بازیگر نقش شهید ستاری: تمام توانم را برای «منصور» گذاشتم/سعی کردم خود تیمسار باشم

خبرگزاری فارس- گروه سینما: فیلم سینمایی «منصور» از چهارشنبه ۱۹ آبان روانه پرده سینماهای سراسر کشور شده است. این فیلم با نگاهی به بخش‌هایی از زندگی شهید ستاری و طراحی و تولید اولین جنگنده کاملاً ایرانی در جنوب ایران و تهران ساخته شده و در آن بخش‌های ناگفته‌ای از هشت سال دفاع مقدس برای اولین‌بار روایت شده است.

محسن قصابیان نقش شهید ستاری را در فیلم سینمایی «منصور» ایفا می‌کند و لیندا کیانی، حمیدرضا نعیمی، علیرضا زمانی‌نسب، سیدجواد هاشمی، مهدی کوشکی و قاسم زارع دیگر بازیگران این فیلم هستند.

«منصور» محصول سازمان هنری‌ رسانه‌ای «اوج» به تهیه‌کنندگی جلیل شعبانی و تولیدشده در استودیو بادبان است و فیلمیران پخش این فیلم را برعهده دارد.

اما «محسن قصابیان» که ایفاگر نقش شهید ستاری است، از سال ۶۹ وارد حیطه بازیگری شده و از جمله آثاری هنری وی که در آن ها ایفای نقش کرده ، میتوان به بازی در نمایش «لیر‌شاه» به کارگردانی تاجبخش فنائیان، فیلم سینمایی «تونل» به کارگردانی مجتبی راعی، فیلم نیوکاسل و سریال تلویزیونی «آخرین بازمانده» به کارگردانی «محمد قاسمی، سریال تلویزیونی «ثقهالاسلام»، فیلم سینمایی «رنگ زیتون کال»، سریال تلویزیونی «ماه ریز»، سریال تفنگ سرپر، کارگردانی سریال تلویزیونی «خانه شمعدانی»، سریال تلویزیونی «بچه‌های گروهان بلال»، فیلم سینمایی «افسون گل سرخ» و… اشاره کرد.

او پس از مدت ها دوری از قاب تصویر، این بار با ایفای نقش یک شخصیت واقعی معاصر به عرصه بازیگری بازگشته است و همین بهانه ای شد تا با او درباره ایفای نقش شهید «ستاری» گفت و گو کنیم.

 

**آقای قصابیان شما بیش از سه دهه در تئاتر، سینما، تلویزیون و نمایش‌های رادیویی به صورت حرفه‌ای فعالیت داشته‌اید. در این عرصه‌ها، نویسندگی، بازیگری، کارگردانی، اجرای تلویزیونی، مشاور کارگردان و… را تجربه کرده‌اید. اگرچه برای علاقه‌مندان تئاتر کاملاً نام‌آشنا هستید، اما مخاطبان عام سینما و تلویزیون به‌ویژه از دهه ۸۰ به این‌سو خاطره زیادی از شما ندارند. این کم‌کار شدن در سینما و تلویزیون از دهه هشتاد به این طرف، چه‌اندازه ناشی از تصمیم شخصی و چه مقدار ناشی از شرایط کلی این حرفه بود؟

-من سال ۶۷ تحصیل در رشته بازیگری در دانشگاه را آغاز کردم و بازیگری اولین هدفم بود. در ادامه نویسندگی و کارگردانی به اهدافم اضافه شد. حدود سالهای ۷۹، ۸۰ وقتی دیگر اجرای تلویزیونی را کنار گذاشته بودم، از فیلمنامه هایی که به دستم می رسید خسته شده بودم و تصمیم گرفتم دیگر کار نکنم تا نقش خوبی پیدا شود. از آن طرف رفتن به سمت تهیه کنندگی و کارگردانی مرا سرگرم کرد و ۷، ۸ سالی درگیر ساخت سه تله فیلم و سه سریال شدم که در آنها تهیه‌کننده یا کارگردان بودم.

