کاظمی: شکست طرح «دالان تورانی ناتو» علت ادبیات غیر سازنده مقامات آذربایجانی است
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، رژیم صهیونیستی اواخر آبانماه امسال اعلام کرد که «پارلمان جمهوری آذرباریجان تصمیمی تاریخی را برای افتتاح سفارت در تلآویو گرفته است. این سفارتخانه، نخستین سفارت کشوری خواهد بود که اکثریت مردم و حکومت آن شیعه هستند.» رابطه جمهوری آذربایجان و این رژیم به زمان فروپاشی شوروی برمیگردد. رژیم صهیونیستی ۶۰ درصد از نفت خام مورد نیازش را با قیمت ارزان، از کشور آذربایجان تهیه میکند اما به جای پول نقد، به این کشور، سلاح میدهد.
«احمد کاظمی» کارشناس ارشد مسائل اوراسیا معتقد است که جمهوری آذربایجان به یکی از زرادخانههای رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. اما موضوعی که سبب شد تا به رابطه میان جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی بپردازیم، ادبیات نامناسب مقامات این کشور علیه جمهوری اسلامی ایران است. کاظمی معتقد است که مقامات باکو تلاش میکنند تا با این نوع ادبیاتی که علیه ایران به کار میبرند توجه افکار عمومی از تبدیلشدن این دولت، به یک دولت در خدمت صهیونیسم منحرف سازد.
کاظمی در گفتوگو با خبرنگار فارس به موضوع «دولت باکو» اشاره و علت ادبیات غیر سازنده مقامات جمهوری آذربایجان را «شکست طرح دالان تورانی ناتو» ذکر میکند.
شایان ذکر است که انتشار دیدگاههای مختلف در خبرگزاری فارس، بهمعنای تأیید کامل این دیدگاهها نیست.
تبدیل آذربایجان به پایگاه منطقهای رژیم صهیونیستی
به نظر میرسد که رژیم صهیونیستی با روش خاصی در حال گسترش روابط خود با جمهوری آذربایجان است، با توجه به اینکه در هفتههای گذشته پارلمان این کشور از بازگشایی سفارت خود در تلآویو خبر داده است، بفرمایید روابط میان جمهوری آذربایجان و رژیم اشغالگر قدس از چه زمانی شکل گرفته است؟
جمهوری آذربایجان به دلیل همسایگی با ایران و روسیه و قرار داشتن در مسیر ورود اروپا به آسیای مرکزی از دریای سیاه همواره از موقیعت ویژه ای برخوردار بوده است. همچنین این کشور به دلیل داشتن خطوط لوله انتقال نفت و گاز به ترکیه و اروپا مورد توجه قرار دارد. این کشور به لحاظ ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی و ژئو کالچر هم دارای اهمیت زیادی است. دموگرافی (جمعیت شناسی) جمهوری آذربایجان نشان می دهد که بیش از ۹۰ درصد از مردم شیعه هستند.
همین ویژگیهای منحصر به فرد سبب شده است تا این کشور بعد از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی در اولویت تحرکات رژیم صهیونیستی قرار گیرد. بر همین اساس مختصات فعالیت، حجم تحرکات و توطئههای رژیم صهیونیستی برای نفوذ در جمهوری آذربایجان با تحرکات این رژیم در مناطق دیگر قفقاز و آسیای مرکزی تفاوتهای محسوسی دارد.
تحرکات رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان با هدف تبدیل آن کشور به پایگاه منطقهای صهیونیستها صورت گرفته است. صهیونیستها برای رسیدن به این هدف در حوزههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی، امنیتی فعالیتهای گستردهای انجام دادهاند. همچنین این رژیم در حوزه ارتباطات، آموزش، تاریخسازی، شیعه ستیزی، ایران ستیزی، دیاسپورا سازی (اقلیتسازی در جوامع مختلف)، معماری شهری و اسکان یهودیان از سالهای گذشته در جمهوری آذربایجان سرمایهگذاریهای گستردهای انجام دادهاند. آنها تلاش کردهاند تا جمهوری آذربایجان را به قول «آرتور لنک» به «خانه دوم صهیونیستها» یا «همسایه مطلوب» آنها تبدیل کنند.
