نگاهی به فیلم سینمایی«بیمادر»/اثری ضعیف که برای «فیلم شدن» هیچ چیز کم نداشت!
«بیمادر» با موضوع «رحم اجاره» اولین فیلم «سید مرتضی فاطمی» به عنوان ریالازاده تلویزیونی است که به «چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر» راه یافته است. اثری که با وجود بازیگران مطرحی و همچنین موضوع جذاب و عنوان قابل تامل خود، در مقام اثری قوی و متفاوت ظاهر نشده و چندان چنگی به دل نمیزند.
موضوع رحم اجارهای موضوعی تکراری است که در دهههای قبل تا حدودی تازگی داشت و در فیلمهای متعددی چون «دعوت» ابراهیم حاتمیکیا مطرح شده بود. بیان این موضوع در سالهای قبل با هدف آشنایی جامعه با مسائل پزشکی و شرعی و هموار ساختن مسیر تولد فرزندان بیشتر برای زوج های نابارور، امری معقول و لازم بود اما تکرار مکرر این سوژه تا حد زیادی به نخنما شدن آن منتهی شده است. چیزی که این تکرار را بیش از پیش ناخوشایند کرده، تاکید بر ایجاد احساسات و رابطه بین پدر بچه و مادر پذیرنده جنین است. زیرا در حکم شرعی این موضوع باید صیغه عقد دائم یا موقت بین مرد با زن حامل جنین جاری شود که عموما از عقد موقت برای این موضوع استفاده می شود.
درواقع موضوع شرعی رحم اجارهای و تکرار مکرر این سوژه فرصتی دیگر برای زیر سوال بردن ازدواج موقت در مذهب شیعه را پدید آورده است. چرا که حکم مشروع بودن استفاده از رحم جایگزین بین فقهای اهل سنت و گروهی از فقهای شیعه نامشروع قلمداد شده و تنها گروهی خاص از علمای شیعه این امر را مشروع اعلام کردهاند که حضرت امام خامنهای و آیت الله مکارم شیرازی برخی از این افراد هستند. این موضوع وقتی با تاکید بیشتر در فیلم مطرح می شود که امیرعلی در بحث بر سر سقط کردن جنین پیش از هفته بیستم، مرجان را مورد توبیخ قرار داده و با اعتراض میگوید «نه حلال شما حلال است و نه حرام شما» زیرا مرجان اصرار دارد جنین به دلیل مسمویت بارداری مادر قبل از هفته بیستم و دمیده شدن روح در پیکر از بین برود.
مهمترین ضعف «بیمادر» بیشتر متوجه فیلمنامه آن است. چرا که خط داستان، با وجود مشخص بودن موضوع مشخص نیست، در جایی سوءظن مرجان به امیرعلی پررنگ میشود و وجود نشانههایی در فیلم مخاطب را به دام همین سوءظن میاندازد و این سوال تا پایان با مخاطب همراه است که آیا واقعا علاقهای میان امیرعلی و مهروز ایجاد شده است؟
از نام «بیمادر» بر میآید که موضع این اثر سینمایی نسبت به این شیوه از فرزنددار شدن مثبت نیست چراکه فرزند حاصل از این شیوه بارداری و حمل فرزند، متعلق به همان مادریست که او را ۹ ماه در بطن خود نگه داشته و مراقبت کرده و با رفتن او عملا نوزاد بیمادر میشود. پس انتظار میرود که شاهد موقعیتها و خرده روایتهای قویتری باشیم تا این مسئله را اثبات کند، اما فیلم تنها به نشان دادن سوءظن به وجود آمده میان زن و شوهر که آن را هم به ضعف شناختی زن از همسرش و ضعف شخصیتی او نسبت میدهد، همچنین چالشهای روحی و عاطفی که زن حامله ممکن است دچارش شود، بسنده میکند. به این ترتیب، مخاطب تا پایان در برزخ درست یا نادرست بودن این انتخاب باقی میماند.
در مجموع ساخت فیلم «بیمادر» اگرچه در تشویق جامعه به امر فرزندآوری و نمایش عزت نفس در خانوادههای فقیر تا میزان اندکی موفق بوده است، اما تقابل با فرهنگ مذهبی جامعه و به چالش کشیدن ساختارهای اجتماعی باعث شده کفه مولفههای منفی اثر سنگینتر شود. این در حالی است که با وجود نمایش برخی از جلوههای وجود عزت نفس در قشر فقیر، با نمایش اختلاف طبقاتی شدید در فضای جامعه، آن هم در شرایط اقتصادی کنونی امری اشتباه محسوب میشود. زیرا طبقات ضعیفتر جامعه با تماشای رفاه عجیب و غریب طبقات مرفه، آن هم در قالب داستانی که شخصیت ثروتمند فقر خانواده فقیر را دستمایه رفع مشکل خود قرار داده است، باعث ایجاد خشم پنهان و فروخورده اجتماعی میشود.
حسین پورقادری
انتهای پیام/