گفت‌وگو| اولویت امروز تشکل‌های دانشجویی چیست؟

به گزارش خبرنگار تشکل‌های دانشجویی خبرگزاری فارس، جنبش‌های دانشجویی طی چهار دهه اخیر همواره فراز و نشیب‌های زیادی را به خود دیده‌اند؛ گاهی نقش آفرینی دانشجویان در عرصه‌های مختلف تصمیم گیری دولت مؤثر بوده و گاهی با شکست مواجه بوده و در هر حالت این حضور و فعالیت دانشجویان است که می‌تواند کورسوی امید را همواره برای بهبود شرایط زنده نگه دارد.

اما طی سال‌های گذشته و خصوصاً با ظهور ویروس منحوس کرونا، عرصه بر تشکل‌های دانشجویی تنگ و تنگ‌تر شد به طوری که عموم تشکل‌های تازه تأسیس که هنوز نتوانسته بودند آن طور که باید روی پای خود بایستند به کلی منحل شدند.

عدم حضور دانشجویان در دانشگاه‌ها باعث شد تشکل‌ها نخستین گام ادامه فعالیت خود یعنی جذب نیرو را از دست بدهند و به این ترتیب می‌توان روزهای سختی را برای آینده جنبش دانشجویی متصور شد.

جدای از کرونا که نقش مستقیم در کاهش فعالیت تشکل‌ها داشته است، طی سالیان اخیر حضور دانشجویان در جامعه کمرنگ‌تر شده است به طوری که تأثیرگذاری این قشر را می‌توان در پایین‌ترین حد ممکن تصور کرد.

حالا با آغاز مجدد فعالیت حضوری دانشگاه ها با دوره جدیدی از فعالیت تشکل ها و جنبش های دانشجویی مواجهیم که با توجه به شرایط کرونایی گذشته، طبیعتا متفاوت با پیش از آن خواهد بود.

در این رابطه گفتگویی داشتیم با مهدی عباسی مهر، دبیر اسبق دفتر تحکیم وحدت و مدیرکل سیاسی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها که متن کامل آن در ادامه آمده است:

* آقای عباسی‌مهر بسیاری از فعالان دانشجویی از آسیب های ناشی از شرایط کرونایی می گویند. تحلیل شما از این آسیب ها چیست؟

عباسی‌مهر: اصل و لازمه فعالیت فرهنگی و تشکل های دانشجویی ارتباط است. یعنی ارتباط دانشجویان با یکدیگر که به تبع آن فرایند جذب،آموزش و تقویت بدنه تشکیلاتی تشکل ها صورت می گیرد. از این منظر ارتباط یک لازمه انکار ناپذیر است و زمانی که امکان ارتباط میان دانشجویان فراهم نشود، تشکل های دانشجویی دچار ضعف می شوند و اگر فکر اساسی برای حل این معضل اندیشیده نشود، می تواند ضربه های جبران ناپذیری به تشکل های دانشجویی وارد کند.

از این نگاه می توان گفت کرونا آسیب جدی به تشکل های دانشجویی وارد کرد و آن این بود که با غیر حضوری شدن فرایند آموزش در دانشگاه ها، فرصت ارتباط حضوری دانشجویان با یکدیگر گرفته شد و در طول چند ترم نسلی از دانشجویان وارد دانشگاه ها شدند که نتوانستند تشکل ها و گروه های فعال فرهنگی را بشناسند. از این منظر تشکل ها دچار ضعف شدند.

* آیا شرایط کرونایی علاوه بر آسیب ها، تاثیرات مثبتی نیز بر فعالیت تشکل ها داشته است؟

عباسی‌مهر: بله. زیرا از طرفی در این دوره، دانشجویان شرایطی فراهم کردند که بتوانند یک زیست حداقلی دانشجویی را در شرایط کرونا فراهم کنند و از ابزارهای نوین بستر فضای مجازی،‌ امکانی برای رساندن صدای خود به گوش مخاطب و دانشجویان فراهم کنند.

