نشست تبیین سیاست‌های کلی برنامه هفتم/ معاون وزیر اقتصاد: در کشور ما نهاد متولی روابط اقتصاد خارجی وجود ندارد

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، نشست تخصصی تبیین سیاست های کلی برنامه هفتم، ناظر به محور بیست و یک و بیست دوم برنامه برگزار شد.

بابک نگاهداری رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در این نشست گفت: در مرکز پژوهش ها در مجموعه فعالیت هایی که برای تبیین برنامه هفتم توسعه و مطالعات مربوط به آن انجام دادیم کار خوب مشترکی بین دفاتر سیاسی و اقتصادی مرکز پژوهش ها صورت گرفت.

وی افزود: یکی از اولویت های اصلی که در برنامه هفتم مورد توجه قرار گرفت این بود که با توجه به اتفاقاتی که در عرصه بین الملل در حال شکل گیری است، و بازآرایی در نظام بین المللی  و چند اتفاق بزرگ دیگر که در این مقطع زمانی رخ داده است که در قرن آینده اثرش را بر روی همه کشورها خواهد گذاشت، تمرکز ویژه ای روی بازآرایی نظام جمهوری اسلامی ایران در نظام بین الملل جدید و نقشی که در توسعه کشور می تواند داشته باشد.

نگاهداری با بیان اینکه اتفاقاتی رخ داده و تحولاتی در دنیا درحال شکل گیری است که تاثیرش را روی کشورهای مختلف می‌گذارد، تصریح کرد: بحث مهمی است که اقتصاد دنیا از غرب به شرق آسیا در حال انتقال است؛ در شرق آسیا به ویژه چین (به عنوان قدرت اقتصادی بزرگ) در حال رقابت با غرب و آمریکاست که این رقابت هرروز شدت بیشتری پیدامی‌کند.

وی گفت: از طرفی ظرفیت درونی قدرت های بزرگ برای پیشبرد برنامه های توسعه ای شان به سقف رسیده و همه آنها به دنبال فرصت های فرامرزی هستند تا بتوانند برنامه های توسعه ای خودشان را پیش‌ببرند، درگیری هایی که در ایام اخیر هم دیده می‌شود میان روسیه و آمریکا به نوعی رقابت بر سر همین مسایل و پیداکردن ظرفیت های بیشتر برای پیشبرد توسعه قدرت‌های بزرگ است.

نگاهداری افزود: کشور ما هم متاثر از این تغییر و تحولات خواهد بود، چین برای حفظ توسعه اقتصادی در آینده مجبور است مسیر اقتصادی خودش را به سمت غرب و اروپا باز کند که پروژه ای را تحت عنوان کمربند و راه ارایه داده و سعی می‌کند مسیر اقتصادی خودش را به سمت غرب باز کند.

رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس تصریح کرد: آمریکا هم برای مهار چین  از ابتکاراتی استفاده می‌کند که یکی از آنها تمرکز بر مهار پروژه کمربند راهِ چین در غرب آسیاست، این مساله باعث شده کشور ما که در این آوردگاه قرار گرفته دارای اهمیت ژئوپولتیک و ژئواکونومیک دوچندانی شود.

نگاهداری گفت: شرایط بین الملل به گونه است که سرنوشت کشورها بیش از گذشته با مسائل ژئوپولتیک و ژئواکونومیک گره خورده است؛ ما اگر در برنامه های توسعه قبلی کمتر به ظرفیت‌های ژئوپولتیک توجه کردیم و اگر دیپلماسی اقتصادی خیلی هم مورد توجه برنامه ریزان ما قرار نگرفته به نظرم ما توجه به این مسائل در این مقطع زمانی یک انتخاب نیست یک الزام است و باید به دیپلماسی اقتصادی و جایابی نظام جمهوری اسلامی درنظام بین الملل جدید توجه ویژه شود.

وی افزود: شاید اگر جلد برنامه ششم توسعه را حذف کنیم کمتر کسی با توجه به محتوای آن متوجه می‌شود که این برنامه برای کشوری نوشته است که در غرب آسیاست یا در اروپا یا در آمریکاست یعنی به ظرفیت های  ژئوپولتیک و ژئواکونومیک کم توجهی صورت گرفته است که این دوره براساس تحلیلات راهبردی که داشتیم به این جمع بندی رسیدیم که حتما باید به عنوان یک اولویت اساسی به این ظرفیت توجه کنیم.

رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس تصریح کرد: سیاست خارجی اقتصاد محور در برنامه هفتم توسعه باید مدنظر قرار بگیرد. تا قبل از سال ۲۰۱۲ که آمریکا نفت ایران را تحریم کند تقریبا تمام پرونده‌های بین المللی ما ذیل پروژه نفت قابل مدیریت بود. کلان‌واره رابطه اقتصادی‌امان با جهان و غرب بیشتر ذیل پروژه نفت تامین می‌شد ما یا در محدوده فروش حداکثری و صادرات نفت و واردات کالاهای مورد نیازِ توسعه را وارد کشورکنیم و از آن بهره ببریم.

نگاهداری گفت: تا سال ۲۰۱۲ این فرمول را پیش می بردیم؛ البته در مواقعی این مسائل حداکثری می‌شد و در مواقعی حداقلی، ما به جای صادرات حداکثری نفت، تضمین جریان نفت در خلیج فارس را می پذیرفتیم و در حد رفع نیاز کالای ضروری را وارد می‌کردیم.

وی افزود: از سال ۲۰۱۲ باشدت گرفتن تحریم، و آمریکا و کشور های غربی هم  ضمن خارج کردن ایران از چرخه نفت جهانی این مساله را به گونه‌ای مدیریت کردند تا تحلیل هایی که اذعان می کردند خروج ایران از چرخه نفت جهانی مشکلاتی ایجاد می کند به حقیقت نپیوندند.       

رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس تصریح کرد: در شرایط فعلی نفت برای ما دیگر کالای امنیتی نیست و به کالایی صرفا اقتصادی تبدیل شده است وکارکرد امنیتی که قبلا برای ما داشت را ندارد، بنابراین باید در جایابی در نظم جدید به پروژه های متعدد دیگری فکر کنیم که هم رشد اقتصادی را جلو ببرد و کارکرد های امنیتی که نفت برای کشور ما داشته را تامین کند.

نگاهداری گفت: زنجیره ارزش های اقتصادی منطقه ای و فرامنطقه‌ای که خودمان را در آن تعریف می کنیم، ارتباطات دو سویه و چند سویه‌ای که با کشورهای همسایه و منطقه‌ای دارد.

وی افزود: به ویژه تاکیدمان این است که دو به دو و با ابتکاراتی، بتوانیم چند کشور را به زنجیره ارزشهای اقتصادی درگیر کنیم و با خودمان در هم تنیدگی ایجاد کنیم هم رشد اقتصادی را بالا می برد و هم تضمین کننده امنیت برای کشورماست.

رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس تصریح کرد: بنابراین توجه بر این است که انشاالله بتوانیم در قالب ابتکاراتی که در زمینه دیپلماسی اقتصادی انجام می دهیم این ظرفیت را در دوره جدید ایجاد کنیم  و نیاز هست که حتما این کار به طور جدی در برنامه هفتم مد نظر قرار گیرد.