به مرور این کار هم مرا خسته کرد چون کیفیت مدنظرم در کارها به حد مناسب نمی رسید و این فعالیت را هم کنار گذاشتم. آن زمان بعد از سالها به رادیو بازگشتم، مشغول سردبیری شدم و تولیدات نمایشی زیادی داشتیم؛ مثلا در برنامه تحلیلی به نام «نمایش شناخت» برترین نمایشنامه ها را تحلیل می کردیم. «کارنامه» از دیگر برنامه های متفاوتی بود که داشتم. بخش زیادی از نمایش های رادیویی دهه ۴۰ و ۵۰ را از آرشیو بیرون آوردم، ممیزی‌هایشان را لحاظ کردم و به نویسندگان جوان سپردم که در قالب قصه‌هایی نمایشنامه‌های قدیمی را روایت کنند. این آثار طی یک سال و نیم دو سال در برنامه «یکی بود یکی نبود» پخش شد و مورد استقبال خوبی هم قرار گرفت.

در ادامه شرایط به گونه‌ای جلو رفت که برای آغاز کار احساس آمادگی کردم و فیلم سینمایی «نیوکاسل» را ساختم. در دهه هشتاد تا سال ۹۲، ۳ چند تئاتر و تله فیلم هم بازی کردم که صرفا آثار دوستانم بودند. در واقع هیچ برنامه‌ای برای بازیگری نداشتم و «منصور» بود که این شرایط را به وجود آورد تا دوباره به سمت بازی بیایم. نه اینکه قهر کرده باشم یا از این فضا دور باشم بلکه نیازی به بازیگری در آثار ضعیف یا متوسط احساس نمی کردم. الان هم اگر سریال «اپیدمی» را انتخاب کرده‌ام احساس می‌کنم اثری متفاوتی برای شبکه سه از آب درخواهد آمد. بعد از این همه همین گونه خواهد بود و می‌کوشم در آثاری حضور داشته باشم که تاثیر مثبتی بگذارد و حد کیفیت مناسبی چه در تلویزیون، چه رسانه و چه سینما داشته باشد.

**در گفت‌وگویی عنوان کردید که توسط کیومرث مرادی برای این نقش انتخاب و معرفی شدید؟ در صحبت‌های اولیه‌ای که داشتید آقای مرادی روی چه نکاتی به عنوان دلیل انتخاب شما و یا معرفی این مجموعه تأکید داشتند؟

-کیومرث مرا می‌شناسد و با شناخت از ویژگی‌های‌ام مرا برای این نقش مناسب می‌دانست. بخشی از دلیل این انتخاب هم نزدیکی چهره بود که البته با تلاشی که شهرام خلج داشت در بخش گریم این نزدیکی جدی‌تر شد و به لطف خدا شباهت خوبی میان من و شهید ستاری به وجود آمد. بحث مهم‌تر این بود که کیومرث می‌دانست من بازیگری‌ام که می‌توانم سکانس پلان ممتد را بازی کنم. عملا هم همین اتفاق افتاد و زمان فیلمبرداری تمایل آقای سرمدی این بود که صحنه‌ها به صورت سکانس پلان ضبط و بعد در تدوین برش زده شود. این موضوع نیاز داشت بازیگر بدون تپق جلو برود و سکانس پلان را ممتد بازی کند. قد من بلندتر از خود تیمسار ستاری بود اما به خاطر شرایط فیلمنامه و منطق آن مناسب‌تر ارزیابی شد. صدای من هم به خلق شخصیت کمک می‌کرد.

**در حوزه دفاع مقدس آثار بسیاری تولید شده است. برخی از آنها به موضوع جنگ نظر داشته اند و برخی هم شخصیت محور بوده اند. شما تفاوت و مزیت اصلی فیلم منصور نسبت به فیلم‌های رایج حوزه دفاع مقدس و یا فیلم‌های زندگینامه‌ای شهدا و فرماندهان جنگ را در چه می‌بینید؟

-اجازه بدهید در این حوزه منتقدان و تماشاگران نظر بدهند. اگر مخاطبان فیلم را دوست داشته باشند نشان می‌دهد متفاوت‌تر از دیگر آثار این ژانر تاثیرگذار بوده‌ایم.

