میزگرد مستند تنهایی| سعید نبی: اثرگذارترین مستند تاریخ تلویزیون را ساختیم/ توصیههایی برای رئیس رسانه ملی
خبرگزاری فارس-گروه رادیو و تلویزیون: چند ماهی مستند ۱۴ قسمتی «تنهایی» به کارگردانی و تهیه کنندگی سعید نبی به صورت هفتگی از شبکه یک سیما بروی آنتن رفت، مستندی که دغدغه محیط زیست و موضوع های مبتلابه محیط زیستی داشت و آنها را به گونه ای واکاوی می کرد.
تولید این مستند پنج سال به طول انجامید که ماحصل دو دهه فعالیت های تهیه کننده و کارگردان آن بوده است. علاوه بر این مجموعه مستند، برنامه تحلیلی «درنگ تنهایی» نیز بلافاصله بعد از پخش مستند بروی آنتن می رفت که در آن درباره موضوع همان قسمت پخش شده با کارشناسان و مدیران مسئول حوزه بحث و بررسی می شد.
«سعید نبی» تهیه کننده و کارگردان این مستند به همراه عبدالرضا امیراحمدی مجری درنگ تنهایی مهمان خبرگزاری فارس شدند.
** حدود دو هفته ای است که از آخرین پخش مجموعه مستند «تنهایی» و برنامه تحلیلی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی «درنگ تنهایی» با محوریت «محیط زیست» می گذرد. حین پخش برنامه بازخوردهای بسیاری در حوزه های سیاسی و اقتصادی خصوصا در دولت و مجلس داشتیم، آیا در این دو هفته که برنامه پخش نشده نیز اتفاق مهمی افتاده که نشان از تاثیرگذاری برنامه باشد؟
نبی: همین چند شب پیش بود که آقای مقتدایی نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی بعد از پخش مستند تنهایی و شرکت در برنامه درنگ تنهایی به اهمیت پرداخت موضوعات کلان محیط زیستی در حوزه های امنیتی و در کمیسیون پی برده و قول ارسال چندین نامه را در برنامه داده بودند که وفا کردند و رونوشت نامه هایی را برای مدیر شبکه یک سیما ارسال کردند، نامه هایی که ۳ تای آن به سران سه قوا زده شده بود و درخواست تشکیل جلسه سران سه قوا را پیرامون مسائل محیط زیستی حاد کشور داده بودند و همینطور نامه ای خطاب به رئیس سازمان محیط زیست پیرو ارائه ارزیابی محیط زیستی احداث سد لاسک و مارون ۲ که آقای قالیباف رئیس مجلس نامه را به رئیس مرکز پژوهش ها با قید اولویت و فوریت ارجاع دادند. دفتر رئیس جمهور به رئیس سازمان محیط زیست جهت پیگیری امر و البته پیگیری که از جانب هر دو ارگان دریافت کننده نامه شد در جریان است، موضوع بعدی بحث تبدیل وضعیت محیط بان ها بود که آنهم بعد از پخش برنامه و حضور خانم سمیه رفیعی در برنامه درنگ تنهایی صورت گرفت که در کمیسیون کشاورزی و فراکسیون محیط زیست مطرح شده و طی آخرین تماسی که خانم رفیعی داشتند گفتند بخش اعظمی از کار انجام شده است.
نکته دیگر که بعد از پخش مستند جنگلبان از این مجموعه رقم خورد و حضور رئیس سازمان جنگلها و نایب رئیس و دبیر کمیسیون کشاورزی در برنامه درنگ تنهایی اتفاق افتاده، حذف مفادی بود از طرح «امنیت غذایی» که با حوزه حفظ محیط زیست تعارض داشت و تخریبی بود به همراه پیگیری «طرح اصلاح قانون معادن» که تعارضات محیط زیستی آن که در برنامه تایید و تحلیل شد در حال برطرف شدن است.