نگاهداری گفت: مشکلاتمان با بلوک غرب و آمریکا را می توان در دو عامل اصلی خلاصه کرد؛ ۴۰ سال پیش انقلاب کردیم و استقلال سیاسی را به عنوان شعار اصلی انقلابمان قرار دادیم و مطمئنا سیاست های آمریکا هیچ وقت با قدرت های مستقل منطقه ای همسو نخواهد بود، بنابراین این بحث ذاتی انقلاب ماست که درحال رخ دادن است.

وی افزود: بحث دیگر جنگ بزرگی بین قدرت های بزرگ شرق و غرب رخ می دهد؛ از یکطرف چین و آمریکا  و منطقه ما آوردگاه این نبرد است  و قرار نیست منفعلانه میدان جنگ اینها باشیم باید با ابتکاراتی که در همین منطقه انجام می دهیم بتوانیم منافع اقتصادی و امنیتی کشورمان را به طور حداکثری تامین کنیم.

رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس تصریح کرد: آمریکا در دوره‌ای تصمیم گرفت ( شاید عامل اصلی‌اش زمین گیر کردن چین باشد) وابستگی خودش به انرژی خلیج فارس را کاهش دهد و بتواند ذخایر نفتی اش را به بازار نفت بیاورد که از این راه سود اقتصادی به دست می‌آورد و هرچقدر وابستگی خود را به خلیج فارس کم کرد، چین به عنوان رقیب آمریکا به نفت و انرژی خلیج فارس وابسته ماند و این مساله قدرتی را برای رقابت به آمریکا داد تا بتواند چین را در این حوزه تا حد امکان مدیریت کند.

نگاهداری گفت: این ظرفیت جدیدی بود که نفت خودش را استخراج کرد تا خودش را از وابستگی به خلیج فارس و نفتش مبری کند و بتواند با رقیبش بازی و آن را مدیریت کند. مارشال هم در سال ۱۴۰۱ بیان می کند که آمریکا به سمت خودکفایی در حوزه انرژی حرکت کرده و تمرکز خودش را بر تضمین جریان انرژی در منطقه خلیج فارس کاهش دهد درحالی که چین همچنان وابسته به نفت خلیج فارس است.

وی افزود: بنابراین برای انجام این کار روی کشورهایی که می توانند برای تضمین نفت چین تاثیر گذار باشد تمرکز ویژه ای کرد مثل ایران، لیبی و ونزوئلا و به اشکال مختلف تلاش می‌کند جریان نفت چین را در این حوزه ها با تحریم های نفتی که روی ایران، ونزوئلا و لیبی اعمال می کند تحت تاثیر قرار دهد و بتواند با استفاده از زنجیره انرژی، چین را مهار کند.

رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس با اشاره نقش ایران در تامین انتقال انرژی برای چین، تصریح کرد: خصوصا برای ایران، که مسیر زمینی انتقال انرژی برای چین بشمار می‌رود چراکه تیغ آمریکا در مسیرهای دریایی بهتر می برد و ایران یکی از کشورهایی است که می تواند مسیر زمینی انتقال انرژی برای چین باشد بنابراین آمریکا تحریم ایران را به عنوان ابزاری برای مهار چین قرار داده است.

نگاهداری گفت: ساده اندیشی است اگر فکر کنیم تحریم فقط در ارتباط با بهانه‌های مختلفی است که در ارتباط با ایران دارند؛ به بازآرایی ژئوپولتیک و ژئواکونومیکی که مهار قدرت‌های بزرگ نسبت به یکدیگر است و ایران هم در این مسیر اهمیت بیشتر پیدا کرده است باید نگاه کرد.

وی افزود: اگر بخواهیم در این جایابی در نظام بین الملل موفق عمل کنیم چند پیش شرط را به نظر من در برنامه هفتم توسعه باید مدنظر قرار دهیم؛ یکی از پیش شرط‌ها این است که با اتخاذ ابتکاراتی که در زنجیره ارزش های اقتصاد منطقه در قبال چند کشور است را خوب تشخیص دهیم و نقش ایران را در زنجیره ارزش های اقتصادی منطقه ای و فرا منطقه ای را به طور حداکثری تعریف کنیم.

رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس تصریح کرد: دومین نکته مربوط به مشکلی است که وجود دارد؛ به نگاشت نهادی داخلی منعطف در حوزه دیپلماسی اقتصادی نیاز داریم، اگر ظرفیت های بیرونی را به خوبی تشخیص دهیم و دستگاه های داخلی تقسیم کار، هماهنگی و آمادگی نهادی داشته باشند تا از ظرفیت بین المللی  پشتیبانی کنند. در اینجا باید گفت این مساله در کشور ضعف جدی است، حتما باید به سمت نگاشت نهادی داخلی منعطف پیش بریم.

نگاهداری گفت: همسازی و سازگاری که ما در زمینه استراتژی های توسعه صنعتیمان در زمینه توسعه خطوط انرژی امان در کشور، مسیرهای لجستیکی و ترانزیتی که باید جهت نقش آفرینی در زنجیره ارزش های اقتصادی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای ایجاد کنیم و حتی پروژه های آمایش سرزمین کشورمان حتما باید با پروژه های راهبردی که در ارتباط با دیپلماسی اقتصادی  و نقش آفرینی زنجیره ارزش های بین الملل حتما باید همسایی و سازگاری داشته باشند وگرنه اگر استراتژی صنعتی بی توجه به ظرفیت های دیپلماسی اقتصادی شکل بگیرد نمی توانند با هم همنوا حرکت کنند و ما را به اهداف توسعه کشور برسانند.

وی افزود: نکته بعدی سازگار بودن پروژه‌های راهبردی برون مرزی با یکدیگر است؛ انواع ابتکارات را با کشورهای منطقه می توانیم انجام دهیم اما این ابتکارات باید با هم همساز باشند تا بتوانیم انشاالله به اهداف ژئوپولتیک و ژئواکونومیکی که در ارتباط با برنامه های توسعه  دنبال می کنیم برسیم.

رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس تصریح کرد: در مرکزپژوهش های مجلس ابتکارات راهبردی چین، اقداماتی که آمریکا انجام می دهد وکریدورهای امنیتی ـ اقتصادی هند را که آمریکا برای مهار چین دنبال می کند را تبیین کرده ایم. جدایی بریتانیا از قاره اروپا موجب افزایش اهمیت ظرفیت‌های منطقه هند و پاسفیک برای این کشور شده است و  یکی از مولفه های تاثیرگذار در قبال بحث هایی است که آمریکا آن را دنبال می کند.  

نگاهداری گفت: روسیه و کریدورهای کمربند راه چین سه مسیر دارد؛ شمال، میانه و جنوب. جنگ اوکراین و روسیه فواید و مضراتی برای آمریکا دارد، از جمله مسیر شمالیِ کمربند راه را مسدود کرده است؛ اگر پیش از این جنگ ۲۰ میلیون تن کالا مبادله می‌شد به دلیل شرایطی که به وجود آمده دچار مشکل شده است که برای ما فرصت ایجاد می کند تا بتوانیم مسیر میانه را که از ایران رد می‌شود به عنوان یک مولفه اصلی برای پروژه کمربندی راه مطرح کنیم.