 

**آیا «منصور» ظرفیت تبدیل به نمایشنامه یا حتی سریال را دارد؟  یا این که همین قالب سینمایی برای آن مناسب‌تر است؟

-فیلم کار خودش را انجام داده است اما با توجه به قصه‌های وسیعی که زندگی تیمسار ستاری دارد، چنین قابلیتی وجود دارد. چون به هرحال آقای سرمدی فرصت نکرده در ۹۰، ۱۰۰ دقیقه همه این قصه‌ها را در فیلمنامه بیاورد. حتی قبل از آمدن تیمسار به نیروی هوایی نیز زمانی که ایشان در پدافند بود هم ماجراهای مختلفی در زندگی‌شان رقم خورده بود.

**ارزیابی‌تان از حذف سکانس آقای هاشمی چیست؟ آیا این گونه محدودیت‌ها کار را برای فیلمسازان در پرداختن به زندگی شخصیت‌ها سخت نمی‌کند؟

-انتقاد من به این شرایط بیشتر به خاطر بازیگر نقش حذف شده یعنی آقای اتابک نادری است. اگر ما می خواهیم تاریخ را روایت کنیم باید رواداری بیشتری داشته باشیم تا بتوانیم شخصیت‌های تاثیرگذار در تاریخ را به مخاطب نشان بدهیم و سرگذشتشان را به گونه‌ای روایت کنیم که برای مخاطب هم مثمر ثمر باشد.

**شما و آقایان حمیرضا نعیمی، مهدی کوشکی، کیومرث مرادی، اتابک نادری و تا حدی علیرضا زمانی‌نسب همه از بازیگران شناخته‌شده تئاتر (البته با سوابق و تجربیات متفاوت) هستید. این که شاکله اصلی بازیگران این فیلم از هنرمندان تئاتر بودند چقدر روی کیفیت کار تاثیر گذاشت؟

-بیشتر بازیگران ما در این اثر عقبه تئاتری دارند و همانطور که توضیح دادم وقتی کار به شیوه سکانس پلان جلو می‌رود نیاز به این توان هست که شما کار را ممتد دنبال کنی، دیالوگی را از یاد نبری و تپق نزنی. کاری که کیومرث مرادی برای انتخاب بازیگر انجام داده در راستای خواسته کارگردان بوده تا در شیوه ضبط فیلم خود دچار مشکل نشود.

 

**چرا کارگردانان سینما، برخلاف گذشته (مثلاً دهه های ۴۰ تا هفتاد) برای انتخاب بازیگر کمتر سراغ بازیگران تئاتر می‌روند؟ دستیار کارگردان‌ها مثل قدیم به اجراها سر نمی زنند و وقت نمی‌گذارند  و…؟ آیا فقط کارگردان مقصر است یا ساختار سینمایی ما معیوب است؟

-خیلی موافق این موضوع نیستم. اکنون بدنه بازیگران اصلی سینمای ما اگر اسامی‌شان را مرور کنید، تئاتری‌های دهه ۷۰ و ۸۰ هستند. بهترین بازیگرانی که در جشنواره‌ها جایزه گرفته‌اند یا در فیلم‌های خوب بازی کرده‌اند اغلب تئاتری‌های دو دهه قبل هستند.

**برای رسیدن به نقش چه چیزهایی مدنظر شما و کارگردان بود چقدر روی فیلم‌های به جامانده از شهید ستاری تکیه کردید: نحوه راه رفتن، لحن، نگاه و… یا این که بخش عمده آن ساخته و پرداخته خودتان بود؟ اصولاً می‌توان درصد در نظر گرفت؟(البته اگر درصد دادن درست باشد)  چون نوعی ته‌لهجه و لحن خاص در این شخصیت به کار بردید یا تکه کلام‌هایی مثل « باباجان» در مواجهه با همکاران و…

