پیچوخمهای جنگ تراشهای قارهها؛ آیا وضعیت تراشه قرار است وخیمتر شود؟
چندی پیش، شرکت کالیفرنیایی اینتل از پروژه عظیم و بسیار پرهزینهای با عنوان «Silicon Junction» پرده برداشت که قرار است سهم اتحادیه اروپا از بازار جهانی تراشه را افزایش دهد و تاحدی از وابستگی این قاره به زنجیره تأمین آسیا بکاهد. ارزش سرمایهگذاری اینتل در این پروژه که تکمیل آن تا پایان سال ۲۰۳۰ برنامهریزی شده، حدود ۸۸ میلیارد دلار عنوان شده است؛ بااینحال، هم دولت آمریکا و هم اتحادیه اروپا در نظر دارند در مسیر تکمیل این پروژه، کمکهای مالی بسیار سخاوتمندانهای دراختیار اینتل قرار دهند تا سهم تولید تراشه اروپا در بازار جهانی تا سال ۲۰۳۰ به ۲۰ درصد برسد.
مقالهی مرتبط:پروژه ۸۸ میلیارد دلاری اینتل؛ تلاشی برای استقلال اروپا در صنعت تراشه از آسیا و آمریکا؟
در نگاهی گذرا اینطور به نظر میرسد که هر تلاشی برای راهاندازی کارخانههای جدید تولید تراشه و افزایش ظرفیت تولید، وضعیت بحرانی کمبود تراشه را بهبود بخشد و سرمایهگذاری کلان اینتل در اروپا، در نهایت به نفع کل صنعت نیمههادیها باشد؛ اما برخی معتقدند ورود دولتها به این حوزه و به میان کشیده شدن پای بودجه عمومی ممکن است شرایط را پیچیدهتر و حتی وخیمتر از پیش کند.
کمکهای مالی آمریکا و اروپا به اینتل به ۱۰۰ میلیارد دلار میرسد
در برنامههای بلندپروازانه و بسیار گرانقیمت اینتل برای تغییر موازنه قدرت، شهر ماگدبورگ در آلمان شرقی سابق که تاکنون تنها بهخاطر کلیسای جامع گوتیک سر به فلک کشیدهاش معروف بود، سهمی ۱۹ میلیارد دلاری دارد که درواقع پرخرجترین سرمایهگذاری اینتل بهشمار میرود. اینتل قصد دارد با این ۱۹ میلیارد دلار، دو کارخانه ساخت تراشه در ماگدبورگ احداث کند که اولین در نوع خود در این شهر هستند و ساخت آنها از نیمه اول سال ۲۰۲۳ شروع خواهد شد. هدف اینتل از این سرمایهگذاری کلان، تبدیل ماگدبورگ به مرکز عملیاتی خود در اتحادیه اروپا است.
پروژهی «Silicon Junction» اینتل بخشی از برنامههای پت گلسینگر، مدیرعامل این شرکت برای بیرون کشیدن قدرت تولید تراشه از دستان آسیا و حل معضل کمبود جهانی تراشه بهحساب میآید که در دوران همهگیری کرونا و بعد با شروع درگیریهای روسیه و اوکراین وخیمتر شده است. گلسینگر بعد از اعلام شهر ماگدبورگ بهعنوان مرکز عملیاتی اینتل در اروپا گفت «شرایط موجود دلیل اجرای این پروژه و همچنین نیاز به داشتن زنجیره تامینی اتکاپذیر و متوازن در سطح جهانی را تقویت میکند.»
آمریکا و اتحادیه اروپا قرار است با کمکهای مالی دولتی به ارزش ۱۰۰ میلیارد دلار از این بلندپروازی گلسینگر پشتیبانی کنند تا از وابستگی به واردات نیمههادیها در شرایطی که چین در تلاش است خود را به غول دنیای تراشه تبدیل کند، بکاهند. در ظاهر به نظر میرسد پروژهی اینتل به گفتهی گلسینگر «موقعیت اروپا را در حوزهی نیمههادیها بهطرز چمشگیری ارتقا دهد»، اما پشت درهای بسته، برخی از افراد فعال در این حوزه از این نگران هستند که فشار برای رقابتیتر کردن غرب در بازار تراشهها نتیجهی معکوس داشته باشد و حال ناخوش بازار تراشه را وخیمتر کند.