وی افزود: در شمال جنگ اوکراین و روسیه مانع  ایجاد کرده است، در قسمت دریایی هم آمریکا انواع ابتکاراتی در قالب قراردادهای اقتصادی ـ امنیتی ایجاد کرده که محدودیت های امنیتی و اقتصادی برای چین به وجود آورده است. اگر دیپلماسی ما فعال شود مسیر میانه که از ایران رد می‌شود می تواند بهترین گزینه برای کمربند راه باشد و این ظرفیت خوبی است که باید به آن توجه کنیم.

رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس تصریح کرد: از طرفی دیگر جنگ اوکراین و روسیه باعث شده کریدور شمال ـ‌ جنوب و فروش انرژی روسیه به اروپا محدود شود؛ که باعث می‌شود کشورهای جنوبی روسیه اهمیت بیشتری پیدا می کنند یا اگر در مساله کامینیتی غلات، که روسیه برای خودش انحصار ایجاد کرده بود (که یکی از تلاش های آمریکا در جنگ اوکراین این بود که انحصار روسیه را در این موضوع بهم بزند) می توانیم با بازفرآوری و ترانزیت غلاتی که روسیه با کریدور شمال ـ جنوب انتقال می‌دهد در کنار ظرفیتی که در رابطه با چین ذیل کمربند راه به سمت غرب ـ شرق ایجاد می‌شود، نقش مهمی را در این فرصت های بین المللی که در ارتباط با چین، روسیه و ایران ایجاد شده است بازی کنیم. در برنامه هفتم توسعه فرصت خوبی برای دیپلماسی اقتصادی کشور فراهم است که باید آنها را مغتنم بدانیم و انشالله به این سمت حرکت کنیم.

فریدون حق بین‌سفیر سابق ایران در استرالیا و رئیس گروه تدوین پیوست خارجی سند چشم انداز بیست ساله نیز در این نشست گفت: بند ۲۱ برنامه هفتم توسعه، ناظر به سیاست ها ی کلی برنامه هفتم توسعه است؛ کنش گری فعال در دیپلماسی فعال و عمومی با ایجاد تحول و ظرفیت سازی ارزشی و انقلابی در نیروی انسانی در دستگاه دیپلماسی و همکاری هدفمند و موثر سازمان ها و نهاد های مسئول در امور جاری. اولین بار است در سند ابلاغی سیاست های کلی می بینم در بحث دیپلماسی، بر موضوع ظرفیت های ارزشی و انقلابی در نیروی انسانی تاکید شده است و این مساله تازگی دارد.

وی افزود: سه دهه با اقتصادی نفتی زندگی کردیم، که منشا مشکلات گسترده در حوزه های مختلف اقتصادی شد و حتی سرریز این مشکلات به حوزه های فرهنگی و اجتماعی را شاهد هستیم.

رئیس گروه تدوین پیوست خارجی سند چشم انداز بیست ساله تصریح کرد: اگر بخواهیم  مشکلات را جمع بندی کنیم باید بگوئیم در سه لایه فرهنگ مدیریتی، ساختار اجرایی و عوامل میدانی مشکل داریم؛ وضعیت موجود به گونه ای است که در مورد دیپلماسی صحبت می کنیم ولی ۴ دهه ندیدیم کسی ناظر بر مشکلات جاری در کشور به دیپلماسی نگاه کند.

حق‌بین گفت: واقعیت این است، سفارتخانه یک پایانه است پشت سر این پایانه اتفاقاتی می افتد که یا به کارکرد خاصی منتهی می شود یا از منشا این پایانه داده هایی را تولید می کنیم که باید در مرکز، پشت سر آن پایانه حل شود و به نتیجه برسد. این مساله را نمی بینیم هیچ گاه هم فکری نشده است که چرا اینچنین است، مثالی ساده می‌زنم یک سفارتخانه را  شیر آب ببینیم،  آن را باز می کنیم ولی آبی جاری نمی‌شود کسی نگاه می‌کند که آیا پشت این شیر آب لوله کشی است؟ آیا سیستم توزیع آب به منبع آب متصل است؟ آیا پشت سد اصولا آبی وجود دارد؟ هیچ گاه این مسائل بررسی نشده است.

رئیس گروه تدوین پیوست خارجی سند چشم انداز بیست ساله تصریح کرد: اگر می خواهیم به این فکر کنیم در مورد دیپلماسی با نگاه «اقتصاد محور» باید در نظر داشته باشیم که سفارتخانه ها متکی بر ظرفیت های ملی هستند. اگر فرض کنید موشکی تولید می کنیم که می تواند ظرف هفت دقیقه به رژیم صهیونیستی برسد ظرفیتی در بخش دیپلماسی است آن زمان برعهده منِ دیپلمات است که چگونه از این ظرفیت استفاده کنم.

حق‌بین گفت: باید به فرهنگ مدیریتی نگاه کنیم و ببینیم به مدیران اجازه می دهد به فکر تحولات اساسی باشند بخشی از این مسائل به قوانین مرتبط می شود.

وی با اشاره به مشکلات برنامه ششم توسعه افزود: از روز اول در سطح کارشناسی تاکیدمان این بود برنامه ششم توسعه حداکثر ۴ اولویت داشته باشد چون نیاز ها نامحدود است و منابع محدود، این منابع محدود را بر روی کدام یک از اولویت هایمان می خواهیم سرمایه گذاری کنیم؟ مثالی می زنم در این مورد: زمانی بحث این بود ۸۴ میلیون هکتار زمین داریم درحالی که برای  ۹ میلیون هکتار آن آب داریم، اگر آن زمان اولویت را مساله آب قرار داده بودیم مشکلات امروزمان در حوزه آب شکل دیگری داشت.

رئیس گروه تدوین پیوست خارجی سند چشم انداز بیست ساله تصریح کرد: کشورهایی را شاهد بودم که برنامه ریزی های توسعه ای در محدوده زمانی فشرده داشتند مثل بلغارستان؛ این کشور در سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۷ مسیر الحاق به اتحادیه اروپا را طی می‌کرد بلغارستان در زمان شوروی ۷۰ درصد متکی به کشاورزی بود، ۲۵ درصد صنعت و ۵ درصد خدمات که هیچ یک از اینها در اتحادیه اروپا ارزشی نداشت.

حق‌بین گفت: این کشور خیلی سریع دو اولویت برای توسعه تعیین کردند؛ اولویت اولشان این بود بلغارستان به هاب تجاری منطقه تبدیل شود در همین راستا ۱۱ کریدور حمل و نقل تعریف کردند و ظرف دو سال تکمیل شد، اولویت دومشان را با توجه به ظرفیت های طبیعی روی گردشگری زمستانی و تابستانی تعریف کردند. خیلی دقیق روی طبقه کارگر و پایین‌تر از متوسط اروپایی به ویژه کشورهای آلمان و اتریش را هدف گزاری کردند.

وی افزود: همه نظام قانونی، اجرایی، سیاست گذاری، سرمایه گذاری و مدیریت اقتصادی همه را بر این مساله متمرکز کردند،‌ کمتر از دو سال زیر ساختها تکمیل شد و در مدت مقرر تعداد گردشگران را از ۲۵۰ هزار توریست به ۸ میلیون و پانصد هزار رساندند، در حوزه تجاری هم مرکز تجارت منطقه بودند.

