«عصر جدید»؛ دریچهای به «عصر امید»
خبرگزاری فارس، یادداشت- علیرضا معاف عضو هیات علمی دانشگاه: سازمان صدا و سیما در دوره جدید خود شاهد تحولات قابل تقدیری بوده است. رهبر معظم انقلاب در حکم رسا، رسانا، پرمضمون، پرمغز، چگال و غلیظ خود در انتصاب رییس جدید صدا و سیما، این سازمان را مخاطب بازسازی انقلابی ساختارهای فرهنگی قرار دادند و نظریه مترقی حضرت امام خمینی مبنی بر درک جایگاه صدا و سیما به مثابه دانشگاه عمومی را به اقتضاء گام دوم انقلاب، به نظریه چهار وجهی و چهارضلعی صدا و سیما به مثابه دانشگاه، آوردگاه، قرارگاه و آسایشگاه ارتقاء دادند. دانشگاه؛ برای ارتقاء سطح آگاهی و معرفت عمومی. آوردگاه؛ برای مقابله با امواج خصمانه تحریف و تفتین. آسایشگاه؛ برای بهرهمندی چشم و دل همگان از جلوههای زیبائی و هنر و قرارگاه؛ برای پراکندن امید و نشاط در فضای عمومی کشور.
طی سالیان گذشته عمدتا به وجه آسایشگاهی صدا و سیما توجه شده و سرگرمی محوری در این سازمان حاکم بوده است؛ در حالی که در نگاه تحولی جدید مبتنی بر تاکید رهبر انقلاب، در کنار رویکرد آسایشگاهی به صدا و سیما سه رویکرد دانشگاهی، آوردگاهی و قرارگاهی هم باید مد نظر قرار گیرد. نکته مهم این است که
نگاه تفکیک گرایانه به هر یک از این عرصه ها و تلقی جزایر جداگانه از این چهار بعد، در صدا و سیما غلط است؛ یعنی یک برنامه اگر قرار است وجه آسایشگاهی تلویزیون را پوشش دهد در همان حال باید وجه دانشگاهی، آوردگاهی و قرارگاهی هم برای خود قائل شود. سرگرمی صرفا برای سرگرمی در این رویکرد دیگر جایی ندارد.
از این منظر می توان برنامه عصر جدید را از مصادیق نسبتا موفق این نوع برنامه ها دانست که در عین سرگرمی و رویکرد آسایشگاهی، تلاش دارد وجه دانشگاهی و قرارگاهی هم برای خود در نظر بگیرد. البته در دوران تحولی جدید باید بیش از پیش به ابعاد دیگر خود علاوه بر بعد آسایشگاهی توجه کند. عصر جدید به دنبال انتقال مفاهیم و پیامهایی به مخاطب است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می شود.
فصل سوم برنامه تلویزیونی عصر جدید نوروز امسال از شبکه سوم سیما پخش شد و باز هم توانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند و از برنامه های پرمخاطب سیما در نوروز ۱۴۰۱ بود. هر چند ساختار این برنامه در واقع مشابه سازی از نمونه های خارجی و آمریکایی است اما در مجموع توانسته تا حد قابل قبولی در فرم و محتوا بومی سازی شود و به اثرگذارترین و پرطرفدارترین نمونه تلنتشو ایرانی تبدیل شود؛ حتی تلاش جریان رسانه ای هنری ضد انقلاب خارج نشین برای ساخت نمونه ایرانی یک تلنت شو استعدادیابی با حضور بازیگران و خوانندگان بیهنرِ پر سر و صدای آنورِ آبی، آنقدر ابتدایی و مضحک از آب درآمد که امروز خیلیها نام آن برنامه را هم به یاد ندارند!
