امواج شبهه| تفاوت های رفتاری رسانه های معاند در مواجهه با مذاکرات
** خبرگزاری فارس،گروه رسانه: برنامه «امواج شبهه» با محوریت علوم شناختی و تکنیکهای عملیاتی علوم و شاخههای منبعث از آن در بستر رسانه این روزها با همکاری خبرگزاری فارس و رادیو گفت و گو روی آنتن است. در قسمت جدید برنامه که با محوریت رفتار شناسی رسانه های معاند ماهواره ای فارسی زبان با همکاری رادیو گفتوگو و خبرگزاری فارس پخش می شود، به بررسی رویکرد این رسانه ها در دور جدید مذاکرات هسته ای در وین اختصاص یافت. در این برنامه علیرضا داوودی (کارشناسی ارشد رسانه و علوم شناختی) و رامین شمسایی نیا (متخصص ارتباطات سیاسی و پزوهشگر دیپلماسی رسانه) حضور داشتند.
** با روی کار آمدن دولت بایدن و با کش و قوس های فراوان، دور جدید مذاکرات در تاریخ ۸ آذر بین تیم جدید ایرانی و طرف مقابل انجام شد. رسانه های معاند از زمان شکل گیری این زمزمه ها تا پایان مذاکرات، چه نوع خط خبری را دنبال کردند؟
داودی: در این مورد، هم رسانه های فارسی زبان و هم غیرفارسی زبان، مواضعشان خیلی به هم نزدیک شده بود و وجوه مشترک فراوانی در تولید و انتقال پیام داشتند. اما اگر بخواهیم به طور کلاسیک و کلاسه شده بحث را به مخاطب عرضه کنیم باید گفت این رسانه ها حدودا هفت کار را انجام دادند که سه اقدام قبل از مذاکرات، سه اقدام حین مذاکرات و یک اقدام هم پس از مذاکرات اتفاق افتاد. قبل از پرداختن به این اقدامات، باید اشاره کرد که راجع به نام این مذاکرات بین ما و رسانه های بیگانه دعوای سنگینی وجود دارد. با توجه به شرایط و مباحثی که در دوره های قبلی مذاکرات مطرح بوده، آنها خیلی اصرار دارند که حتما کلمه برجام حفظ شود. چون تداعی معانی در پی فعل انجام شده برایشان خیلی اهمیت دارد. در صورتی که ما از همان ابتدا هم با بحث برجام خیلی هم میانه خوبی نداشتیم. چون به واسطه همین نام غفلت هایی اتفاق افتاده بود. ما اصرارمان بر مذاکره برای رفع تحریم ها است اما آنها بیشتر بر مذاکرات اتمی تأکید دارند. چون طبق جدول و پروتکل هایی که منتشر شده کل تحریم هایی که به مسئله هسته ای بر می گردد آنقدر ناچیز است که مذاکره بر سر آن اصلا معنا ندارد.
مذاکرات دیگر صرفا بر سر مسائل و فعالیت های هسته ای ایران نیست. چون چیزی که جا افتاده است و برای آن زمان، سرمایه، خون و نیروی انسانی صرف شده است اصلا قابل مذاکره نیست. از نظر ما، فقط برای رفع تحریم ها می توان مذاکره کرد که آن هم ما پیشنهاد می دهیم، نه مثل دوره های قبل که از سوی طرف مقابل پیشنهاداتی مطرح می شد. به همین دلیل هم اصل موضوع مذاکره برای مذاکره و تلف کردن وقت برای آن کنسل می شود؛ دیگر خیلی از مفاهیمی که در دوره های قبل برای سر کار گذاشتن ما مطرح بود، رنگ می بازد. رسانه های بیگانه روی سه کلمه خیلی حساسیت دارند: مذاکرات هسته ای، مذاکرات اتمی و برجام. به ویژه وقتی وارد حوزه تحلیلی می شوند، بر مذاکرات هسته ای تأکید می کنند. وقتی ذهن مخاطب بر یک نقطه متمرکز و ذره ای شود، به نتیجه نمی رسد. همچنین این رسانه ها خیلی سعی دارند که تأکید کنند خروج ترامپ از برجام، منطقی نبود و موضع بایدن برای ورود به مذاکرات فعلی و مسائلی که مطرح می کنند یک تصمیم استراتژیک است که باید انجام شود. در حالی که سیاست خارجی دولت آمریکا در قبال ایران، جمهوری خواه و دموکرات ندارد. طوری که از سال ۷۴ تا الان سیاست هایشان علیه ایرانی یک شکل بوده و خیلی فرقی نمی کند. اما رسانه های بیگانه بر این تأکید دارند تا به مخاطب تفهیم کنند که عملکرد و نگاه بایدن با ترامپ متفاوت است تا بگویند دموکرات ها عاقل هستند. یکی از مواردی که رسانه های معاند قبل از مذاکرات خیلی درباره اش صحبت کردند تا برای مخاطب داخلی شورش ذهنی ایجاد کنند این بود که ایران نمی گذارد تا مذاکرات به نتیجه برسد. اما به دلیل و علت مشکل و سابقه خبر و اینکه اصلا این آمریکاست که میز بازی را به هم می ریزد، اشاره ای نمی کنند.
