مانور موشکی ایران در عین الاسد / گزارشی از اثر بازدارندگی موشک‌های ایرانی

گروه سیاسی خبرگزاری فارس، در ادبیات سیاسی- نظامی، بازدارندگی به قدرت تدافعی نظامی اطلاق می شود که دشمن را از فکر حمله به خود منصرف کند. این مفهوم علاوه بر آنکه در نظام سیاسی و امنیتی تعریف می شود؛ اما دارای ابعاد زیست شناسی و نورولوژیک نیز هست.

به عبارت دیگر هر نظامی برای حفظ بقای خود در برابر قدرت مخرب رقیبان و حریفان باید توان دفاع از خود را داشته باشد. امروز دانشمندان روانشناسی قدرت را به نوعی دارو تشبیه می کنند که دارای عوارض متعددی از قبیل اختلال در حس همدلی، خودبرتربینی، اتخاذ تصمیمات آنی و تمامیت خواهی است. هنری آدامز به عنوان مورخ در توصیف قدرت می‌گوید: «نوعی تومور که با کشتن حس همدلی با قربانی به کار خود پایان می‌دهد.» او بیشتر معنایی استعاری در ذهن دارد تا پزشکی. اما این توصیف خیلی با آن چیزی تفاوت ندارد که داچر کلتنر، استاد روانشناسی در دانشگاه برکلی، پس از سال‌ ها آزمایش میدانی و آزمایشگاهی به آن رسیده است. او طی مطالعات خود در طول دو دهه دریافت که آزمایش‌شوندگان تحت تأثیر قدرت چنان عمل می‌کنند که گویی ضربه مغزی خورده ‌اند، آن ‌ها بیشتر تابع امیال آنی می ‌شوند، از ریسک ‌آگاهیِ کمتری برخوردارند و مهم ‌تر از همه، در دیدنِ مسائل از نگاه دیگران ناتوان می ‌شوند.

این آخرین دستاورد علمی در خصوص نحوه تاثیر قدرت مخرب بر مغز انسان است که در نشریه ترجمان به آن اشاره شده است. سوخویندر اوبی، عصب ‌پژوهی از دانشگاه مک ‌مستر در اونتاریو، اخیرا چیزی مشابه را شرح داده است. بر خلاف کلتنر، که رفتارها را مطالعه می‌ کند، اوبی مغزها را مطالعه می‌ کند و هنگامی که سرِ افراد قدرتمند و نه ‌چندان قدرتمند را زیر دستگاه تحریک مغناطیسی مغز قرار داد، دریافت که قدرت در واقع یک فرآیند عصبی خاص به ‌نام بازتاب را مختل می ‌کند. چیزی که شاید زیربنای همدلی باشد. این مبنایی عصب ‌شناختی برای آن چیزی به دست می‌ دهد که کلتنر «پارادوکس قدرت» نامیده است: وقتی قدرت را در دست داریم، برخی از آن توانایی‌ هایی را از دست می‌ دهیم که در وهله نخست برای به‌ دست آوردن قدرت بدان‌ ها نیاز داشته ‌ایم. در برابر جهانی مبتنی بر اصالت قدرت، تنها با تجهیز سیستم دفاعی می توان بستر بسط تئوریک و ایدئولوژیک برای رهایی بشر از یوغ استثمار را فراهم نمود. انقلاب اسلامی ایران برای مقابله با سیطره روز افزون نظام جدا شده از وحی رسالتی جهانی برای ملت ایران فراهم نمود که برای نیل به آن چاره ای جز قوی شدن وجود نداشت و یکی از سیاست های بلند مدت ایران در مسیر ایجاد بازدارندگی در برابر قدرتهای مسموم شده جهانی، ایجاد و تقویت دفاع موشکی بود.

راهبرد دفاعی – موشکی ایران که از سال ۱۳۸۷ با رونمایی از موشک بالستیک ۲۳ تنی سجیل وارد مرحله نوین شد؛ مبتنی بر سیاست کلی دفاعی ایران در امور نظامی است.

