ناامیدی اجتماعی؛ استراتژی فعلی فتنه گران

گروه سیاسی خبرگزاری فارس، یادداشت میهمان- علی خضریان: «فتنه» عبارت از شرایط و وضعیتی برای یک جامعه است که قدرت تشخیص حق از باطل برای بخش‌هایی از آن تضعیف شده یا بر اثر غلبه ابهامات و تردیدها، جامعه توان تشخیص خود را از دست داده باشد؛ مانند شرایطی که در روزهای پس از برگزاری انتخابات سال ۸۸ عینیت یافت و با تدبیر رهبری معظم انقلاب مدیریت شد.

عناصری که جامعه را مستعد فتنه می‌کند

عناصری وجود دارد که می‌تواند جامعه را دچار فتنه کند و شناخت این عناصر می‌تواند سبب جلوگیری از فتنه‌های بعدی ‌شود. نخستین ویژگی جامعه‌ای که دچار فتنه می‌شود این است که افراد آن جامعه، «حق و باطل را با اشخاص می‌سنجند.» یعنی به جای رجوع به اصول و ارزش‌ها، مواضع افراد را شاخص شناخت حق و باطل قرار می‌دهند.

«معارضه برخی افراد درون حاکمیت علیه حاکمیت»، دومین ویژگی جامعه مستعد فتنه است. زمانی که در یک جامعه، حق را با افراد بسنجند و برخی خودی‌ها علیه حاکمیت شورش کنند، شناخت حق برای عامه مردم مشکل خواهد شد.

«لغزش خواص» سومین ویژگی جامعه مستعد فتنه است. خواص، گروه مرجع اجتماعی هستند که جامعه در شرایط ابهام و تردید به آنها رجوع می‌کند. اگر خواص برای اظهار حق به صحنه نیایند، جامعه به دلیل بقای فضای ابهام، دچار فتنه می‌شود.
«به هم ریختن مرز بین دوست و دشمن» چهارمین ویژگی جامعه مستعد فتنه است. اگر مرز بین دوست و دشمن به هم بریزد، شناخت حق و باطل نیز سخت می‌شود.

گسترش شبهات میان مردم پنجمین ویژگی جامعه مستعد فتنه است که همین موضوع مدیریت و مهار آن را دشوار و پیچیده می‌کند. یعنی اینکه فتنه و جریان فتنه‌گر از بخشی از بدنه مردم ولو اندک، در آغاز برخوردار باشد. این مسأله از چند جهت چالش‌ساز است و به عمیق‌تر شدن فتنه می‌انجامد.

عنصر ششم ایجادکننده فتنه «جابه‌جا شدن متن با حاشیه» است. کسانی که در معارضه با جریان حق قرار دارند همیشه با صراحت به مقابله با آن برنمی‌خیزند، چرا که می‌دانند معارضه مستقیم با حق موجب پس زدن آنها از سوی مردم و جامعه می‌شود. بنابراین جابه‌جا کردن مسائل و تبدیل مسائل فرعی به مسائل اصلی و کوچک کردن مسائل بزرگ و بزرگ نشان دادن مسائل کوچک، یکی از مؤلفه‌هایی است که تشخیص جامعه را دچار چالش جدی می‌کند.

نحوه مقابله رهبر انقلاب با فتنه ۸۸

در چنین شرایطی، تدابیر عالی رهبر انقلاب در شرایط فتنه ۸۸ و خنثی‌سازی آن از آسیب رسیدن جدی به نظام جلوگیری کرد. اولین محور در مدیریت رهبری، تحلیل حوادث بعد از انتخابات با عنوان «فتنه عمیق» بود. چرا که اغتشاشات سال ۸۸ همه مؤلفه‌های فتنه را دارا بود. محور دوم در مدیریت رهبری انقلاب، به‌کارگیری «آنتی تز فتنه» یعنی شفاف‌سازی و بصیرت‌افزایی بود.