این رسانه ها تلاش کردند تا مذاکرات را با دو مسئله جلو ببرند، مسئله لزوم تعیین پیش شرط از سوی طرف اروپایی ها و غیر موجه بودن پیش شرط در صورت مطرح شدن از طرف ایران. بی بی سی تمام برنامه های تحلیلی اش راجع به مذاکرات را روی این متمرکز کرد که ایران حق تعیین پیش شرط را ندارد و فهرست پیش شراط های خودشان را مطرح کردند. بی بی سی در هشت-نه برنامه، ۱۱-۱۲ مطلب را به عنوان پیش شرط مطرح کرد. پیش شرط ها وقتی قبل از میدانی شدن، رسانه ای می شود، اعوجاجات خودش را در پی دارد. الان هم مجددا این مسئله را پرورش می دهند که بسته ای که از طرف ایران پیشنهاد شده و پیش شرط های آن اصلا معنا ندارد، اما از سمت اروپا یا آمریکا اگر پیش شرطی مطرح شود، کاملا طبیعی است و ایران باید بپذیرد! الجزیره هم در این زمینه یک خط خبری را در پیش گرفت. اما بیش از بی بی سی فارسی و الجزیره، سی ان ان و فرانس ۲۴ هستند که روی این موضوع کار می کنند. حتی شبکه های آلمانی که معمولا در این زمینه ها احتیاط دارند هم وارد شدند و انگار برایشان خیلی مهم است که جا بیفتد چرا این دوره ایران پیش شرط گذاشته است؟!
** آقای داودی اشاره کرد که رسانه های بیگانه در مواجهه با مذاکرات سه رویکرد را در پیش گرفتند. اما سوال این است که دلیل اتخاذ این سه رویکرد از سوی این رسانه ها چیست؟ آیا در پی القا به مخاطب جامعه عام بودند یا تیم مذاکره کننده؟
شمسایی نیا: وقتی از سال ۹۲ تا امروز رویکردهای رسانه ای به مجموعه مذاکرات را مرور می کردم یک تفاوت روندی در عملکرد رسانه های بیگانه فارسی زبان برای من جالب بود. وقتی سال ۹۲ توافق ژنو و سپس در سال ۹۴ توافق برجام اتفاق افتاد، رسانه هایی که از آنها به عنوان رسانه های لندنی یاد می شود در آن زمان رویکردی کاملا حمایتی داشتند. اما در این دوره که دور هفتم مذاکرات محسوب می شود، همین رسانه ها ریزترین نکات را به شکل منفی برای افکار عمومی جامعه ایرانی ارائه می دهند. تحلیل بنده این است که دولت یازدهم و دوازدهم در ایران اصلی ترین ایده شان برای حکمرانی و بهبود شرایط کشور، تنش زدایی در عرصه بین الملل بود و یکی از اصلی ترین موانع هم از نگاه آنها پرونده هسته ای تلقی می شد.
