رونمایی کتاب «هنر متعهد» | هنر زمان رفاه جوامع پدید میآید/ هنر میتواند تمدن نوین اسلامی را محقق کند
خبرگزاری فارس ـ گروه هنر: آیین رونمایی از کتاب «هنر متعهد» با حضور نویسندگان کتاب و همچنین محمدعلی رجبی دوانی، محمدحسین رجبی دوانی و محمدهادی همایون از اساتید دانشگاه، روز گذشته (دوشنبه ۲۷ دی) طی نشستی در خبرگزاری فارس برگزار شد.
کتاب «هنر متعهد؛ بررسی جایگاه، وضعیت و بایستههای هنر انقلاب اسلامی» در ۲۷۳ صفحه با شمارگان ۳۰۰ نسخه توسط انتشارات دانشگاه جامع امام حسین(ع) منتشر شده و شامل دو فصل است که فصل نخست ۷ بخش و فصل دوم ۶ بخش دارد.
پشت جلد این کتاب آمده است: هنرمند، هم در باب فرم و قالب هنرِ خودش و هم در قبال مضمون تعهّد دارد. کسی که قریحه هنری دارد، نباید به سطح پایین اکتفا کند. این یک تعهّد است. هنرمند تنبل و بیتلاش، هنرمندی که برای تعالی کار هنرىِ خودش و ایجاد خلاقیت تلاش نمیکند، در حقیقت به مسؤولیتِ هنری خودش در قبال قالب عمل نکرده است… علاوه بر این، تعهّد در قبال مضمون است. ما چه میخواهیم ارائه بدهیم؟ اگر انسان محترم و عزیز است، دل و ذهن و فکر او هم عزیز و محترم است. نمیشود هر چیزی را به مخاطب داد، فقط به صرف اینکه او نشسته و به حرفهای ما گوش میدهد. (بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر ۱۳۸۰/۰۵/۰۱)
مشروح این نشست در پی میآید.
* آقای رجبی دوانی، شما به عنوان هنرمند نگارگر که مطالعاتی هم پیرامون هنر متعهد و قدسی داشتهاید، لطفاً پیرامون ارتباط هنر و الوهیت بگویید و اینکه آیا میتوان هنر را قید زد؟
ـ محمدعلی رجبی دوانی: در فرهنگ اسلامی، پیامبر(ص) عبارت هنر قدسی را بکار برد، سپس معصومین. اما از محل صدور این هنر قدسی غافلیم. محل صدور هنر قدسی خداوند است و توسط ملک خود در دست و زبان هنرمندی میگذارد که بخواهد نسبت خود را با عالم مشخص کند.
این هنر قدسی باید دارای ویژگیهایی باشد. در عالم اسلام برای علم هیچ تکلیفی مشخص نکردهاند، هنر و علم تکلیفپذیر نیستند. ما مسامحتاً برای اینکه مرزهایی را مشخص کنیم، آن را دستهبندی میکنیم. عربها به هنر میگویند «فن» که ناظر به ظاهر آن است اما ما به جنبه عالم قدسی آن توجه داریم که مرتبه نیکنفسی است.
* یعنی معتقدید که هنر را نمیتوان تخصیص زد؟
ـ محمدعلی رجبی دوانی: هنر تکلیفپذیر نیست. بزرگان راجع به هنر وقتی صحبت میکنند، میفرمایند تکلیف به گردن هنرمند است، چون هنر تکلیف ندارد.
اگر کسی گفت «هنرِ اسلامی»، آن را برای مرزبندی میگوییم وگرنه هنر، کسره نمیپذیرد! وجود هنر مقید به هنرمند نیست، این هنر است که به هنرمند هویت میبخشد. هنرمند فقط در این میانه از خودش قابلیت ایجاد میکند که محل وورد و خروج این حقیقت باشد؛ یعنی خالق نیست. چون خلق از عدم است و انسان ذاتش از عدم است. پس هنر ابداع است. چنانچه «بدیع» از اسماء الهی است و به معنای به پیدا آوری امر ناپیدا است. پس هنر خلق نیست، ابداع است و این قابلیت وجود دارد که از زبان و دست هنرمند بیرون آید. چناچه رهبر انقلاب میفرمایند: «حقیقت هنر – هر نوع هنری – یک عطیّه الهی است.» هنرمند در این میان مکلف به اعمال نیک است.