عصر امید
عصر جدید هم مثل همه برنامه های تولیدی بزرگ در سیما نقاط ضعف و قوت دارد؛ به ویژه نقاط ضعف در جزئیات را نمی توان از چشم مخاطب پنهان کرد. مثلا نحوه داوریها و قضاوتها در فصل سوم یا برخی اجراها را میتوان جزو این نقاط ضعف در اجرا برشمرد. اما بدون شک بزرگترین امتیاز و نقطه قوت فرامتنی یا عنصر محوری پیام عصر جدید که موجب می شود این برنامه را جدی گرفت و درباره آن گفتگو کرد، زنده کردن حس «امید» و تقویت باور «ما می توانیم» در مخاطب است.
چندسالی است که «امید» مفهوم محوری بیانات مهم و راهبردی رهبر انقلاب قرار گرفته است. از متن بیانیه استراتژیک گام دوم انقلاب که در آن ریشه ای ترین جهاد را جهاد امیدآفرینی معرفی می کنند تا بیانات نوروزی امسال که «امید» و «امیدآفرینی» را به عنوان عنصر ذاتی نوروز ایرانی، نقطه هدف مسئولین را و ناامید کردن و یاس پراکنی را نقطه هدف دشمن در جنگ روایتها و جنگ اقتصادی بیان می کنند.
ذات انجام امور به ظاهر انجام نشدنی، غلبه بر شکستها و ناتوانیهای ظاهری برای انجام نشدنیها، دیده شدن استعداد و هنر و توان شهرستانیها و روستانشینها، امیدآفرین است؛ و این پیامی است که عصر جدید به دنبال انتقال آن به مخاطب و مردم است.
ذات این نوع برنامه ها در شرایطی که موج رسانه ای دشمن بر ناامیدسازی مردم و جوانان نسبت به آینده شان تاکید می کند و گفتمان «ما نمی توانیم» را ترویج می کنند، در دراز مدت در ناخودآگاه فرد فرد مخاطبین، «امیدآفرین» خواهد بود. اینکه جوانانی از جنس اکثر مخاطبین، از همان محله و شهر و با شرایط جسمی، اقتصادی و اجتماعی سخت و دشوار، با تحمل مشکلات و با جدیت و پشتکار توانسته اند به قابلیتهای بالایی دست پیدا کنند، به خودی خود ترویج باور «ما می توانیم» است.
مقابله با تهران زدگی و شمیران زدگی تلویزیون
حضور پررنگ شرکت کنندگان شهرستانی حتی از نقاط محروم در پربیننده ترین برنامه تلویزیون و درخشیدن آنها روی صحنه و توجه برابر به آنها نسبت به شرکت کنندگان تهرانی، تشویقهای مکرر توسط تماشاچیانی که قاعدتا اکثرشان تهرانی هستند و همچنین از طبقات متوسط به پایین اقتصادی جامعه بودنِ بسیاری از شرکت کنندگان از ویژگیهای عدالت خواهانه برنامه عصر جدید است.
علاوه بر این اجرای نمایشها، موسیقیها، صحبت با لهجه و گویش محلی و حرکات نمایشی مبتنی بر فرهنگها و خرده فرهنگهای بومی و محلی هم این حس «ایرانی» بودن و نه صرفا «تهرانی بودن» را تقویت می کند. هر چند در فصل سوم درباره نحوه برخورد برخی داورها با یکی دو نفر از شرکت کنندگان روسا نشین، حواشی ای ایجاد شد اما در مجموع، عصر جدید در مقابله با بیماری مزمن تهران زدگی تلویزیون، تا حد قابل قبولی موفق عمل کرده است.