مقامات صهیونیستی از تعابیری مانند «اتحاد ساکت، اما واقعی» و «اتحاد ناگسستنی»، «سندروم معشوقه»، «مدل سلطه بر تشکیلات خودگردان» درباره روابط خود با جمهوری آذربایجان استفاده میکنند. برخی مانند «اوزی آراد»، مشاور امنیتی اسبق نخست وزیر رژیم اسرائیل اعلام میکند که نفوذ این رژیم در جمهوری آذربایجان مانند نفوذ این رژیم در کرانه باختری است. برهمین اساس رژیم صهیونیستی همواره تلاش کرده است تا با تبدیل جمهوی آذربایجان به پایگاه منطقهای صهیونیستها از موقعیت این کشور برای ضربه زدن به ایران و روسیه استفاده کند.
تامین ۶۰ درصد از نفت مورد نیاز رژیم صهیونیستی با تاراج منابع مردم آذربایجان
وی افزود: از آنجا که نفت در «جمهوری باکو» (جمهوری آذربایجان) ملی نشده است، هیچ نظارتی بر این بخش و همچنین صندوق درآمدهای نفتی جمهوری آذربایجان وجود ندارد. این صندوق همچون یک حساب خصوصی در اختیار الهام علیاف، رئیس جمهوری آذربایجان است که اطلاعات آن هیچ گاه شفاف نمیشود. صنایع نفت آذربایجان و خطوط لوله انتقال نفت و گاز همگی در سلطه خانواده علیاف و کنسرسیومهای بینالمللی با محوریت بریتیش پترولیوم انگلستان هستند.
پس از روی کار آمدن الهام علیاف در سال ۲۰۰۳، تاراج منابع نفتی این کشور به ویژه توسط صهیونیستها افزایش پیدا کرده است. الهام علیاف در جمهوری آذربایجان با مداخله ماسونهای انگلستان قدرت را به دست گرفت. پیش از علیاف قرار بود تا جلال علی اف (عموی الهام) این مقام برسد.
بعد از آنکه الهام علیاف قدرت را به دست گرفت با گشایش خط لوله باکو-تفلیس-جیحان در می ۲۰۰۵ ، رژیم صهیونیستی تبدیل به یکی از نخستین دریافت کنندههای نفت جمهوری آذربایجان شد. در واقع جمهوری آذربایجان بعد از رژیم حسنی مبارک در مصر، دومین رژیمی بود که انرژی مورد نیاز رژیم صهیونیستی را تامین کرد.
در حال حاضر ۶۰ درصد از نفت مورد نیاز اسرائیل با قیمت ارزان و با تاراج منابع ملی مردم جمهوری آذربایجان تامین میشود. اخبار متعددی وجود دارد که رژیم صهیونیستی حتی از پرداخت مبلغ توافق شده نیز استنکاف میکند و در مقابل سلاح در اختیار این کشور میگذارد.
اسکان و استقرار یهودیان در آذربایجان
سه ماه پیش «مرکز آژانس یهودیان» موسوم به «سوخنوت» در روسیه تحت تاثیر جنگ اوکراین و حمایت رژیم صهیونیستی از کی یف تعطیل و به جمهوری آذربایجان منتقل شد. این آژانس در حال حاضر یهودیان روسیه و برخی دیگر از کشورها را در جمهوری آذربایجان اسکان میدهد.
استقرار و اسکان این یهودیان در آپارتمانهایی که سالها قبل به این منظور توسط جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی در باکو و چهار شهر دیگر این جمهوری ساخته شدهاند، صورت میگیرد. این اقدام در شرایطی است که در سال های اخیر نمادهای صهیونی و ماسونی در شهر باکو افزایش یافته است. «مجمسه آبلیسک» -در سال ۱۳۹۱ در روز استقلال آذربایجان- در خیابان «استقلالیت» باکو توسط الهام علیاف افتتاح شد. همچنین ستاره داود در بناهای شهری و دولتی استفاده میشود. از سوی دیگر پس از افتتاح مرکز خاباد- اورنر در باکو، که بزرگترین مرکز آموزشی و تبلیغی یهودیان در اروپا هست، تحرکات تبلیغی صهیونیست ها در جمهوری آذربایجان افزایش یافته است.
