عهدنامه ترکمنچای، پایان حاکمیت ایران بر قفقاز
بهموجب عهدنامه ترکمنچای که بعد از دوره دوم جنگهای ایران و روسیه در سال ۱۸۲۸ میلادی منعقد شد، قفقاز و آذربایجان از ایران جدا شدند.
بعد از انعقاد معاهده گلستان در سال ۱۸۱۳ میلادی که برای پایان دادن به جنگهای دوره اول ایران و روسیه شکل گرفت، اختلافات مرزی دو کشور بهطور کامل حل نشد و ۱۳ سال بعد از آن، در سال ۱۸۲۶ میلادی نیروهای روسیه دوباره به بخشهایی از خاک ایران دست درازی کردند. ارتش روسیه در این سال گوکچه را تصرف کرد و هیئت حاکمه ایران برای پاسخ به آنها تصمیم به جنگ گرفت. تصرف گوکچه (Gokce)، بهانه جنگهای دوره دوم ایران و روسیه شد که تا سال ۱۸۲۸ ادامه یافت. فتحعلیشاه قاجار در سال ۱۸۲۸ بهعلت شکستهای پیدرپی ارتش ایران، بهاجبار تن به انعقاد عهدنامه ترکمنچای داد.
آنچه باید درباره عهدنامه ترکمنچای بدانید:عهدنامه ترکمنچای در زمان کدام پادشاه بود؟متن عهدنامه ترکمچایکدام مورد به موجب عهدنامه گلستان از حاکمیت ایران جدا شد؟عهدنامه ترکمنچای چند ساله بود؟آیا مدت قرارداد ترکمنچای به پایان رسیده است؟عهدنامه ترکمنچای در زمان کدام پادشاه بود؟
منبع عکس: wikipedia.org
عهدنامه ترکمنچای در دوره حکومت فتحعلیشاه قاجار و بعد از پایان جنگهای دوره دوم ایران و روسیه در تاریخ ۲۱ فوریه سال ۱۸۲۸ میلادی برابر با پنج شعبان سال ۱۲۴۳ هجری قمری و یک اسفند سال ۱۲۰۶ هجری شمسی منعقد شد. این جنگها حدود ۱۳ سال بعد از انعقاد عهدنامه گلستان که نوعی آتشبس به شمار میرفت، رخ داد و بهانه آن را اختلافات مرزی شکل میداد که حدود آنها در عهدنامه گلستان مشخص نشده بود. شورش مرزنشینها و عدم جدیت ایرانیان در دفاع از مرزها، سبب تجاوز نیروهای نظامی روسیه به روستاهای ایروان شد که در آن زمان جزو خاک ایران بهشمار میرفتند.
جنگهای دوره دوم ایران و روسیه
منبع عکس: fa.wikipedia.org
نیروهای نظامی روسیه در سال ۱۸۲۶ گوکچه (Gokce) را که جزو خاک ایران بود، تصرف کردند؛ امروزه این شهر در شمال شرق ترکیه واقع شده است. دولت ایران به روسیه اعتراض کرد و نیکلای، تزار روس، پرنس منشیکف، (Alexander Sergeyevich Menshikov)، صدراعظم خود را برای بررسی اوضاع به ایران فرستاد؛ اما تغییری در عملکرد روسها ایجاد نشد؛ بلکه رفتاری خشنتر را با مسلمانان قفقاز در پیش گرفتند که خبر آن به پایتخت رسید و سبب ایجاد خشم عمومی در تهران شد.
فتحعلیشاه با شنیدن خبر، مجلسی از سران ایلات، بزرگان و روحانیون تشکیل داد تا درباره مقابله با سلطهجویی روسها تصمیم بگیرند. بزرگان این مجلس بدون در نظر گرفتن شرایط نامساعد ایران، رای به جنگ دادند و علمایی چون سیدمحمد اصفهانی که به «سید محمد مجاهد» نیز شهرت داشت، حکم جهاد صادر کردند. قائم مقام فراهانی بههمراه چند نفر دیگر مخالف جنگ بودند؛ اما کسی به نظر آنها اهمیت نداد.
عهدنامه ترکمنچای در پایان جنگهای دوم ایران و روسیه بین دو کشور منعقد شد
جنگ با فرماندهی عباسمیرزا و حمله حسین خان، بیگلربیگی ایروان، شروع شد. حسین خان از مرزهای تعیین شده در عهدنامه گلستان گذشت و سپاهیان روسیه را در هم شکست. در این جنگ، ایرانیها موفق شدند بسیاری از شهرهایی که در عهدنامه گلستان از دست رفته بودند را بازگردانند. روسها شکی و شروان را تخلیه کردند؛ همچنین لنکران و سالیان نیز آزاد شدند. تزار روسیه بهعلت شکستهایی که بر ارتش روسیه وارد شد، فرمانده سپاه قفقاز را برکنار کرد و ایوان پاسکویچ (Ivan Paskevich) را بهجای او نشاند.