رئیس گروه تدوین پیوست خارجی سند چشم انداز بیست ساله تصریح کرد: این یک مثال است امارات زمانی بر روی مدیریت بازار متمرکزبود ولی الان روی مدیریت داده تمرکز کرده اند، این مساله به امارات ظرفیتی می دهد که بتواند تمام حوزه های تبادل پول، سرمایه، کالا،  اندیشه و فکر را در دنیا مدیریت کند و از منافعش سود ببرد، در کشورمان باید به لایه فرهنگ مدیریتی فکر کنیم.

حق‌بین گفت: لایه دوم ساختار است، نوعی از هماهنگی میان ساختار های داخلی با نگاشت نهادی  منعطف برای هماهنگی ساختارهای داخلی؛ این مسأله خیلی مهم است دیپلماسی الزامات خودش را دارد. توجه کنیم ۴۰ سال است وقتی به دیپلماسی می‌رسیم فکر می کنیم ساختار یعنی تشکیلاتِ وزارت خارجه یا تشکیلات، دیگر ادغام یا جدا شوند؛ این مساله درست نیست در وزارت‌خارجه تعداد مشخصی ساختمان و نیروی انسانی دارید نه خط لوله انتقال نفت، پست تولید برق و… اما اگر دیپلماسی درست عمل نکند نه یک‌دلار جا به جا می شود و نه می‌توانیم یک بشکه نفت بفروشیم.

وی افزود: در ساختار باید توجه کنیم که مسائلی هست که باید منحصرا متخصصین و مرتبطین به شناخت مسائل به موضوع بپردازند در وزارتخارجه تعداد زیادی نیروی ارزشی داریم ولی نحوه به کارگیری این نیروها و ساماندهی فکرشان اهمیت دارد.

رئیس گروه تدوین پیوست خارجی سند چشم انداز بیست ساله تصریح کرد: برنامه هایی که از بالادست ابلاغ می‌شود در سطح مدیران ترجمه می‌شود و نیروها در آن جهت کار می‌کنند، چه محیط سازمان دهی شده‌ای برای تحریک و تشویق کردن نیروهای ارزشی موجود، مرتبط‌ با آن هدف ها براساس وضعیت موجود ماست.

حق‌بین افزود: در مطلب سوم به عوامل و عناصر میدانی می‌پردازیم، در مقطعی ۳۵ هزار فعال اقتصادی به ایران آمدند و دست خالی برگشتند چون به صورت میدانی هیچ جای کشور را با فکر روابط اقتصادی خارجی ساماندهی نکرده ایم. تصور کنید فردی خارجی برای انجام کارهایش به منظور تحقق هدفی اقتصادی به شهرداری برود هیچ کسی نیست با وی همکاری کند، سایر ساختارها نیز اینگونه است در مناطق آزاد نیز به هتل، رستوران و… بروید خواهید دید محیط آمادگی تعامل با عوامل خارجی را ندارد.

رئیس گروه تدوین پیوست خارجی سند چشم انداز بیست ساله تصریح کرد: نظامِ پشتیبانی حقوقی به شدت مبهم است از منظر توسعه روابط اقتصادی خارجی و در مجموع همه اینها؛ در برنامه هفتم توسعه اگر فکر کنیم چند فرمول بگذاریم فایده ای ندارد اما اگر چنین تصور کنیم که می خواهیم به شکل واقعی کاری انجام دهیم، باید در نظر داشته باشیم که  الزاماتی دارد و بر روی تامین الزامات آن بیندیشیم و گرنه سند فراوان داریم و سندهای اجرا نشده‌ای خوبی هم داریم.

وی در بخشی دیگر از سخنانش خاطرنشان کرد: دیپلماسی ماموریت محور است در برنامه هفتم توسعه اگر اولویت ها مشخص باشد دیپلماسی هم مشخصا ماموریت خودش را می‌داند و به دنبالش می‌رود، اولین وظیفه دیپلماسی فرصت شناسی است اگر اولویت ها مشخص باشد فرصت ها و تعریف فرصت‌ها هم روشن می شود و معلوم می‌شود که به چه چیزی فرصت می‌گوئیم. با برخی کشورها مشکلات جدی داریم یعنی فرصتی در قبال آنها وجود ندارد در این وضعیت کار دیپلماسی ایجاد فرصت است که در اینجا خصوصا دیپلماسی عمومی ماموریت ویژه ای برای باز کردن فضاها و ایجاد فرصت‌ها دارد.

علی فکری معاون وزیر اقتصاد نیز ناظر به بند ۲۲ «تقویت رویکرد اقتصاد محور»، گفت: در ابتدا باید تعریفی از سیاست خارجیِ اقتصاد محور ارائه کنیم و این سیاست چه هدفی را دنبال می کند. براساس تجربه به این نتیجه رسیدیم که سیاست خارجی اقتصاد محور یعنی دیگران را در هزینه های توسعه شریک کنیم، و از این طریق اجرای برنامه و هزینه آن را کاهش دهیم تا امکان پذیری تحقق برنامه را انتظار داشته باشیم.

وی افزود: این مساله در دو سطح کلان و خرد می تواند رخ دهد، در سطح کلان باید بتوانیم  منافع مشترکی را دربرنامه ریزی هایمان با طرف‌های خارجی تعریف کنیم. عمده اتفاقی که در برنامه ریزی های اقتصادی از قبیل برنامه ششم و… شاهد آن بودیم این است که (در زمینه مشارکت دیگران در هزینه‌ها) برای استفاده از اعتبارات خارجی سقف  تعیین شده باشد،‌ این اصلا به معنای سیاست خارجی اقتصاد محور نیست، صرفا انتظاری را تعریف کردیم. 

معاون وزیر اقتصاد تصریح کرد: با نماینده های مجلس در رابطه با این مسائل صحبت کردم، مثلا چرا سقف اعتبارات خارجی را ۳۰ میلیارد دلار در نظر گرفته‌ایم چرا ۳۵ میلیارد دلار یا ۲۵ میلیارد دلار نباشد؟ منظورم این است که این عدد از کجا آمده است، آیا جز این  بوده که بر حسب نیاز های خودمان این عدد را در نظر گرفته‌ایم؟

فکری گفت: نام چنین رویکردی سیاست خارجی اقتصاد محور نیست،  سیاست خارجی اقتصاد محور یعنی این که اگر چینی ها در منطقه ما حاضر می‌شوند و سرمایه وارد می کنند یا روس ها براساس رویکرد جدیدی به منطقه خاورمیانه نگاه می‌کنند یا همسایگان ما هرکدام اولویتی را تعریف می‌کنند، کجاهای این برنامه‌هایی که آنها دارند با برنامه های ما اشتراک پیدا می‌کند تا به سمتی برویم که این برنامه های مشترک را بتوانیم با طرف های خارجی اجرا کنیم و از این طریق آنها را در هزینه های برنامه های توسعه خودمان شریک کنیم و این هزینه‌ها را برای خودمان کاهش دهیم.

وی افزود: در واقع اگر دو دایره بکشیم دایره‌ای که  منافع یا اهداف جمهوری اسلامی ایران و دایره دیگری اهداف سایر کشورها باشد نقطه اشتراک دو دایره برنامه ما محسوب می شود و باید آن را به صورت برنامه ای تعریف کنیم و از دستگاه‌هایی که مسئولیتی دارند بخواهیم که در راستای محقق کردن این برنامه ها تلاش کنند.