مقابله با سلبریتی زدگی صدا و سیما
ذات این برنامه، مطرح کردن و توجه به چهره هایی در تلویزیون است که نه مشهور و به اصطلاح چهره هستند و نه سبک رفتار و زندگیشان با چهره ها (سلبریتی ها) تناسبی دارد. اینکه برنامه ای بدون حضور سلبریتی ها (بر خلاف برنامه هایی مانند دورهمی و تاحدی هم خندوانه) بتواند پرمخاطب ترین برنامه سیما شود به خودی خود یک نقطه مثبت است. هر چند اکثر داوران، ویژگی سلبریتی بودن را دارا هستند اما با توجه به شان داوری و کارشناسی نمی توان حضور داوران سلبریتی را نشانه سلبریتی زدگی دانست؛ بلکه اولا عصر جدید کارشناس محوری در میان داوران و نظرات آنان را نمایش داده و ثانیا خود برنامه، سلبریتی زدگی و ترویج سلبریتی محوری را دنبال نمی کند.
البته یک تذکر در اینجا ضروری است؛ هر چند در اجرای برنامه ها مقابله با سلبریتی زدگی برجسته است اما باید دقت شود که اثر بلندمدت و عمیق تر همین توجه به جوانان نوعی ترویج سلبریتی شدن هم می تواند باشد. در واقع ذات توجه و دیده شدن در رسانه ملی با مخاطب میلیونی آن هم برای یک نوجوان یا جوان، می تواند به نوعی پیمودن مسیر شهرت طلبی باشد که سازندگان عصر جدید باید برای آن چاره ای بیندیشند.
برجسته کردن برخی ارزشهای ملی، ایرانی، انقلابی و اسلامی
یکی از اتفاقات خوب در عصر جدید احیاء و برجسته کردن اجراهایی با رویکرد بومی، ایرانی و اسلامی است. در میان آیتمهای اجرایی شرکت کنندگان، در میان مهمانان، در میان صحبتهای داوران و مجری و در میانبرنامه ها هم توجه به ارزشهای انقلابی، اسلامی، بومی و ترویج آنها گنجانده شده که یک نکته مثبت است. یکی از بهترین نمونه ها، اجرای گروه ورزش زورخانه ای در فصل دوم بود که به زیبایی و با خلاقیت بالا، جذابیتهای این ورزش بومی مبتنی بر فرهنگ پهلوانی را به مخاطب نشان دادند. اجرای نمایش موفق و تحسین برانگیز سرود گروه نوجوانان با مضامین ملی انقلابی در فصل سوم و یا نمایش تحسین برانگیز دفاع مقدسی در فصل اول، اجرای جذاب یک قهوه چی با ویژگیهای بومی و کاملا مردمی (فصل اول)، اجرای موسیقیهای بومی و محلی مناطق ایران و برجسته کردن آن، تاکید شرکت کنندگان بر عنصر «ما می توانیم» و «امید» در صحبتهایشان، احترام و تکریم والدین در رفتار و صحبت شرکت کنندگان و … از دیگر نمونه های ارزشمند عصر جدید هستند. نمونه دیگر تذکر داوران به اجراهایی بر خلاف فرهنگ ایرانی اسلامی است؛ مثلا رای ندادن به خانمی که تمام توانش را برای اجرای تواناییهای مردانه آن هم به شکل خطرناک و متهورانه، گذاشته بود.
دور زدن برخی انحصارها و رانتها در مسیر رشد هنری و ورزشی
بسیاری از شرکت کنندگان این برنامه، برای اولین بار استعداد و توانایی خود را در معرض عموم قرار می دهند و همین، آینده آنها را در زمینه مورد علاقه شان فراهم می کند. حتی برخی که به مراحل بعدی راه پیدا نکرده اند هم به دلیل واجد استعداد بودن در مراکز مربوط به توانایی خود به کار گرفته شده اند. در فضاهای هنری و رزشی، همیشه وجود انحصارها، دلالی ها و رانتها و یا مافیا مانع این می شود که خیلی از کسانی که یا پول ندارند یا آشنا یا ساکن تهران نیستند نتوانند به موفقیت دست یابند. عصر جدید تا حدی توانسته است برای کسانی که واقعا استعداد دارند، زمینه رشد و دیده شدن را فراهم کند.
