قبح‌زدایی و هنجارشکنی؛ ایستگاه آخر اساتید سکولار در دانشگاه‌ها

گروه سیاسی خبرگزاری فارس، به عقیده بسیاری از آگاهان و پژوهشگران، ورود انقلاب اسلامی به چله دوم، عصر پوست‌اندازی انقلاب محسوب می‌شود.

برخی که هیجانات انقلابی شان فروکاسته و به تعبیر «کرین برینتون» مؤلف کتاب کالبدشکافی چهار انقلاب، «در ساختار بوروکراتیک حاکمیت هضم شده‌ اند، در بیم آشکار شدن ماهیتِ سست اندیشگی خویش به تقابلی همه جانبه با انقلابیونی برخاسته‌اند که در عصر ضدانقلاب، بازگشت به آرمان های بنیادین و شکل دهنده انقلاب اسلامی را مطالبه می‌کنند».

آرش پاک اندیش مدرس دانشگاه و عضو اندیشکده حکمرانی اسرا معتقد است: فقدان اعتقاد به مبانی گفتمان امام و انقلاب در میان تجدیدنظر طلبان، محملی فراهم کرده تا به واسطه درک زمان حیات اولیه انقلاب، از این نمد، پوستینی برای خود بدوزند، اما دلباختگان خط امام و رهبری بیش از هر جریان دیگری، در مسیر احیای اندیشه های اصیل انقلابی می‌کوشند و این، برای عافیت طلبان عمل گریز، سخت گران است.

« سعی کنید در مسائل تعمّق کنید؛ وقتی عمق‌یابی کردید، این ایمانِ مستقر با هیچ نیرویی از شما جدا نخواهد شد. مشکل اینهایی که می‌بینید یک روز تندتر از همه‌ی تندهایند و یک روز ۱۸۰ درجه به این‌طرف می‌غلتند، عمق نداشتن آن ایمان است. داشتیم ما؛ اوایل انقلاب بعضی‌ها بودند که آن‌چنان تند و آتشی بودند که انقلابی‌های اصلی و قدیمی و سابقه‌دار را هم قبول نداشتند و به آنها هم ایراد میگرفتند امّا سطحی بودند؛ این سطحی‌بودن بلای جانشان شد، از این‌طرف ۱۸۰ درجه غلتیدند؛ مَمشایشان عوض شد. عمق و ژرفا [داشته باشید]؛ بروید در اعماق فکر و اندیشه و از راهنمایی استادهای صالح در این راه استفاده کنید.»  ( بیانات رهبر معظم انقلاب ۱۳۹۵/۳/۳)

پاک‌اندیش، مدرس دانشگاه معتقد است: این بیانات دقیق رهبر حکیم انقلاب اشاره به طیفی دارد که به دلیل فقدان تقوای فردی و جمعی و ایضاً با سودای دیده شدن به هر قیمتی، راه برادرِ حاتم طایی را در پیش گرفته اند.

وی ادامه می‌دهد: جماعتی که هر روز به جلوه‌ای خود را عرضه می کنند تا از رهگذر مشاطه‌گری برای خلقی که آبرویی برایشان قائل نیستند، توجهی دست و پا کنند و شکست گفتمانی خویش را در لوای هرزگی‌ها پنهان دارند.

بنابر اعتقاد پاک اندیش « عادی سازی فحشا‌ ایستگاه آخر مروجین سکولاریسم در دانشگاه هاست که این موضوع در امتداد پروژه سوخته «فتح سنگر به سنگر» تعریف می‌شود. 

وی در این باره می‌گوید: عنصر معلوم الحالی که با دوپینگ سیاسی جریان نفوذ سالیان بلند در پوشش عنوان استادی یکی از دانشگاه های برتر کشور با خاطره گویی پروژه عادی سازی ابتذال و فحشا را دنبال می کند از پادوهای جریان خزنده ناتوی فرهنگی است.

امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی نیز در وصیت‌نامه خویش به صراحت درباره رخنه «دست‌های ناپاک عمال ابرقدرتها چه عمال خارجی و چه عمال داخلی بدتر از خارجی» هشدار داده و بر لزوم هوشیاری امت اسلامی از کید و حیله « وسواس خناسان معاند» تأکید کرده است.

در این راستا تشکل‌ها و اساتید اصولگرا و انقلابی بارها اعلام کرده‌اند: حضور افراد غربگرا و وابسته در دانشگاه‌ها و بیان برخی مسائل که در شان استاد دانشگاه، دانشگاه و دانشجو نیست از سوی این افراد را می‌توان در ادامه پروژه عادی‌سازی برخی بی‌‌قید و بندی‌ها و قبح شکنی برخی رفتارها تعریف کرد.

برخی از اساتید معتقدند مصاحبه اخیر یکی از اساتید اصلاح‌طلب دانشگاه تهران و بیان برخی اظهارات ساختارشکنانه در این مصاحبه بر همین اساس است.

* استادی که هنوز برای سپری شدن دوران جاهلیت غُصه‌دار است!!

