‌‌گ‌ترین نوآوری‌‌های خداوند است. شما الآن آینده‌ای دارید که ما آن را دیگر نداریم. شما الآن در حال ساختن آینده خود هستید. بعضی وقت‌ها من در این سن فکر می‌‌کنم که اگر بخواهم کلیپی سه دقیقه‌‌ای از زندگی‌‌ام درست کنم، چه چیزی برای ارائه در آن سه دقیقه دارم؟ آیا من چه تأثیرگذاری روی محیط اطرافم داشتم؟ یا چه تلاش و خدمتی کردم؟ آن هم به‌واسطه این همه پولی که از کشورم برای من خرج شده است، حالا چه در تحصیل، چه در مدیریت، چه در اشتباهاتی که در مدیریت داشتم و کشور هزینه‌‌اش را پرداخته است. الآن شما در مرحله‌‌ای هستید که آن کلیپ را کلید می‌‌زنید و شما اوّل آن هستید. امیدوارم بعد از سی چهل سال کارکردن چیزی داشته باشید که قابل‌ارائه به مردممان باشد.»

انتهای پیام/