در بحث دادستان کل کشور، آخرین اتفاقی که افتاد نامه نگاری بعد از پخش درنگ تنهایی جنگل نشین به دادستان های ۳ استان شمالی بود که طی آن نظارت شود بر راهکار ارائه شده سازمان جنگلها که طی نامه ای بعد برنامه به وزارت کشور زده شده بود و البته همین چند روز پیش بعد از پخش مستند مهاجم و درنگ تنهایی تیلاپیا بخوریم یا نخوریم، رئیس محترم موسسه تحقیقات شیلات ایران موافقت خود را با تکثیر و پرورش ماهی تیلاپیا با شرایط امروز شیلات پس گرفت. چرا که در مستند تنهایی و درنگ تنهایی که با حضور رئیس سازمان شیلات پخش شد به خطرناک بودن و مهاجم بودن این آبزی تاکید شده و کلیه تحلیل های آن ارائه شد و البته بسیاری اتفاق دیگر که در حوزه های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی کشور در جریان است.
** با این اتفاقاتی که برای این مستند افتاد، فکر می کنید مدیران صدا و سیما در سطح کلان این مسیر را ادامه خواهند داد؟
نبی: صریح بخواهم بگویم، خیر! جز مدیر گروهم هیچ فردی از سازمان بعد از ۵ سال مشقت و کار طاقت فرسای مستند تنهایی حتی خسته نباشید هم نگفت و انگار نه انگار که ظرف ۵ ماه برندی ماندگار با نام «تنهایی» و «درنگ تنهایی» برای سازمان ساخته شد که این همه خیریت و برکات برای کشور داشت و افتخارش ماند برای شبکه یک و البته ضرر مالی هنگفتش هم ماند برای من.
** چرا ضرر؟
نبی: بله، ضرر مالی، اینبار و برای اولین بار بعد ۳ سال می خواهم اندکی صریح تر صحبت کنم. حق مادی من و عوامل این پروژه به دلیل اختلافاتی که در شبکه مبدا بعد از تغییر آقای دکتر پورمحمدی وجود داشت خورده شد، تهمت های بسیاری شنیدم که اسناد آن نیز هم مکتوب و هم در فایل های صوتی موجود است، دیگر قید مادیات را زدم و فقط به پخش اثر فکر می کردم که همین اتفاق هم افتاد و آنچه موفق شد اثر بود که خودش و برکاتش را در کشور نشان داد و روسیاهیش ماند به همه آنهایی که تحقیرش می کردند و می گفتند راش هایت را بیاور خودمان تیغ می زنیم و تو کاری با تدوینش نداشته باش، اصطلاحی که برای اولین بار بود طی ۲۲ سال سابقه ام در صدا و سیما برای اولین بار شنیدم و بسیاری حرفهای دیگر، که جای زدنش اینجا نیست.
درخواستی دارم و وقتی از رئیس محترم سازمان می خواهم و به او خواهم گفت که با بیت المال چه ها که نمی کنند و با چه حرف ها و بهانه ها هنرمندان را از تلویزیون که خانه شان است و میزبان بوده اند و اینها همواره مهمان دور نمی کنند. شما ببینید اگر مستند هورالعظیم در همان سال ۹۹ پخش می شد آیا مشکلاتی که امروز حل کرد، همان دوران حل نمی کرد؟ و اتفاقات اخیر را اجازه نمی داد در خوزستان بیفتد؟ یا مستند تالاب انزلی، یا تیلاپیا، یا شکارچی، یا جنگلبان و جنگلنشین با موضوع قاچاق چوب و دفن زباله ها در جنگلهای شمال کشور، و ریزگردها که به ساخت سد الیسیو در ترکیه می پرداخت و ریزگردهای خوزستان و مستند آبها و …
** به نظرتان تاخیر در پخش از اثرگذاری مجموعه کم نکرد؟
نبی: باز صریح تر به شما می گویم و اینبار خطاب به آقای جبلی ریاست محترم سازمان و آقای جلیلی قائم مقام فرهنگی سازمان که تازه به این سمت منصوب شدند، مجموعه مستند تنهایی با عنوان اولیه تنفس از سال ۱۳۹۵ تولیدش شروع شد. تنها با ۲۹۲ میلیون تومان برای ۱۳ قسمت ۳۰ دقیقه ای در چهار فصل و در ۵ استان، اثری محیط زیستی که قرار بود این برآورد پایه اش باشد، اما تا سال ۹۹ همین برآورد باقی ماند و نه تورمی به آن اضافه شد و نوسان و تغییرات نرخ ارز در تولید آن محاسبه شد.