معاون وزیر اقتصاد تصریح کرد: اگر دیدیم که با کمربند راه چین نقطه اشتراکی داریم، اول باید آن را پیدا کنیم؛ پس از آن باید به تحقق یافتن آن بیندیشیم، این مساله در سطح کلان است چین یا عراق هرکدام حالت خاصی در این موارد دارند.

فکری گفت: همیشه نباید برنامه‌هایمان صرفا کشور محور باشد حتی اشخاص حقوقی خارج از این کشورها را باید در نظر داشت؛ مواقعی هست که می‌توانیم در بلوک های که به ما نزدیک نیستند اشخاص حقوقی یا حتی حقیقی را پیدا کنیم که بتوانند در هزینه های توسعه کشور مشارکت کنند، یافتن این نقاط اشتراک با آنها و اضافه کردن و عملیاتی کردنش، سطح کلان سیاست خارجی اقتصاد محور است.

وی افزود: اما این مساله سطح خرد هم دارد؛ در سطح خرد مثلا وزیر خارجه مجارستان در جلسه ای که با مقامات اقتصادی ایران داشت، نام دو شرکت را ذکر کرد که در ایران فعال هستند و فلان مشکلات را دارند به وزیر اقتصاد گفتند لطفاً مشکلات این دو کشور را حل کنید و ما بتوانیم رابطه‌امان را به جلو حرکت دهیم.

معاون وزیر اقتصاد تصریح کرد: در سطح خرد هم این امکان را ایجاد کردند درحالی که ساختار وزارت خارجه ما اجازه چنین کاری را نمی‌دهد، البته اکثر سفرای ما براساس وظیفه ذاتی خود، چنین اقدامی را انجام می‌دهند اما این مساله به معنای این نیست که ساختاری را تعریف کرده‌ایم و وظیفه‌ای مشخص شده است.

فکری گفت: اما وزیر خارجه مجارستان به راحتی گفت شرکت‌های ما در شرایط فعلی با فلان مساله مواجهند و شما آنها را حل کنید. در حال حاضر ما و مجارستان شاید نتوانیم اهداف کلانمان خیلی بر هم تطبیق دهیم و بعد بخواهیم در سطح کلان همکاری های عمیقی را شکل دهیم ولی می توانیم سطح روابط را  از ۵۰ میلیون دلار فعلی به ۱۰۰ میلیون دلار برسانیم. این مساله همان سطح خردی است که سیاست خارجی اقتصاد محور باید داشته باشد و به این سمت هم حرکت نکردیم.

وی افزود: در سطح کلان نیاز سنجی انجام نشده است و کشورها را شناسایی نکرده‌ایم تا براساس آن ببینیم چه منافع کلانی میان ما و کشورهای هم‌سو و همسایه و حتی اشخاص حقیقی و حقوقیِ بیرونی می تواند تعریف شود که این را در ساختار برنامه دستگاه‌های اجرایی موظف کنیم که باید این برنامه را محقق کنید.

معاون وزیر اقتصاد تصریح کرد: نه اینکه به بازیگران اصلی مان در خارج از کشور که همان سفارتخانه‌ها هستند در داخل کشور هم مثل سازمانی شبیه، سازمان سرمایه گذاری را موظف نکرده‌ایم در سطح خرد منافع تک تک اشخاص حقیقی و حقوقی را پی گیری کنید.

فکری گفت: اکثر کشورها اینطور هستند مثلاً کشور میانمار نیازِ چین را تشخیص داد که می‌خواهد وابستگی خودش به تنگه مالاگا را کاهش دهد بلافاصله برنامه ای برای سرمایه گذاری شرکت های چینی جهت ایجاد خط لوله گاز و نفت از سواحل خلیج بنگال تا خاک چین ایجاد کرد؛ یعنی از امکان ژئوپولیتیکی که برایش ایجاد شده بود به عنوان برنامه عملیاتی استفاده کرد، نه اینکه صرفا خواسته های خودش را به طرف چینی بدون اینکه نیاز طرف مقابل را بداند مطرح کند.

وی افزود: مساله بعدی این است که چرا به این نقطه نمی توانیم برسیم، در کشور مجریِ برنامه توسعه نداریم؛ سازمان برنامه و بودجه داریم ولی این به معنای مجری برنامه نیست که در این زمینه بتواند کاملا ابعاد مختلفِ اجرا را از بالا برعهده بگیرد و هماهنگی لازم بین دستگاه‌های مختلف را ایجاد کند. هم قبل از اینکه برنامه‌ای نوشته شود و هم بعد از اینکه وارد حوزه اجرا شود.

معاون وزیر اقتصاد تصریح کرد: هر دستگاه در چارچوب وظایفش عمل می کند و عمدتا هم رقابت های بین دستگاهی اتفاق می‌افتد؛ یکی از وظایف ما در سازمان سرمایه گذاری این است که بتوانیم هم سرمایه جذب کنیم و هم منابع مالی بیرونی را بتوانیم جذب کنیم.

 فکری گفت: برای این کار باید پروژه‌هایی را دستگاه‌های مختلف تعریف کنند و برای آنها امکانات مالی بیرونی اختصاص دهیم که معمولا هم محدود است می خواهیم این امکانات را تخصیص دهیم و پروژ‌ه‌های اولویت دار را تعیین کنیم که تعداد آنها بسیار زیاد است.

وی افزود: اما باید در جایی تصمیم بگیریم که اگر منبع مالی‌ای در اختیار  کشور قرار می گیرد که می‌تواند از آن به عنوان منبع مالی خارجی استفاده کند بی نهایت نیست و نمی توانیم آن را چند بار در مذاکره با دستگاه‌های مختلف هزینه کنیم.

معاون وزیر اقتصاد تصریح کرد: خیلی مواقع فرصت های خارجی را به این دلیل که نمی توانیم پروژه هایی که اولویت دارند را مشخص کنیم از دست می دهیم و دستگاه ها داخلی ما سر این منابع  نباید رقابت داشته باشند.

فکری گفت: بارها دیده‌ام در مورد یک موضوعی در جلسه ای (براساس مقدار مشخصی از منابع) برای تصمیم گیری می نشینیم، تصمیم گرفته می‌شود این مقداراز منابع به این ۵ پروژه به کشور یک اختصاص یابد در جلسه دیگر همین منابع به پروژه‌ای دیگر اختصاص می یابد که موجب می‌شود رقابت های داخلی شدت بگیرد و نتوانیم کاری را شروع کنیم،‌ اگر در برنامه هفتم این مسأله را حل کنیم خدمت بزرگی انجام دادیم.

وی افزود: اکثر کشورهای دنیا برای ایجاد هماهنگی، یک نهاد متولی روابط اقتصاد خارجی دارند؛ در کشورهای مختلفی که حضور پیداکردم این را دیده ام ولی در کشور ما چنین چیزی وجود ندارد.