دولت سیزدهم درست مقابل این دیدگاه را دارد و تحلیلش این است که مسائل اقتصادی ایران نباید به خارج از کشور و از جمله به مذاکرات گره بخورد. برداشت من این است که گفتمان اصلی رسانه های فارسی زبان بیگانه، تخریب این ایده است. یعنی قصد دارند این دیدگاه را القا کنند که بدون تنش زدایی در روابط خارجی، بهبود مسائل اقتصادی در ایران امکان پذیر نیست. شما هر تکنیک رسانه ای را در این شبکه ها تا سطح راهبردی بررسی می کنید می بینید دال مرکزی اش غیر از این نیست. بعد از مذاکرات هم چیزی که توسط این رسانه ها برجسته سازی می شود، افزایش قیمت ارزهای خارجی و به ویژه دلار و نرخ کالاهای اساسی است. ما در علم اقتصاد مفهومی به عنوان تورم انتظاری داریم، یعنی تورمی که از طریق عملیات روانی ایجاد می شود. اصلی ترین عامل هم در ایجاد این نوع تورم، رسانه است. ضمن اینکه اصلی ترین راهبرد این رسانه ها ایجاد دو قطبی هایی است که هر کدامشان اتفاق بیفتد، نظام حاکم بر ایران محکوم است. به طور مثال در زمان برگزاری انتخابات این رسانه ها یک نامزد را به عنوان کاندیدای مطلوب نظام و یک نامزد را هم به عنوان کاندیدای معارض با نظام معرفی می کنند؛ اگر کاندیدای مطلوب نظام رأی بیاورد می گویند حتما تقلب شده است، اگر هم کاندیدای معارض رأی بیاورد این را به عنوان مخالفت مردم با نظام القا می کنند. همین اتفاق در مذاکرات هم افتاده است. به این شکل که اگر مذاکرات به ثمر نرسد، ایده حکمرانی دولت سیزدهم شکست خورده جلوه پیدا می کند، اگر موفق شود هم می گویند همان ایده قبلی، موفق بوده و دولت جدید هم مجبور شده همان ایده را ادامه دهد.
** در حین مذاکرات، رسانه های فارسی زبان بیگانه چه رویکردی را دنبال کردند؟
داودی: در عملکرد این رسانه ها در این دوره با دوره قبلی یک تفاوت ایجاد شد. آنها در دوره قبل متوجه شدند که اگر فشار روی افکار مذاکره کننده بیاورند، او شروع می کند به تولید پیام هایی برای توجیه مخاطب که هر اتفاقی توسط مذاکره کنندگان در مذاکرات رخ دهد مثبت است و توضیح عقلانی دارد. وقتی مجری بی بی سی صحبت می کرد و جمهوری خواهان با گردن کشی خاصی حرف می زدند و پیام هایی که از سوی رژیم صهیونیستی مخابره می شد، این رویکرد شکل می گرفت. در این دوره از مذاکرات رسانه های بیگانه یک مسئله ای را خوب متوجه شدند؛ اینکه با تأثیر بر ذهن مذاکره کننده، ادله توجیهی نسبت به هر اقدامی برای مخاطب اتفاق نمی افتد. یعنی یکی از جاهایی که اینها در حین مذاکره دچار اعوجاج شدند اینجا بود. الان به این سطح از خبرسازی رسیده اند که مثلا خبرنگار فلان شبکه که عضو ام آی سیکس هم هست گزارش داد که ۴۰ نفر برای مذاکرات آمدند، چهار نفر پای میز مذاکره رفتند و ۳۶ نفر برای گردش به شهر رفتند! یعنی کارشان به جایی رسید که برای زدن گروه مذاکره کننده و به سمت اخبار زرد و سطحی رفتند.
اینها در حین مذاکره به سه نقطه رسیدند. اول اینکه باید به جای اینکه محتوا از سمت تیم مذاکره کننده به سمت مخاطب حرکت کند، از سمت مخاطب به سمت تیم مذاکره کننده برود. برای همین هم به شدت روی مسائل اقتصادی کار کرده اند. اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، بلافاصله می بینید آن را به بازار ارز که به مذاکرات شرطی سازی شده است متصل می کنند. به طور تحقیقی عرض می کنم فشاری که رسانه های بیگانه نسبت به ترس از بالا رفتن قیمت ارز، حین مذاکرات روی افکار عمومی در ایران آوردند، در هیچ دوره ای به این حجم نداشته ایم. وقتی عقبه و پشتوانه مذاکره کننده دچار تردید و اعوجاج شود، روی او هم تأثیر می گذارد. این همان سیاستی بود که رسانه های بیگانه روی آن کار کردند.