«شیعه ستیزی سیستماتیک» در آذربایجان
این کارشناس اضافه کرد: به نظر میرسد که موضوعات مورد اشاره به این دلیل باشد که جمهوری آذربایجان در دراز مدت به عنوان پایگاه منطقهای صهیونیسم، تبدیل به یک کشور یهودی شود. در این راستا صهیونیستها مدعی وجود امپراتوری یهودی و باستانی به نام «خِزِر» در قفقاز هستند. از دیگر سو سالها پیش مرکزی با عنوان «چند فرهنگ گرایی» در جمهوری آذربایجان تشکیل شد. نکته حائز اهمیت آنکه این مرکز یک نمایندگی در رژیم صهیونیستی دارد. هدف این مرکز توسعه صهیونیسم در جمهوری آذربایجان است. در واقع این مرکز با هدف تساهل و مدارا به موازت «شیعه ستیزی سیستماتیک» ایجاد شده است. بر اساس افشاگری «اوزی آراد» مشاور امنیتی نخست وزیر اسبق رژیم اسرائیل، لیلا علی اف، دختر الهام علی اف که با یک یهودی ازدواج کرده درخواست یهودی شدن را دارد.
بافت اجتماعی جمهوری آذربایجان اجازه توسعه طلبی به رژیم صهیونیستی را نمیدهد
بر اساس کتاب «دولت یهود» نوشته «هرتصل» صهیونیستها پیش از آنکه فلسطین را به اشغال در بیاورند منطقه صحرای سینا و منطقهای در آرژانتین را برای اسکان یهودیان در نظر داشتند. در نهایت آنان فلسطین را اشغال کردند. بر اساس موضوعاتی که مطرح فرمودید رژیم صهیونیستی تلاش می کند که آذربایجان را به عنوان «خانه دوم» خود انتخاب کند. دلیل چنین انتخابی را چه میدانید؟
صهیونیستها همواره نگرانیهایی در داخل فلسطین اشغالی داشتهاند. گسلهای متعدد قومی و مذهبی که رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی با آن روبرو است، چشمانداز فروپاشی این رژیم را به شدت تسهیل و تسریع میکنند. بر همین اساس سران این رژیم به دنبال مناطق ویژهای برای پیشبرد طرحهایشان بودند. آنها پاتاگونیا -بخش بزرگی از آمریکای جنوبی که دربرگیرنده آرژانتین و شیلی است- را برای این منظور در نظر داشتند. به دلیل مشکلاتی که در فضای کشور آرژانتین وجود داشت، از این منطقه صرف نظر کرده و جمهوری آذربایجان را به دلیل موقعیت ویژهاش انتخاب کردند.
این در شرایطی است که بافت اجتماعی، فرهنگی و مذهبی مردم جمهوری آذربایجان اجازه توسعهطلبی را به رژیم صهیونیستی نمیدهد. در فرهنگ و فولکلور (باور مردمی) جمهوری آذربایجان در قالب کلید واژه «جهود» نسبت به صهیونیستها انزجار وجود دارد. همچنین نگاه کشورهای همسایه جمهوری آذربایجان مانند ایران و روسیه و کنشگری که این کشورها دارند به گونهای است که اجازه تحقق توسعهطلبی را به رژیم صهیونیستی در این کشور نمیدهد.
دولت علیاف سرکوب شیعیان را عادی جلوه میدهد
سیاستهایی که دولت باکو برای توسعه رژیم صهیونیستی در این کشور ایجاد کرده است، میتواند به پاشنه آشیلی برای خود «دولت باکو» تبدیل شود. بخشی از هیاهوهای اخیر «دولت باکو» علیه ایران به دلیل آشکار شدن شکاف و گسلهایی در جمهوری آذربایجان است که میتواند منجر به خیزشهای گسترده اجتماعی در این کشور شود. بر همین اساس دولت علیاف تلاش میکند تا با ایران هراسی در نزد افکار عمومی سرکوب شیعیان را عادی جلوه دهد.
وی ادامه داد: همچنین دولت کنونی باکو تلاش میکند تا با این نوع ادبیاتی که علیه ایران به کار می برد توجه افکار عمومی از تبدیل شدن «دولت باکو» به یک دولت در خدمت صهیونیسم منحرف سازد. این در شرایطی «مردم جمهوری آذربایجان» اجازه نمیدهند که کشور آنها تبدیل به «خانه دوم صهیونیستها» شود.
ادعای دروغ صهیونیستها درباره وجود «امپراتوری یهود» در منطقه قفقاز
تبدیل جمهوری آذربایجان به عنوان «خانه دوم صهیونیستها» به لحاظ موضوعات امنیتی برای این کشور چه مشکلاتی را به وجود میآورد؟
صهیونیستها به دنبال تبلیغ ادعای دروغ وجود «امپراتوری یهودی» در قفقاز هستند. آنها با بزرگ نمایی «قوم یهودی خِزِر» به دروغ ادعا میکنند که در قفقاز یک امپراطوری یهودی به نام «امپراطوری خِزِرها» وجود داشتهاند. صهیونیستها تلاش میکنند که یک تاریخ جعلی صهیونیستی برای این منطقه بسازند.