مجتبی زارعی عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس و رئیس سابق بسیج اساتید هم با انتقاد از از اظهارات صادق زیباکلام استاد دانشگاه تهران نوشته است:

«نمی خواستم چیزی بنویسم اما حس کردم این مصاحبه در کنار نشست و برخاست خانوادگی‌اش با سفیران اروپایی برای حریم شکنی‌های اخلاقی و نیز تخریب حس وطن پرستی است.

حریم شکنی زیباکلام ناخودآگاه نام و عکس و رسم شهیدان؛ طیب حاج رضایی، شاهرخ ضرغام و کامران ( سید مرتضی ) آوینی را برای من زنده کرد؛ این سه و زیباکلام جملگی از خیابان‌ها و محله های پایین شهر تهرانند؛ محله صابون پزخانه، خیابان نبرد، خیابان ری و محله آب منگول تهران! آری ! روزگار چها که نمی کند !؟ گنده لات های تهرانی و نیز آقا کامران داستان و روایت ما به دانشگاه ملی _ دینی امام خمینی رفتند، یکی‌شان با توسل به بی بی دو عالم زهرای اطهر زیر دست سازمان جهنمی ساواک هم طیب از کار درآمد، دومی خال کوبی ها جسمش را با گلوله ی تانک پاک کرد، کامران قصه ما که روزگاری برای مدرن شدن سبیل نیچه ای و ریش پروفسوری می گذاشت اما شد مرتضی و سید شهیدان اهل قلم! آخری اما رفت به دانشگاه برادفورد انگلیس و دو هویتی و فرنگی مآب شد و هنوز هم دو شخصیتی است و نقش بازی می کند؛ در کردستان نقش بازی کرد، در فیلم انتخاباتی روحانی برای او و گول زدن جوانان و مردم نقش بازی کرد در زلزله کرمانشاه نقش بازی کرد و هنوز هم نقش بازی می کند! اولی‌ها دوران نخست شان را دوران جاهلیت نامیدند اما این استاد باصطلاح ممتاز هنوز برای سپری شدن دوران جاهلیت غُصه‌دار است!!

…. این تقصیر دوست متدین و غربزده دانشگاهی مان دکتر زیبا کلام نیست! سنت انگلیسی ها و اساسا غرب در ایران عقیم و نازاست!

* آیا درست است از این موقعیت ـ به جای کاهش رنج جامعه ـ به هرشکل نامتعارفی استفاده کنند؟

اظهارات اخیر زیباکلام در یک مصاحبه تصویری اما به حدی به دون شان است که از غلامرضا ظریفیان اصلاح طلب هم نتوانسته سکوت کند.

ظریفیان در یادداشتی در همین باره نوشته است:

 ۱. اخیراً کلیپی از آقای دکتر زیبا کلام منتشر شده است که در آن پرسشگری با زیرکی از دوران جوانی ایشان سوال می کند. آقای زیبا کلام هم ـ از سر ذوق و با حرارت بسیار ـ به مشروب خوردن و عشق های دوران جوانیش اشاره می کند.

۲. اینکه انسان در زندگی شخصی و یا دوران جوانیش چگونه می زیسته است، امری خصوصی است و هم به لحاظ شرعی، اخلاقی وعرفی، هیچکس حق ورود به ساحت شخصی افراد را ندارد.

۳. اما ذکر این سنخ از موضوعات خصوصی  که  با فرهنگ دینی ‌ و حتی عرف آشکار ما در تباین و تعارض است (آن هم بصورت علنی ‌و آشکار)، از چه منطق قابل دفاعی تبعیت می کند.

۴. آقای دکتر صادق زیبا کلام به دلایل عدیده ای، از موقعیت سیاسی و اجتماعی در بخش هایی از جامعه ما برخوردار شده اند، آیا درست است از این موقعیت ـ به جای کاهش رنج جامعه ـ به هرشکل نامتعارفی استفاده کنند؟

۵. بسیاری از هنجارهای درست جامعه ما امروز، به دلیل ناکارآمدی سیاست مداران، راهبردهای غلط و رفتارهای نادرست، بشدت آسیب دیده است؛ آیا رواست ما هم با اظهارات نسنجیده، نامتعارف، هیجانی و خدای نکرده برای مطرح شدن بیشتر خود، به این آسیب ها و ترومای اجتماعی ‌فرهنگی بیافزاییم؟

۶ . هنوز تجربۀ آن کسی که در موقعیت ریاست جمهوری و پس از آن سعی کرد هر چند روز یکبار با اعمال و یا اظهارات نامتعارف، خودش را به هرشکلی در جامعه مطرح کند و از این رهگذر ‌خسارت های بسیاری را برای کشور و مردم ایجاد کرد، در یاد ‌و خاطرۀ جامعه باقی است، ادامه آن راه ناصواب است.

۷. امروز باید به تحکیم هنجارهای درست اهتمام کرد. اگر گامی  را نمی توانیم برای کاهش مشکلات برداریم حداقل باری بر آن نیافزاییم. این شیوه ها، جز آشفتگی بیشتر و به هم ریختگی هنجاری ‌واخلاقی، راه به جایی نمی برد.

انتهای پیام/