-همین تکه کلام که می‌گویید برگرفته از لحن خود تیمسار بود. لهجه و تُن صدا که قدری زیر باشد، چیزهایی بود که من روی آن کار کردم تا به اندازه‌های خود تیمسار نزدیک باشد. در قرچک ورامین در جستجوی لهجه بودم و روی آن به شکلی کار کردم که نه آنقدر غلیظ باشد که توی ذوق بزند نه به گونه‌ای باشد که اصلا مشهود نباشد. نحوه راه رفتن، میمیک، نگاه و… بخشی متعلق به شخصیت خود تیمسار ستاری بر اساس فیلم‌هایی است که از ایشان موجود بود و بخشی بازسازی آن چیزی که بر اساس منطق سینمایی فیلم باید به وجود می‌آمد و براساس ظرفیت هایم به آنها نزدیک شدم. مثلا شیوه راه رفتن من در «منصور» با طمأنینه و آرام است در همین حال در سریال «اپیدمی» که این روزها مشغول بازی در آن هستم، به شدت سرعت حرکت شخصیت تند است، بخش زیادی از این تفاوت برگرفته از فیلمنامه است، چه فیلمنامه بر مبنای شخصیت تاریخی باشد چه شخصیت تخیلی، بازیگر موظف است مولفه‌های اصلی او را دریافت کند و بر اساس چهار رکن اصلی فیزیک، روان، روابط اجتماعی و وضعیت اعتقادی، اندازه‌های روانی و جسمانی خودش را برای ایفای نقش هماهنگ کند.

**با شرایط فعلی، میزان استقبال از فیلم منصور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

-خدارا شکر تا به حال استقبال با توجه به شرایط بد نبوده است، بعد از فروکش کردن کرونا با آمدن واکسن شرایط بهتر شده است اما هنوز زود است که بگوییم وضعیت سینماها به قبل از کرونا برگشته است. تاکنون فیلم به فروش ۲ میلیاردی رسیده که در این شرایط فروش خوبی برای این مدت است. اکران‌هایی که برای سالن‌های همایش، مساجد، دانشگاه‌ها و… دنبال کرده‌اند به ۵۰۰ درخواست رسیده و احتمال اینکه فروش این بلیت‌ها -چون این مبلغ در فروش سینماها محاسبه نمی‌شود- به یک میلیارد برسد، خیلی زیاد است. منتظریم و رصد می‌کنیم در هفته‌های بعد چه اتفاقی برای «منصور» می‌افتد.

**پس از تماشای فیلم در جشنواره و اکران عمومی، اگر بخواهید نقدی به بازی خود یا کلیت فیلم داشته باشید آن نقد چیست؟

-خودخواهانه است اگر بگویم راضی هستم اما واقعیت این است که رضایت دارم. من تا جایی که می‌توانستم تلاشم را کرده‌ام و اگر نقصی است چون بیشتر از این توان نداشتم. تقریبا می‌شود گفت فقط دو سکانس است که قدری با آنها مشکل داشتم و به کارگردان هم گفتم یکدستی در این صحنه‌ها از بین رفته است؛ یکی زمانی که روی تخت بیمارستان هستم که خیلی درشت نیست و تماشاگر درگیر آن نمی‌شود و من به عنوان بازیگر درگیر آن بودم. صحنه دوم مربوط به زمانی است که وارد خانه شده و با همسرم روبرو می‌شوم، واکنش زیاد بود و می‌توانست کمتر باشد اما آقای سرمدی نظر دیگری داشت. در انتخاب‌های تدوین هم خیلی هوشمندانه عمل شده و این یکدستی بیشتر به دست آمده است، امیدوارم مخاطب با من هم نظر باشد و در فیلم احساس یکدستی داشته باشد.

 

**پس از «منصور»  باید منتظر دیدن محسن قصابیان در قامت کارگردان باشیم یا بازیگر؟ در روی صحنه پرخاطره تئاتر یا پرده نقره‌ای سینما؟

-منتظرم ببینم تقدیرم چطور رقم می‌خورد. من دو فیلمنامه دارم که قریب به یک سال و نیم است که دنبال سرمایه گذار برای ساختشان هستم؛ بارها به مذاکره نشسته‌ایم و توافق حاصل نشده، فروش هم برایمان مهم است؛ چون من فیلمساز مستقل با سرمایه گذار شخصی هستم و باید بودجه مان برگردد. یکی دو تا پروژه لوباجت (کم هزینه) هم داریم که با سرمایه شخصی می‌شود آنها را ساخت اما پیشنهادات دوستان این امکان را سلب می کند! (با خنده) من در تابستان سه پیشنهاد سریال داشتم که یکی را قبول کردم و سه ماهی است مشغول کارم. فکر می‌کنم نزدیک به ۵، ۶ ماه دیگر هم کار دارم تا سریال تمام شود. بعد از آن می‌توانم تصمیم بگیرم ساخت فیلمی را شروع کنم یا بازی را ادامه بدهم.