برخی از موسسات یهودی مانند «موسسه بگین سادات» در حال جعل آمار تعداد یهودیان در جمهوری آذربایجان هستند. به طور مثال این اندیشکده مدعی شده است که در دوره شوروی ۸۰۰ هزار نفر یهودی از این منطقه به اسرائیل مهاجرت کردهاند. این موضوع در شرایطی است که تعداد یهودیان جمهوری آذربایجان هیچگاه بیش از ۲۰ هزار نفر نبوده است. مشخص است که هدف از آمارسازی و جعل تاریخ این است که بگویند یهودیان در این منطقه در گذشته حضور چشمگیری داشتهاند.
اقدام اشتباه جمهوری آذربایجان در فراهم کردن زمینه استقرار و اسکان صهیونیستها سبب خواهد شد که بعد از مدتی صهیونیستها مدعی شوند که این سرزمینها، زمینهای متعلق به صهیونیستها بوده است. در واقع آنها مدعی خواهند شد که جمهوری آذربایجان در سرزمین صهیونیستها شکل گرفته است. این موضوع میتواند یک قرن بعد برای جمهوری آذربایجان، سناریوی فلسطین و اشغال این کشور توسط آن رژیم را تکرار کند.
به نظر میرسد که دولت جمهوری آذربایجان به دلیل نداشتن پایگاه مردمی به برای حفظ حاکمیت خود به اسراییل و غرب چنگ زده و متوجه این اشتباه نیست. از سوی دیگر، از نظر «دولت باکو» لازمه استقرار صهیونیسم در جمهوری آذربایجان، تشیع زدایی و از استحاله اقلیت ها نظیر تالشیان است. بر همین اساس یک سیاست یکپارچه «اقلیت ستیزی» در جمهوری آذربایجان به خصوص علیه تالشیان، لزگیها و تاتها اجرا می شود. این سه قوم در جمهوری آذربایجان با نسلکشی فرهنگی و ترور رهبرانشان روبرو هستند. موضوع ترور رهبران تالشیان بیشتر از دو قوم دیگر است چراکه صهیونیستها مناطق تالشنشین را بهترین مناطق برای استقرار خود در جمهوری آذربایجان میدانند.
تبدیل جمهوری آذربایجان به زرادخانه رژیم صهیونیستی
به نظر میرسد رژیم صهیونیستی نیروهای خود را به برخی از مناطق جمهوری آذربایجان اعزام کرده است، آیا در سالهای گذشته قبل از جنگ دوم قرهباغ نیروهای نظامی صهیونیستی در این کشور حضور داشتهاند؟
مستندات فراوانی وجود دارد که رژیم صهیونیستی به بهانه تاسیس کارخانجات مشترک پهپاد از جمله پهپادهای «هرمس» و همچنین به بهانه نوسازی مکانیزه ارتش جمهوری آذربایجان و تعمیر تانکها در بخش های نظامی جمهوری باکو حضور دارد. این حضور در جنگ دوم قرهباغ آشکارتر شد. در جنگ دوم قرهباغ رژیم صهیونیستی، افسران خود را به این کشور اعزام کرد.
برخی شرکتهای نظامی رژیم صهیونیستی مانند «البیت سیستم» در آنجا مستقر شدهاند. قبل و بعد از جنگ قرهباغ رژیم صهیونیستی به بهانه کمک به جمهوری آذربایجان انواع سلاح؛ از جمله موشکهای دوربرد را به این کشور ارسال و دپو کرده است. غیر از پهپادها، اغلب این سلاحها برای جمهوری آذربایجان در مناقشه قرهباغ کاربردی نداشتهاند. این موضوع نشان میدهد که الهام علیاف، جمهوری آذربایجان را به زرادخانه رژیم صهیونیستی در قفقاز تبدیل کرده است.
هشدار ایران و روسیه برای پایان نفوذ رژیم صهیونیستی در آذربایجان
بر همین اساس «آقای الیوت انگل» نماینده کنگره آمریکا در اظهارات تامل بر انگیزی تاکید میکند که رژیم صهیونیستی پایگاههای نظامی متعددی چسبیده به مناطق مسکونی جمهوری آذربایجان تاسیس کرده است. این پایگاهها برای آینده جمهوری آذربایجان بسیار خطرناک هستند. رژیم صهیونیستی تلاش کرده است که از این طریق سپرهای غیر نظامی و انسانی برای تحرکات نظامی تنشزای خود در جمهوری آذربایجان ایجاد کند.