معاون وزیر اقتصاد تصریح کرد: چند نهاد اصلی داریم در حوزه روابط اقتصاد خارجی داریم و دستگاه های مختلف اقتصادی هم بخش های روابط خارجی‌اشان را به طور مستقل هدایت می کنند. اگر بتوانیم به این سمت حرکت کنیم که این تمرکز را در روابط اقتصاد خارجی ایجاد کنیم یعنی براساس رویکرد نهادی بتوانیم به این نقطه برسیم که نوعی از تمرکز در کشور ایجاد شود که این مساله به معنای ساختار سازی نیست ساختار ها در کشور موجوداند، باید این ساختار ها بتوانند در ساختاری مشخص با هم به صورت هماهنگ کار کنند.

رضا ملکی مشاور رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیز در این جلسه  از منظر دیپلماسی عمومی و فرهنگی در مورد برنامه توسعه گفت: واقعیتی در دنیا آغاز شده به نام دوران گذار تاریخی؛ که آغاز اصلی آن از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است که فروپاشی شوروی هم به این مساله دامن زده است، هندسه قدرت در آینده جهان براساس گزارش مراکز آینده پژوه از این قرار است؛ که چهار قدرتِ غرب با مرکزیت آمریکا (که افول کرده است)، آسیا با مرکزیت چین و ژاپن، آمریکای مرکزی با مرکزیت برزیل و قدرت جهان اسلام با مرکزیت قلب جهان اسلام (که غرب آسیا نقشی تعیین کننده در سرنوشت جهان اسلام دارد).

وی افزود: جمهوری اسلامی ایران و همپیمانانش در این منطقه، قدرت مطرحی محسوب می‌شوند براساس کلان روند‌ها افول قدرت آمریکا را شاهد هستیم که این افول در حوزه فرهنگ هم حاکم است و فقط اقتصادی و سیاسی ـ نظامی نیست. اخیرا کتابی هم در آمریکا منتشر شده است که عنوان «افول» را دارد و بیشترین افول در زمینه مسائل فرهنگی است.

مشاور رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تصریح کرد: افزایش نیاز بشر به معنویت و اخلاق، از کلان روندهایی‌ست که شناسایی شده است و افزایش نقش آفرینی دین و فرهنگ در معادلات بین المللی در این جریان بحث پیدا کردن و تبیین نسبت مسلمانان با دوران گذار است که بحثی جدی است، اگر در وضعیت ضعف باشد نمی تواند سهم و جایگاه خود را در آینده جهان بگیرد و محکوم به تبعیت است که در آیات قرآن کریم نهی شده است.

ملکی گفت: سوالی جدی این است که دنیای اسلام تا امروز چه اندازه به آینده خودش توجه کرده است؟ به نظر میرسد درگیری‌ای که برای مسلمانان و جهان اسلام ایجاد کردند فرصت توجه به آینده را از مسلمانان گرفته اند. یکی از بهترین نقش‌هایی که ایران در چنین شرایطی می‌تواند ایفا کند این است که برای آینده مسلمانان افق گشایی کند؛ آرمان شهر مسلمانان برای آینده جهان چیست؟ گفتمان انقلاب اسلامی و ظرفیت‌های جمهوری اسلامی ایران در این مورد برای اینکه امت اسلام را به آینده خودش توجه دهد به خوبی به می تواند به کار بیاید.

وی افزود: ارتباط ما با امت اسلام باید بر پایه آرمان، اهداف و منافع مشترک باشد گاهی بیش از حد در حوزه‌های کلامی مباحثی را مطرح می‌کنیم درحالی که مسیر منافع مشترک به ویژه منافع اقتصادی هموارتر است.

مشاور رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تصریح کرد: این وضعیت، هوشیاری و توجه جریانات رقیب و معارض را جلب کرده و بیش از گذشته سرمایه‌گذاری های کلان و پیچیده علیه گفتمان انقلاب اسلامی شکل گرفته و عملا در یک جنگ تمام عیار قرار گرفته‌ایم که شبیه دوران دفاع مقدس در روزهای اول جنگ است.

فکری گفت: در روزها اول جنگ دشمن با ادوات سنگین و با حرکت کامل نظامی به مرزهای ما نزدیک می‌شد ولی نیروهایی که دفاع می‌کردند فقط نیروهای مرزبانی بودند و نیروهای نظامی و ظرفیت های ما به طور کامل در صحنه نبودند. به نظر می رسد در حوزه جنگ نرم در چنین وضعیتی قرار داریم دشمنان ما با تمام قوا به میدان آمده‌‌اند ولی هنوز نتوانسته‌ایم ظرفیت‌هایمان را سازماندهی کنیم.

 وی افزود: به عنوان مثال با در نظر گرفتن وقایع اخیر این پرسش پیش‌ می‌آید که قرارگاه رسانه ای ایران کجاست؟ تا تمام ظرفیت‌های کشور را در این حوزه بسیج کند و پایِ‌کار جنگی که صورت گرفته بیاورد، به نظر می رسد خلاهایی درمورد تشکیل قرارگاه مشترک وجود دارد. 

مشاور رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تصریح کرد: آنچه که امروز مطرح است جنگ‌ادراکی یا شناختی است و در این حوزه هم تدبیر و اراده حرف اول را می‌زند.  اگر قدرت نرم را چنین تعریف کنیم: وادار کردن مخاطب به تصمیم و انجام کاری بدون استفاده از زور وبا استفاده از جذابیت. عامل اصلی چنین قدرتی را می توان در دیپلماسی عمومی مشاهده کرد.

ملکی گفت: دیپلماسی عمومی و فرهنگی در همه جایِ دنیا به عنوان رکن مهمی در این حوزه شناخته می‌شود، در کشور ما کم و بیش حدود ۷۰ دستگاه در این حوزه کار می‌کنند که ۱۴ دستگاه  اصلی داریم که با این وجود به نظر می‌رسد به خوبی ساماندهی و هدایت نمی‌شوند و به کار کردن نیاز داریم.

وی افزود: نکته‌ای که به نظر می‌رسد در برنامه هفتم باید مورد توجه قرار گیرد،‌ مدل حکمرانی دیپلماسی عمومی و فرهنگی در خارج از کشور (با توجه به اینکه رسالتِ انقلاب، رسالتی فرهنگی در عرصه بین‌الملل بشمار می‌رود) است؛ شرایط گذار، هجمه و تلاش جریان‌های معارض و رقیب را داریم از طرفی امکاناتمان نسبت به این صحنه محدود است و باید آنها را درست مدیریت کنیم، نیاز داریم مدل جدیدی از حکمرانی را برای حوزه دیپلماسی عمومی و فرهنگی طراحی کنیم.

مشاور رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تصریح کرد: در این مدل بیش از گذشته باید به کنشگران غیر حاکمیتی توجه کنیم، تا الان بیشترین توجهمان به بازیگران حاکمیتی بوده است، ولی اقتضای کار ایجاب می کند به کنشگران غیر حاکمیتی بپردازیم.

ملکی گفت: طرف مقابل با جنگ‌کلاسیک‌ در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی وارد نشده است و کاملا نا متقارن عمل می‌کند؛ به همین دلیل پاسخ مقابلش هم کلاسیک نیست و پاسخی نا متقارن را می‌طلبد. به همین جهت کنش‌گران غیرحاکمیتی در این زمینه می توانند بسیار نقش آفرینی کنند این کنشگران، هم در داخل کشور هستند و هم خارج از کشور که به نظر می‌رسد حوزه شبکه سازی در این زمینه می تواند خیلی کمک کند.