این نگرانی تنها به این خاطر نیست که سرمایهگذاری اینتل برای تکمیل این پروژه هم خیلی کم است و هم خیلی دیر؛ بلکه برخی از این نگرانند که انگیزههای سیاسی آمریکا و اروپا برای کمک به تحقق این پروژه وضعیت زنجیرههای تأمین جهانی را از آنچه است، پیچیدهتر کند. در این شرایط، احتمالاً شاهد تلاش بخشهای مختلف دنیا برای بهدست آوردن سهمی از زنجیره تأمین خواهیم بود، درحالیکه کارخانههای محلیشان همچنان از برطرف کردن معضل کمبود تراشه عاجزند.
کمبود تراشه که باعث توقف تولید برخی از خودروسازان و تأخیر در ارسال کنسولهای بازی و گوشیهای هوشمند شده، زنگ خطری برای آمریکا و اتحادیه اروپا و باز کردن چشمشان بهروی این واقعیت بود که قطعات کلیدی موردنیاز بسیاری از تولیداتشان تنها به چند منطقه خاص وابسته است که مهمترین آنها تایوان است. شرکت TSMC با در دست داشتن ۵۴ درصد سهم بازار تولید تراشه، بزرگترین شرکت نیمههادی در دنیا است و شرکت کرهای سامسونگ با ۱۷ درصد، در جایگاه دوم قرار دارد. درواقع، تایوان، چین و کره جنوبی در مجموع تقریباً ۸۷ درصد از بازار جهانی تراشهسازی را به خود اختصاص دادهاند که این موضوع برای آمریکا و اروپا، بهخصوص در شرایط بحرانی کنونی، بهشدت نگرانکننده است.
مقالهی مرتبط:TSMC؛ چگونه تراشهساز تایوانی رکن اصلی اقتصاد جهانی شد
بااینحال، هرچقدر هم که بازار تراشه درحالحاضر بغرنج بهنظر برسد، زنجیرههای تأمین، جهانی و در هماهنگی کامل با یکدیگر هستند. به باور رودی دو وینتر، مدیرعامل کارخانه تراشهسازی آلمانی X-Fab Silicon Foundries، از هم گسستن این زنجیره ممکن است ریسکهای بزرگتری به همراه داشته باشد.
صنعت نیمه هادی، تجارتی بهشدت جهانی است و تا اینجا نیز بهعنوان تجارت جهانی به خوبی عمل کرده است. تمام این تلاشها برای حذف وابستگی در هر منطقه و داشتن زنجیره تأمین مختص خود بیشتر تحت هدایت دنیای سیاست است تا صنعت نیمههادیها.
چه بخواهیم چه نخواهیم، تراشهها در چند سال اخیر به ابزار سیاسی قدرتمندی برای اعمال فشار تبدیل شدهاند و هرگاه دست منطقهای به تراشه کوتاه شده است، صنایع مهمی از جمله صنعت خودروسازی و موبایل آن منطقه آسیب جدی دیدهاند.
رافائل دلا ورا، مدیرعامل SPRIN-D، آژانس فدرال آلمان برای نوآوریهای ریسکپذیر، نیز معتقد است جنگهای تجاری و معضلات زنجیرههای تأمین، تراشهها و دیگر محصولات هایتک را به نوعی «سلاح» تبدیل کرده؛ اما اینطور نتیجهگیری میکند که به خاطر همین شرایط، مناطق مختلف دنیا لازم است در حوزهی هایتک سرمایهگذاری کنند تا از میزان وابستگیشان به مناطق دیگر کاسته شود.
جنگ سوبسیدی کشورها برای سرمایهگذاری در صنعت تراشه؛ برنده: چین
آمریکا و اروپا در تلاشند سهم خود در بازار تراشه را که در چند دههی اخیر از دست داده بودند، دوباره به دست آورند. در دههی ۱۹۹۰، آمریکا نزدیک ۴۰ درصد و اتحادیه اروپا بیش از ۲۰ درصد تولید ویفرهای سیلیکونی دنیا را دراختیار داشتند؛ این ارقام حالا برای آمریکا به زیر ۱۵ درصد و برای اروپا به حدود ۱۰ درصد رسیده است. برای پس گرفتن جایگاه قبلی، دولت آمریکا قصد دارد ۵۲ میلیارد دلار در بخش تحقیق، توسعه و تولید نیمههادیها سرمایهگذاری کند. ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا نیز به کمک مالی ۴۸ میلیارد دلاری این اتحادیه برای افزایش ظرفیت تولید تراشه چشم دوختهاند.