پاسکویچ، سردار روس، حمله به قلعههای نظامی ایران را آغاز کرد و از پایان سال ۱۸۲۷ میلادی عملیات جنگ را به نفع روسیه تغییر داد؛ او نخجوان، قلعه عباسآباد و سردارآباد را گرفت؛ همچنین با تصرف ایروان در ۱۲ اکتبر ۱۸۲۸، لقب ایروانسکی را دریافت کرد. بسیاری از شهرهای مرزی کشور با وجود تعلق تاریخی به ایران، خود را زیر پرچم روس قرار دادند. حاکم خوی نیز شهر را به پاسکویچ تسلیم کرد. قراچهداغ، سراب، گرمرود، مشگینشهر، برخی از محلات مراغه و حتی اردبیل نیز از دست ارتش ایران خارج شد و به تصرف روسها درآمد.
سقوط تبریز مهمترین حادثه این جنگها بود که بهعلت خیانت الهیار آصفالدوله، به دست روسها افتاد و از آنجا تهران، پایتخت قاجاریه را نیز تهدید کردند. این شرایط سبب وحشت فتحعلیشاه و اطرافیان او شد که به جنگ معتقد بودند. روسها به ایران درخواست صلح دادند. عباس میرزا پذیرفت و از بهراممیرزا که در اطراف خوی بود، خواست که بهعنوان نماینده، برای مذاکره صلح به روسیه برود. پاسکویچ شخصا از عباسمیرزا خواست که برای قرار مصالحه، جلسهای بگذارند.
عهدنامه ترکمنچای
منبع عکس: اسرار تاریخ
کلنل مکدونالد (Sir John Macdonald Kinneir)، وزیر مختار انگلیس در سال ۱۸۲۸ میلادی که به اقتضای دولت خود مصمم به تسریع مصالحه بود، با عباسمیرزا به گفتوگو نشست. عباسمیرزا سه شرط را برای صلح مطرح کرد:
ا. ما خاک و ملک ندهیم در مقابل هر چقدر گنجایش دارد، پول نقد بدهیم و هر جا را آنها گرفتهاند، پس بدهند.
۲. هرچه در دست ما یا آنها است، تا انقضای مدت متارکه به همین حال بماند.
۳. اگر این دو شق صورت نگیرد، قرار بگذاریم که رودخانه ارس سرحد دو مملکت باشد.
عباسمیرزا در نامهای که برای پاسکویچ فرستاد از او برای پذیرش صلح قدردانی کرد و قائممقام فراهانی، وزیر عباسمیرزا، موافقت وزیرمختار انگلیس با شروط عباسمیرزا را به پاسکویچ اعلام کرد؛ اما نه نخجوان بهعنوان محل مذاکره پذیرفته شد و نه به سه شرط عباسمیرزا اعتنا شد؛ بلکه منطقه دهخوارقان توسط ژنرال روس بهعنوان محل مذاکره تعیین شد و عباسمیرزا بههمراه قائم مقام و دو نفر دیگر به آنجا رفتند.
پاسکویچ با همراهان خود از عباس میرزا، نائبالسلطنه ایران استقبال کرد و مذاکرات آغاز شد. پاسکویچ خواهان واگذاری ایروان، ماکو، نخجوان، مغان و طالش به ایران و پرداخت ۲۰ کرور اشرفی به روسیه شد. بعد از ادامه مذاکرات، پاسکویچ به تصرف ایالات شمال ارس راضی شد؛ اما فتحعلیشاه از این پیشنهاد برآشفت و دستور تجهیز قوا برای ادامه جنگ را صادر کرد.
مکدونالد سفیر انگلیس در تهران برای حفظ منافع انگلستان در هند، به دربار فتحعلیشاه رفت و شاه را به پرداخت ۱۰ کرور تومان غرامت راضی کرد؛ سپس با کوشش او دور جدید مذاکرات صلح در ترکمنچای آغاز شد. معاهده ترکمنچای در تاریخ ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ میلادی بین عباسمیرزا، قائممقام فراهانی و میرزا ابوالحسن خان ایلچی وزیر امور خارجه فتحعلیشاه از ایران با پاسکویچ و افسران او که نماینده روسها بودند و نظارت دکتر جان مکنیل، پزشک سفارت انگلیس، امضا شد.