وی افزود: امتداد بین المللی جریان‌های رسانه‌ای ایران گسترده نیست، رسانه‌هایی خوبی داریم اما امتداد بین‌المللیِ کمی دارند اگر مثلا از مجموعه خبرگزاری هایی که در داخل کشور فعالیت می‌کنند را بررسی کنیم که چه تعدادی از آنها خروجی‌هایی به زبان های دیگر دارند احتمالا تعدادشان زیاد نباشد و به نظر می‌رسد باید در این زمینه کار کنیم.

مشاور رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تصریح کرد: این حوزه مرتبط با منافع، اقتصاد و امنیت ملی است یعنی اگر ما در حوزه سیاست خارجی می خواهیم اقتصاد محور حرکت کنیم بدون دیپلماسی عمومی و فرهنگی نمی توانیم نتیجه چندانی بگیریم.

ملکی گفت: رهبری اشاره فرمودند تحریم بر تحریف استوار شده است اگر دیپلماسی عمومی قوی ای داشته باشیم که بتوانیم تحریف را خنثی کنیم، تحریم خنثی می‌شود یعنی دشمنان ما، اول ایران را تحریف، سپس تحریم را بر آن بنا کردند. اگر چه هدف حوزه دیپلماسی عمومی و فرهنگی محدود به منافع ملی به معنای امنیت و اقتصاد نیست اما بسیار تاثیرگذار است یعنی اگر ما در این حوزه کار کنیم در بعضی از حوزه ها تاثیرگذاری اش از قدرت سخت بیشتر است.

وی افزود: در این حوزه با محدودیت مواجهیم اما تجربه تاریخی به ما نشان می دهد که امامین انقلاب فطرت پاک مردم را سرمایه خودشان قرار داده اند اگر بتوانیم در حوزه دیپلماسی عمومی و فرهنگی در خارج از کشور ایمان مردم را سرمایه خودمان قرار دهیم از آن خیر و برکت می‌آید.

مشاور رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تصریح کرد: برهمین اساس احکامی را برای حوزه دیپلماسی عمومی و فرهنگی پیشنهاد کردیم یکی از حوزه های مهم که با مباحث اقتصادی مرتبط می‌شود بحث سهم جمهوری اسلامی ایران از بازار صنایع فرهنگی منطقه است؛ چه میزان از بازار صنایع فرهنگی را در حوزه‌های گردشگری، فیلم، سینما، تربیت دانشجو و… را توانسته‌ایم کسب کنیم؟

ملکی گفت: فقط در دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامیِ قم که غیردولتی است ۱۵ هزار دانشجوی خارجی جذب شده است، ظرفیت‌های بسیار زیادی در دانشگاه‌ها (به دلیل توانایی های که داریم) موجود است که استفاده از این ظرفیت اهمیت دارد.

وی افزود: فرانسه برای جذب ۷۰۰ هزار دانشجوی خارجی (که از آن به عنوان صادرات خدمات آموزشی یاد‌ می‌کند) را هدف گذاری کرده است،‌ روسیه برای جذب ۵۰۰ هزار دانشجوی خارجی هدف گذاری کرده است. در این جا این سوال مطرح می‌شود که ما برای جذب چند دانشجوی خارجی هدف گذاری کرده‌ایم؟ بهرحال به نظر می‌رسد توجه به صادرات صنایع و خدمات فرهنگی هم باید در حوزه برنامه هفتم توسعه قرار بگیرد و به آن توجه شود.

مشاور رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تصریح کرد: در روابطمان با کشورهای دیگر عمدتا مدیرمان، مدیر کمیسیون مشترک است این مدل خوب است ولی به نظر می‌رسد می تواند به شوراهای عالی ارتقا پیدا کند. مدلی که کشورهایی مثل ترکیه دارند سطح را به جای وزیر رئیس جمهور قرار می‌دهند شورای عالی تشکیل می دهند و مجموعه‌ای از وزرا در کمیسیون های مختلف ذیل آن شورای عالی کار می‌کنند، حداقل در کشورهای منطقه و مقاومت می‌توانیم شورای عالی همکاری تعریف کنیم و سطح را بالاتر ببینیم.

محسن پاک آیین کارشناس ارشد مسائل سیاست خارجی نیز در این نشست گفت: در وهله‌اول تاکید بر کنش گری فعال است؛ به معنای ایجاد تحول و ابتکار، برای بهبود وضعیت موجود به وضعیت مطلوب است.

وی افزود: اگر بخواهیم ارزیابی کنیم در می‌یابیم در سیاست خارجی عمدتا نقش واکنش‌گر را داشته‌ایم یعنی منتظر بوده‌ایم اتفاقی رخ دهد و براساس آن واکنش نشان دهیم.

 کارشناس ارشد مسائل سیاست خارجی تصریح کرد: در حالی که  ما به عنوان یک کشور فرهنگی توان کنش‌گری در حوزه‌های مختلف را داریم که باید با اعتماد به نفس به آن بپردازیم، به عنوان مثال اگر بخواهم دو مورد خاص کنشگری را عرض کنم باید به تعیین روز قدس توسط امام خمینی(ره) که اقدامی کنشگرانه بود و تا سالیان دراز مبارزه با رژیم صهیونیستی را نهادینه کرد و تعیین هفته وحدت اسلامی توسط رهبر انقلاب برای نزدیک کردن مذاهب که هرسال در ایران و خارج از کشور دنبال می‌شود اشاره کنم.

پاک‌آیین گفت: کنش‌گری ارتباط مستقیم با استقلال دارد کشوری که مستقل است می تواند کنشگر باشد چراکه خودش برای خودش تصمیم می‌گیرد و جمهوری اسلامی ایران این خصیصه را دارد و می‌تواند کنشگر باشد و در عرصه های دیپلماسی باید این اتفاق بیفتد.

وی افزود: یکی از موارد کنش‌گری که رهبری هم بارها به آن اشاره کردند این بود که در مواردی باید مدعی شویم چراکه دارای عقبه فرهنگی و اسلامی هستیم مثلا در حقوق بشر، ایشان می فرمایند غربی های اصلا جایگاهی ندارند برای اینکه مدعی کشورهای دیگر باشند و ما باید با معرفی حقوق بشر اسلامی مدعی شویم یا در رابطه با بحث بانوان؛ حامی اصلی حقوق زن، اسلام بوده و در تاریخ و کتاب های فلاسفه و علمای اسلامی هم می‌توانیم این مساله را مشاهده کنیم. 

 کارشناس ارشد مسائل سیاست خارجی تصریح کرد: غرب حرفی ندارد که راجع به زن بزند چراکه از بانوان صرفا استفاده ابزاری می‌کند و دفاعش هم، دفاع از استفاده ابزاری است لذا باید در حوزه زن و حقوق بشر و مواردی این چنین کنشگر باشیم و کشورهای غربی را به چالش بکشیم.

پاک‌آیین گفت: بحث استفاده از نیروهای ارزشی و انقلابی مهم است زیرا کسی که انقلابی و ارزشی نباشد نمی تواند نقش کنش‌گری ایفا کند. مطلب مهم دیگر، همکاری هدفمند و موثر سازمان‌ها و نهادهای مسئول در امور خارجی است؛ که مساله‌ای بسیار مهم بشمار می‌رود. 