دوم اینکه در داخل، جریانات مذاکره ای را تحلیل کردند، نه تیم های مذاکراتی را. برای همین شما می بینید در اخبار این رسانه ها مطرح شدن اسم چین به شدت افزایش می یابد. برای اینکه علاوه بر آن دو قطبی که آقای شمسایی نیا اشاره کردند یک دو قطبی درون قطبی هم بین چین و آمریکا ایجاد کنند! حتی بی بی سی صراحتا گفت که این مغایر استقلال سیاسی ایران است. انگار که اگر با آمریکا قراردادی بسته شود استقلال سیاسی ما هیچ مشکلی پیدا نمی کند اما اگر سمت چین برویم استقلال سیاسی زیر سوال می رود! در این فرایند، ذهن مخاطب خود به خود دچار پرسش ها و شبهات مختلفی می شود. نوع سوم کار رسانه های بیگانه بحث بر سر ناتوانی مدیریت مذاکرات توسط تیم جدید است. اولین جمله ای که از سوی این رسانه ها خارج شد این بود که مذاکرات خیلی تخصصی اما گرم نبود. این عبارت ذهن مخاطب را به این سمت می برد که چون مذاکرات گرم نبوده پس به نتیجه نمی رسد. پس رسانه های بیگانه در حین مذاکرات برای ایجاد دلهره از ابزارهای مختلف نزد مخاطب استفاده کردند.
این رسانه ها همچنین به توقعات فزاینده دامن زدند و اصرار داشتند که مخاطب به این نتیجه برسد که مذاکرات در این دوره باید به نتیجه ای برسد. به نتیجه رسیدن از نگاه رسانه های بیگانه دو شاخه دارد: اول اینکه تیم مذاکره کننده اثبات کند که توانایی مذاکره کردن دارد و دوم هم از سمت مردم که تیم قبلی را مورد انتقاد قرار می دادند، پرسش ایجاد شود که حالا به چه نتیجه ای رسیده اند؟ این درحالی است که تیم قبلی هشت سال مذاکره کرد، اما تیم جدید هشت روز هم مذاکره نکرده است! اتفاقی که رخ می دهد این است که رسانه مخاطب را در فضایی از «نمی دانم اما متوقع هستم» که فضایی خطرناک است قرار داده است.
مدخل ورودی اطلاعات رسانه های معاند روی این مسئله بنا شده است که مجددا مذاکرات برای رفع تحریم ها تبدیل به معضل، مسئله و چالش شماره یک ذهنی مخاطب شود. این درحالی است که در ایران، مذاکرات به عنوان یکی از راه حل ها در کنار سایر روش ها معرفی شده است.
** آقای شمسایی نیا، شما نوع پوشش و اهداف رسانه های بیگانه و معاند در حین مذاکرات را چگونه تحلیل می کنید؟
شمسایی نیا: فکر میکنم در حین مذاکرات اخیر اتفاقی رخ داده که کم سابقه بوده و آن هم تخریب شخصیت تیم مذاکره کننده ایرانی است. در دوره های قبلی، تیم مذاکره کننده به عنوان قهرمان ملی و گروهی که آمده تا مشکلات معیشتی مردم را حل کند معرفی می شد. در این دوره یک تخریب شخصیتی وسیع علیه تیم ایرانی صورت گرفت تا آن حد که القا کردند که اعضای این گروه، تخصصی در این حوزه ندارند. البته آقای باقری کنی در گفت وگو با میدل ایست آی گفت که ما اگر در مذاکره جدیت نداشتیم تیم ۴۰ نفره رانمی آوردیم، چون تیم ۴۰ نفره تیم کاملی است. یعنی از متخصص امور نفتی تا اقتصادی و بانکی و … حضور داشتند. این حجم از تخریب از نظر روانی روی مذاکره کننده تأثیر شدیدی می گذارد.
نکته بعدی اینکه همزمان با انجام مذاکرات روزنامه وال استریت ژورنال خبر زد که آمریکا درحال طراحی نظام جدیدی از تحریم ها با هدف کاهش فروش نفت ایران به چین است. با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از فروش نفت ایران به چین است، وقتی یک رسانه مهم که کلمه به کلمه اش فکر شده و استراتژیک است، چنین پیامی صادر می کند، یعنی قصد تأثیرگذاری داشتند. در پرانتز هم باید گفت که در دیپلماسی اقتصادی مان شاهرگ های مهمی داریم که یکی از آنها فروش نفت به چین است، اما مویرگ های کمی داریم. این هم باعث می شود که موقع تحریم، منابع مالی ایران خیلی سریع مسدود شود. ما باید به این سمت برویم که شاهرگ های اقتصادی را کم و مویرگ ها را زیاد کنیم. چرا که اصولا ساختار تحریم علیه ایران مبتنی بر این شاهرگ های حیاتی است که به راحتی قابل تشخیص هستند و به همین دلیل هم توسعه صادرات غیر نفتی ما و کنار گذاشتن دلار در تجارت بین الملل خیلی می تواند موثر باشد.