متن عهدنامه ترکمچای
منبع عکس: commons.wikimedia.org
الحمدالله الوافی و الکافی بعد از انعقاد عهدنامه مبارکه گلستان و مبادلات و معاملات دوستانه دولتین علیتین و ظهور آداب کمال مهربانی و یکجهتی حضرتین بهیتین به مقتضای حرکات آسمانی برخی تجاوزات ناگهانی از جانب سر حد داران طرفین به ظهور رسیده که موجب سنوح غوایل عظیمه شد و از آن جا که مرآت ضمایر پادشاهانه جانبین از غبار اینگونه مخاطرات پاک بود اولیای دولتین علیتین تجدید عهد مسالمت را اهتمامات صادقانه و کوششهای منصفانه در دفع و رفع غایله اتفاقیه به ظهور رسانیده عهدنامه مبارکه جدید به مبانی و اصولی که در طی فصول مرقومه مذکور است مرقوم و مختوم آمد به مهر وکلای دولتین علیتین و در ماه شوال در سال هزار و دویست و چهل و نه هجری به امضای همایون شرف استقرار و استحکام پذیرفت. بر اولیای دولتین لازم است که از این پس در تحصیل موجبات مزید دوستی و موافقت اهتمامات صادقانه مبذول دارند و اسباب استحکام و استقرار معاهده مبارکه را به مراودات دوستانه متزاید خواهند و اگر در معدات تکمیل امور دوستی قصوری بینند به امضای خواهشهای منصفانه تدارک آن را لازم بشمارند و دقیقه از دقایق دوستی را مهمل و متروک نگذارند.
بسم الله الرحمن الرحیم
چون اعلیحضرت قضا قدرت، پادشاه اعظم والاجاه، امپراتور اکرم شوکت دستگاه، مالک بالاستحقاق کل ممالک روسیه و اعلیحضرت کیوان رفعت خورشید رایت، خسرو نامدار پادشاه اعظم با اقتدار ممالک ایران، چون هر دو علیالسویه اراده و تمنای صادقانه دارند که به نوایب و مکاره جنگی که بالکلیه منافی رای والای ایشان است نهایتی بگذارند و سنتهای قدیم حسن مجاورت و مودت را ما بین این دو دولت بواسطه صلحی که متضمن دوام باشد و بواعث خلاف و نفاق آتیه را دور کنند در بنای مستحکم استقرار دهند، لهذا برای تقدیم این کار خجسته آثار اعلیحضرت امپراتور کل ممالک روسیه جناب ژان پاسکویچ، جنرال آنفاندری، سردار عسکر جداگانه قفقاز، ناظم امورات ملکیه گرجستان و ولایات قفقاز و حاجی ترخان، مدیر سفاین حربیه بحر خزر، صاحب حمایلات الکسندر نویسکی مقدس مرصع به الماس، به آن مقدس مرتبه اول مرصع به الماس، ولادیمیر مقدس مرتبه اول و گیورگی مقدس مرتبه دویم و صاحب دو شمشیر افتخار یکی طلا موسوم«برای شجاعت» و دیگری مرصع به الماس و صاحب حمایلات دول خارجه مرتبه اولین عقاب سرخ پیکر پروسیه، هلال دولت عثمانی و نشانهای دیگر و جناب «الکسندر اوبرو سکوف» صاحب حمایلات مقدسه ثالث ولادیمیر، مرتبه ثانی سن استانیسلاس لهستان، مرتبه دوم سن ژان بیت، و از طرف اعلیحضرت قویشوکت پادشاه ممالک ایران نواب مستطاب والا شاهزاده نامدار عباس میرزا را وکلای مختار خود تعیین کردند و ایشان بعد از آن که در ترکمنچای مجتمع شدند و اختیار نامه خود را مبادله کرده و موافق قاعده و شایسته دیدند، فصول آتیه را تعیین و قرارداد کردند:
فصل اول: بعد الیوم ما بین اعلیحضرت امپراتور کل ممالک روسیه و اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران و ولیعهدان و اخلاف و ممالک و رعایای ایشان مصالحه و مودت و وفاق کاملی تا یوم الابد واقع خواهد بود.