با توجه به اینکه جنس فتنه از جنس «چالش نرم» است، لذا مواجهه با آن از طریق ابزارهای سخت انتظامی و حتی نیمه سخت قضایی چندان کارایی نخواهد داشت و جنس برخورد باید از جنس چالش فتنه و از نوع نرم باشد. در واقع باید فضایی به وجود آورد تا وضعیت بهم آمیختگی حق و باطل شفاف شود. به صورتی که آحاد جامعه قدرت تشخیص از دست داده را مجدداً به دست آورند. سومین محور مدیریت رهبری، ‌به‌کارگیری مدارا و قاطعیت توأمان در مواجهه با جریان فتنه بود. از مقطع خطبه‌های نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ که محوری‌ترین رهیافت رهبر انقلاب در این دوران برای حفظ جریان غیر پیروز در چهارچوب نظام و جلوگیری از شکسته شدن مرزهای قانونی و جمهوریت توسط آنهاست تا حادثه عاشورای ۸۸ که اتمام حجت بر جریان فتنه بود، با مرور بیانات رهبری در طرح مسأله جنگ نرم می‌توان دریافت که ایشان در دیدار مستقیم با مجموعه‌هایی از نخبگان از جمله دانشجویان تحت عنوان افسران جنگ نرم، اساتید دانشگاه به عنوان فرماندهان جنگ نرم، هنرمندان، شعرا و روحانیون برجسته منتخب مردم در خبرگان که میداندار اصلی این نبرد نرم محسوب می‌شوند، در تحرک‌بخشی به آنها و خروج از انفعال مؤثر بودند تا خلأ خودی‌های سقوط کرده یا خواص دچار لغزش شده در هدایت اجتماعی جبران شود.

حال پس از آنکه از فتنه سال ۸۸ با حضور مردم و جنبش اجتماعی با رهبری رهبر معظم انقلاب عبور کرده‌ایم، سؤال اساسی این است که آیا آن فتنه با آن ابعاد تنها توسط تعداد معدودی سران آن جریان انجام شد؟ علی‌القاعده این گونه نیست. برای بدنه اصلی فتنه‌گران که جامعه را دچار تشکیک کرد و زمینه این را فراهم کرد که با غلبه ابهامات و تردیدها توان تشخیص جامعه از آن گرفته شود یا با جابه‌جا کردن متن و حاشیه باعث شد که بدنه‌ای در معارضه با جریان حق قرار بگیرد چه اتفاقی افتاد و اینها امروز در حال چه اقدامی هستند؟ آیا بعد از نهم دی ۸۸ از کار افتاده‌اند و دیگر به فعالیت خود ادامه نداده‌اند؟ 
این افراد همچنان فعالانه به دنبال این هستند که به دوگانه حاکمیت و مردم دامن بزنند و استراتژی اصلی آنان هم ناامیدسازی اجتماعی است. آنان در تقابل با حاکمیت هم از فعالیت‌های خود چیزی کم نمی‌کنند و ظرفیت خود را تماماً به میدان آورده و از آن استفاده می‌کنند.

مسأله قابل تأمل این است که این افراد چگونه همچنان در قوای مختلف کشور حضور دارند. اگر نهم دی را گرامی می‌داریم پس چگونه بعضاً دستگاهایی که باید مانع حضور این افراد در برخی مدیریت‌ها شوند به این مطالبه مهم مردمی گوش نسپرده‌اند؟ هرچند در فتنه سال ۸۸ رهبر انقلاب در عین رفتار قاطعانه با فتنه‌گران مدارا کردند، اما این مدارا نباید به معنای بی‌تفاوتی نسبت به اقدام فتنه‌گران در ایجاد شبهه و ایجاد گره‌های ادراکی برای مردم باشد.بزرگترین آموزه نهم دی ماه سال ۸۸ آن است که با روشنگری مناسب، شرایط برای تشخیص حق و باطل در موقعیت فتنه‌گون برای مردم فراهم می‌شود و در چنین  حالتی مردم بلافاصله به حق گرایش پیدا می‌کنند. در حال حاضر نیز که شبهه انگیزی توسط مخالفان نظام اسلامی ادامه دارد، با تأسی از حماسه نهم دی باید جریان انقلاب اعم از مردم و مسئولان، نقش روشنگری و بصیرت افزایی را در مقابل جریان تحریف‌گر ضدانقلاب ایفا کنند.

انتهای پیام/