در مقدمه مقاله کوتاهی که درباره استاد فرشچیان نوشتم، از دید جامعهشناسی نگاه کردم و از این دید به موضوع پرداختم که ایشان یک تابلو را در یک مقام بیخودی، یک شبه کار کردند و به دل نشست. در نگارگری ایرانی وقتی یک درختی کشیده شده، آنقدر دقیق است که حتی یک زیستشناس میتواند درباره آن صحبت کند. این فرق تجرید و انتزاع است. نگارگر ضمن ترسیم دقیق درخت، عالم مشهود را هم در آن گذاشته است و بیننده با مشاهده آن، بهشت را به یاد میآورد. نمیشود انسان فقط ظاهر را بکشد، «چهرهگشایی» یعنی هنرمند با یک چشم ظاهر را ببیند و چشم دیگر باطن را.
نمیشود انسان فقط ظاهر را در نقاشیهایش تصویر کند، «چهرهگشایی» یعنی هنرمند با یک چشم ظاهر را ببیند و چشم دیگر باطن را
الخط لسان الید و الید لسان الروح؛ از کوزه برون تراود که در اوست. انسان مؤمن موحد روح خودش را آزاده میکند تا روحالقدس هنر را در او بگذارد. هنر اسلامی نه آنقدر مشهود است که دستنیافتنی باشد و نه آنقدر معلوم که همه نگاهش به زمین باشد.
* آقای محمدحسین رجبی دوانی، با توجه به تخصص شما که تاریخ اسلام است، لطفاً بفرمایید که مواجهه اسلام با هنر به چه صورت بوده است؟ چون در دوران معاصر برخی افراد از فتاوای فقها مبنی بر حرمت مجسمهسازی این برداشت را دارند که اسلام با هنر میانه خوبی ندارد.
ـ محمدحسین رجبی دوانی: اسلام مروج هنر است، ان الله جمیل و یحب الجمال. اگر زمان پیامبر و مدتی بعد از آن در عرصه هنر چیزی را نمیبینیم، به خاطر آن است که اسلام در جامعهای ظهور کرد که از نظر فرهنگی عقبمانده بود. آنها با بت پرستی خو گرفته بودند و غیر از ۳۶۰ بت، بت خانوادگی و قبیلهای هم داشتند. پس باید لااقل در مجسمه سازی پیشرو بودند اما مثلا بت لات، یک سنگِ سیاه نتراشیده بود. یا بتهایی از خرما داشتند و وقتی قحطی شد، همان را خوردند! در واقع، هنر در میان اعراب شبهجزیره همچون علم جایگاهی نداشت. چون شریط فراهم نبود و حتی در خانهسازی هم هیچ ظرافتی دیده نمیشد. در تاریخ آمده است که فقط یکی از اشراف اعراب پیش از اسلام به ایران سفر داشت و هزینه زیادی کرد که یک ایرانی را به شبه جزیره ببرد و خانهاش را آینهکاری کند.
اگر زمان پیامبر(ص) و مدتی بعد از آن در عرصه هنر چیزی را نمیبینیم، به خاطر آن است که اسلام در جامعهای ظهور کرد که از نظر فرهنگی عقبمانده بود
چون بتپرستی در ادیان الهی جایگاهی ندارد، با هر چیزی که حمل بر این بشود که شکل انسانی پیدا کند، این را فقها رد میکردند اما شیعه، دیدگاه مترقیانه دارد و هنگامی که قدرت پیدا میکند، از دوره آل بویه تا صفویه و قاجار ـ که بخاطر مسائل سیاسی و تجزیه کشور از آن به دورانی سیاه یاد میشود ـ شاهد دورانی درخشان از نظر هنری هستیم. اکنون در نظام ولایت فقیه هم میبینیم که ساخت تندیس از بزرگان نهتنها ایرادی ندارد که ترویج هم میشود. اگر زمانی هنر رشد نکرده بخاطر تعصبات حکومتهای غیرشیعی بوده است. امیدواریم انشاءالله با رفع مشکلات امروز کشور، چون رهبری هنرمند و مدافع هنر داریم، شاهد بالندگی هنر باشیم، چون هنر معمولاً در حالت رفاه جوامع پدید میآید.
ـ محمدعلی رجبی دوانی: هنر بسیار ظریف است و طرح مساله آن برای فقیه، بسیار دشوار.
