در «سلسله نشست‌های واکاوی وقایع اخیر کشور» عنوان شد؛ رسانه و فناوری ادراک ایرانیان از واقعیت را متأثر کرده است

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، نشست ششم واکاوی وقایع اخیر کشور با موضوع «حادواقعیت و واقع‌نمایی اتفاقات اخیر» با حضور خانم دکتر سمیه توحیدلو، دکتر محسن دنیوی، دکتر محمدرضا اصنافی و میثم مهدیار، روز چهارشنبه چهارم آبان‌ماه در سالن مهر حوزه هنری برگزار شد.

 

*رسانه و فناوری ادراک ایرانیان از واقعیت را متأثر کرده است

محسن دنیوی عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی  در این نشست بیان کرد مسئله حادواقعیت صرفا منحصر به حوزه علوم ارتباطات، مطالعات‌شناختی و اجتماعی نیست بلکه پیچیده‌تر است. مسئله واقع‌نمایی منحصر در ده سال اخیر و رشد تکنولوژی نیست؛ این‌گونه نیست که واقعیت را بازنمایی جهان خارج در ادراکات خودمان بدانیم بلکه واقعیت را می‌توان برساخت کرد، تغییر داد و کنترل کرد.

وی افزود: در احساس توان تغییر هم چند نسل گذرانده شده است؛ به عنوان مثال رنسانس شروع تولید کتاب‌های مصور است. سعی می‌شود همه چیز شناخته و دسته بندی شود که این مقدمه‌ای بر کنترل است. در همین دوره شروع به تصویرسازی قوانین طبیعی شد و نهضتی برای کشف قوانین جهان ایجاد شد.

دنیوی با بیان این‌که در دوره بعد از رنسانس که قوانین زیادی دیگر کشف نمی‌شد، ادامه داد: متوجه شدند واقعیت لایه‌های پنهانی نیز دارد و رابطه متغیرها پیچیده‌تر است به همین خاطر وارد دوره نظریه شدیم. نظریه کشف رابطه دو یا چند متغیر است که بر خلاف قوانین معلوم نیست. به باور این متخصص حوزه فلسفه علم و تکنولوژی دوره بعدی که از نیمه دوم قرن بیستم شروع شد بشر سعی کرد چیزهایی که نیستند را به وجود بیاورد، به همین خاطر همه چیز را مدل کرد.

وی با بیان این‌که چنین تحولی در همه امور انسانی رخ داده، ادامه داد: اکنون بشر به این پی برده است که در فکر و ذهن نیز می‌تواند تغییر و کنترل اعمال نماید. در چنین جایگاهی دیگر مفهوم واقعیت وجود ندارد و تنها می‌دانیم که این جهان، جهان اراده‌هاست، اراده‌هایی معطوف به قدرت و…، وی افزود: عنصر پیش‌برنده این قدرت فناوری است و هر تغییری که بشر ایجاد می‌کند به جهان بعد از آن واقعیت وارد می‌شود که جهان ناشناخته‌ای است.

دنیوی در ادامه عنوان کرد: در مورد اتفاقات اخیر نسبت صاحبان اراده و افکار عمومی بسیار تغییر کرده است. در عامل فناوری شاهد خلق بات‌هایی هستیم که با مشخص نمودن حجم مشخصی از داده‌ها خلق شخصیت می‌کنند و با چنین اتفاقی دوره پیمایش‌های علوم اجتماعی تمام شده است؛ شاهد علوم اجتماعی بیگ دیتا و هوش مصنوعی هستیم.

دنیوی با بیان این‌که ما شاهد درگیری دو نگاه هستیم اظهار داشت: یک طرف تصور می‌کند جمهوری اسلامی پولی چند برابر درآمد حکومت پهلوی را هدر داده تا به اهداف آرمان‌گرایانه خودش برسد. در نگاه دیگر جمهوری اسلامی قدرت بازنمایی خودش را ندارد در حالی‌که پشتیبان آن یک جنبش تاریخی، فرهنگی و اجتماعی است که در طول چند قرن ادامه داشته و در این نقطه از تاریخ نمایان شده است.