مقام معظم رهبری در واکنش به تهدیدات علیه دستیابی ایران به فناوری های روز موشک های دور برد در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶ در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین علیه السلام راهبرد موشکی ایران را این گونه ترسیم کردند: «قدرت نظامی، مایه‌ اقتدار است. می‌بینید، درباره‌ مسایل موشکی چه جنجالی در دنیا راه می‌اندازند، که ایران موشک دارد، ایران موشک دقیق دارد. بله، ما موشک داریم، موشک دقیق [هم] داریم؛ موشک ما هدف را از فاصله‌ چند هزار کیلومتری با فاصله‌ چند متری قادر است بزند؛ این را با قدرت به دست آوردیم، با قدرت حفظ می کنیم، با قدرت افزایش خواهیم داد؛ ان‌شاءالله. با این هم، چون مایه‌ اقتدار کشور است مخالفند، با آن دعوا دارند، غیظ و غضب دارند. می‌بینید چه می کنند در دنیا.»

متناسب با این راهبرد مجله فارین پالیسی در تابستان سال ۱۳۹۷ در مقاله ای به قلم مایکل المن ماجرای خروج ترامپ از برجام را به سیاست های موشکی ایران مرتبط دانست و گفت: به نظر می رسد به غیر از کشورهایی که در کمپین ضد ایرانی حضور دارند، هیچ کشور دیگری آمریکا را در موضع خصمانه اش علیه ایران همراهی نخواهد کرد. اما همچنان که رهبران کشورهای اروپایی در تلاش هستند تا توافق هسته ای را حفظ کنند، باید سعی کنند تا دلایلی مشترک با واشنگتن برای پرداختن به نگرانی هایشان پیدا کنند. المن مهمترین دلیل مشترک برای این کشورها را مسائل موشکی ایران معرفی می کند: یک مسئله کلیدی و تهدیدآمیز بالقوه موجود در برنامه موشکی بالستیک ایران است.

المن مشخصا یکی از دلایل خروج ترامپ از برجام را برنامه موشکی ایران معرفی می کند اما در نگاه او ترامپ هیچ راهکاری، به غیر از این درخواست غیرمعقول که ایران تمام موشک هایش را کنار بگذارد، ارائه نداد. با توجه به نقش کلیدی موشک در قدرت دفاعی و بازدارندگی ایران، کنار گذاشتن تمام برنامه موشکی به هیچ وجه برای ایران ممکن نبود و ترامپ مسیر اشتباهی را برای به دست آوردن این خواسته انتخاب کرد.

این مباحث در حالی از طرف فارین پالیسی مطرح می شد که ایران تست های اولیه از قدرت موشکی خود را در برخورد با گروهک های تروریستی غرب کشور نشان داده بود و به نقطه تقابل استراتژیک با رژیم اشغالگر قدس دست یافته بود.

در نگاه فارین پالیسی دیپلمات های غربی می دانستند که ایران هرگز چنین محدودیتی را در برنامه موشکی اجرایی نخواهد کرد و بازبینی ها و اقدامات حقوقی برای کنترل برنامه موشکی اش را نخواهد پذیرفت. اما با این حال پیش بینی می کردند اگر ترامپ از برجام خارج نمی شد و امتیازاتی به ایران می داد؛ می توانستند در گام بعدی با تحدید برنامه موشکی ایران و ارائه امتیازات بیشتر، مانع از پیشرفت برنامه موشکی ایران شوند.

به هر ترتیب این تحلیل ها به واقعیت نپیوست و آمریکایی ها با خروج یک جانبه از برجام برگ برنده در توسعه برنامه های هسته ای و موشکی را در اختیار ایران قرار دادند. مسیر توسعه و ارتقا برنامه موشکی ایران سرانجام در ۱۸ دی ماه ۱۳۹۸ و در جریان بخشی از پاسخ ایران به ترور شهید سلیمانی، به مرحله تست واقعی رسید. پاسخ کوبنده به بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در عراق با زمان بندی دقیق و با دقت حداکثری آزمونی حیاتی برای ۴ دهه برنامه ریزی موشکی در ایران بود. آزمونی که با موفقیت صددرصدی به اجرا درآمد.