فصل دویم: چون جدال و نزاعی که فیما بین عهد کنندگان رفیع الارکان واقع شد و امروز بسعادت منقطع شد، عهود و شروطی را که بموجب عهدنامه گلستان، بر ذمت ایشان لازم بود موقوف و متروک می دارد، لهذا اعلیحضرت کل ممالک روسیه و اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران چنین لایق دیدند که بهجای عهدنامه مزبوره گلستان، عهدنامه دیگر به این شروط و عهود و قیود قرار دهند که ما بین دو دولت روس و ایران بیشتر از پیشتر موجب استقرار و انتظام روابط آتیه صلح و مودت گردد
فصل سیم: اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران از جانب خود و از جانب ولیعهدان و جانشینان به دولت روسیه واگذار میکند تمامی الکای نخجوان و ایروان را – خواه این طرف روس باشد یا آنطرف. و نظر به تفویض، اعلیحضرت ممالک ایران تعهد میکند که بعد از امضاء این عهدنامه، در مدت شش ماه، همه دفتر و دستورالعمل متعلق به اداره این دو دولت مذکوره باشد به تصرف امرای روسیه بدهند
فصل چهارم: دولتین علیتین عهد و پیمان میکنند برای سر حد فیما بین دو مملکت بهاین موجب سرحد وضع کنند: از نقطه سر حد ممالک عثمانی که از خط مستقیم به قله کوه آغری کوچک أقرب است. ابتدا کرده، این خط تا به قله آن کوه کشیده میشود و از آنجا به سر چشمه رودخانه مشهور به قرا سوی پایین که از سراشیب جنوبی آغری کوچک جاریست فرود آمده، به متابعت مجرای این رودخانه تا به التقای آن رودخانه ارس در مقابل شرور ممتد میشود. چون این خط به آن جا رسید به متابعت مجرای ارس تا به قلعه عباس آباد میآید و در تعمیرات و ابنیه خارجه آن که در کنار راست ارس واقع است نصف قطری بقدر نیم آغاج که عبارت از سه ورس و نیم روسی است رسم میشود و این نصف قطر در همه اطراف امتداد مییابد. همه اراضی و عرصه که در این نصف قطر محاط و محدود میشود بالانفراد متعلق به روسیه خواهد داشت و از تاریخ امروز در مدت دو ماه با صحت و درستی کامل معین و مشخص خواهد شد و بعد از آن از جایی که طرف شرقی این نصف قطر متصل به ارس میشود خط سر حد شروع و متابعت مجرای ارس میکند تا به مسیر یدی بلوک و از آن جا از خاک ایران به طول مجرای ارس امتداد مییابد با فاصله و مسافت سه آغاج که عبارتست از بیست و یک ورس روسی.
بعد از وصول به این نقطه خط سر حد به استقامت از صحرای مغان میگذرد تا به مجرای رودخانه موسومه بالهارود به محلی که در سه فرسخی واقع است که عبارتست از بیست و یک ورس روسی پایینتر از ملتقای دو رودخانه کوچک موسوم به آدینه بازار و ساری قمیش و از آن جا این خط به کنار چپ بالهارود تا به ملتقای رودخانه های مذکور آدینه بازار و ساری قمیش صعود کرده به طول کنار راست رودخانه آدینه بازار شرقی تا به منبع رودخانه و از آن جا تا به اوج بلندی های جگیر امتداد مییابد، بهنوعی که جمله آبهایی که جاری به بحر خزر میشوند متعلق به روسیه خواهد بود و همه آبهایی که سراشیب و مجرای آنها به جانب ایران است تعلق به ایران خواهد داشت.
و چون سر حد دو مملکت اینجا بواسطه قلل جبال تعیین مییابد، لهذا قرار داده شد که پشته هایی که از این کوهها بهسمت بحر خزر است به روسیه و طرف دیگر آنها به ایران متعلق باشد. از قله های بلندی های جگیر خط سر حد تا به قله کمر قویی به متابعت کوههایی میرود که طالش را از محال ارشق منفصل میکند. چون قلل جبال از جانبین مجرای میاه را میدهند، لهذا در اینجا نیز خط سر حد را همان قسم تعیین میکند که در فوق در باب مسافت واقعه بین منبع و آدینه بازار و قلل جگیر گفته شد و بعد از آن خط سر حد از قله کمر قویی به بلندی های کوههایی که محال زوند را از محال ارشق فرق میدهد متابعت میکند تا به سر حد محال ولکیج همواره بر طبق همان ضابطه که در باب مجرای میاه معین شد، محال زوند بغیر از آن حصه که در سمت مخالف قلل جبال مذکوره واقع است از این قرار حصه روسیه خواهد بود. از ابتدای سر حد محال ولکیج خط سر حد ما بین دو دولت به قلل جبال کلوتوپی و سلسله کوههای عظیم که از ولکیج میگذرد متابعت میکند تا به منبع شمالی رودخانه موسوم به آستارا پیوسته به ملاحظه همان ضابطه در باب مجرای میاه و از آن جا خط سرحد متابعت مجرای این رودخانه خواهد کرد تا به ملتقای دهنه آن به بحر خزر و خط سر حد را که بعد از این متصرفات روسیه و ایران را از هم فرق خواهد داد تکمیل خواهد کرد.