وی افزود: در بعد داخلی حتما باید بین وزارت خانه های مختلف نهادهای رسمی و غیر رسمی هماهنگی ایجاد شود تا کار پیش رود، خیلی از کارها به دلیل عدم هماهنگی‌ها جلو نرفته است. به عنوان مثال  تمام دولت‌های بعد از جنگ می‌خواستند که خط آهن رشت ـ آستارا که به نفع ما و همسایگانمان است به نتیجه برسد، هزینه‌ای بیش از یک میلیارد دلار هم ندارد حتی برخی از کشورها می‌توانند در آن مشارکت کنند و هزینه‌امان کمتر هم شود اما می‌بینیم دستگاهی می گوید این اتفاق رخ دهد دستگاه دیگری می گوید این مساله در اولویت نیست و باید خط آهن میانه ـ اردبیل را راه‌اندازی کنید.

 کارشناس ارشد مسائل سیاست خارجی تصریح کرد: باید محلی برای هماهنگی اموری که مرتبط با سیاست خارجی است وجود داشته باشد و به صورت هدفمند دنبال شود؛ این مساله خیلی مهم است در وزارتخارجه شورای هماهنگی خارجی را داریم ولی به تنهایی کفایت نمی‌کند اگر در آن شورا مساله ای هم تصویب شود معلوم نیست که بقیه نهادها آن را بپذیرند. 

پاک‌آیین گفت: مقام معظم رهبری در جلسه‌ای با هیات دولت فرمودند یکی از روسای جمهور را می‌شناسم که خودش در مسائل اقتصادی کشور دخالت می‌کرد… و چه قدر این ایده بعد از صحبت های آقا متبادر شد که چه بسا یک سازمان برای هماهنگی اقتصادی زیر نظر رئیس جمهور داشته باشیم که برای اجرای پروژه‌های اقتصادی که مرتبط با خارج است حرف آخر را بزند.

وی افزود: مطلب دوم اینکه همه نهادها برای اجرای پروژه ای خارج از کشور یک هدف را دنبال کنند و باید در این راستا هماهنگ شوند اگر قرار است با کشورها توسعه روابط داشته باشیم همه به دنبال این مساله باشیم اگر هم خدایی نکرده قرار است با یک کشوری خصومت داشته باشیم همه در این مسیر حرکت کنیم که در برخی مواقع اینگونه نیست و این مساله اعتماد را از بین می‌برد.

 کارشناس ارشد مسائل سیاست خارجی تصریح کرد: اصلی ترین نیاز برای همکاری به خصوص در مورد همسایگان وجود اراده سیاسی است، که این مهم با اعتماد به دست  می‌آید اگر کشوری به کشور دیگر اعتماد داشته باشد اراده سیاسی به وجود می‌آید وقتی این اراده به وجود آمد رفت و آمدها انجام می‌شود، کمیسیون‌های مشترک تشکیل و مسائل اقتصادی به راحتی حل می‌شود.

پاک‌آیین گفت: اما اگر ما یا همسایگان نگاه تهدیدمحور به یکدیگر داشته باشیم این اراده سیاسی ایجاد نمی‌شود، همه از هم می ترسند و نگاه امنیتی حاکم می‌شود. باید تلاش کنیم نگاه‌های تهدید محور تبدیل به نگاه‌های فرصت محور شود اگر این اتفاق رخ دهد از فرصت‌های پیرامونی‌امان استفاده می‌کنیم.

وی افزود: در مورد بند ۲۲ «تقویت رویکرد اقتصاد محور در سیاست خارجی» نیز تصریح کرد: تاکید رهبر انقلاب بر بحث همسایگان است، همسایگانی که در آسیای مرکزی هستند همه در خشکی محصور هستند و به راه ایران نیاز دارند و ایران محلی برای تنفس این کشورهاست.

 کارشناس ارشد مسائل سیاست خارجی تصریح کرد: ما از مسیر ترانزیت جاده ای ریلی و سوآپ گاز و در آینده نفت می‌توانیم با این همسایگان روابط نزدیک داشتبه باشیم  و درآمدزایی کنیم کشورهای همسایه ما در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز همه در حال توسعه هستند و به همین دلیل به مصالح ساختمانی نیاز دارند می توانیم از این فرصت استفاده کنیم و با استفاده از توان تولید در مصالح ساختمانی از این به کشورمان سود برسانیم.

پاک‌آیین گفت: برخی از کشورهای منطقه در‌ حوزه‌ نفت‌ و گاز می‌توانند همکاری های خوبی با ما داشته باشند یا خریدار نفت ما باشند یا در حوزه‌های نفتی و گازی ( تنظیم قیمت جهانی یا همکاری مانند سوآپ) می توانیم تعامل خوبی داشته باشیم.

وی افزود: در حوزه انرژی و بحث برق نیز فرصت هایی محیاست، چراکه بسیاری این کشورها وارد کننده برق هستند و می توانیم همکاری های خوبی با این کشورها داشته باشیم و در حوزه انرژی می‌توانیم با این کشورها کار کنیم.

 کارشناس ارشد مسائل سیاست خارجی تصریح کرد: در مقطع فعلی که به دلیل جنگ اوکراین شاهد احتمال عدم امنیت غذایی در دنیا هستیم نگاه به کشت فرامرزی و کارهای کشاورزی محور‌ با کشورهای همسایه می تواند دارای اولویت باشد. نیاز اصلی برای این اقدامات اعتماد است اگر اعتماد وجود داشته باشد می توانیم در ترکمنستان اقدامات خوبی انجام دهیم.

پاک‌آیین گفت: کشورهای آسیای مرکزی دارای پیشینه فرهنگی نزدیک به ایران هستند به همین دلیل نگران هستند که از سوی ایران ادعایی تاریخی مطرح شود؛ ازبکستان همیشه نگران ایرانیت در سمرقند و بخارا بود.

 کارشناس ارشد مسائل سیاست خارجی تصریح کرد: نامه‌ای که دکتر ولایتی نوشته بودند بسیار نامه خوبی بود که قصد گرفتن زمینها و مرزهای هیچ کشوری را نداریم وقتی مطرح می‌کنیم که با تغییر مرزهای جغرافیایی مخالفیم یعنی خودمان هم آن را انجام نمی‌دهیم و به دنبال تغییر مرز نیستیم و به خاک همسایه چشم داشتی نداریم، اگر اعتماد ایجاد شود اراده سیاسی هم به وجود می‌آید و همکاری ها دنبال می‌شود.

پایان پیام/

دیپلماسی ماموریت محور است در برنامه هفتم توسعه اگر اولویت ها مشخص باشد دیپلماسی هم مشخصا ماموریت خودش را می‌داند و به دنبالش می‌رود، اولین وظیفه دیپلماسی فرصت شناسی است اگر اولویت ها مشخص باشد فرصت ها و تعریف فرصت‌ها هم روشن می شود و معلوم می‌شود که به چه چیزی فرصت می‌گوئیم. با برخی کشورها مشکلات جدی داریم یعنی فرصتی در قبال آنها وجود ندارد در این وضعیت کار دیپلماسی ایجاد فرصت است که در اینجا خصوصا دیپلماسی عمومی ماموریت ویژه ای برای باز کردن فضاها و ایجاد فرصت‌ها دارد.