اثر خودش با شما و متخصصین حرف می زند، از ایشان می خواهم یکبار کارشناسان بی طرف را دعوت کنند و این اثر را که تا سال ۱۴۰۰ تولید آن به دلیل پیچیدگی های تولیدی ادامه داشت قیمت گذاری کنند و اجازه ندهند به خاطر برخی بحث های درون شبکه ای و بین شبکه ای که در انتقال آن صورت گرفته در حق من و عوامل تولیدی ام اجحاف شود. در جلسه به این عزیزان مدرک ارائه می کنم که چطور مستند ها و برنامه های زنده و تولیدی که همزمان با من شروع شدند آنهم با دلار ۳۰۰۰ تومان و با دلار ۳۰ هزار تومان تولیدشان به اتمام رسید چقدر افزایش برآورد خوردند، همان هوایی که آنها تنفس کردند ماهم کردیم، از نظر سابقه و برندسازی در تلویزیون هم همانند هم بودیم اما چطور می شود که آنها در یک شبکه دیگر تا ۹۰۰ میلیون تومان افزایش برآورد تورمی قید شده در برگه اصلاح برآوردشان می گیرند اما به ما پول خودمان را هم نمی دهند؟
پیش رئیس سازمان مدارکی ارائه می کنم که ببینید آیا آن مدیر که تحت حمایت کامل مدیر شبکه این گونه عمل می کرد که هیچ نسبت استخدامی تا زمان گرفتن پست هم با صدا وسیما نداشته و از بیرون آمده بوده به من نگفته اند که اثر را ببر بیرون سازمان بفروش و پول ما را بده، آیا مدیر سازمان نباید حافظ منافع بیت المال در سازمان باشد؟
مگر اختلاف ها چقدر است که برخی آثار در سازمان صداوسیما ۵ میلیارد و امروز ۱۰ میلیارد برآورد می شود، اما مستند ما که هر ۱۵ ثانیه یک پلان ارائه می کند و شاید حتی بسیار سخت تر از برخی ها برای آنکه با حیات وحش طرف بوده، در همان محدوده ای که آنها فیلمبرداری داشتند کار کرده و حتی از عوامل بیشمار حرفه ای در سینما استفاده کرده به جای آنها که کلا ۳ یا ۴ نفر برای کل پروژه داشتند و قصه محور بودند در ابتدا ۲۹۲ میلیون و بعدهم به خاطر برخی تمهیدات با کف برآوردی ۳۸۰ میلیون با یک قسمت بیشتر ساخته می شوند و امروز هم همان شبکه مبدا فشار می آورد که شبکه مقصد بخشی از همین بودجه ناچیز آن را به دلایل مدیریتی و اختلافات و … کسر کنند، اثبات می کنم که بدون دستمزد خودم به عنوان کارگردان و تهیه کننده و کارگردان دیگر مجموعه ۴ برابر برآورد دریافتی پول هزینه کرده ام.