مشخص است که این رویکرد میتواند جمهوری آذربایجان را به لحاظ امنیتی و نظامی دچار مشکلات حادی کند. تجربه حضور نظامی رژیم صهیونیستی در نقاط مختلف نشان داده است که آن رژیم میتواند مناطق مورد حضور خود را تبدیل به کانون بحران کند. در همین راستا ایران و روسیه هشدارهای لازم را به جمهوری آذربایجان داده اند که به حضور و نفوذ رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان پایان دهد.
تا زمانی که مذهب شیعه در آذربایجان وجود دارد جایی برای صهیونیستها نیست
ما شاهد هستیم که از چند ماه گذشته ادبیات مقامات جمهوری آذربایجان نسبت به جمهوری اسلامی ایران تغییر پیدا کرده است، برخی تغییر لحن مقامات این کشور را به حضور آشکار رژیم صهیونیستی در این کشور مرتبط میدانند. نظر شما درباره ادبیات ضد ایرانی مقامات جمهوری باکو چیست؟
جمهوری باکو در جریان جنگ دوم قرهباغ همراهی رژیم صهیونیستی را داشت. به نظر میرسد که این کشور در ازای همراهی رژیم صهیونیستی تعهداتی به آنها داده است. باکو شرایط همه نوع فعالیت مانند فعالیتهای امنیتی، نظامی، اقتصادی و قومی را برای این رژیم فراهم کرده است.
صهیونیستها میدانند تا زمانی که علاقه به ایران و مذهب شیعه در میان مردم جمهوری آذربایجان وجود داشته باشد، جایی برای آنها در این کشور نیست. برهمین اساس «دولت باکو» در حال عمل به تعهداتی است که در جریان جنگ قرهباغ به رژیم صهیونیستی داده است. به نظر میرسد که در تشدید تبلیغات منفی مقامات جمهوری آذربایجان علیه جمهوری اسلامی ایران در کنار تعهداتی که علیاف به رژیم صهیونیستی داده است، دو فاکتور دیگر نیز تاثیر دارند؛ نخست، شکست اجرای دالان تورانی ناتو و نکته دوم، چشم انداز مبهم و ناتوانی «دولت باکو» در امکان بازگردان قرهباغ به این کشور.
عصبانیت «جمهوری باکو» از موضع اقتدار آمیز ایران و شکست فتنه ژئوپلیتیکی دالان تورانی ناتو، سبب شده است تا این کشور به اشتباه بزرگی دست بزند.
پیوند مقامات باکو با یک رژیم آپارتاید و منفور
سالهای گذشته روابط جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونیستی همواره در سطح بالایی قرار داشته است. مقدار مبادلات تجاری دو طرف با در نظر گرفتن نفت و سلاح، بالای ۵ میلیارد دلار بوده است. اما جمهوری آذربایجان برای فریب ایران و کشورهای اسلامی از یک سو و فریب مردم خود، ادعا میکرد که در فلسطین اشغالی سفارت ایجاد نمی کند . در حالیکه چندین مرکز غیر رسمی توسط جمهوری آذربایجان در فلسطین اشغالی از سال ها پیش فعالیت می کنند و ماموریت های سفارت را انجام می دهند. به طوریکه در سایه این فعالیت ها هزاران شهروند آذربایجانی برای اشتغال در مشاغل دون پایه در طول سال های گذشته به فلسطین اشغالی مهاجرت کرده اند.
بر همین اساس برخلاف برخی تصورات افتتاح سفارت جمهوری آذربایجان در فلسطین اشغالی، تحول چندانی ایجاد نمی کند. -بیانیه پارلمان آذربایجان درباره بازگشایی سفارت در تل آویو- نیات ضداسلامی و ضد ایرانی «دولت باکو» را آشکارتر ساخت. -این موضوع- زنگ ها را در ایران برای محافلی که همواره تحت تاثیر فعالیت لابی جمهوری آذربایجان، موضع خوشبینانه ای نسبت به الهام علی اف داشتند، به صدا درآورد.