از این زاویه کرونا تبدیل به یک فرصت شد چرا که نسبت به گذشته اهتمام دانشجویان برای استفاده از بستر های نوین برای ارتباط با مخاطب و بدنه تشکیلاتی جدی تر شد و ازاین ابزار بیشتر از گذشته استفاده کردند.

چیزی که تا قبل از کرونا صرفا به عنوان یک ابزار فوق برنامه می دیدیم در دوره کرونا تبدیل به یک ضرورت شد تا جایی که در این دوره شاهد بودیم که حتی انتخابات تشکل ها نیز در بستر فضای مجازی برگزار شد.

هرچند این بستر فضای مجازی و ارتباطات غیر حضوری جذابیت های فضای حضوری را نداشت اما در بسیاری جاها توانست به تشکل ها کمک کند از جمله در کاهش هزینه ها، افزایش سرعت برگزاری برنامه ها و… پس از این زاویه می توان کرونا را نوعی فرصت برای تشکل های دانشجویی دانست.

 

 

* پس به تعبیر شما نمی توان گفت ارتباط دانشجویان در این دوره تحت تاثیر قرار گرفت؟ چرا که فرمودید این ارتباط از بستر فضای مجازی برقرار شد و این نکته را فرصتی تازه خواندید.

عباسی‌مهر:​ می دانیم که حیات تشکل دانشجویی صرفا در برگزاری یک برنامه و یا انتخابات خلاصه نمی شود و چیزی که باعث تقویت و رونق یک تشکل می شود، ارتباط مستقیم و دوسویه و تداوم آن میان اعضای تشکل با یکدیگر و همچنین خود تشکل با بدنه دانشجویی است.

قطعا امکانات فضای مجازی پاسخگوی این نیاز نیست و ارتباط حضوری است که می تواند پاسخگوی این نیاز باشد و از این منظر تشکل ها دچار مشکل جدی شدند و نتوانستند آن ارتباط سازنده را در بستر فضای مجازی فراهم کنند. به عبارتی ما اگر در فعالیت برگزاری برنامه بصورت مجازی بتوانیم مخاطبی را پای برنامه بیاوریم اینها صرفا در لایه یک مخاطب می مانند اما اگر قرار باشد این مخاطب به یک فعال تشکلی تبدیل شود و بعدا بیاید و در این تشکل رشد پیدا کند، باید یک مسیری را طی کند که نیازمند ارتباطات حضوری است.

* روند آموزش های تشکیلاتی فعالان دانشجویی را در این دوره چگونه ارزیابی می کنید؟

عباسی‌مهر: این آموزش ها در دوره ای منحصر شد به فعالیت هایی که در فضای آنلاین رخ می داد و آن جنس برگزاری برنامه ها واردوها و آموزش های حضوری تشکیلاتی بصورت پرقدرت که باعث تقویت مبانی فکری و کسب تجربیات تشکیلاتی می شد را نتوانست فراهم کند. در نتیجه نیروهای تشکیلاتی تشکل های دانشجویی در دوران کرونا نتوانستند افزایش پیدا کنند و تقویت بشوند.

اما یکی دیگر از نقاط قوت دوران کرونا، این بود که به نظر من جریان های دانشجویی بیش از پیش به ظرفیت رسانه برای ارتباط با مخاطب ایمان آوردند و مهارت های استفاده از رسانه را بیشتر مورد توجه قرار دادند. از این جنس خروجی رسانه ای تشکل های دانشجویی نسبت به گذشته در این دوره بسیار بهتر بود و دانشجویان، هم رسانه را بهتر درک کردند و هم الزامات استفاده از آن را بهتر متوجه شدند.

 مجموعه این تهدیدات و فرصت ها را باید در کنار هم قرار داد. در کل می توان گفت این دوره نه فقط برای فعالان تشکل های دانشجویی بلکه برای عموم مردم ایران دوره خوبی نبود و جدا از خساراتی که به دنیا وارد کرد نشان داد که تداوم این شرایط با فطرت انسان سازگاری ندارد و انسان که موجودی اجتماعی است نیاز به ارتباط و رفت و آمد و تخاطب دارد.