آنهم در مجموعه ای که عواملش بیش از ۳ سیمرغ جشنواره فیلم فجر داشته یا بیش از ۲ تندیس جشن خانه سینما و بسیاری تندیس های جشنواره های معتبر بین المللی داشتند ، آیا اگر اثر حرفی برای گفتن نداشته باشد این افراد پای کار می آیند؟ و وقتی می آیند چه اعتباری به کار می دهند؟ آیا این عدالت است؟ سایر مستند های تلویزیون را ببینید، برآوردشان در همین حدود است. می دانید چرا؟ احتمالا چون نور چشمی نبودند، چون زورشان به کسی نمی رسد، چون اهل هنر هستند و بی ریا و ماخوذ به حیا، چون یکی از اعضای سه نفره جلسه برآورد آن برنامه معروف ۱۰ میلیاردی که امروز اسنادش به بیرون درز کرده مدیر گروهش نیست. مگر می شود معاون سیما یک سال پیش صراحتا حکم به مختومه شدن پرونده ای در شبکه ای بدهد و دستور انتقال مجموعه مستندی به شبکه دیگر اما شبکه مبدا آن حکم و دستور صریح و مستقیم را بایگانی و درج در پرونده کند، مفهوم این چیست؟
مدیرکل مالی سازمان مسیر درخواستی و مکتوب شبکه مبدا را غیرقانونی و بدون توجیه حقوقی ارزیابی کند اما آن شبکه همچنان بر نظر خودش بعد از یکسال بایگانی نامه که با درخواست من به معاونت سیما جهت پیگیری مطالباتم فعال شده، پافشاری کند. از مدیران سازمان صداوسیما می خواهم به حق الناس ضایع شده از من شخصا ورود کنند.
** آقای امیراحمدی شما درباره اجرای «درنگ تنهایی» بفرمائید و اینکه تا به حال اجرای برنامه های محیط زیستی را به عهده داشتید؟
امیراحمدی: نه تجربه اولم در زمینه محیط زیست بود. من همیشه حوزه محیط زیست را دنبال می کردم و به سهم خودم سعی می کردم خانواده ام را مجاب کنم که آنها هم به محیط زیست احترام بگذارند. وقتی پیشنهاد اجرای این برنامه به من شد با مطالعاتی که داشتم متوجه شدم آقای نبی دغدغه این حوزه را دارند. کار راحتی نبود اما خوشحالم که بازخوردهای خیلی خوبی داشت.
** از چه نظر سخت بود؟
امیراحمدی: به هر حال قبل از هر برنامه درنگ تنهایی باید مطالعه می کردم و همه اطلاعاتی که می خواستیم درباره آن بحث کنیم را مرور می کردم و بعد پای میز گفت و گو می نشستم و زمان های طولانی که برای ضبط هر قسمت از برنامه داشتیم همچنین که از مسائل پشت پرده هم می گفتیم.
نبی: در استودیو چهار ساعت اجرا داشتیم که بابت این موضوع از عوامل و تیم تولیدی استودیو در اینجا تشکر می کنم. ما در این ۱۴ برنامه بالغ بر ۴۰ مهمان درجه یک از نظر حوزه کلان مدیریتی داشتیم که هر کدام مسئول کار خودشان بودند و در مقاطعی تصمیم ساز بودند و امروز که در خدمت ما بودند تصمیم گیر مطلق بودند و سخت است که در کنار اینها بنشینی و بخواهی حوزه کارشان را نقد کنی چون نیاز به اطلاعات کاری خودشان دارید و از پس آن برآمدیم. البته از امیر محمدی و مدیر شبکه یک هم سپاسگزارم که اگر حمایتشان نبود اصلا نمی توانستیم برنامه ای با این کیفیت را روی آنتن ببریم.
**مدارک و اسناد این برنامه از کجا آمد؟، برای هر برنامه این همه سند وجود داشت؟ و روی آنتن می رفت که گاهی اسنادی بودند دست نوشته و صورت جلسه هایی دست نوشته؟
نبی: این حاصل ۶ سال مطالعه بود که ماحصل آن شد مستند تنهایی و ۶ ماه کار منسجم تیم تحقیقاتی من که از موی سر به مدیران در حوزه های اجرایی نزدیکتر بودند. ما معتقدیم که پایه مستند، تحقیقات است اما بحثی که درباره مستند دارم سبک ارائه تحقیقات است. دوره مستندهای صرف اینفورمیشن را دوست ندارم و با توجه به وجود شبکه های اجتماعی که اطلاعات در دسترس عموم مردم هست، مستندهای اینفورمیشن یا باید اسرار مگو بگویند که بتوانند مخاطب جذب کنند یا اینکه مستندساز باید به سمت ساختارهایی برود که برای مخاطب امروز جذاب باشد و این در کشور ما خیلی سخت است چونکه مخاطب ما عادت کرده مطالعه نکند و وقت خود را در شبکه های اجتماعی بگذراند و همین کار یک فیلمساز را خیلی سخت می کند.