* آقای همایون! آقای رجبی دوانی به نقش هنر در بالندگی اشاره کردند. از نظر شما، هنر چه جایگاهی در تمدنسازی به ویژه تمدن نون اسلامی دارد؟
ـ محمدهادی همایون: از یک نقل شروع میکنم، حاج آقای پورسیدآقایی ـ دبیر همایش بینالمللی دکترین مهدویت ـ نقل میکرد که در نمایشگاهی که از کتابهای پیرامون مهدویت برگزار کرده بودیم، چند کتاب هنری هم گوشهای از نمایشگاه گذاشته بودیم. جالب اینکه رهبر انقلاب از کتابهای هنری ابتدا بازدید کردند. این نشاندهنده اهمیت و جایگاه هنر نزد رهبری است.
اما در پاسخ به پرسش شما؛ هیچ تمدنی در تاریخ بدون پایه علم شکل نگرفته است؛ چه قرائت انبیائی داشته باشیم چه یونانی.
از آن مهمتر این است که علم در تمدنها تا زمانی که سر سفره مردم نیاید، تمدن ساخته نمیشود. اگر علم برای خود عالم هم به عمل تبدیل نشود، وبال است. برای تمدن هم چنین است و زمین میخورد. واقعیت این است که بعد از تثبیت علمی که طی قرون ۶ و ۷ در تمدن اسلامی داریم، فضا پر از هنر است و معماران و شعرای برجسته داریم. و از همانجا هم ضربه را خوردیم و ماجرای تصوف پیش آمد.
علم در تمدنها تا زمانی که سر سفره مردم نیاید، تمدن ساخته نمیشود. هنر آمده است که سر سفره مردم بنشیند. اگر دنبال تحقق تمدن نوین اسلامی هستیم، چارهای جز پرداختن به هنر نداریم
هنر آمده است که سر سفره مردم بنشیند. هنر کارش این است که لطافتها و جنبه ملکوتی را وارد زندگی انسان کند، کاری که روح با ملائکه میکند و شب قدر آنها را پایین میآورد ـ تنزل الملائکه والروح ـ اگر دنبال تحقق تمدن نوین اسلامی هستیم، چارهای جز پرداختن به هنر نداریم، هنری که سر سفره مردم بیاید. وقتی چنین میشود از امر قدسی تنزل مییابد و گیر اصلی ما در مراحل تمدن سازی نظام جمهوری اسلامی همین است که از زندگی مردم که فاصله میگیریم، بنابراین از تمدنسازی فاصله میگیرم. در مراحل سیر و سلوک هم چنین است، انسانهایی مانند هنرمندان که به عوالم بالا توجه میکنند، از زندگی روزمره غافل می شوند و نظام زندگی روزمرهشان بهم میخورد و در ظاهرشان ـ لباسها و آرایش مو و … ـ هم این موضوع نمود پیدا میکند. معاد جسمانی یادآور این مساله است که ما موجودی مخیر بین دنیا و آخرت نیستیم بلکه باید اینقدر سعه وجودی پیدا کنیم که میان این دو را جمع کنیم.
* اگر موافق باشید، به خود کتاب بپردازیم. اینکه چه انگیزهای موجب نگارش آن شد؟
ـ محمدحسین رجبی دوانی: در دانشگاه جامع امامحسین(ع)، مرکز مطالعات حدیث ولایت را داریم که وظیفه آن برررسی و تحلیل و ارائه رهنمود از فرمایشات رهبر انقلاب است. این مرکز با افراد صاحب نطر و جوانان فاضل در ارتباط است. کتاب حاضر هم بر مبنای اندیشههای رهبر انقلاب توسط آقایان جوهری و آقادادی تهیه شده است. میدانیم رهبر انقلاب یک نظریهپرداز در عرصه علوم انسانی و هنری هستند و اگر به کلیدواژههای ایشان با اعتقاد عمل شود، واقعا راهگشا خواهد بود.
ـ میثم آقادادی، مؤلف کتاب: جرقه نگارش این کتاب از زمان دانشجویی شروع شد. رهبر انقلاب، شخصیت ذوابعاد هستند و در عرصه هنر نیاز بود کتابی پیرامون بیاناتشان تدوین شود. البته کتابچههایی به صورت تک سخنرانی چاپ شده است اما تا زمانی که مشغول تدوین کتاب بودیم، کتاب جامعی ندیدیم و انگیزه نگارش کتاب شد. البته چون دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای روی تحریف جملات ایشان حساسیت دارند، ارزیابی کتاب یک سال طول کشید.