 

 

*حالا که فضای دانشگاه ها به شرایط حضوری بازگشته است، تشکل های دانشجویی چه اقداماتی را باید برای جبران فرصت های از دست رفته انجام دهند؟

عباسی‌مهر: ما در فضایی پیش رویی که در تابستان تا آغاز سال جدید داریم باید تلاش کنیم آسیب هایی که در دوره کرونا در جنس فعالیت ما وارد شده را جبران کنیم. تشکل ها باید در دستور کار خود این را قرار بدهند که تمامی آسیب ها و نقاط ضعف این دوره را بررسی و برطرف کنند.

مهمترین آن به نظرم تقویت مبانی فکری اندیشه ای و تشکیلاتی تشکل ها در ایام تابستان است. یعنی ما در این فرصت هرآنچه را دردوره کرونا نتوانستیم به اعضای خود منتقل کنیم در قالب محتوا مهارت و تجربیات گذشته در این دوره نهایت استفاده را ببریم و تا جایی که می توانیم بنیان های فکری تشکیلاتی و مهارتی عناصر خود در دانشگاه ها را تقویت کنیم.

در ثانی باید برای سال آینده برنامه داشته باشیم. ما با نسلی روبرو هستیم که مدت مدیدی را در مدرسه گذرانده اند. و از این رو بسیاری از الزامات و حداقل های فعالیت درون دانشگاه را نیاموخته اند. بر همین اساس،‌ پرداختن به مهارت های زندگی فردی و اجتماعی و همچنین نیازهای اولیه یک دانشجو را باید در دستور کار قرار دهیم. ما باید دو قدم عقب تر برویم و یکسری پیش فرض ها را در مخاطب خود اصلاح کنیم و پس از آموزش و اصلاح حداقل ها، سنگ بنای تقویت و آموزش و انتقال مفاهیم تشکیلاتی و مباحث بعدی را به مخاطب منتقل کنیم. این دو محور،‌لازم و ملزوم یکدیگرند هم از منظر مخاطب و هم از منظر تشکل ها.

دانشگاه امروز در کنار اینکه باید بسیاری از مسائل و نکات و اطلاعات از دانشگاه قبل از کرونا را متوجه شود به موازات آن باید زیست دانشجویی صحیح و سالم دانشجویی را نیز آموزش ببیند و از قِبَلِ این زیست درست است که این پتانسیل فراهم می شوند که بچه ها بتوانند محتوای بعدی را پذیرا باشند.

این غیر از آموزش و برگزاری دوره ها و ارتباطات موثر و حضور فعال در جشن ورودی های جدید و معرفی تشکل و گروه و مجموعه فرهنگی امکانپذیر نیست.

راه دوم نیز به نوعی میدان داری فعالان تشکل ها در فضای دانشگاه و حضور در صحنه است. اگر حضور میدانی داشته باشند و بتوانند حرف و استدلال خود را به گوش مخاطب برسانند طبعا مخاطب تحت تاثیر حرف های آنان قرار می گیرد.

به عبارتی فعالان دانشجویی باید در جریان اولویت ها ونیازهای امروز جامعه دانشگاهی کشور باشند، در جریان اولویت های امروز جامعه ایران و همچنین سیاست ها و اولویت های انقلاب اسلامی باشد. جریان دانشجویی اگربتواند این سه را در کنار هم ببیند و برای آن برنامه ریزی کند طبعا می تواند به بخشی از آن نیازها و اولویت هایی که دانشجویان به دنیال آن هستند برسد.

در مجموع، اولویت امروز تشکل های دانشجویی ما تقویت بنیه تشکیلاتی خود و برطرف کردن ضعف ها وخلل هایی است که در کرونا دچار آن شدند.در گام دوم حضور پررنگ در میدان عمل و صحنه دانشگاه است که باعث می شود شاهد جریان فعال،پویا انقلابی و موثر در فضای دانشگاه ها باشیم.

انتهای پیام/