فصل پنجم: اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران برای اثبات دوستی خالصانه که نسبت به اعلیحضرت امپراتور کل ممالک روسیه دارد به این فصل از خود و از عوض اخلاف و ولیعهدان سریر سلطنت ایران تمامی الکا و اراضی و جزایری را که در میانه خط حدود معینه در فصل مذکوره فوق و قلل برف دار کوه قفقاز و دریای خزر است و کذا جمیع قبایل را چه خیمهنشین چه خانهدار، که از اهالی و ولایات مذکوره هستند واضحاً و علناً تا الابد مخصوص و متعلق به دولت روسیه میداند.
فصل ششم: اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران به تلافی مصارف کثیره که دولت روسیه را برای جنگ واقعه بین الدولتین اتفاق افتاده و همچنین به تلافی ضررها و خسارت هایی که به همان جهت به رعایای دولت روسیه رسیده تعهد میکند که بواسطه دادن مبلغی وجه نقد آنها را اصلاح کند و مبلغ این وجه بین الدولتین به ده کرور تومان رایج قرارگرفت که عبارت است از بیست میلیون مناط سفید روسی، و چگونگی در موعد و رهاین فصول این وجه در قرارداد علاحده که همان قدر قوت و اعتبار خواهد داشت که گویا لفظاً به لفظ در این عهدنامه مصالحه حالیه مندرج است، معین خواهد شد.
فصل هفتم: چون اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران شایسته و لایق دانسته همان فرزند خود عباس میرزا را ولیعهد و وارث تخت فیروزی بخت خود تعیین کرده است، اعلیحضرت امپراتور کل ممالک روسیه برای اینکه از میل های دوستانه و تمنای صادقانه خود که در مزید استحکام این ولیعهدی دارد به اعلیحضرت پادشاهی شاهنشاه ممالک ایران برهانی واضح و شاهدی لایح بدهد، تعهد میکند که از این روز به بعد شخص وجود نواب مستطاب والا شاهزاده عباس میرزا را ولیعهد و وارث برگزیده تاج و تخت ایران شناخته، از تاریخ جلوس به تخت شاهی، پادشاه بالاستحقاق این مملکت میداند.
فصل هشتم: سفاین تجارتی روس مانند سابق استحقاق خواهند داشت که به آزادی بر دریای خزر به طول سواحل آن سیر کرده به کنارههای آن فرود آیند و در حالت شکست کشتی در ایران اعانت و امداد خواهند یافت و همچنین کشتیهای تجارتی ایران را استحقاق خواهد بود که به قرار سابق در بحر خزر سیر کرده، به سواحل روس آمد و شد کنند و در آن سواحل در حال شکست کشتی به همان نسبت استعانت و امداد خواهند یافت. در باب سفاین حربیه که علمهای عسکریه روسیه دارند چون از قدیم بالانفراد استحقاق داشتند که در بحر خزر سیر کنند، لهذا همین حق مخصوص کما فیالسابق امروز به اطمینان به ایشان وارد میشود، بهنحوی که غیر از دولت روسیه هیچ دولت دیگر نمیتواند در بحر خزر کشتی جنگی داشته باشد.
فصل نهم: چون مکنون خاطر اعلیحضرت امپراتور کل ممالک روسیه و اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران است که من کل الوجوه عهودی را که به این سعادت و میمنت ما بین ایشان مقرر گشته مستحکم کنند، لهذا قرارداد کردند که سفراء و وکلا و کارگزارانی که از جانبین به دولتین علیتین تعیین میشود- خواه برای انجام خدمت های اتفاقی یا برای اقامت دایمی–به فراخور مرتبه و موافق شأن دولتین علیتین و بملاحظه مودتی که باعث اتحاد ایشان گشته به عادت ولایت مورد اعزاز و احترام شوند و در این باب دستورالعملی مخصوص و تشریفاتی قرار خواهند کرد که از طرفین مرعی و ملحوظ گردد.
فصل دهم: چون اعلیحضرت امپراتور کل روسیه و اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران استقرار و افزایش روابط تجارت را ما بین دو دولت مانند یکی از نخستین فواید ملاحظه کردند که باید از تجدید مصالحه حاصل شود، لهذا قرارداد کردند که تمامی اوضاع و احوال متعلقه به حمایت تجارت و امنیت تبعه دو دولت را بهنوعی که متضمن مرابطه کامله باشد معین و منتظم و در معاهده جداگانهای که به این عهدنامه ملحق و ما بین وکلای مختار جانبین مقرر و مانند جزو متمم او مرعی و ملحوظ میشود مضبوط و محفوظ دارند.
اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران برای دولت روس کما فیالسابق این اختیار را مرعی می دارد که در هر جا که مصلحت دولت اقتضا کند کونسولها و حامیان تجارت تعیین کنند و تعهد میکند که این کونسولها و حامیان تجارت را که هر یک زیاده از ده نفر اتباع نخواهد داشت فراخور رتبه ایشان مشمول حمایت و احترامات و امتیازات سازد و اعلیحضرت امپراتور کل ممالک روسیه از جانب خود وعده میکند که درباره کونسولها و حامیان تجارت اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران به همین وجه مساوات کامله مرعی دارد.
در حالتی که از جانب دولت ایران نسبت به یکی از کنسولها و حامیان تجارت روسیه شکایتی محققه باشد، وکیل یا کارگزار دولت روس که در دربار اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران متوقف خواهد بود و این حامیان و کونسولها بلاواسطه در تحت حکم او خواهد شد، او را از شغل خود بیدخل داشته به هر که لایق داند اداره امور مزبور را بر سبیل عادیه رجوع خواهد کرد.
فصل یازدهم: همه امور و ادعاهای تبعه طرفین که به سبب جنگ به تأخیر افتاده بعد از انعقاد مصالحه موافق عدالت به اتمام خواهد رسید و مطالباتی که رعایای دولتین جانبین از یکدیگر یا از خزانه داشته باشند به تعجیل و تکمیل وصولپذیر خواهد شد.
فصل دوازدهم: دولتین علیتین معاهدتین بالاشتراک در منفعت تبعه جانبین قرارداد میکنند که برای آنهایی که مابین خود به سیاق واحد در دو جانب رود ارس املاک دارند موعدی سه ساله مقرر کنند تا به آزادی در بیع یا معاوضه آنها قدرت داشته باشند، لکن اعلیحضرت امپراتور کل روسیه از منفعت این قرارداد در همه آن مقداری که به او تعلق و واگذار میشود، سردار سابق ایروان حسین خان و برادر او حسن خان و حاکم سابق نخجوان کریم خان را مستثنی میدارد.
فصل سیزدهم: همه اسیرهای جنگی دولتین خواه در مدت جنگ آخر باشد یا قبل از آن و همچنین تبعه طرفین که به اسیری افتاده باشند از هر ملت که باشد همگی بغایت چهار ماه به آزادی مسترد و بعد از آنکه جیره و سایر تدارکات لازمه به آنها داده شد به عباسآباد فرستاده میشوند تا اینکه به دست مباشرین جانبین که در آن جا مأمور گرفتن و تدارکات فرستادن ایشان به ولایت خواهد بود تسلیم شوند.
دولتین علیتین در باب همه اسیرهای جنگ و تبعه روس و ایران که به اسیری افتاده و بهعلت دوری مکانهایی که در آنجا بودهاند یا بهعلت اوضاع و اسباب دیگر بعینه مسترد نشده باشند، همان قرارداد را میکنند و هر دو دولت ای وقت کان اختیار بیحد و نهایت خواهند داشت که آنها را مطالبه کنند و تعهد میکنند که هروقت اسیر خود به دولت عرض کند یا ایشان را مطالبه کنند از جانبین مسترد سازند.
فصل چهاردهم: دولتین علیتین معاهدتین جلای وطنکنندگان و فراریان را که قبل از جنگ یا در مدت آن به تحت اختیار جانبین گذاشته باشند مطالبه نمیکنند ولیکن برای منع نتایج مضره جانبین که از مکاتبات و علاقه خفیه بعضی از این فراریان با هم ولایتیان یا اتباع قدیم ایشان حاصل میتواند شد، دولت ایران تعهد میکند که حضور و توقف اشخاصی را که الحال یا بعد از این باسمه به او مشخص خواهد شد از متصرفات خود که مابین ارس و خط رودخانه مرسوم به جهریق و دریا و حد ارومی و رودخانه مشهور به جیقتو و قزل اوزن تا التقای آن به دریا واقع است رخصت میدهد.
اعلیحضرت امپراتور کل ممالک روسیه از جانب خود همچنین وعده میکند که فراریان ایران را در ولایت قراباغ و نخجوان و کذالک در آن حصه ولایت ایروان که در کنار راست رود ارس واقع است اذن توطن و سکنی ندهد، لیکن معلوم است که این شرط مجری و معمول نبوده و نخواهد بود، مگر در باب اشخاصی که صاحب مناصب ملکیه یا مرتبه و شأن دیگر باشد، مانند خوانین و بیک ها و ملا های بزرگ که صورت رفتار ها و اغواها و مخابرات و مکاتبات خفیه ایشان درباره همولایتیان و اتباع و زیر دستان قدیم خود موجب یک نوع رسوخ و تاثیر به افساد و اخلال تواند شد.
