نگاهی به فیلم سینمایی «شهرک»/ توجیه چرایی اعواج رفتاری بازیگران
خبرگزاری فارس، گروه سینما: فیلم سینمایی «شهرک» عنوان اثری به کارگردانی و نویسندگی یکی دیگر از آقازادگان حاضر در «جشنواره چهلم» است. جشنوارهای که «ژنهای خوب» و نسبتا پُرتعدادی توانستهاند تا آثار خود را در فرایند آن به نمایش درآورند. فیلم سینمایی «شهرک» ماجرای زندگی پسری به نام «نوید فلاحتی» هنرجو و بازیگری است که بعد از تست بازیگری به یک پروژه سینمایی مهم دعوت میشود و همه شرایط سخت آن را میپذیرد و متعهد میشود که تمام مدت سه ماهه پیشتولید و تولید فیلم را در کنار گروه فیلمسازی باشد. این دوره برای تثبیت حس و فضای فیلم برای بازیگر برنامهریزی شده است و بازیگران در این مدت باید دور از خانواده و در فضای شبیهسازی شده زندگی کاراکتر فیلم زندگی کنند. به این ترتیب، نوید در قالب نقش فرهاد مدبر به فضای تمرین و پیشتولید در شهرکی در اصطلاح قرنطینه یا ایزوله میشود اما در حین تمرین نسبت به دختری که نقش مقابل و نامزد او را بازی میکند «حس» و «شهوت» پیدا نموده و در ادامه اتفاقاتی میافتد که او را از واقعی یا ساختگی بودن همه وقایع پیش آمده دچار تردید میکند…
فیلم سینمایی «شهرک» سعی داشته تا قصه تحول آدمها باشد؛ ایده جالبی که البته نسخهبرداری شده از تولیدات سینمای غرب است و سوژه اصلی آن برآمده از آثاری همچون فیلم سینمایی «ترومن شو» میباشد. از این جهت است که در منظر ایده داستانپردازی، فیلم سینمایی «شهرک» را در واقع میتوان نسخه ایرانی از چنین آثاری و البته با تفاوتهایی محسوب نمود. البته این ایده نسبتا خوب، با یک فیلمنامه ضعیف و بیمایه قرین شده و این امر موجب هدر رفتن آن گشته و برقراری ارتباط بین مخاطب و قصه را صرفا تحت تاثیر ایده کپی شده خود متوقف میسازد.
فیلم سینمایی «شهرک» اگر چه توانسته دکوپاژهای نسبتا قابل قبولی ارایه کند؛ اما به هیچ عنوان این دکوپاژها در خدمت قصه فیلم عمل نمیکند و به صورت فیلمی ظاهر میشود که گویی از ابتدا قصهای برای شکل دادن به آن مد نظر نبوده و تنها یک ایده اولیه موجب آغاز و کِش پیدا کردن آن در طی ۱۰۵ دقیقه شده است. فیلمی که نمیتواند چیزی جُز ایجاد «تصورات شبه اروتیک» و قباحتزدایی از «همباشی» به داشتههای مخاطب خود اضافه کند و از این جهت است که وجود چیزی تحت عنوان میزانسن در این فیلم بیمعنی است.
البته فیلم سینمایی «شهرک» فارغ از تمام وجوه بیمعنایی خود به عنوان یک اثر سینمایی؛ میتواند به عنوان اثری «ضد سینما» نیز تلقی گردد. اثری که دنیای فیلمسازی و بازیگری را آنچنان بدقیافه نشان میدهد که عملا انسانها هویت خود را در مسیر حضور در آن از دست داده و مجبور میشوند تا واقعیت خود را فراموش کنند و ایشان را موجواتی شیفتهی روابط دنیاهای تخیل شده توسط کارگردانان میسازد. کارگردانانی که دیده نمیشود و بازیگرانی که همانند ابزار در خدمت ایشان قرار دارند! بازیگرانی اسیر در دنیای بیرحم سینما که به شوق قرار گرفتن بر روی پردهی سینما هر فراغی را تحمل نموده و حتی حاضر به تغییر «سبک زندگی واقعی خود» هستند.
از این منظر است که فیلم سینمایی «شهرک» سوای نظر از ظاهر «شبه اروتیک» خود؛ به عنوان اثری غیر قصهگو سعی دارد تا اسارت هنرمندان در دنیای بیرحم سینما را تصویرسازی نماید. تصویرسازی خاصی که از کارکرد توجیه کننده رفتار متناقض برخی جماعت بازیگر و ایجاد تغییرات محسوس در زندگی روزمره ایشان و اعوجاج رفتار روزانه ایشان در فواصل کوتاه مدت برخوردار است و وجود طلاقهای عاطفی و حقیقی متعدد در زندگی خصوصی بازیگران سینما و تئاتر و رابطههایی مجازی که کمکم رنگ حقیقت پیدا کرده و جایگزین رابطه های قبلی میشوند و کانون خانواده ایشان را متشنج میسازد را قاب گرفته و روایتگری میکند! قابهایی که «سکس پنهان» را در سکانسهایی آنچنان بر پرده نقرهای سینما میآورد که اساسا دیده شدن این فیلم به همراه خانواده را با محدودیت مواجه خواهد ساخت. فیلمی که به جهت ضعفهای عدیده خود از خاصیت جذب مخاطب سینمایی برخودار نبوده و در گیشه شکستی جدی را تجربه خواهد نمود؛ مگر آنکه تیزسازی از صحنههای اروتیک آن جذابیت اولیه را برای دیده شدن اثر به ارمغان آورد.
نویسنده: حسین پورقادری
انتهای پیام/