نگاهی به فیلم سینمایی« دسته دختران»/اثری که مغلوب جلوههای ویژه خوب خود میشود
خبرگزاری فارس- گروه سینما: فیلم سینمایی «دسته دختران» دومین فیلم بلند کارگردان فیلم خوب و موفق «ویلاییها» است که با همکاری «میلاد اکبر نژاد» و «ابراهیم امینی» به نگارش در آمده است. نویسندگانی که سابقه نویسندگی آنها اگ رچه به طیف آثاری امنیتی ویژهای همچون «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز ۱ و ۲» و «لاتاری» محدود میشود؛ اما قرار گرفتن آنها در کنار شخصیتی همچون «ساناز بیان» در مقام بازنویسی، که آثار فمنیستی و ساختارشکنانهای همچون «شلتر»، «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه» و «آبی مایل به صورتی» را در ژانر تئاتر مستند به نام خود ثبت کرده است؛ موضوعی قابل تامل محسوب میشود. موضوعی که میزان و درجه غلبه نگاه فمنیستی در فیلم سینمایی «دسته دختران» را به وضوح تشدید نموده است.
داستان فیلم سینمایی «دسته دختران» به دوران جنگ تحمیلی باز میگردد. ده روز از حمله عراق به ایران گذشته است. نیروهای عراقی تا نیمه شهر را تصاحب کرده و شهر را به آشوب کشیدهاند. گروه کثیری از مردم شهر فرار کرده اند. آنها که ماندهاند یا شهید و زخمی هستند یا در حال نبرد. مردان در خط مقدم و زنان در پشتیبانی پشت جبهه! داستان از آنجایی آغاز میشود که دستهای سه نفره از زنان و دختران شهر که تحت آموزش نظامی قرار گرفتهاند قصد ورود به مناطق درگیری دارند. اما به هر محوری که وارد میشوند از سوی مردان مورد بازخواست قرار گرفته و به عقب بازگردانده میشوند. آنها از این موضوع ناراحت بوده و به دنبال راهی برای اثبات حضور خود هستند. اما در ادامه شخصیت و داستان زندگی هر کدام از آنها به نحوی برای مخاطب بازگو میشود…
پس اگر چه فیلم سینمایی «ویلاییها» با به تصویر کشیدن حضور «زنان قهرمان» در پشت جبهههای دفاع مقدس به اثری نسبتا موفق و با خوانش درستی در «ژانر دفاع مقدس» تبدیل شد؛ اما باید توجه داشت که این دُرستی در گام نخست، محصول مطالعه دقیق بر روی تجربه زیسته و تاریخ شفاهی همسران شهدا و رزمندگان دفاع مقدس بود و در گام دوم به دلیل پرهیز از انحراف به سمت لایههای ضدجنگ و فمنیستی که به شدت مورد پسند سینماگران شبهروشنفکر پدید آمد. اتفاقی که در فیلم سینمایی «دسته دختران» با ضعف بسیاری به وقوع پیوسته است.
به عبارت دیگر؛ فیلم سینمایی «دسته دختران» را میتوان اثری مقهور فضاسازیها و جلوههای ویژه خوب قلمداد نمود. اثری که بدون اینکه کارکردی روایی داشته باشد، تمرکز خود را بر خلق صحنه گذاشته و بیش از آن که داستان رشادتهای زنان خرمشهری در سالهای سقوط شهر باشد، تصویرگر صحنهها و پلانهایی از مقاومتها و مبارزهها بود، بدون هیچ قصه و خط روایتی. کاراکترهای داستان هیچگاه در قالب یک دسته جای نگرفتند، هر کدام به دنبال دغدغه خود بودند. یکی به دنبال برادرش، آن یکی به دنبال همسرش، دیگری به دنبال علاقهاش به مبارزه و… . در واقع رشادت خاصی هم از جانب این زنان که ماجرا را متمایز کند و یک سر و گردن از آثار دیگری که به نقش زنان در دفاع مقدس پرداختهاند، بالاتر ببرد، مشاهده نشد. پس شاید از این جهت است که در فیلم سینمایی «دسته دختران» خبری از قهرمان نیست و همه شخصیتها با اندکی اختلاف در یک سطح هستند و حتی ما بیشترین تحول را شاید در شخصیت مکمل سیمین و پسری که همراهش شده شاهد هستیم.
در این میان آنچه بیش از همه ضعف فیلم سینمایی «دسته دختران» محسوب میشود ترکیب بازیگران است که اصلا مناسب حال و هوای جنگ نیست. بزرگترین اشتباه کارگردان اثر را باید انتخاب نیکی کریمی، به عنوان نقش اول فیلم دانست. «نیکی کریمی» که در سالهای اخیر بازیهای منفعل و نه چندان جذاب و موثری از خود به جا گذاشته بود، با بازی در این فیلم رسما ثابت کرد که دوره او گذشته و حضورش در آثار سینمایی دیگر برای مخاطب جذاب و تاثیرگذار نیست. هرچند سایر بازیگران نیز به جز «پانتهآ پناهی» و «صدف عسگری» چندان درخشان نبودند. شاید اگر فیلم سینمایی «دسته دختران» در انتخاب بازیگران خود دقت بیشتری به خرج داده و به جای استفاده از یک زن سوپراستار در فیلمش از چهرههای معمولیتر ولی کنشگر استفاده میکرد، نتیجه بهتری از کارش حاصل میشد.
در مجموع میتوان تنها امتیاز مثبت فیلم سینمایی «دسته دختران» را وجود جلوههای ویژه خوب و پرداختن به موضوع «دفاع مقدس» دانست که روحِ امید و مقاومت در جنگ و وطنپرستی را در خود دارد و جای خالی آن در «صنعت سینمای ایران» به شدت حس میشود.
انتهای پیام/