حوزه محیط زیست ده سال پیش خیلی حوزه لوکسی بود تا اینکه جدی تر شد و دانشگاه ها جدی گرفتند و رشته های محیط زیستی را به رشته های تحصیلی اضافه کردند و اینکه ریزگرد و آلودگی به داخل شهرها آمد و با کم آبی مواجه شدیم هم این حوزه را بیشتر بولد کرد. در ادامه طی تحقیقاتی که داشتیم دیدیم که احتمالا در هر چند خانواده یک نفر آسم یا سرطان ریه و خون و … دارد. این آمارها این فرضیه را دامن می زد که آیا فرایند ریزگرد و آلودگی اثرگذاری خود را روی بدن انسان داشته است؟ حالا ما باید کاری می ساختیم که بتوانیم مخاطبان تلویزیونی را به سمت این مستند بیاوریم. آنهم در دوره ای که مدیران تلویزیون می گفتند با افت مخاطب مواجهیم و کاری کردیم که با اینکه ساعت پخش مان ۱۱ شب جمعه شب ها بود اما مخاطبمان را داشتیم.
** آمار بیننده های این مستند و برنامه درنگ تنهایی از سمت سازمان به شما ارائه شده است؟
نبی: با احترام، این صحبتی که می کنم کاملا نظر شخصی من است. من از کف و نبض جامعه و استقبال رسانه ها و شبکه های اجتماعی متوجه می شوم که اثر چه تاثیری داشته است.
** پربیننده ترین قسمت برنامه کدام قسمت بود؟
نبی: ما یک سیکلی را طی کردیم اما برنامه در قسمت دوم به طور انفجاری رشد کرد. آنچه که اصلا فکرش را هم نمی کردیم. حتی تحلیل مستندهایمان را طوری چیده بودیم که برنامه سه و چهار روی یک پله بیاید و برنامه ششم و هفتم روی پله بعدی باشیم و دهم روی نقطه اوج. اما ما در قسمت دوم روی نقطه اوج بودیم و توقع از ما بالا رفت و کلیپی که از برنامه ما در شبکه های اجتماعی دیده بازخوردهای بین المللی بسیاری حتی به چند زبان داشت.
** یعنی با تماشای این مستند شگفت زده شده بودند؟ تحلیل هایشان را دیدید؟
نبی: بله و می گفتند که از تلویزیون توقع نداریم که این فیلم ها را پخش کند و این چنین درنگ تنهایی را با سیاسیون روی آنتن ببرد. موضوع دیگر اینکه این کار را از دلمان انجام دادیم و هدف من که بخش مالی موضوع را باخته بودم تنها آگاهی دادن مردم درباره حقشان بود. فیلم هم بازی نمی کردیم و واقعیت ها را محترمانه تحلیل می کردیم و محترمانه وارد چالش می شدیم و در آن چالش ها، پیگیر راهکار بودیم.
امیراحمدی: اهل مجادله نبودیم.
نبی: اهل مجادله هم نبودیم و حرف هایمان را رک می زدیم. قبل از این هم گفته بودیم اگر می خواهیم کشور به نقطه ای برسد که موضوعاتش حل شود باید به سمت این برنامه ها رفت، تجربه در دنیا این را گفته و به عنوان طراح و تهیه کننده مناظره های ۹۲ هفتگی هم این موضوع را تجربه و لمس کرده بودم. من از نایب رییس کمیسیون امنیت ملی مصرانه پرسیدم که جایگاه محیط زیست در کمیسیون کجا است؟ و این سوال مهمی در کشور است. چرا بحث ها امنیتی می شوند و سپس در حوزه امنیت ملی به آنها ورود می کنند؟ ایشان پاسخ دادند که جایگاهی ندارد. این یعنی چه؟ الان چند وقت است که مولفه های محیط زیستی تبدیل به مولفه های امنیتی شده است؟ خوزستان و زاینده رود و ارومیه را ببینید.