هدف قرار دادن پایگاه نظامی عین الاسد یکی از گزینه‌های سخت در اهداف قابل پیش بینی برای ایران بود. از اولین ساعت ها پس از ترور شهید سلیمانی، آمریکایی ها بر اساس برآوردهای انجام شده در آماده باش کامل برای مواجهه با اقدامات تلافی جویانه ایران بودند. این اقدامات در تمام مراکز و پایگاه های نظامی آمریکا در منطقه غرب آسیا و از جمله پایگاه های نظامی آمریکا در عراق انجام شده بود. بنابراین تمام سامانه های پدافند هوایی آمریکایی در پایگاه های عراق به طور کامل آماده انجام عملیات بودند. هم سیستم های پاتریوت و هم سیستم تاد از نظر آمریکایی ها توان رهگیری عملیات احتمالی ایران را داشتند. ایران با در نظر داشتن اهداف متعدد از پایگاه های نظامی آمریکایی یکی از سخت ترین و بزرگترین و در عین حال دورترین پایگاه را برای انجام عملیات شهید سلیمانی انتخاب کرد. عین الاسد با توجه به اینکه در مسافت دورتری نسبت به سایر پایگاه ها از ایران قرار داشت، از نظر آمریکایی ها نمی توانست هدف ایران باشد؛ زیرا پدافندهای بیشتری در طول مسیر فرصت رهگیری موشک های ایرانی را پیدا می کردند. علاوه بر این، اهمیت پایگاه عین الاسد برای آمریکا طبعا به ایجاد سامانه های دفاعی بیشتری برای آن منجر می شد.

صفاء الاعسم کارشناس مسائل امنیتی عراق در گفت وگو با پایگاه خبری «المعلومه» در مورد تدارک آمریکا برای استقرار سامانه تاد در عراق می گوید: «آمریکا سامانه موشکی «تاد» در عین الاسد را ایجاد کرده بود. موشک های ایرانی که از غرب ایران به سمت پایگاه عین الاسد شلیک شده اند برای رسیدن به این پایگاه در قلب عراق باید از میان ۲ پایگاه آمریکایی دیگر به نام های تاجی در شمال بغداد و بسمایه در نزدیکی مرزهای ایران عبور کنند که هر کدام از این پایگاه ها نیز به سامانه های پدافندهوایی مجهز هستند.»

از این رو یکی از پیام های حمله موفقیت آمیز ایران به عین الاسد این بود که موشک های ایران توانایی رادار گریزی دارند و به راحتی می توانند موشک های ضد هوایی تاد و پاتریوت را پشت سر بگذارند.

سختی حمله به پایگاه عین الاسد به دلیل موارد ذکر شده، توسط سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه نیز مورد اشاره قرار گرفته بود به علاوه اینکه تا لحظه آخر برآوردی از احتمال حمله ایران به عین الاسد وجود نداشت. سردار حاجی زاده همچنین در جدیدترین مواضع اعلام شده در خصوص این حمله گفته است: «تمام پایگاه‌های آمریکا بعد از ترور حاج قاسم به حالت دفاعی درآمدند. بعد از ترور حاج قاسم، چون احتمال حمله ایران را می‌دادند، در فرودگاه‌های بزرگ منطقه، هواپیما‌ها را پخش کردند تا از خسارات احتمالی کم کنند، اما اشراف‌ نیروهای مسلح سیلی بزرگی را برای استکبار جهانی درنظر گرفته بود. بلافاصله پس از حمله موشکی، دشمن سعی کرد با هواپیما  سی۱۳۰ و نیروهای زمینی از خود حفاظت کند، اما همان طور که مشخص بود جمعیت کثیری که حدود ۲ هزار نفر بودند به بیابان‌ها فرار کردند و تجهیزات فراوانی منهدم شد. تهدید رئیس جمهور آمریکا برای حمله به ۵۲ نقطه‌ حساس ایران ناشی از اعتماد به نفس پس از ترور حاج قاسم بود. اگر با حمله موشکی پاسخ کوبنده به دشمنان داده نمی‌شد، آن‌ها هر گونه اقدام نظامی علیه ایران را مهیا می‌دیدند، اما پس از حمله ایران معادلات به کلی عوض شد.»

مجموعه فرآیندهای انجام شده از اعلام حمله به پایگاه عین الاسد آمریکا تا مناسبات پس از آن محصول سال ها سرمایه گذاری صحیح رویکرد دفاع موشکی ایران بود تا بتواند در میان تمامیت خواهی صاحبان قدرت استعماری از منافع ملی ایران دفاع کند. مانور عین الاسد نشان داد که اگر داروی قدرت برای آمریکایی ها دارای عوارض تمامیت خواهی است؛ واکسن های موشکی ایران آمادگی لازم برای پیشگیری از آن عوارض را دارند.

انتهای پیام/