مردی که روایتگر مبارزه و حماسه‌های تاریخی ایران است

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، سیدمهدی ناظمی قره‌باغ پژوهشگر فلسفه، مدرس دانشگاه و از میزبانان نشست‌های تخصصی بخش فرهنگی چهلمین جشنواره فیلم فجر، همزمان با پایان‌یافتن این رویداد سینمایی، درباره «مسعود جعفری جوزانی» یکی از داوران این دوره و کارگردان فیلم‌ها و سریال‌‌های تاریخی، یادداشتی بدین شرح نوشته است:

 

مبارزه جوزانی، مبارزه‌ای است که از درون خود انسان ریشه می‌گیرد و ثمرات آن تا بیرونی‌ترین لایه‌های زندگی عمومی ادامه پیدا می‌کند. مبارزه انسان، مبارزه‌ای است که اگر متوقف شود، لاجرم او را به اندرون سیاه‌چاله طبیعت و عادات رذیله و اعتیاد فرومی‌برد. 

جوزانی در سودای این است که سال‌به‌سال و قرن به قرن به تاریخ این سرزمین سفر کند و با یکایک دلاوران و شیران اینک سنگی شده آن، همنشین و همراه شود و آن‌ها را دوباره بخواند و نفس به نفس ایشان در عالم خیال خود، بجنگد و مبارزه کند و آن‌قدر این مبارزه را ادامه دهد تا جوهره مبارز بودن را امروز و در عالم واقعی ناسوت، بتواند دوباره امتداد دهد. 

رسانه تصویری، سخت و سرد است. دیریاب است و چموش. از آن زیاد می‌خواهیم ولی رسانه به‌سختی می‌تواند حتی کم را هم به ما بدهد. راه‌به‌راه آوردن آن، کلنجار رفتن است و صبوری و البته تمرکز بر آنچه که باید گفته شود. این همان راهی است که جعفری جوزانی، به گواه کارنامه چهل‌ساله هنری او، تلاش کرده است، بپیماید: راه مبارزه. 

جوزانی، عمیقاً درباره تاریخ ایران و استعمار و مبارزه با استعمار مسئله‌مند است. جوزانی در سودای این است که سال‌به‌سال و قرن به قرن به تاریخ این سرزمین سفر کند و با یکایک دلاوران و شیران اینک سنگی شده آن، همنشین و همراه شود و آن‌ها را دوباره بخواند و نفس به نفس ایشان در عالم خیال خود، بجنگد و مبارزه کند و آن‌قدر این مبارزه را ادامه دهد تا جوهره مبارز بودن را امروز و در عالم واقعی ناسوت، بتواند دوباره امتداد دهد. 

جعفری، ایران را در مسیر تندباد حوادث می‌بیند و برای این که ایران و ایرانی بتواند بلوغ خود را تجربه کند، راه سخت مبارزه بی‌امان را پیشرو می‌نهد. این مبارزه بی‌امان، زمانی ممکن می‌شود که ایرانی بتواند حافظه تاریخی خود را زنده کند و گذشته پرحادثه خود را به یاد آورد. دل ایران تاریخی، با دشنه‌های دشمنی‌ها و جهالت‌ها زخمی است و اگر قرار است این دل زخمی، مرهمی بیابد و آرام گیرد، باید از پشت دیوار سکوت بیرون آید، با گذشته خود شجاعانه رودررو شود و بفهمد که در خواب‌وخیال یک آسایش موهوم دم‌دستی، آینده‌ای نخواهد داشت. 

مبارزه، از نظر سینمای جوزانی، جوهره حیات و جوهره انسان بودن است، این مبارزه از مبارزه اولیه بین انسان و طبیعت بی‌جان، تا انسان و حیوان آغاز می‌شود و به مبارزه بین انسان با اشرار و استعمارگران ادامه می‌یابد. اصلاً اگر قرار است آرامشی باشد و به دست آید، این آرامش جز از میانه مبارزه و از راه مبارزه به دست نخواهد آمد و هرگونه تعجیل در دورزدن مبارزه و کاهلی در آن یا ترس از آن، ثمره‌ای جز ازدست‌دادن همان آسایش نخواهد داشت. 

مبارزه جوزانی، مبارزه‌ای است که از درون خود انسان ریشه می‌گیرد و ثمرات آن تا بیرونی‌ترین لایه‌های زندگی عمومی ادامه پیدا می‌کند. مبارزه انسان، مبارزه‌ای است که اگر متوقف شود، لاجرم او را به اندرون سیاه‌چاله طبیعت و عادات رذیله و اعتیاد فرومی‌برد. بیرون آمدن از آن‌ها یا گرفتار نشدن در آن‌ها، با مبارزه ممکن است و مبارزه است که می‌تواند نجات‌بخش انسان باشد. انسان امروز آن‌قدر گرفتار عادت و فانتزی است که مبارزه را از یاد برده است و از یاد برده است که اصلاً اگر مبارزه نبود، همین مقدار که امروز دارد را هم نداشت. 

فرم هنری جعفری جوزانی که در سینما موفق‌تر خود را نشان داد تا تلویزیون، فرم برآمده از این چالش است. در واقع خود آثار هنری جعفری هم کمابیش همین مبارزه و شکلی از مبارزه هستند. مبارزه‌ای برای استنطاق سینما و تلویزیون تا بتواند زبان گویای مبارزه تاریخی ملت شود و مخاطب را از خواب‌آلودگی و رخوت نجات دهد. تاریخ هنری جعفری جوزانی، تاریخ یک مبارزه است.

انتهای پیام/