بحران بودجه، بلای جان حفاظت از اشیا تاریخی در موزههای ایران
باوجود تاکید بر اهمیت جایگاه موزهها، بودجه و امکانات مناسب به آنها ارائه نشده و همین امر موجب کمتوجهی به حفاظت و مرمت آثار موجود در ویترین و مخازن موزهها شده است.
در روزهای اخیر انتشار خبر پاره شدن یکی از نقاشیهای استاد کمالالملک که در کاخ موزه گلستان نگهداری میشود، حساسیتها را در خصوص چند و چون رعایت شدن اصول مرمت و حفاظت آثار در موزههای کشور بالا برده است.
با توجه به اینکه کمی پیش از این نیز ماجرای ماجرای سرقت اشیای تاریخی از موزه هگمتانه و گم شدن تابلوی مظفرالدین شاه در کاخ موزه گلستان خبرساز شده بود؛ مسئله کم و کیف نگهداری، حفاظت و مرمت اشیای تاریخی در موزههای کشور بیش از هر زمان دیگر سوالبرانگیز شده است.
آنطور که از نظرات کارشناسان بر میآید، کمبود نیروی انسانی و امکانات، تعدد آثار تاریخی و کم توجهی به امور مرتبط با حفاظت و مرمت باعث شده که موزههای ایران امروز بیش از هر زمان دیگری با چالشهای حفاظتی و مرمتی مواجه شوند.
وضعیت حفاظت و مرمت آثار در موزهها
مسئله حفاظت و مرمت مستمر یکی از مسایل مهمی است که انتظار میرود مدیران موزهها به آن توجه داشته و با نظر به اهمیت آثار موزهای برای مردم و فرهنگ کشور به آن توجه کنند.
رضا دبیری نژاد، موزه دار و کارشناس میراث فرهنگی در پاسخ به این پرسش که آیا اصولا در موزههای کشور کارشناس حفاظت و مرمت وجود دارد و اینکه به استاندارهای حفاظتی تا چه میزان توجه میشود به خبرنگار کجارو گفت:
بهلحاظ مدیریتی میتوانم بگویم ساختار طبیعی هر موزهای که آثار هنری دارد این است که یا باید کارشناس حفاظت و مرمت داشته باشد یا از طرف یک جایی بهصورت ستادی و مرکزی مثل پژوهشگاه حفاظت و مرمت یا اداره کل موزهها خدمات دریافت کنند.
طبیعی است که نیروهای ستادی کارشناس حفاظت و مرمت دارند و خواهند داشت. ساختار میراث فرهنگی اینگونه است که بخش مرمت در موزههای کوچک بر عهده مدیران ستادی استان تهران یا اداره کل موزهها است و یک بخشی نیز بر عهده پژوهشکده مرمت آثار است.
وی در خصوص شیوه انجام اقدامات مرمتی در موزههای بزرگ کشور مثل موزه ملی یا کاخ گلستان نیز ابراز داشت:
یک جایی مثل موزه ملی از سالها قبل کارگاه مرمت ثابت دارد و همه کارهای مرمتی را آنجا انجام میدهد و فکر میکنم در سه کاخ موزه نیز وضعیت به همین شکل باشد یعنی کارگاه مرمت داشته باشند.
اهمیت بهروز شدن استانداردهای موزهای
مسئله کم و کیف رعایت شدن استانداردهای موزهای در موزههای کشور، همیشه محل بحث صاحبنظران بوده است. تاریخ و تمدن ریشهدار ایران باعث شده در هر گوشه و کناری از کشور یک موزه با تعداد قابلتوجهی آثار تاریخی قابل نمایش وجود داشته باشد، مسئلهای که اگرچه در نگاه اول گویای ظرفیت بالای کشور در حوزه میراث فرهنگی بوده و مطلوب است اما مسوولیتی سنگین را بر دوش موزهداران و متولیان میراث فرهنگی کشور برای حفاظت و مرمت آثار میگذارد.
دبیرینژاد نویسنده کتاب «یادداشتها و مقالاتی درباره موزه؛ ویترین، پنجره، آینه» در پاسخ به این پرسش که شیوه نگهداری اشیای تاریخی در موزهها را تا چه میزان مطلوب و استاندارد ارزیابی میکند به خبرنگار کجارو گفت:
این از آن سوالهایی است که نمیتوان به آن یک جواب کلی داد. ببینید ما داریم صحبت از حدود ۷۰۰ موزه میکنیم و طبیعتا در میان آنها موزههایی وجود دارد که در حال حاضر خیلی خوب و استاندارد هستند و همچنین موزههایی نیز داریم که چون سالها گذشته و تضعیف شدهاند، بودجهشان کم شده و نیروی انسانی آنها کم شده و میتوانیم بگوییم الان وضعیت مطلوبی ندارند.
دبیرینژاد در خصوص شاخصهای استاندارد موزهای ابراز داشت:
استاندرد موزهای منوط به چند حوزه است بنابراین ثابت نبوده و باید بهصورت مرتب و پیوسته روزآمد شود. یعنی اگر امروز یک موزه را استاندارد ارزیابی میکنیم، اینطور نیست که بگوییم چون امروز استاندارد است پس تا صد سال دیگر هم استاندارد است؛ بلکه موزه باید مدام بهلحاظ دستگاه، تکنولوژی، ساختار و علم موزهای به روز شود. به این دلایل استاندارد موزه امری است که باید بهصورت پیوسته اتفاق بیفتد.
