مصرف الکل ممکن است به ابتلا به سرطان منجر شود

بر‌اساس پژوهشی روی جمعیت آسیایی، مصرف الکل رابطه‌ی مستقیمی با ابتلا به سرطان دارد و ممکن است به انواع سرطان‌های مری و سر و گردن منجر شود.

بر‌‌‌اساس پژوهش ژنتیکی بزرگی روی ۱۵۰ هزار نفر به‌مدت بیش از یک دهه، ارتباط مستقیمی بین نوشیدن الکل و پیشرفت سرطان وجود دارد. این یافته‌ها به رابطه‌ی سرطان‌های مری و سر و گردن با مصرف الکل اشاره می‌کنند. گرچه پژوهشگران سال‌ها است به روابط بین مصرف الکل و سرطان اشاره می‌کنند، درک تأثیر مستقیم الکل بر سرطان برخلاف دیگر معیارهای مخرب مرتبط با الکل دشوار است.

مصرف زیاد الکل رابطه‌ی مستقیمی با رژیم غذایی ضعیف و سیگارکشیدن و نداشتن فعالیت ورزشی دارد. تمام این معیارها ممکن است ریسک سرطان را افزایش دهند؛ در‌نتیجه بر‌اساس برخی پژوهش‌ها، این معیارها می‌توانند بر همبستگی بین مصرف الکل و سرطان تأثیر بگذارد. پژوهش جدید از روش جدیدی برای بررسی ارتباط سرطان و الکل استفاده می‌کند. این پژوهش واریانت‌های ژنی مرتبط با سطوح اندک مصرف الکل را هدف قرار می‌دهد.

دو واریانت ژنتیکی متداول در کاهش آستانه‌ی تحمل فرد دربرابر الکل تأثیر می‌گذارند. این دو می‌توانند توانایی افراد برای تجزیه‌ی استالدهید را کاهش دهند. استالدهید مولکولی سمّی است که هنگام سوخت‌و‌ساز الکل در بدن تولید می‌شود. طبق پژوهش‌های قبلی، این واریانت‌های ژنتیکی به‌عنوان واسطه‌هایی مؤثر برای جذب الکل عمل می‌کنند.

پژوهش یادشده داده‌های ژنتیکی ۱۵۰ هزار شرکت‌کننده‌ی چینی را بررسی کرد. بررسی‌های کامل و منسجمی هم به عادت‌های نوشیدن آن‌ها و سوابق سلامتی‌شان در یک دهه اختصاص داشتند. بنابر ارزیابی عادت‌های نوشیدن، شرکت‌کننده‌هایی با ژن‌های کم‌تحمل دربرابر الکل، الکل کمتری درمقایسه‌با دیگر شرکت‌کنندگان مصرف کردند که فاقد این ژن‌ها بودند. درمجموع، افرادی با یک یا دو کپی از هر دو واریانت ژنتیکی بین ۱۳ تا ۳۱ درصد کمتر درمعرض خطر سرطان قرار دارند؛ به‌ویژه سرطان‌های مرتبط با الکل مثل سرطان‌های سر و گردن، مری، روده، مقعد و کبد در افرادی که الکل مصرف می‌کنند بیشتر دیده شده‌اند.

علاوه‌بر رابطه‌ی علت و معلولی، پژوهش‌ها هم نشان می‌دهند افرادی که حداقل یک کپی از واریانت کم‌تحمل دربرابر الکل دارند و به‌صورت منظم الکل می‌نوشند، بیشتر درمعرض خطر سرطان‌های سر و گردن و سرطان مری قرار دارند. درنتیجه ناتوانی برای تجزیه‌ی استالدهید ممکن است به‌صورت مستقیم بر خطر ابتلا به سرطان تأثیر بگذارد. پک کی، پژوهشگر ارشد پروژه، دراین‌باره می‌گوید:

این یافته‌ها نشان می‌دهند که الکل به‌صورت مستقیم عامل انواع سرطان است و این ریسک در افرادی بیشتر است که آستانه‌ی تحمل کمی دربرابر الکل دارند و نمی‌توانند الکل را بسوزانند.

براساس بررسی دانشگاه کمبریج در سال ۲۰۱۸، پژوهشگران به‌صورت مستقیم نشان دادند که افزایش سطح استالدهید چگونه می‌تواند آثار مستقیم و مخربی را روی DNA داشته باشد. طبق این یافته‌ها، مصرف الکل به‌ویژه در افراد بی‌بهره از توانایی کافی برای پاک‌سازی استیلدهید ممکن است به سرطان بینجامد.

درن گریفین، متخصص ژنتیک دانشگاه کنت، یافته‌های جدید را یکپارچه و دارای پشتوانه‌ی علمی قوی می‌داند. همچنین، او نشان می‌دهد که رابطه‌ی بین الکل و سرطان فقط یکی از آثار منفی الکل بر سلامت است. گریفین بیان می‌کند:

براساس این پژوهش، مصرف الکل (نه دیگر معیارهای سبک زندگی) عامل سرطان است. چنین بررسی‌هایی حاوی مفاهیم دوری برای انتخاب‌های سبک زندگی هستند؛ بااین‌حال، الکل به شیوه‌های مختلف به سلامت افراد آسیب می‌زند.

مقاله‌های مرتبط:با ده سرطان مرگبار آشنا شویدپژوهشگران امکان ساخت واکسن سرطان پوست را بررسی می‌کنند

پژوهشگران دیگر دیدگاه محتاطانه‌تری درباره‌ی یافته‌های پژوهش دارند؛ درنتیجه به پژوهش‌های بیشتری برای معتبرسازی این رابطه در جمعیت‌های اروپایی نیاز است. استفن بورگس، متخصص آمار دانشگاه کمبریج، بر این محدودیت تأکید می‌کند و درعین‌حال نیاز به پژوهش‌های بیشتر برای بررسی این رابطه را در دیگر گروه‌های نژادی ضروری می‌داند. بورگس می‌گوید:

یکی از محدودیت‌های این پژوهش اشاره به اثر مضر الکل بر سرطان در افرادی است که نمی‌توانند به‌خوبی الکل را تجزیه کنند. ناتوانی در تجزیه‌ی بهینه‌ی الکل ویژگی رایج جمعیت‌های آسیای‌شرقی است؛ اما در جمعیت‌های اروپایی کمتر رایج است. درنتیجه نیاز به پژوهش‌های بیشتری برای ارزیابی این اثر مضر بر سرطان در جمعیت‌های اروپایی وجود دارد.

یافته‌های جدید مبتنی‌بر بدنه‌ی پایداری از شواهد هستند که الکل را به افزایش ریسک سرطان ربط می‌دهند. بنابر پژوهش سازمان بین‌المللی پژوهش‌های سرطان، در سال گذشته نزدیک به ۷۴۰ هزار مورد مبتلا به سرطان در سال ۲۰۲۰ رابطه‌ی مستقیمی با مصرف الکل داشتند که این آمار ۴ درصد از سرطان‌های سراسر جهان را تشکیل می‌دهد.

این پژوهش در مجله‌ی Cancer Genetic and Epigenetics منتشر شد.