یادداشت: مثلث صفر-صفرهای تکراری فوتبال ایران
به گزارش ورزش سه، سه بازی بدون گل از چهار بازی روز اول هفته هشتم لیگ برتر، آن هم پس از هفتهی کم گل هفتم، بار دیگر وخامت اوضاع لیگ برتر را از نظر آمار گلزنی نشان داد. اوضاعی که راه را برای تمسخر فوتبال از نوع ایرانیاش بازتر کرده و در این میان این مربیان ایرانی هستند که باید منتظر انتقادات شدید باشند.
لزوما بدون گل بودن یک بازی به معنای پایین بودن کیفیت فنی بازی و یا ضعف تاکتیکی تیمها در آن بازی نیست. اما تکرار نتایج بدون گل آن هم با این روند و شدت در لیگ ایران، قطعا نشانهای از خوب نبودن اوضاع فوتبال باشگاهی ایران نمیدهد. فوتبالی که در آن خلق موقعیت و ساخت بازی به سختی جان کندن شده. فوتبالی که در آن جلو بردن با برنامهی توپ سخت و دشوار جلوه میکند. فوتبالی که در آن سرعت زیادی دیده نمیشود.
زمانی کارلوس کیروش اعتقاد داشت که میزان وقفهها در بازیهای لیگ ایران آنقدر زیاد است که بدن بازیکنان مهیای بازیهای سخت نمیشود. کیفیت بازیهای لیگ در حدی است که میزان دوندگی زیادی را از بازیکنان طلب نمیکند و با این شرایط هم مشخص است که این لیگ نمیتواند بازیکن زیادی به تیم ملی تحویل دهد. دربی اخیر از نظر میزان وقفههای زیاد در جریان بازی خود نمای کاملی از سطح فوتبال باشگاهی ایران بود.
کیفیت فنی پایین بیش از هر عاملی، مربیان را در فوتبال مقصر نشان میدهد. اگرچه در فوتبال ایران نظیر فوتبال حرفهای دنیا، مربیان عامل اصلی کیفیت فنی یک تیم هستند اما در فوتبال ایران، باید نقشهایی را هم به عوامل دیگر از جمله داوری و فرهنگ حرفهای بازیکنانش داد.
جلال چراغپور در مصاحبهی قبل از دربیاش با سایت ورزش سه، تاکید ویژهای بر نقش داور در کیفیت دربی گفته بود و چه خوب پیشبینی او بر جریان بازی دربی نشست! داوری دربی خود یکی از چندین عامل جان نگرفتن جریان بازی دربی بود و ناخواسته و با نشان ندادن قاطعیت لازم، زمان مفید زیادی از دربی را گرفت و دربی را از نفس انداخت. صرفنظر از اشتباهات معمول و حتی تاثیرگذار داوری، داوران از طریق میزان و کیفیت مدیریت بازی و همچنین میزان قاطعیت آنها در جلوگیری از وقفههای غیرمعمول، تاثیر مهمی بر شکلگیری جریان بازی تیمها و محقق شدن اندیشههای تاکتیکی مربیان دارد و از این نظر اوضاع داوری در فوتبال ایران فاصله زیادی با داوری حرفهای دارد.
جدا از داوری اما فقر تمرینات تاکتیکی در نوع بازی تیمهای لیگ برتری به وضوح دیده میشود. انگار که تیمها تمرینات مفیدی انجام نمیدهند و از همین زمان نسبتا کم تمرینات هم، زمان زیادی به تمرینات تاکتیکی اختصاص داده نمیشود. به همین دلیل هفته به هفته پیشرفت تاکتیکی چندانی در نوع بازی اغلب تیمها دیده نمیشود و ضعفها همچنان بازی به بازی خود را نشان میدهد.
از طرفی فرهنگ رفتار و تمرین حرفهای نیز در بین بازیکنان ایرانی هنوز در سطحی نیست که مربیان با فراغ بال و بدون دغدغهی اعتراض یا نافرمانی بازیکن، تمرینات سخت و مفید طراحی کند. اغلب بازیکنان هنوز در کنترل زندگی خصوصی خود به درک بالای حرفهای نرسیده و استراحت لازم و تغذیه مناسبی که لازمهی زندگی حرفهای یک فوتبالیست است از سوی آنها رعایت نمیشود. در این حالت هم بخشی از انرژی و تمرکز مربیان باید صرف کنترل زندگی خصوصی بازیکنان در بیرون از زمین و به اصطلاح پاییدن آنها شود و هم این مربیان باید انرژی زیادی برای آماده کردن بازیکنی که خوب استراحت نکرده و تغذیه مناسب نداشته، به خرج دهند. بنابراین تا وقتی فرهنگ سختکوشی و زندگی حرفهای در بازیکنان نهادینه نشود، در این فرصت کم بین بازیهای لیگ مربیان هم فرصت چندانی برای ارتقای سطح فنی و بدنی بازیکن و یا ارتقای تاکتیکی نخواهند داشت.
به سه عامل مربی، بازیکن و داور میتوان برنامهریزیهای سازمان لیگ و زمینهای نامناسب را هم اضافه کرد که در پایین بودن کیفیت برخی از بازیهای تاثیرگذار بودهاند.
حجت شفیعی
این صفر-صفر های متعدد لیگ بیش از همه انگشت اتهام را به سمت مربیان ایرانی هدف گرفته. اما آیا آنها تنها مقصران کم گل بودن بازیهای لیگ هستند؟