وی ادامه داد: تشدید گشت ارشاد یک شیطنت امنیتی است که از سال آخر دولت آقای روحانی آغاز شد.

این پژوهش‌گر با بیان آن‌که باید در سطح کلان به ماجرا نگریست، تصریح کرد: طرح‌هایی برای زیستن در جهان وجود دارد که یک طرفش زیست آمریکایی موجود در سازمان‌ و کنترل جهانی است. طرف دیگر در روند تاریخی که طی کرده است با در دست گرفتن «جریان طرح بزرگ» قدرتش دائماً بیشتر شده، در جهان خودش را گسترش داده و دنبال تغییر نظم فعلی جهان است.

دنیوی فروپاشی نظم آمریکایی را جدی دانست و نشانه‌ی آن را رشد ملی‌گرایی و راست‌گرایی عنوان کرد. جریان اصلی لزوماً نمی‌تواند همه چیز را کنترل کند که نمونه آن فعالیت‌های منطقه‌ای ایران است.

 

*فراواقعیت توسط رسانه ساخته می‌شود

محمدرضا اصنافی پژوهشگر رسانه و ارتباطات با اشاره به سخنان دکتر دنیوی این سوال را مطرح کرد که در دنیای فعلی آیا می‌توان واقعیت را بدون رسانه دید؟ این دیدگاه که رسانه خروجی واقعیت است در دنیای امروز تمام شده است.

وی افزود: واقعی‌ترین بحران آن است که مطالباتی روی زمین وجود دارد و حاکمیت نمی‌تواند آن را پاسخ دهد و از مواضع خود عقب نشینی نمی‌کند. بخش زیادی از این واقعیت را رسانه‌ها ساختند. درحالی‌که دیگر مصداقی از مقابله حجاب اجباری وجود ندارد، با همین عنوان مجموعه‌ فراواقعیتی توسط رسانه ساخته می‌شود و آن را طرف دعوا قرار می‌دهد.

وی با بیان اینکه در هسته سخت ماجرا یک تضاد سبک زندگی وجود دارد، ادامه داد: این مسئله جز با درگیری طولانی‌مدت درست نمی‌شود و هر کس خشونت را رفت‌وبرگشتی نبیند، چرخه را ادامه می‌دهد.

اصنافی افزود: در سال۱۴۰۰ با کاهش مشارکت در انتخابات، کارکرد سیاسی از دست رفت و نمایندگی از ملت سلب شد.

به باور این پژوهش‌گر رسانه به میزانی که تولیدکننده در رسانه بیشتر از توزیع کننده آن بشود رسانه اجتماعی می‌شود و همین ساختار باعث نمایندگی اجتماعی رسانه و قدرت‌یابی کسی می‌شود که تاکنون قدرت نداشته است.

وی افزود: رسانه را نباید پلتفرم دید بلکه وقتی رسانه اجتماعی می‌شود بافت ایران نیز روی آن سوار می‌شود. چون این بافت اجتماعی با سایرین متفاوت است نمی‌توان توصیه‌ای مانند چین، عربستان یا آمریکا داشت.

 

مهدیار: در فضایی که یک کشور ۴۰سال تحت هجمه است نظریه‌های متعارف جامعه شناسی سیاسی و توسعه سیاسی کارکرد تبیینی یا هنجاری ندارند

میثم مهدیار معاون پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات با بیان این نکته که مهم‌ترین سوال علم چیستی واقعیت است و نظریه مهمترین ابزار علم برای گزینش و روایت واقعیت است، ادامه داد: اینکه واقعیت چیست به نظریه شما بر می‌گردد. مثلا اگر وقایع اخیر را صرفا در سطح ملی تحلیل کنیم بخش‌های خاصی از واقعیت برجسته می‌شود و اگر در سطح نظام جهانی ببینیم واقعیات دیگری برجسته می‌شوند.