** با توجه به اتمام دوره اول مذاکرات، رسانه های بیگانه چه خط خبری را دنبال کردند؟
داودی: هدفشان این است که بگویند مردم حواستان باشد. اگر مذاکرات نتیجه ندهد تقصیر تیم مذاکره کننده جدید است. این حرف، خط اصلی خبری رسانه های بیگانه در این مرحله از مذاکرات است. این خط خبری اصلی دو زیر مجموعه دارد: زیر مجموعه اول می گوید حالا فکر می کنید اگر هم مذاکرات به نتیجه می رسید چه می شد؟ آیا آثار مثبتش به زودی برملا می شود؟ قصد دارند به مردم ایران القا کنند که مشکل از لزوم مذاکره نیست، بلکه مسئله بر سر مشی دولت سیزدهم است. مگر مسئله هسته ای نبود؟ پس چرا در همین چند روز اخیر دوباره مسائلی مثل حقوق بشر، مسائل منطقه ای و جبهه مقاومت را مطرح کرده اند؟ بخش دوم، روی این مسئله متمرکز شدند که فکر نکنید همه چیز در کنترل شما است! چه چیزی؟ اجماع بین المللی که مردم باید از آن بترسند! رسانه های بیگانه اگر در هر چه صادق نبوده اند در این زمینه صادق بوده اند که از ابتدا گفتند مسئله اصلا هسته ای نیست و فراتر از این موضوع است!
دلیل این تقسیم بندی از سوی من این است که آقای باقری قبل از مذاکرات یادداشتی به روزنامه فایننشال تایمز داد. همان حرف هایی که در آن یادداشت زده شده در جاهای دیگری هم بیان شد. رسانه های معاند دردشان گرفته که چرا گروه مذاکره کننده، این همه منسجم و یک کلام است! چون نشان می دهد دست ما آنقدر پر است که با همه بازی هایی که آنها از خودشان در می آورند، ما می دانیم آخرش چه خبر است. وقتی منتها الیه مسئله را به مردم بگویید و ضریب اهمیت آن را معمولی جلوه دهید، مخاطب می گوید درست است که مسئله هسته ای مهم است اما مدیریت در داخل کشور خیلی مهم تر از مسئله هسته ای خارج از کشور است. ما نقدی که به دولت قبل داشتیم همین بود که حتی آب خوردن مردم را هم به مسئله هسته ای گره زده بودند! وقتی مسائل برای مردم تفکیک شود و تحت الشعاع قرار دادن مدیریت در داخل به واسطه دروغ پردازی که راجع به مسئله هسته ای در خارج می کنند بشکند مردم تکلیفشان را می دانند که همه چیز را به مسئله هسته ای گره نزنند.
این نکته هم خیلی مهم است. برای آنها خیلی دردآور بود که از طرف ایران مطرح شد که محل مذاکرات لزوما نباید در اروپا باشد. راجع به این هم این رسانه ها دچار اعوجاج شدند. چون جغرافیا برتری ابزار را در پی دارد و برتری ابزار هم قدرت کنترل بر محیط را بیشتر می کند. بنابراین به عنوان جمع بندی باید گفت که رسانه های معاند در دوره فعلی که به تعبیر ما بعد از مذاکرات محسوب می شود، در حال مقدمه چینی هستند برای آن اتفاق بعدی. تردید نکنید که ۴۸ ساعت قبل از دوره بعدی مذاکرات، چنان فشاری بیاورند و از همه مهم تر در پی ایجاد یک صفحه رعب آور خواهند بود. هدف اصلی آنها برای آینده ترساندن افکار عمومی در ایران است. شک نکنید که رژیم صهیونیستی و انگلستان به تکاپو می افتند تا فشار بیاورند، وگرنه تصور می کنند که اگر نتوانند از مذاکره کننده چیزی بگیرند ممکن است در آینده از آن ضربه سنگینی بخورند.
** آقای شمسایی نیا نظر شما درباره خط خبری رسانه های معاند در دوره بعد از مذاکره چیست؟
شمسایی نیا: وقتی عملکرد دو شبکه را بررسی می کردم به نتیجه کیفی قابل توجهی رسیدم. شبکه ای که بودجه اش را عربستان سعودی تأمین می کند و موسوم به ایران اینترنشنال است خیلی روی عبارت شکست مذاکره کار می کند و بی بی سی هم روی بی نتیجه بودن مذاکرات تأکید دارد. یعنی تکرار این دو کلید واژه در تیترهای اخبار و تحلیل های این دو شبکه بسیار زیاد است. به نظر من هدف اصلی این دو رسانه از این کار زنده کردن گسل ها و شکاف های بین دولت و ملت در ایران است. یعنی دنبال القای این هستند که گویی اقلیتی در حکومت ایران هستند که منافعشان در حفظ وضع موجود و عدم مذاکره و مصالحه است و همین ها نگذشته اند که مذاکرات به نتیجه ای برسد.