درحالیکه لایحههای کمک مالی آمریکا و اتحادیه اروپا همچنان در انتظار تصویب به سر میبرند، چین مدتها است در حال سرمایهگذاریهای کلان در حوزه تولید تراشه بوده و تا سال ۲۰۳۰، بالغبر ۱۵۰ میلیارد دلار در این زمینه هزینه خواهد کرد. اگرچه این کشور همچنان فاصلهی زیادی با رقبایی چون TSMC و سامسونگ، بخصوص در ساخت تراشههای پیشرفته دارد، بهسرعت درحال کم کردن این فاصله با آنها است.
از سوی دیگر، حجم سرمایهگذاریهای دولت چین بهطرز چشمگیری از کمکهای مالی آمریکا و اروپا بیشتر است و برنده جنگ سوبسیدی بین چین، آمریکا، اتحادیه اروپا، هند و ژاپن در صنعت تراشه، چین با اختلافی بسیار زیاد است.
جنگ سوبسیدی؛ چین قرار است بیش از هر کشوری در صنعت نیمههادی سرمایهگذاری کند. منبع: بلومبرگ
اما نیروی اصلی پشت کمکهای مالی دولتی برای ساخت کارخانههای جدید در اروپا، خود مدیرعامل اینتل است که از بحران موجود بهعنوان فرصتی برای تقویت اقتصاد و همچنین امنیت ملی نام میبرد. اگرچه عدهای با ورود دولت آمریکا به حوزه ساخت تراشه مخالفند، گلسینگر معتقد است بودجه عمومی میتواند هزینههای اینتل برای دستیابی به فناوری تولید تراشههای پیشرفته را کاهش دهد و در این راه، آمریکا و اروپا را خودکفا کند.
البته باید صبر کرد و دید آیا کمک ۱۰۰ میلیارد دلاری آمریکا و اروپا به اینتل محقق میشود یا خیر؛ اما حتی با این رقم نیز این دو راه دراز و پر فرازونشیبی برای رسیدن به هدف دارند. برای مثال، دولت ژاپن نیز برای افزایش تولید تراشه و ساخت تاسیسات جدید ۷ میلیارد دلاری در کشورش، به TSMC، سونی و شرکت خودروسازی دنسو وعده کمکهای مالی داده است. کره جنوبی نیز قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ و با سرمایهگذاری ۴۵۰ میلیارد دلاری دولت و شرکتهای مختلف به بزرگترین تولیدکننده تراشه در دنیا تبدیل شود.
بنیانگذار TSMC: راهاندازی دوباره زنجیره تأمین تراشه در آمریکا غیرممکن است
بااینحال، اگر قرار باشد هر منطقه برای ایجاد ظرفیت تولید تراشه وارد رقابت شود، برای دستیابی به اقتصادی در حدواندازهی مدل تجاری تایوان با چالشهای بسیار بزرگی روبهرو خواهد بود. شرکت TSMC بیش از ۵۰ درصد از بازار تولید تراشه برای دیگر شرکتها را در دست دارد که یکی از این شرکتها، اپل است که از تراشههای تایوانی در دل پرفروشترین گوشی هوشمند دنیا استفاده میکند.
چنین وابستگی جدیای به تایوان، غرب را از این هراسان کرده که در صورت مداخله نظامی چین در این جزیره، پیشرفتهترین تراشههای دنیا تنها در کنترل پکن باشد. اگرچه قرار است TSMC تا دو سال آینده تاسیسات جدیدی در آریزونای آمریکا راهاندازی کند و همچنین نگرانیهای خودروسازان اروپایی از کمبود تراشه این شرکت را به فکر احداث کارخانهای در آلمان انداخته، بسیاری از فعالان حوزه تراشه در تایوان به موفقیت برنامههای TSMC برای بازگرداندن تولید تراشه به غرب تردید دارند. حتی بنیانگذار TSMC، موریس چانگ نیز معتقد است «عقب کشیدن عقربههای ساعت غیرممکن است.»
راهاندازی دوباره یک زنجیره کامل تأمین تراشه در ایالات متحده غیرممکن است، حتی اگر برایش صدها میلیارد دلار هزینه کنید.