بحث من این بود که چند سال دیگر باید بگذرد قبل از اینکه این مولفه به مولفه امنیتی تبدیل شود ما به آن ورود کنیم؟ وقتی ما برای این حوزه برنامه ای از قبل داشته باشیم دو اتفاق می افتد: اینکه همه چیز سر جای خود است و دوم اینکه اجازه نمی دهیم بحث امنیتی شود. چرا که همه چیز رو به روال است و نیازی نیست به شکل امنیتی هم کنترلش کنیم و به سرعت از آن می گذریم و برایش راهکار داریم. بحث من این است وقتی طرحی را به نایب رئیس کمیسیون کشاورزی ارائه می کنم این طرح دارای ایرادهای اساسی است. من مستندساز، کارشناس مستقیم آن حوزه نیستم اما به صورت جامع مقاله ها و مطالبی را مطالعه می کنم سالها سفر می کنم و از نزدیک تحقیق می کنم و فیلم می سازم ، به اعماق موضوعات می روم و تاثیرها را در حوزه های مختلف بررسی می کنم.
اما نکته این است آیا طرح هایی که مطرح می شود و به نتیجه می رسد و می خواهد به نتیجه برسد، آن شکلی نگاه می شود؟ در همین برنامه های ما نشان داده شد الان ۲ سدی که در حال احداث هستند یکی شان ارزیابی محیط زیستی بر خلاف قانون ندارد و یکی دیگر هم مشکل دارد، اما با فشارهایی در حال احداث هستند که عنقریب کشور را در حوزه های دیگر درگیر بحث های امنیتی خواهد کرد. من به عنوان مستندساز وظیفه دارم اینها را گوشزد کنم. من مثل آن پروژه آلبوم نگار معروف ۱۰ میلیادری همه چیز را از بالا نگاه نمی کنم که از زیبایی های درون و عمقش غافل شوم. بلکه به اعماق می روم و به درون موضوع راه پیدا می کنم و به دنبال راهکار می روم تا کشورم به خاطر غفلت و کدهای زیبای داده شده دچار بحران نشود. به عنوان مثال برای یک فقره این مدعا هم نایب رئیس کمیسیون هم دبیر کمیسیون کشاورزی در برنامه اعتراف کردند اصلا در جریان طرح اصلاح قانون معادن نبودند! و طرح امنیت غذایی ارائه شده ایرادات اساسی دارد و البته رئیس فراکسیون محیط زیست هم مواردی را در خصوص چند قانون و لایجه طرح پذیرفتند که نیاز به اصلاح فوری دارد و به نظر این خواستگاه یک فیلم و مجموعه مستند است.
امیراحمدی: یک تصور اشتباهی وجود دارد که یکبار آقای کلانتری در برنامه و روبروی من گفت که بهتر است ما در کار طبیعت دخالت نکنیم. در جنگل عملیات کربن گیری اتفاق افتاده و آتش گرفته و طبیعت هم می داند که چطور آتش را خاموش کند و ما هر کاری کنیم در روال عادی طبیعت دخالت کردیم. موضوع جالب دیگری هم بگویم که در هر برنامه سه چهار مهمان داشتیم و تا لحظه رویارویی هیچ کدام از مهمان ها از حضور هم خبر نداشتند.
نبی: این تجربه من از برنامه مناظره بود.
امیراحمدی: ترتیب ورود مهمان ها به استودیو هم طوری بود که آنجا در قبال عمل انجام شده قرار می گرفتند.
** به شما اعتراض نمی کردند که چرا از قبل ما را در جریان قرار ندادید؟
نبی: دوربین ها روشن بود. من به کارگردان ها گفته بودم از زمانی که آدم ها همدیگر را در استودیو می بینند ضبط شروع شود.