این گزاره، فشار روانی بسیار شدیدی بر تیم مذاکره کننده وارد می کند. وضعیتی که مطلوب این رسانه هاست. چون یک سیاستمدار معمولا تحت تاثیر گروه های فشار تصمیم می گیرد. هر چند که گروه فشار در ایران بد ترجمه شده است. منظور ما از گروه های فشار کسانی است که بر سیاستمداران تأثیر می گذارند. مثل گروه های حامی محیط زیست و حقوق حیوانات و … من فکر می کنم اصلی ترین هدف رسانه های بیگانه در داخل کشور، فعال کردن گروه های فشار بین این دو دوره مذاکره است. یعنی شما قطع بدانید به زودی گروه های فشار رسانه ای در داخل ایران فعال می شود که چرا مذاکرات بی نتیجه مانده است؟
** پیوست رسانه ای تیم مذاکره کننده ما چگونه باید عمل کنند و رسانه های ما در مواجهه با فشارهای رسانه های بیگانه علیه تیم مذاکره کننده چگونه باید عمل کنند؟
داودی: جدای از بحث کارشناسی، به زبان خودمانی باید بگوییم ما دو نوع رسانه بیشتر نداریم، یا با معرفت هستند و یا قشنگ! رسانه هایی که بامعرفت اند منصف هستند. نگاه می کنند ببینند فارغ از اینکه فرد چه کسی است، حرفش همان است که بود پس معلوم است که برنامه ریزی شده و از یک مدل پیروی شده که دشمن را عصبانی کرده است. از بخش خبری دوزاری شبکه من و تو بگیرید تا توئیتی که ادی کوهن می زند عصبانیتشان نشان می دهد که این برنامه ریزی درست بوده و تمام آنچه برای ما رشته بودند پنبه شده است. اما رسانه های قشنگ همچنان درگیر خاطرات ادیسون اند.
اگر در دو نکته بخواهم بحث را جمع بندی کنم: یک شاخص مخاطب در ایران میزان فحاشی رسانه های بیگانه باشد. همچنین شک نکنید که اگر کل دنیا مسئله هسته ای ما را حل کنند بعدش سراغ حقوق بشر و مقاومت می روند. تا زمانی که حیثیت مان را دو دستی تقدیم نکنیم آنها ول کن معامله نیستند. وقتی دشمن از تیم مذاکره کننده قبلی تعریف می کند، امروز نتایج و آثارش را می بینیم. پس مخاطب به این توجه داشته باشد که مسئله هسته ای حیات و ممات ما نیست.
چون ما گفته ایم مذاکره برای رسیدن به نتیجه است و مذاکره برای مذاکره را قبول نداریم. در این حوزه، هر فرد، مجموعه و رسانه ای که تبیین کننده نگاه غربی یا بیان کننده نگرانی ها مبتنی بر فکت های غربی باشد، خیرخواه مذاکرات نیست. باید کمک کنیم تیمی که امروز طلایه دار مذاکرات است، سربلند از این میدان بیرون بیاید، هر کاری غیر از این قطعا خیانت است.
** آقای شمسایی نیا، از نظر شما رسانه های داخلی در این زمینه چه وظیفه ای دارند؟
شمسایی نیا: در رسانه های انگلیسی مفهومی با عنوان Interests Britainمطرح است، یعنی منافع ملی بریتانیا که خط قرمز رسانه های انگلیسی است. من نمی خواهم بگویم ما عینا شبیه آنها عمل کنیم. منتها واقعیت این است که خیلی از رسانه های ما به ویژه برخی از مطبوعات و در فضای مجازی، یا فهم درستی از منافع ملی ندارند و یا آن را قربانی مجادلات سیاسی می کنند. به نظرم برجام به عنوان یک تجربه در تاریخ ایران باید ثبت و ضبط شود. با توجه به این تجربه، رسانه های ایرانی ولو اینکه به دولت و تیم مذاکره کننده فعلی نگرش مثبتی ندارند اما باید منافع ملی را در نظر بگیرند. منافع ملی ما هم در گرو باج ندادن به دولت های غربی است.
انتهای پیام/