پیچوخمهای راه دراز آمریکا و اروپا برای استقلال از زنجیره تأمین آسیا
در گذشته، کار تولیدکنندگان تراشه راحتتر بود. به گفتهی کورت سیورس، مدیرعامل شرکت تراشهسازی هلندی NXP Semiconductors NV، آنروزها هر شرکتی میتوانست در هر مکانی که میخواست کارخانه تولید تراشه یا واحد تحقیق و توسعه راهاندازی کند؛ «اما حالا باید واقعبینانهتر به قضیه نگاه کنیم؛ شاید آن روزها دیگر به سر رسیده باشد. حالا با دنیایی سروکار داریم که به نوع دیگری در حال تغییر و تحول است.»
آن ۵۲ میلیارد دلار کمک مالی دولت آمریکا به پروژه اینتل تنها بخشی از هزینههایی است که صنعت تراشه آمریکا به آن نیاز دارد. علاوهبراین، شرکتهای فعال در این حوزه از فشار دولتها به جلوگیری از ادغام، محدود کردن صادرات یا قطع همکاری با شرکای دیگر نیز نگران هستند. برای مثال، دولت آلمان اجازه نداد شرکت تایوانی GlobalWafer با رقیب آلمانیاش Siltronic ادغام شود؛ اقدامی که به نظر فعالان صنعت تراشه ناخوشایند بود، چراکه غرب لازم است بهجای اتکا به خود، پیوندهای قویتری با آسیا برقرار کند.
حتی تراشههای ساخت آمریکا نیز متکی به آسیا هستند
مثال دیگر از این نگرانیها، جلوگیری آمریکا از صادرات تجهیزات پیشرفته ساخت تراشه توسط شرکت هلندی ASML به چین بود. شرکت ASML بر تولید دستگاههای لیتوگرافی فرابنفش فرین (EUV) که TSMC از آن برای تولید تراشههای پیشرفته استفاده میکند، انحصار دارد و مداخلههای آمریکا مدیران این شرکت را کلافه کرده است.
در مورد موفقیت برنامههای اروپا برای رقابت در بازار تراشه نیز تردیدهای بسیاری وجود دارد. این اتحادیه ده سال پیش تلاش کرد ظرفیت تولیداتش را دوبرابر کند، اما با شکست روبهرو شد. حالا، هدف نهایی اروپا دستیابی به ۲۰ درصد از بازار تراشه دنیا تا سال ۲۰۳۰ است و ازآنجاکه تقاضای جهانی انتظار میرود دوبرابر شود، اروپا در عمل باید طی هشت سال ظرفیت تولید تراشه خود را چهار برابر کند.
در انتظار تراشه؛ مدت زمان سفارش و تحویل تراشه درمقایسه با دو سال گذشته دوبرابر شده است. منبع: بلومبرگ
البته این بار، پای بودجه عمومی در میان است؛ هرچند هنوز بسیاری از شرکتهای اروپایی معتقدند این قاره بهتر است به جای روی آوردن به تولید تراشههای نسل بعد، روی تراشههای قدیمیتر که با کمبود مواجه هستند، تمرکز کند.
در نهایت، هر نوع تراشهای که قرار است تحت پروژه کلان اینتل در اروپا تولید شود، به موادی نیاز خواهد داشت که از آسیا میآیند. برخی از مواد شیمیایی نیمههادی مورد نیاز اینتل را تأمینکنندگان تایوانی به ایالات متحده صادر میکنند. به عبارت دیگر، حتی تراشههای ساخت آمریکا نیز متکی به آسیا هستند. به باور برخی محققان، همین عامل برنامههای آمریکا و اروپا برای کاهش وابستگی به آسیا را غیرواقعبینانه میکند.
به باور جینا ریموندو، وزیر بازرگانی آمریکا که در زمینی در اوهایو که قرار است دو کارخانه ۲۰ میلیارد دلاری اینتل در آنجا احداث شود، صحبت میکرد، «نیمههادیها آجرهایی هستند که اقتصاد مدرن ما را خواهند ساخت.» اما اگر قرار باشد سیاستمداران تعیین کنند شرکتها تولید چه نوع تراشه را برای کدام منطقه در اولویت قرار دهند، وضعیت کمبود تراشه وخیمتر خواهد شد.
اینتل با کمک مالی سخاوتمندانه آمریکا و اروپا به رقابت با آسیا در بهدست آوردن سهم بیشتری از زنجیره تأمین تراشه میرود؛ اما آیا ممکن است این پروژه نتیجه عکس داشته باشد؟