ـ محسن جوهری، مؤلف کتاب: از جهت بهرهمندی از اندیشمندان دچار فقر جدی هستیم این فقر زمانی بیشتر میشود که دیگاه هنری با عرصه سیاستگذاری نزدیک باشد. در ساحت اندیشه فرهنگی که موضوع هنر به خوبی در دل آن بنشیند و ترکیب ارگانیکی رخ دهد، چالش داریم. طی سالهای دانشجویی به این نتیجه رسیدم که رهبر انقلاب واقعاً دارای دیدگاه منسجم فرهنگی هستند و این تعارف نیست اما متاسفانه شخصیت ایشان به جایگاه سیاسی تقلیل داده شده است. اما نباید جنبه شخصیتی ایشان به عنوان یک نظریهپرداز فرهنگی و هنری نادیده گرفته شود. سرنخهایی میدهند و تنقیح این نظریه و بستهبندی آن به صورت کار قابل ارائه در مجامع حوزوی و دانشگاهی نیاز به کار کارشناسی دارد. پس ضعف و چالش متدولوژیک داریم.
در تاریخ فقه شیعه این که یک مرجع شیعی ۷۶ جلسه درس خارج خود را به موضوع غنا و موسیقی تخصیص دهد، کمنظیر است
در تاریخ فقه شیعه این که یک مرجع شیعی ۷۶ جلسه درس خارج خود را به موضوع غنا و موسیقی تخصیص دهد، کمنظیر است. موضوع شناسی دقیقی در حوزه موسیقی دارند. هدف ما در این کتاب ارائه نظریه فرهنگی رهبر انقلاب نبوده است تلاش کردیم طبقهبندی مباحث را در کنار تحلیل داشته باشیم. مختصر است اما سرنخهای خوبی است که بعداً میتواند بازفرآوری شود. انشاءالله در رساله دکتری این کار را به یک نقطه سرانجام برسانیم.
بیم این وجود دارد که دچار فرم زدگی و محتوازدگی در مقوله هنر شویم اما اگر مبنای نظری رهبری را بپذیریم این تعهد در توازن میان این دو مقوله مصون خواهد ماند.
ـ همایون: مقدمه کتاب اگر چه به نام بنده است اما زحمت آن را آقای جوهری کشیدهاند، یعنی شفاهیات بنده را مکتوب کردند.
ـ قهری، مسئول انتشارات دانشگاه امام حسین(ع): با وجود دغدغهای که پیرامون بحث کاغذ وجود دارد، انتشارات دانشگاه در هر سال حدود ۱۰۰ عنوان کتاب پژوهشی منتشر میکند. در حوزه توزیع و معرفی هم سعی در حمایت نویسندگان داریم. کتاب «هنر متعهد» هم یکی از این آثار است که توسط مرکز حدیث ولایت از مراکز پیشرو در دانشگاه امام حسین به سرانجام رسیده است.
* مطالعهای که طی یک سال روی آثار ناشران اصلی کشور صورت گرفته است نشان میدهد که اگر تا دیروز در شعر و رمان تمرکز داشتند، اکنون تمرکزشان روی کتابهای نظریه هنر است. از سوی دیگر، در جبهه انقلاب دچار کمبود منابع پیرامون نظریات هنر هستیم. از این حیث اقدام به چاپ کتاب «هنر متعهد» بسیار عالی است اما باید تلاش کنیم آن را بهبود ببخشیم. یکی از ایراداتی که در نگاه اول به کتاب وارد است، شکل آن است که قالب پایاننامه دارد. باید کتاب را طوری تدوین و طراحی کنیم که پشت ویترین برود و برچسب حاکمیتی نخورد. حتی صفحهآرایی بهتر میتواند آن را در این راه کمک کند. از فرم کتاب که دور شویم و وارد مسائل ساختاری آن شویم، به نظر میرسد ضرورت حضور یک متخصص پژوهش هنر کنار نویسندگان کتاب حس میشود. انشاءالله این نقیصه در ویراست بعدی رفع شود.
انتهای پیام/