دربی باید خود را از نو اختراع کند
به گزارش ورزش سه، وشتن از دربی بدون گل و بدون شوتی در چارچوب یکی از سخت ترین کارهای دنیاست! دربی تهران با یک مساوی بدون گل به پایان رسید. در سه تقابل اخیر یحیی گل محمدی و فرهاد مجیدی و در ۳۱۰ دقیقه بازی فقط یک گل رد و بدل شده. آن هم این دویی که در دو جدال اول خود دو تساوی دو-دو رقم زدند.
نکتهی ناامیدکننده در مورد دربی امروز نه تساوی بدون گل و نه حتی ضعف مفرط در خلق موقعیت که عدم تمایل و تلاشی از سوی مربیان دو تیم برای انجام تغییری مثبت در جهت به دست گرفتن بازی بود. پرسپولیس که پرس سنگین استقلال روی مدافعان خود را میدید تا آخر بازی زمان مفید بازی را با پاسهای خنثی، بیاثر و محتاطانه کشت و عجیب آنکه هیچکدام از بازیکنان عقب زمین جسارت دادن یک پاس طولی که بتواند پرس را خنثی کند نداشتند. پاسهای بیثمری که فقط میتوانست باعث خلق موقعیت برای استقلال شود و باز هم نکته ناامیدکننده برای استقلال اینکه آنها پرس اصولی را هم اجرا نکردند.
از آن طرف احتیاط بر بازی استقلال از همان ابتدای بازی حاکم بود مشخصا استقلال نه به دنبال بازی واکنشی بود و نه بازی اکتیو و فعال. تیمی که در چرخاندن توپ و ساخت بازی مشکل داشت و تلاشی هم از سوی نیمکت این تیم برای تغییر این وضعیت رخ نداد.
در سه دربی اخیر آنچه کمتر مشاهده شده بازی تاکتیکی و فنی و در نهایت زیبایی و گل بوده و برعکس آنچه دیده شده جنجالها و مصاحبههای پس از بازی بوده که احتمالا این بار نیز چند نفری را به جان هم خواهد انداخت! هرچند تقریبا اغلب هواداران دو تیم از قبل از این دربی نیز چندان انتظار دربی زیبایی را نمیکشیدند اما این قصه سر دراز دارد و انگار در تهران و ایران باید برای دیدن یک دربی زیبا باید چند سال صبر کرد و دیدن دربی زیبا و کامل همچون دیدن ستاره سهیل صبر بسیار میخواهد. صبری به اندازه تحمل کردن چندین دربی بیروح و کسالتبار.
ظاهرا این تبدیل به یک سنت در دربی تهران شده که نباید انتظار دربی زیبا، گلزنی و یا هیجان واقعی را کشید و آنچه معمول است همین دربیهایی از جنس دربی امروز است و دربیهای متفاوت اتفاقی هستند.
ظاهرا دربی تهران یک خاصیت عجیب هم دارد و آن اینکه معمولا مربیان در دربیهای اولیه خود تیمهای خود را جسورتر به مصاف حریفان میفرستند و هر چه سابقهشان در نشستن روی نیمکت دربیها بیشتر میشود، کمتر باید انتظار بازی زیبا از تیمهایشان را داشت. در همین سالهای اخیر، برانکو، یحیی گلمحمدی و فرهاد مجید مثال بارزی از مربیانی هستند که در دربیهای ابتدایی خالق دربیهای زیباتری بودند یا امیر قلعهنویی که با گذشت زمان از آن مربی جسور و جوانی که تیمش را برای بردن پرسپولیس پرستاره به دربی میفرستاد به یک مربی محافظه کار که فقط برای نباختن به دربی میآمد تبدیل شد.
با این همه، دربی آن چیزی نیست که پرسپولیس و استقلال در دوران کرونا و به خصوص در سه دربی اخیر به نمایش گذاشتهاند. دربی چیزی شبیه آخرین دربی در حضور تماشاگران است، چیزی مثل یقهگیری تیم منصوریان از برانکوی پرقدرت، یا عطش سیریناپذیر برانکو برای زدن گلهای بیشتر به استقلال در فروردین ۹۵ و یا جسارت امیر قلعهنویی برای بردن پرسپولیس پرستاره در سال ۸۲، یا کامبک پرسپولیس مقابل پرویز مظلومی و جسارت دنیزلی. دربی اینهاست نه آنچه یحیی و فرهاد به دامش افتادهاند.
این دربی را باید از نو اختراع کرد. باید بازتعریفش کرد و نشان داد که دربی در زمین، باید از دربی در رسانه ها داغتر باشد. این دربی باید سطح و کیفیت و هیجانش را با میزان بازخورد و تاثیرش در جامعه هماهنگ کند. باید خود را به فرهنگش و به جامعهی هواداری فوتباش برساند.
حجت شفیعی
نه این دربی نیست! یک صفر-صفر معمولی مثل همهی صفر-صفرهای معمول لیگ