نگاهی به فیلم سینمایی «۲۸۸۸»/ ضایع نمودن سوژهای ناب در «تلهتئاتری رادیویی»
خبرگزاری فارس، گروه هنر و سینما: فیلم سینمایی «۲۸۸۸» عنوان یکی از آثار به نمایش درآمده در بخش «سودای سیمرغ» است که نه تنها شان آثار و تولیدات عرضه شده در «جشنواره چهلم» را فروکاست میدهد؛ بلکه سبب میشود تا مخاطب به این فکر فرو رود که دیگر فیلمهای عرضه شده به این دوره از جشنواره چقدر نازل و دون شان بودند که از میان آنها چنین اثری توسط «هیات انتخاب جشنواره» برگزیده و شایسته قرار گرفتن در فهرست ۲۲ فیلم تشخیص داده شده است!
فیلم سینمایی «۲۸۸۸» که ظاهرا نام خود را از «تعداد روزهای هشت سال دفاع مقدس» وام گرفته؛ اثری است که به صورتی ویژه و با تمام توان خود سعی دارد تا روایتی بِکر از دلاورمردی «نیروی هوایی ارتش» و زحمات بسیار ایشان در طول دفاع مقدس را ضایع نماید! اثری که در فرآیند تولید آن بیش از هر چیز «فیلمبازی» شده است تا «فیلمسازی»! اثری که نمایش آن بر پرده نقرهای سینما، شاید بیش از هر چیز ذهنیت سوء استفاده از «ژانر دفاع مقدس» را یادآور میشود و آنچنان تصوری ایجاد میکند که گویی فیلمسازی در این ژانر، بیش از هر چیز مستمسکی برای کسب درآمد و گرفتن بودجه فرهنگی نیروی هوایی و برخی سازمانهای دولتی پیدا نموده. بودجههایی که به واسطه برخی روابط کسب و اسباب ارضای شوق و قلیان نیاز به فیلمسازی و تولید یک اثر هنری در فضای سینمایی کشور را برای برخی فراهم میسازد.
فیلم سینمایی «۲۸۸۸» روایت افسران هدایت پرواز در ارتش جمهوری اسلامی است که بر محور تمرکز بر زندگی «شهید بیژن عاصم» پیش میرود. شخصیتی که در اتاق کنترل پرواز، وظیفهی راهبری خلبانان پرواز شکاری را دارد. خلبانان پرتعدادی که اگر چه کمتر به نمایش درآمده و مخاطب تنها صدایشان را از گوشیِ «شهید بیژن عاصم» میشنود.؛ اما همسرانِ برخی از آنها را مشاهده میکند که همچون همسرِ «شهید عباس دوران» یا سوگوار شهادتِ اوست و خاطرهی نامهنگاری با او را در ذهن مرور میکند یا همچون همسر دیگر خلبانی که هر سال، خود را آراسته و به عکاسی میرود تا این عکسها پس از بازگشتِ همسر مفقود الجدس، گواهی باشند بر پیر شدنِ او. یا دیگری که چند سال است منتظرِ همسرش است و نشانی از او نیست و شهادتِ همسرش ناصر را از او پنهان میکنند و …
پُرواضح است که سوژه «سایت سوباشی» و ترسیم دلاورمردی و سلحشوری «نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی» از ظرفیت بینظیری برخوردار بوده و دستاویز موجه و بسیار خوبی برای تولید و ساخت یک اثر ناب در «ژانر دفاع مقدس». محسوب میشود. این در حالی است که فیلم سینمایی «۲۸۸۸» با وجود چنین سوژه ناب و همچنین همراهی لجستیک صورت گرفته و بکارگیری از ظرفیت و امکانات نظامی و سختافزاری فوقالعادهای که به واسطه پشتیبانی ارتش در اختیارش بوده؛ قطعا از فرصت کافی برای تبدیل شدن به یک شاهکار سینمایی برخوردار بوده است. شاهکاری که به سبب پیشرفت تکنولوژی در «صنعت سینما» میتوانست «عقابهای» دیگری را پس از چهل سال بر پرده نقرهای بیاورد و هشتسال مقاومت و پایداری « ارتش جمهوری اسلامی» را روایت کند. اما به علتهای مختلفی همچون نابلدی مدیران فرهنگی نهادهای مختلف و سهلانگاری ایشان در گزینش سینماگران متعدد و سفارش تولید چنین آثاری و یا به هر دلیل دیگر این چنین نشد و فیلم سینمایی «۲۸۸۸» موفق شد تا سوژهای با بار دراماتیک و تراژیکی فوقالعاده را به صورت رسمی بسوزاند!
فیلم سینمایی «۲۸۸۸» در فُرمبندی خود بسیار تلاش دارد تا به صورت یک «فیلم هنری» ظاهر شود؛ اما در عمل به یک «تلهتئاتری رادیویی» مبدل گردیده است. اثری که به دنبال تقلید از «ایستاده در غبار» است؛ اما به صورتی کاملا نشسته! اثری که به صورت «سیاه و سفید» تولید شده و سعی دارد تا با سرهم نمودن تکهپازلهای مبهم از روابط عاشقانه میان زوجهای ارتشی، مخاطب خود را تا پایان بر روی صندلی سینما نگه داشته و در انتظار دیدن یک «فیلم سینمایی» به نوعی فریب دهد!
پس اگرچه در دو دهه اخیر روند ساخت «فیلمهای سیاه و سفید» در سینمای جهان رو به افزایش است و در این میان فیلمسازان بسیاری با سبکهای مختلف و در قالب ژانرهای متفات به سراغ این گونه از فیلمسازی رفتهاند؛ اما بکارگیری «تکنیک سیاه و سفید» در فیلم سینمایی «۲۸۸۸» گویی یک جبر است! جبری که شاید بیش از هر چیز به سبب استفاده از پرده سبز و پایین آوردن هزینههای طراحی صحنه و لباس و … ارتزاق بیشتر عوامل از میزان بودجه اختصاص یافته برای تولید چنین اثری پدید آمده و در مجموع سبب میشود تا لوکیشنهای غیرقابل باور و بالاخص قاب گرفتن سکانسهایی همچون زیر پای خلبان در کابین پرواز و زایمان زن تنها در ماشین و … بیش از آنچه که هست، مسخره نیاید!
نویسنده: سید عرفان فاطمی
انتهای پیام/