مهدیار افزود: به طور مثال اگر در متونی که شورمندانه علیه رفتار پلیس با معترضان یا آشوبگران می‌نویسند و مقاومت آن‌ها را مشروع می‌دانند و می‌ستایند، به جای کلمه «پلیس» بگذاریم «نظام جهانی» و به جای کلمه «معترضان» بگذاریم «ایران» همان نویسندگان، مقاومت ایران در برابر نظم جهانی را خیره‌سری و تنشج‌زایی می‌دانند و این مقاومت را مشروع نمی‌دانند. پس زاویه نگاه به اتفاقات مهم است.

مهدیار با بیان این‌که برای فهم اتفاقات خیابان باید نظریه داشت، تصریح کرد ادوارد سعید در کتاب شرق‌شناسی خود نشان داد که ادراک شرقیان از خودشان تحت تاثیر یک دانش هژمونیک است پس فهم ما از مسائلمان عمدتا توسط یک دانش استعماری دستکاری شده و دانشگاه در ایران وظیفه جامعه پذیرشدن ما در این نظم جهانی و ذیل این دانش استعماری را تسهیل کرده است. حالا هجمه‌های رسانه‌ای و فرهنگی این ۴۰سال اخیر در تشدید این دستکاری را نیز باید به حساب آورد. اینکه کدام مرگ برجسته شود و کدام نه، سر کدام اتفاق باید احساسات برانگیخته شود و کدام نه، تحت تاثیر این دستکاری دانشی و رسانه‌ای است. اینکه دانشگاه ما به ترور دانشمندانی که در حوزه خودکفایی علمی تلاش می‌کرده‌اند، حساس نمی‌شود و در مقابل فیلم هل دادن شخصی توسط پلیس تا روزها دستمایه هیجان و بحث و جدل است، نشان می‌دهد چگونه واقعیت‌ها دستکاری و اولویت‌ها جابجا می‌شوند.

مهدیار با اشاره به اینکه اگر اساسا قرار است هر اتفاق یا جریان فکری فرهنگی که در غرب اتفاق می‌افتد مدتی بعد در ایران نیز تکرار شود پس چه نیازی به دانشگاه داریم؟! اضافه کرد علوم‌انسانی و اجتماعی در ایران و اصلاح‌طلبان در حوزه سیاسی غیر از تلاش برای این همسازی و همسویی با آن اتفاقات و روندها چه کارکردی داشته اند؟!

 

وی در پایان نظریه‌های جامعه‌شناسی سیاسی و توسعه سیاسی را در کشوری که بیش از ۴۰سال است تحت هجمه امنیتی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و رسانه است ناکافی دانست و دست‌یابی به نظریه‌ای میانجی که هم بتواند تبعات جایگاه ایران در نظام جهانی را تبیین کند و هم اشکالات و تبعات ساختاری توسعه‌‌ای داخلی را روشن کند ضروری دانست.

درادامه این نشست حضار و سخنرانان به نقد سخنان یکدیگر پرداختند: توحیدلو در نقد سخنان دکتر مهدیار و دنیوی گفت نباید سطح ماجرا را به بات‌ها و فهم منقلب شده از واقعیت پایین آورد. برآیند چنین نگاهی آن است که توجیهی برای باقی‌ ماندن آن کسانی که در قدرت هستند را می‌سازد، به عنوان مثال بازنمایی فوت مرحومه امینی در رسانه‌های لبنان برآیند چنین نگاهی است.

توحیدلو این نگاه را دور از واقعیت دانست و گفت: ماجرا «تصویر ما» نیست، کافیست به عقب برگردیم و اسناد شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای فرهنگ عمومی را ببینیم، ما از سال ۷۱ تا الان مسئله شبیخون فرهنگی و مانند آن را داریم، برآیند چنین اقداماتی یک سبک زندگی مقدس مآبانه بوده است.

روزهای گذشته نیز نشست‌هایی با عناوین هویت نسلی و طبقاتی اعتراضات، زنانگی و امر جنسی در اعتراضات، سلبریتی و حکمرانی فرهنگی در پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی برگزار شد. این نشست ششمین جلسه از سلسله برنامه های واکاوی وقایع اخیر کشور در شهریور و مهر ۱۴۰۱ می‌باشد.

پایان پیام/