در خصوص رعایای عامه مملکتین مابین دولتین قرارداده شده که رعایای جانبین که از مملکتی به مملکت دیگر گذشته باشند، یا بعد از این بگذرند مأذون و مرخص خواهند بود که در هر جایی که آن دولت که این رعایا به تحت حکومت و اختیار او گذاشته باشند مناسب داند سکنی و اقامت کنند.
فصل پانزدهم: اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران به این حسن اراده که آرام و آسایش را به ممالک خود باز آورد و موجبات مکاره را که اکنون به سبب این جنگ و خصومت بر اهالی مملکت روی آورده و به جهت انعقاد این عهدنامه که به فیروزی تمام سمت انجام میپذیرد از ایشان دور کرده، همه رعایا و ارباب مناصب آذربایجان عفو کامل و شامل مرحمت میفرمایند و هیچ یک از ایشان بدون استثنای مراتب و طبقات به جرم عرضه ها و عملها و رفتارهای ایشان که در مدت جنگ یا در اوقات تصرف چند وقت قشون روسیه از ایشان ناشی شده نباید معاقب شوند و آزار ببینند و نیز از امروز یکساله مهلت به ایشان مرحمت میشود که به آزادی با عیال خود از مملکت ایران به مملکت روس انتقال کنند و اموال و اشیاء خود را نقل یا بیع کنند، بدون اینکه از جانب دولت یا حکام ولایت اندک ممانعت کنند یا از اموال و اشیاء منقوله یا مبیعه ایشان حقی و مزدی اخذ کنند.
و در باب املاک ایشان پنج سال موعد مقرر میشود که در آن مدت بیع به حسب خواهش خود بنا گذاری در باب آنها کنند، و از این عفو و بخشش مستثنی میشوند کسانی که در این مدت یکساله به سبب بعضی تقصیرها و گناههایی که مستلزم سیاست دیوانخانه باشد مستوجب عقوبت میگردد.
فصل شانزدهم: بعد از امضای این عهدنامه مصالحه، فی الفور وکلای مختار جانبین اهتمام خواهند داشت که به همهجا دستورالعمل و حکمهای لازمه بفرستند تا بلا تأخیر خصومت را ترک کنند.
این عهدنامه مصالحه که در دو نسخه به یک مضمون ترتیب یافته است و به دستخط وکلای مختار جانبین رسیده به مهر ایشان ممهور و مابین ایشان مبادله شده است. از جانب اعلیحضرت امپراتور کل ممالک روسیه و اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران مصدق و ممضی و تصدیق نامههای متداوله که به دستخط مخصوص ایشان مزین خواهد بود و در مدت چهارماه یا زودتر اگر ممکن باشد مابین وکلای مختار ایشان مبادله خواهد شد.
تحریرا در قریه ترکمانچای، به تاریخ دهم شهر(؟) فیورال روسی سنه یک هزار و هشتصد و بیست و هشت (۱۸۲۸م.) مسیحیه که عبارت است از پنجم شهر شعبان المعظم سنه یک هزار و دویست و چهل و سه (۱۲۴۳ق.) هجری به ملاحظه و تصدیق نواب نایب السلطنه رسید و به امضای وزیر دول خارجه عالیجاه میرزا ابوالحسن خان رسید.
کدام مورد به موجب عهدنامه ترکمانچای از حاکمیت ایران جدا شد؟
منبع عکس: hedayatmizan.ir
عهدنامه ترکمانچای در دو بخش سیاسی و اقتصادی تنظیم شد و دارای ۱۶ فصل بود که هریک شرایط سنگینی را بر مردم و حکومت ایران وارد میکرد. روسها با انعقاد عهدنامه ترکمنچای در عرصه سیاسی و اقتصادی امتیازاتی از ایران گرفتند که هیچیک از همسایگان آنها تا آن روز به چنین امتیازی دست نیافته بودند.
به گفته منابع تاریخی، در عهدنامه ترکمنچای حدود ۳۰,۰۰۰ کیلومتر مربع از اراضی ایران در اختیار روسیه قرار گرفت که شامل ارمنستان، بخشهایی از ترکیه و جمهوری آذربایجان امروزی میشد. در این عهدنامه خانات ایروان و نخجوان در قفقاز از حکومت ایران جدا و به روسیه واگذار شدند؛ همچنین ایران حق کشتیرانی در دریای خزر را از دست داد و به پرداخت ۱۰ کرور تومان غرامت به روسیه ملزم شد.
پادشاه ایران در فصل سوم عهدنامه ترکمنچای برای اثبات میزان دوستی خود به امپراتوری روسیه، ولایات گنجه، قراباغ، خانات شکی، شروان، دربند، قبه، باکو و ولایات تالش را که به تصرف روسیه درآمده بود، همچنین گرجستان و داغستان تا دریای خزر را متعلق به روسیه دانست.