امیراحمدی: مشکل دیگری هم که داشتیم این بود که نیم ساعت مانده بود به شروع برنامه مهمانی می گفت نمی آیم و ما در این مدت محدود باید مهمان جایگزین می کردیم.
نبی: و برخی هایشان که هفته بعد مهمان برنامه بودند، برنامه قبلی را می دیدند و می ترسیدند.
** و بعد از ضبط برنامه هم نمی گفتند که برنامه ما را پخش نکنید؟ یا از طریق مدیران پیگیر عدم پخش نمی شدند؟
نبی: بعد از ضبط برنامه با من تماس می گرفتند و پیشنهادهایی برای چگونگی پخش می دادند.
** پیشنهادی برای پخش؟
نبی: خیلی از این افراد از دوستان نزدیک من بودند اما وقتی در استودیو بودیم با آنها تعارف نداشتم. میدان به گونه ای طراحی شده بود که خودشان با اختیار وارد زمین می شدند.
من در برخی مطبوعات ستون می نویسم، مقاله می نویسم و حتی سرمقاله. بیشتر از روحیه فیلم سازی و کارگردانی ام می آید. اصولا معتقدم برنامه های زنده و ترکیبی که روی آنتن می رود جدای از فیلم باید سناریوی فیلمیک داشته باشند. چرا؟ چون مخاطب رخ به رخ با شما جلو می آید و نسبت به کوچکترین واکنش های شما روی آنتن واکنش نشان می دهد. خیلی از مردم فکر می کردند برنامه ما زنده است و در صفحه شخصی من همان زمان پخش از واکنش هایشان پیام می دادند و حرفهای جالبی می زدند.
** چه اتفاقی افتاد که میزان مخاطبان افزایش پیدا کرد و در این رابطه استاندار فارس در مصاحبه ای با یک خبرگزاری گفته بود که اثرگذاری این برنامه در استان من بسیار بالاست و رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس از صدا و سیما درخواست کرد این برنامه در اولویت سازمان باشد؟
نبی: چون صادقانه و دلسوزانه و دغدغه مند جلو رفتیم.
** چطور شد که برای اجرای برنامه به آقای امیراحمدی رسیدید؟
نبی: آقای امیراحمدی پیشنهاد سیستم به من بود که اول با این پیشنهاد مخالف بودم.
**چرا؟
نبی: به خاطر اینکه روی بابا مسعودش بین استقلالی ها و پرسپولیسی ها بحثی شده بود و نیمی از مخاطبان خود را از دست داده بود. با این حال نیمی از مخاطبانش را داشت و محبوب بود اما نمی خواستم برنامه را با فردی اجرا کنیم که نگاهی این شکلی به او می شود. از سویی نیاز داشتم مجری داشته باشیم که در مقاطع حساس این توانایی را داشته باشد که بتواند کار را از آب و گل دربیاورد. هرچه جلوتر رفتیم من موافق او شدم و طرفدار کارش. او خودش را اثبات کرد و حقش را گرفت و ثابت کرد انتخاب اشتباهی نبوده، این را بسیاری از کارشناسان اهل فن به من می گفتند.
** چه اتفاقی در این بین افتاد؟
نبی: عده ای معتقد بودند او در برنامه تحت سلطه من است و می گفتند آنقدر خیالش از تو راحت است که خودش را روی آنتن تخلیه می کند در صورتیکه آنها مواردی را نمی دیدند. یک جاهایی که بن بستی اتفاق می افتاد و یا من به شدت نیاز داشتم که کمی فکر کنم و تاکتیک عوض کنم، همزمان باید به استودیو، لحظه، اجرا، برگزاری برنامه، تدوین و کارگردانی و پخش تلویزیون فکر می کردم و از سویی هم باید حرفم را می زدم امیراحمدی کارش را به خوبی انجام می داد و کار را از نقطه ای به نقطه ای بالاتر بدون سکته و با بالا بردن ریتم و ضرب آهنگ برنامه پرتاب می کرد. خوشحالم که امروز آقای امیراحمدی مجری محیط زیستی هم شناخته می شود که هر فرد مطلع محیط زیستی روبرویش می نشیند به او با اقتدار می نگرد.