دو پیشنهاد
تقویت نگاه بلند مدت به اثرات عمیق فرهنگی اجتماعی و عدم اکتفا به تاثیرات زودگذر
اصولا در اکثر برنامه سازیهای فرهنگی ما توجهی به تاثیرات عمیق و یا بلند مدت مستقیم و غیر مستقیم آن اثر چه مثبت و چه منفی نمی شود. مثلا وقتی فردی که شعبده بازی می کند در این برنامه از سوی داوران و مجری بسیار برجسته و مورد توجه و تحسین قرار می گیرد، سازندگان به این نکته دقت ندارند که علی رغم تاکید «زبانی» بر تکنیک محور بودن، دانش و فن محور بودن و به دور از سحر و جادو بودن توانایی های او، «تصویر»ی که از او باز نمایی می شود، ترویج سحر و جادو است و اگر حتی یک دهم درصد بینندگان زیاد این برنامه تشویق به پیگیری سحر و جادو شوند، عدد قابل توجهی خواهد بود.
بنابراین سازندگان برنامه باید با توجه به این نکته در خصوص اثرات بلند مدت اجراها، در تایید، تقویت یا رد اجراها اقدام کنند.
گسترش دایره استعدادها و حضور استعدادهای واقعی
یکی از راهکارها برای تحقق نکته بالا، توجه به سایر استعدادهای واقعی است. هر چند عصر جدید در توجه به استعدادهای متنوع و عدم اکتفا به موسیقی و ورزش یا انجام کارهای متهورانه، کارنامه نسبتا خوبی دارد اما پیشنهاد می شود با طراحی هنرمندانه زمینه حضور استعدادهای واقعی و ارزمشند دیگر را فراهم کند؛ استعدادهایی مثل:
یک کارآفرین موفق و خلاق
یک ایده پرداز خلاق در زمینه های مختلف مدیریتی، تجاری، فرهنگی
یک قاری قرآن با استعداد
یک تولید کننده علم و نظریه پرداز در علوم مختلف
یک مربی یا معلم نمونه ای که مسیر زندگی بسیاری از شاگردانش را تغییر داده
و ….
در واقع می توان با تعمق بیشتر و بهتر برنامه را طوری طراحی کرد که استعدادهای بی نظیر دیگری که منبعث از فرهنگ ایرانی و اسلامی ما هم هستند توانایی و امکان حضور در این برنامه را داشته باشند. شاید برای تحقق این هدف، نیاز به تغییر فرم و ایجاد تحول در قالب اجرای برنامه باشد.
از سوی دیگر بسیاری از اجراهای این برنامه اساسا استعداد به معنای واقعی کلمه نیست؛ بسیاری از شرکت کنندگان قبل از عصر جدید هم این توانایی های خود را داشته و اجرا می کرده اند و کشف جدیدی در عصر جدید برایشان رخ نداده است؛ یا توانایی برخی شرکت کنندگان ناشی از استعداد نیست، ناشی از تکرار، تمرین، بلد بودن فن و تکنیک، ریسک پذیری، تهور و … است. مانند بخش زیادی از اجراهای اکروبات و حرکات ژیمناستیک. یا برخی اقدامات مانند توپ چرخاندن روی انگشت که در حد رکوردزنی جهانی هم مطرح شد واقعا ارزش بزرگنمایی تا این حد را ندارد. هر چند در فصل سوم این اشکال تقریبا رفع شده است؛ به خصوص با تاکید یکی از داوران بر شاخص «این کار شما چه نیازی از مردم را رفع می کند».
بنابراین یکی از پیشنهادات می تواند کمرنگ کردن حضور تواناییهای اینچنینی و تقویت حضور سایر استعدادهای واقعی باشد.
در مجموع برآیند کارنامه «عصر جدید»، مثبت است و در دوره جدید تحولی صدا و سیما می توان به بومی تر شدن، ایرانی تر شدن، مردمی تر شدن و ارزشمندتر شدن این برنامه هم امید داشت.
انتهای پیام/