عهدنامه ترکمنچای چند ساله بود؟
عهدنامه ترکمنچای، بعد از پایان جنگهای ایران و روس در دوره قاجار امضا شد؛ هرچند عهدنامهای با مدت معین نبود. این عهدنامه علاوه بر جدایی بخشهای زیادی از شمال ایران، حق کشتیرانی در دریای خزر را از ایران گرفت، همچنین حق کاپیتولاسیون یا قضاوت کنسولی را برای اتباع روسیه در ایران تعیین کرد. (حق کاپیتولاسیون در حقوق بینالملل بهمعنای هرگونه موافقتنامهای است که به کشور دیگر مجوز میدهد از قوانین قضایی خود برای اتباعی که در داخل مرزهای آن کشور زندگی میکنند، استفاده کند)
در متن عهدنامه ترکمنچای مدت «تا یوم الابد» برای زمان عهدنامه ذکر شده است
برخی گمان دارند که مدت ۱۰۰ سال برای عهدنامه ترکمنچای در نظر گرفته شده است؛ اما این نظر مبنای تاریخی ندارد و سندی برای آن موجود نیست. مطالعه متن معاهده نشان میدهد که در فصل اول متن عهدنامه، عبارت «تا یوم الابد» ذکر شده است و برخی پژوهشگران معتقدند متن عهدنامه به قصد «ابدالمدت» تا پایان حکومت تزاری روسیه و قاجار نوشته شده است.
آیا مدت قرارداد ترکمنچای به پایان رسیده است؟
مطالعه متن عهدنامه ترکمانچای نشان میدهد که عهدنامه زماندار نیست و به قصد ابدی منعقد شده است؛ اما بعد از فروپاشی روسیه و تشکیل دولت کمونیستی در این کشور، کنفرانسهای متعددی تشکیل شد که روسیه در آنها عهدنامههایی که از پیش با دولتهای دیگر بسته بود را ملغی اعلام کرد. برای مثال قراردادهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ میلادی که بین روسیه و انگلستان بسته شده بود در کنفرانس صلح پاریس لغو شدند؛ اما به گفته «سر پرسی سایکس» (Sir Percy Sykes) به ایران اجازه ندادند تا تقاضای خود را در این زمینه، در کنفرانس صلح پاریس مطرح کند.
مطابق پیمان مودت تمام قراردادهای ایران با روسیه تزاری ملغی اعلام شد
در پیمان مودت که بعد از انقلاب روسیه در سال ۱۹۲۱ میلادی بین ایران و روسیه بسته شد، نقض عهدنامههای دوره روسیه تزاری با ایران تصویب شد و مناسبات جدیدی بین روسیه و ایران پایهگذاری شد. با وجود شرایطی که در سال ۱۹۲۱ ایجاد شد، اراده جدی برای صحبت بر سر بازپسگیری سرزمینهای از دست رفته ایران شکل نگرفت؛ زیرا کنفرانس چهار روز بعد از کودتای رضاخان انجام شد که اوضاع ایران در وضعیت مساعدی نبود. علاوه بر عدم ثبات وضعیت سیاسی ایران، سیاستهای منفعتطلبانه انگلیس، استقلال برخی از مناطقی که شکل یک دولت-ملت را به خود گرفتند و قوانین بینالمللی حاکم بر این کشورها، دست به دست هم دادند تا شرایط ایران به همین شکل باقی بماند.
منبع عکس: diyarekohan.net
در سالهای اخیر مباحثی درباره پایان مدت عهدنامه ترکمانچای و الحاق مناطق از دست رفته در این عهدنامهها به ایران مطرح شد؛ اما نظر به اینکه هریک از سرزمینهای مذکور در قرارداد، امروزه در جغرافیای تاریخی جهان، یک دولت مستقل محسوب میشوند، این مورد را مطابق سازوکار بینالمللی و قوانین آن، با دشواری مواجه و دستیابی به آن را غیرممکن میکند. اگر درباره عهدنامه ترکمنچای نظری دارید آن را با ما و کاربران کجارو به اشتراک بگذارید.
پرسشهای متداولعهدنامه ترکمنچای در دوره کدام پادشاه بود؟۲۱ فوریه سال ۱۸۲۸ میلادی، در دوره پادشاهی فتحعلیشاه قاجارعهدنامه ترکمنچای چند ساله بود؟مدت نامعین؛ در متن عهدنامه عبارت ««تا یوم الابد» استفاده شده است.به موجب عهدنامه ترکمنچای چه ایالاتی از ایران جدا شدند؟ایروان، ارمنستان، بخشهایی از ترکیه و جمهوری آذربایجان امروزیعلت جنگ ایران و روسیه چه بود؟تصرف گوکچه
منبع عکس کاور: fa.wikipedia.org