حتی قبل از کلید خوردن این برنامه به مرتضی حیدری هم برای اجرا فکر کرده بودم و به او هم پیشنهاد دادم، اما الان معتقدم اشتباه نکردم و امیر احمدی بهترین گزینه بود.
** آقای امیراحمدی برای خودتان چطور بود؟ قبل از اینکه به این برنامه بیایید فکر می کردید روزی مجری محیط زیستی شما را بشناسند؟
امیراحمدی: این ۱۴ برنامه برای من تمرین و مشق خوبی بود. هنوز هم خودم را محقق محیط زیستی نمی دانم و آقای نبی ۲۲ سال تمام زندگی و کار خود را در این حوزه گذاشته است و من هم به سهم خودم برای نجات محیط زیست گام برمی دارم.
** فکر می کردید اجرای این برنامه تا این اندازه سخت باشد؟
امیراحمدی: نه فکر می کردم مثل برنامه های دیگر ۴۵ دقیقه برنامه باشد و بعد از آن کاری به ما نداشته باشند. اما برای برنامه درنگ تنهایی اغلب روزهای هفته درگیر مطالعه بودم و آقای نبی در کار خودش حرفه ای است و سختگیر. البته بیرون کار شخصیت شوخی دارد که این پارادوکس من را روی آنتن غافلگیر می کرد، خصوصا وقتی از او سوال هایی می پرسیدم که با او هماهنگ نکرده بودم و به نوعی پاسخ های بسیار چالشی می داد که جرات می خواست سوال دیگری در این راستا از او بپرسم.
**آقای نبی، رفتار جالبی هم در مقابل آقای منصور رئیس سازمان جنگل ها و معاون وزیر کشاورزی روی آنتن داشتید.
نبی: برای آن لحظه که به آقای منصور روی آنتن گفتم خواهش می کنم چشم هایت را ببند نزدیک به ۳ هفته فکر کرده بودم که در چه موقعیتی ، چه زمانی و کجای بحث این درخواست را داشته باشم، می خواستم کمی از احساس فرزندان آن جنگلبانی که عده ای نیمه شب به خانه اش ریخته و پدر را در مقابل چشمان فرزندانش کشتند بگویم و شرایط ویژه ای بود. موضوع بعدی این بود که حال با این شرایط خلاهای قانونی را چطور مطرح کنم که خوشبختانه موفق شدیم و خانم رفیعی و نماینده دادستان همه این خلاها را قبول کرد.
امیراحمدی: ما نیامدیم برنامه ای بسازیم و برویم و احساس مسئولیت داشتیم.
نبی: هر برنامه که روی آنتن می رفتم به خدای خودم می گفتم شاید این برنامه آخرم باشد پس کمک کن تا لحظه ای هوای نفس من را درگیر خود نکند، کمک کن تا زبان مردم و متخصصین باشم . کمک کن تا آبروی رسانه را حفظ کنم. من با خدای خود معامله کردم پس دیگر نگرانی نداشتم.
امیراحمدی: روی آنتن به آنها گفتیم چشمانتان را ببندید و بعد از برنامه چشم خیلی ها به روی حقایق باز شد. نبی نیامده بود که فقط طرح مسئله کند، آمده بود کاری بکند. شهادت می دهم و چقدر حیف شد که به او گفتند در اوج کنار برو تا برند «تنهایی» و «درنگ تنهایی» بماند با وجودی که بسیاری از بندها با حفظ برنامه و ساخت سری ها و فصل های بعد در ذهن ها ماندگار شدند. اما خوشحالم که درنگ تنهایی در یادهای تاریخ و مردم ماند. این را من به عنوان مجری این برنامه می گویم، مجری که شاید صدها برنامه تاکنون روی آنتن بردم اما به جرات می گویم «تنهایی» و «درنگ تنهایی» برند سازمان شد.
انتهای پیام/