اکنون جمهوری آذربایجان تحت تاثیر عصبانیت ناشی از شکست طرح های فتنه انگیز محور «صهیونی-ترکیه ای-لندنی» نیات درونی خود را آشکار کرده است. این موضوع سبب میشود که دولتهای اسلامی بدانند که جمهوری آذربایجان یک دولت سرسپرده نسبت به رژیم صهیونیستی است. بر همین اساس تاسیس سفارت جمهوری آذربایجان نه تنها نقطه مثبتی در کارنامه علیاف نخواهد بود، بلکه نشان میدهد که جمهوری آذربایجان سرنوشت خودش را با یک رژیم جعلی، متجاوز، منفور و آپارتاید در جهان پیوند زده است.
از سوی دیگر جمهوری آذربایجان از این طریق خواسته تا همسویی خودش را با طرح سازشکارانه «آبراهام» که عادی سازی برخی از کشورهای مرتجع عربی با رژیم صهیونیستی است، نشان دهد. علاوه بر جمهوری آذربایجان، ترکیه هم اخیرا تحرکاتی را برای توسعه روابط با رژیم صهیونیستی انجام داده است.
به نظر میرسد که دولت ترکیه با توسعه روابط با رژیم صهیونیستی بر روی خون شهدای «کاروان آزادی» پا گذاشته است. این کاروان حدود دوازده سال پیش از ترکیه رهسپار غزه در فلسطین شد و مورد تجاوز رژیم صهیونیستی قرار گرفت. به نظر میرسد که ترکیه نه تنها بر روی خون «کاروان آزادی» بلکه بر روی آرمان فلسطین هم پا گذاشته است.
ترکیه برای فرافکنی درباره مشکلات داخلی تحت تاثیر مشکلات اقتصادی در حال تقویت روابط خود با رژیم صهیونیستی است. دولت علیاف هم که جمهوری آذربایجان را به یکی از استانها ترکیه تبدیل کرده است، تلاش میکند تا از این قافله عقب نماند.
ارزیابی شما از رزمایش مشترک جمهوری آذربایجان و ترکیه در نزدیکی مرزهای ایران چیست؟
این رزمایش توسط بخش عملیات ویژه نیروی زمینی ارتش ترکیه مدیریت شد. به همین سبب نمیتوان به طور واقعی آن را «رزمایش مشترک» نامید. واقعیت این است که جمهوری آذربایجان تحت تاثیر سیاستهای افراطی الهام علیاف، در حال تبدیل شدن به یکی از استانهای ترکیه است.
قراین متعددی وجود دارد که چشم داشتهای ارضی ترکیه و زمزمههای حزب عدالت و توسعه در خصوص پایان اعتبار «معاهده لوزان» (۱۹۲۳) تنها به سوریه، عراق و ارمنستان، یونان و دریای اژه محدود نمیشود. حزب حرکت ملی و حزب عدالت و توسعه در لزوم الحاق جمهوری آذربایجان به ترکیه در قالب نئوعثمانی و پان تورانیسم، اجماع نظر دارند. در ترکیه محافلی با تحریف «معاهده قارص» (۱۹۲۱) بر لزوم الحاق «جمهوری خودمختار نخجوان» به ترکیه تاکید دارند. در واقع یکی از دلایل اقدامات سراسیمه «باکو» برای لغو «خودمختاری نخجوان» و شانتاژ علیه «واصف طالب اف» حاکم نخجوان که تا چندی پیش ناجی خاندان علیاف محسوب میشد به دلیل همین نگرانی است گرچه این موضوع را آشکار نمیکنند.
مهمترین دلیل برگزاری رزمایش جمهوری آذربایجان و ترکیه ناخرسندی آنها از موضع یکپارچه ایران، ارمنستان و روسیه در مخالفت با «دالان تورانی ناتو» از طریق تجزیه جنوب ارمنستان است. نکته حائز اهمیت اینکه این رزمایش تغییری در شرایطی میدانی قفقاز ایجاد نخواهد کرد. چراکه تغییرناپذیری مرزهای بینالمللی بر اساس منشور سازمان ملل و قواعد آمره حقوق بینالملل یک اصل است. بنایراین این رزمایش بیشتر یک مصرف داخلی برای باکو و آنکارا دارد.
الهام علیاف نیاز دارد که با این گونه نمایشها مردم جمهوری آذربایجان را از واقعیتهای این کشور یعنی از دست رفتن قرهباغ و هزینههای تبعیت از رژیم صهیونیستی و ناتو (با محوریت انگلستان) منحرف سازد. حزب عدالت و توسعه هم تلاش دارد کارنامه سیاست خارجی خود در قفقاز را در ماههای منتهی به انتخابات سرنوشت ساز ریاست جمهوری و پارلمانی ترکیه در ژوئن ۲۰۲۳ موفق نشان دهد.
پایان پیام/