مشکلات مالی بلای جان موزههای کشور
در چند سال اخیر با توجه به همهگیری کرونا موزههای کشور تعطیل بوده و درآمدهای آنها با کاهش چشمگیر مواجه بوده است. از سوی دیگر بودجه محدود دولتی در بسیاری از موارد کفاف تامین نیازهای موزههای کشور را نمیدهد.
دبیرینژاد، کارشناس میراث فرهنگی و یکی از موزهداران با سابقه کشور در خصوص مشکلات مالی که امروز موزههای ایران با آن دستوپنجه نرم میکنند، به خبرنگار کجارو گفت:
باید به یک نکتهای اعتراف کنیم و آن این است که چون در این سالهای اخیر موزههای ما دچار مشکلاتی شده و بهلحاظ مالی و انسانی ضعیف شدند و آن بخشهای ستادی که باید اینها را حمایت و پشتیبانی کنند به آن اندازهای که لازم بوده این قدرت را نداشتند، لذا طبیعتا در مقابل این حجم زیاد آثار به مشکل خوردهاند.
وی افزود:
توجه داشته باشید که کشور ما پذیرای تعداد بسیار زیادی آثار تاریخی بوده و تعداد موزههای کشور زیاد است. این مسئله(مشکلات موزهای) البته صرفا مربوط به کشور ما نیست و در همین دوره کرونا تصاویر زیادی از موزههای بزرگ دنیا منتشر شد که نشان میداد شرایط حفاظتی خوب نداشتند؛ اما همیشه با توجه به جمعیت بالای بازدیدکننده به این مسایل توجه نمیشد.
این کارشناس موزهداری در خصوص بحران نیاز به مرمت اشیای موزهها گفت:
این بحران همیشه هست، توجه داشته باشید که داریم از چند میلیون شیء صحبت میکنیم و در نظر بگیرید این چندین میلیون شیء اگر قرار باشد بهطور پیوسته رصد شده، پایش شده و گزارشگیری در خصوص آنها انجام گیرد، چه حجمی از نیرو و امکانات نیاز دارد.
دبیرینژاد خاطرنشان کرد:
واقعیت این است که امروز ما نیرو و امکانات متناسب با این حجم آثار را نداریم و طبیعتا مشکلاتی پیش خواهد آمد، اما میخواهم بگویم که این مسئله به این معنا نیست که الان امکانش را نداریم و هیچ مرمتی روی آثار موزهها صورت نمیگیرد. طبیعتا نمیشود همه زحمات را نادیده گرفت، کارهایی دارد انجام میشود؛ اما خود به خود بهدلیل حجم زیاد و فشارهایی که میآید و نیز توقعاتی که از موزهها وجود دارد یک جایی موزهها کم میآورند.
افزایش فشار بر موزهها عامل کمرنگ شدن حفاظت و مرمت
امروز میزان توقعات از مدیران موزههای کشور بهشکل روز افزونی در حال رشد است. نمایش پیوسته آثار، برگزاری نمایشگاه، چاپ مطالب مرتبط با فعالیت موزه و ارائه خدمات و راهنمایی به بازدیدکنندگان بخشی از لیست بلندبالای توقعات از موزهها و مدیران آنها است. این توقعات فزاینده در حالی ایجاد شده که بودجه و امکانات لازم در بسیاری از موارد تامین نمیشود.
دبیرینژاد ضمن اشاره به چندگانه بودن فعالیت موزهها گفت:
مشکل موزهها این است که یک پدیده چندگانه و چند کاره هستند؛ یعنی از یک طرف توقع ثبت از آنها وجود دارد و از سوی دیگر توقع حفاظت، مرمت و راهنمایی شدن در موزهها بهصورت همزمان وجود دارد.
همچنین توقع ایحاد انتشارات در موزهها و البته انتظار برگزاری رویداد و نمایشگاه نیز از آنها وجود دارد. اینقدر لیست این موارد زیاد است که یک نهاد با تعداد محدودی نیرو و محدودیت هزینه برای انجام تمام آنها با چالش مواجه میشود.
وی در خاتمه ضمن برشمردن آثار منفی فشاری که روی موزهها و مدیران موزهها وجود دارد ابراز داشت:
در چنین شرایطی آنقدر فشار زیاد است که کارهای روبنایی موزهها بیشتر مورد توجه قرار میگیرند. در واقع نگاه بیرونی حتی به مدیران متخصص موزهها این فشار را میآورد که بیشتر عملکرد داشته باشند و خواه ناخواه بخش مرمت و مستندنگاری و حفاظت، کمتر در آمار عملکردی قرار میگیرند و کمتر دیده میشوند و کمتر به آنها توجه میشود.
با این وجود این موضوع بهمعنای آن نیست که موزههای استاندارد اصلا نداریم. موزههای استاندارد هم در کشور وجود دارد و شرایط غیر استاندارد نیز در برخی از موزهها داریم.