جان فدا | معاون سپاه: مدیریت احیاگری تخصص حاج قاسم بود/ چهار مولفه فرماندهی سردار سلیمانی
گروه سیاسی خبرگزاری فارس: ساعت ۰۱:۲۰ بامداد جمعه ۱۳ دیماه ۱۳۹۸ را باید یکی از غمانگیزترین روزها برای ملت ایران دانست. روزی که تروریستهای آمریکایی با دسیسه صهیونیستها سردار غیور و جانفدای ملت ایران را به شهادت رساندند و انتقام چندین ساله خود از انقلاب و نظام اسلامی را با این ترور گرفتند.
سرداری که بیش از ۴۰ سال مجاهدت را در کارنامه خود داشت؛ از مجاهدت در زمینهای تفتیده جنوب غرب کشور در والفجر ۸ و کربلای ۵ و عملیاتهای مختلف در دفاع مقدس تا فرماندهی محور مقاومت در برابر رژیم اشغالگر قدس. او بود که توانست صهیونیستها را به زانو درآورده و به حزبالله این قدرت را بدهد که بتواند با موشکهای کروز دریایی ناوچه ساعر رژیم اشغالگر قدس را منهدم کند.
حاج قاسمِ ملت ایران تنها نبود بلکه او با یارانش همچون سردار شهید سید محمد حجازی، سردار اسماعیل قاآنی، سردار شهید حسین اسداللهی، سردار شهید رضا فرزانه و بسیاری که با گمنامی فعالیت کرده و میکنند، توانست پیروزیهای بسیاری را برای اسلام و جبهه مقاومت به ارمغان بیاورد.
سردار حاج قاسم سلیمانی همواره علاوه بر توجه به اصول نظامی و فرماندهی جبهه مقاومت در سالهای اخیر هیچگاه از توجه به خانوادههای شهدا و ایثارگران دفاع مقدس غافل نبود و همواره به آنها رسیدگی میکرد.
در این راستا؛ به مناسبت سومین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی سیدالشهدای محور مقاومت با سردار احمد کریمی معاون نیروی انسانی سپاه پاسداران و از همرزمان او به گفتوگو نشستهایم تا با بخشی از ابعاد شخصیتی سردار قاسم سلیمانی بیشتر آشنا شویم.
متن این گفتوگو در ادامه آمده است:
فارس: سردار، نحوه همکاری شما با سردار سلیمانی چگونه بود؟
سردار کریمی: ما غیر از جلسات حضوری که توفیق ملاقات و گفتوگو با ایشان را داشتیم، اگر ایشان در سال ۲ یا ۳ بار با ما تماس میگرفتند و کار داشتند، آنچه پیگیری میکردند مربوط به رزمندگان دوران دفاع مقدس بود که یا مُعسِر شده بودند و یا مشکلات دیگری داشتند. البته او موارد مربوط به خانوادههای شهدا و ایثارگران را هم در این تماسها پیگیری می کردند. همه تماسهای شهید سلیمانی در مقطع حداقل ۱۰ سال در نیروی انسانی سپاه شامل این موارد می شد.
فارس: از نگاه شما، مهمترین مولفه مدیریتی سردار سلیمانی چه بود؟ آیا شما ویژگی خاصی در این مدیریت مشاهده میکنید؟
سردار کریمی: اشراری که مقطعی در جنوب شرق کشورمان حضور داشتند وابسته به نظام سلطه بودند و شهید سلیمانی در آنجا مدیریت احیاگری را انجام دادند. مدیریت احیا گری به این معنا که خط کش دقیق نظام اسلامی را زده باشند و مدیریت بخشی از آن اشدا علی الکفار و بخش دیگر آن رحما بینهم است.
حاج قاسم در آنجا فعالیت هایی را انجام دادند و راههایی را گشودند که مردم را به نظام بازگرداندند. همه آنها که در عملیاتهای حاج قاسم به نوعی خلع سلاح شده بودند، مجدداً از نظام جمهوری اسلامی سلاح تحویل گرفتند و به زندگی خود با آرامش ادامه دادند که این کار سختی است.
فارس: آیا سردار سلیمانی از مدیریت احیاگری علاوه بر داخل کشور در جای دیگری هم استفاده میکرد؟
سردار کریمی: حاج قاسم این کار را در دوران بیرون از کشور در سوریه و عراق هم به نوعی آن را انجام داد که الگوی آن این است که بخشهایی که در سوریه مبارزه میکردند که شامل تیپهای زینبیون، فاطمیون، حیدریون و خود سوریها که دفاع محلی بود را شامل می شد.
به طور مثال، اگر هزاران رزمنده در اختیار حاج قاسم قرار داشت، بخش قابل توجهی از آنها مربوط به دفاع محلی خود سوریه بود. این همان احیای مدیریت شرق کشور حاج قاسم و بازگرداندن مردم و اقناع آنها به شرایط خودشان است و با هم راحت زندگی میکنند.
اینجا تجربه مدیریت جهادی و مدیریت داخلی اش را یک معجونی را سردار سلیمانی در بیرون از کشور به نمایش گذاشت که واقعاً در این نوع مدیریت، معادله ترکیبی که در منطقه انجام شد؛ صحنه یک صحنه ترکیبی بود مانند همان جنگی ترکیبی که رهبر انقلاب در فتنه اخیر از آن نام بردند که در عرصههای مختلف مانند نظامی، امنیتی، اقتصادی و دیپلماسی آن هم در یک محیط بیرونی نه در محیط داخل کشورمان. یک کار پیچیده و واقعاً بزرگ که در آنجا دشمنان به طور مستقیم وارد کار شده بودند.
فارس: مهمترین فعالیت حاج قاسم سلیمانی در محور مقاومت از نظر شما چه بود؟
سردار کریمی: حاج قاسم چند کار مهم را در محور مقاومت انجام داد که اولین آن متقاعد سازی به عنوان مولفه اصلی بود. این کار بسیار مهمی بود که حاج قاسم، مردم را قانع کرد و دفاع را بزرگ نشان دهند چون ذاتاً مردم از اینکه به آنها حمله شده، ناراحت بودند و حاضر به دفاع بودند ولی شرایط یک شرایط سخت بود.
دومین مولفه کار برای خداوند و نگاه شهادت است. حاج قاسم این نگاه، زندگی آزادانه و گذشت از مسائل قومی را در آنجا نهادینه کردند. این مهم در حالی تحقق پیدا کرد که دشمنان آن زمان از خود کشور ما مسائل قومی را آغاز کردند ولی با یاری خداوند در هیچ کجای منطقه توفیقی به دست نیاوردند.
سومین مولفه ایجاد روحیه دشمن ستیزی در مردم که در ذات آنها وجود داشت و حاج قاسم آن را به عرصه آورد. همانطور که اشاره کردم در هنگام مبارزه با داعش در سوریه از هزاران رزمندهای که در حال نبرد با این گروهک تروریستی بودند، غالب آنها جزو دفاع محلی بودند که ناشی از همین روحیه است.
چهارمین ویژگی که در این بخش باید آن را جزو خصوصیت های مدیریتی حاج قاسم سلیمانی دانست، دیپلماسی است. بسیاری اعتقاد دارند که دیپلماسی حاج قاسم ناشی از یک نگاه بلند قرآنی است یعنی کمک به مستضعفین در برابر مستکبرین. این دیپلماسی پاسخ داد لذا وقتی این اندیشه در آن منطقه حاکم میشود همه اقلیت های دینی مانند مسیحیت و یهودیان در سایه این تفکر احساس امنیت و آرامش میکنند.
فارس: از منظر مدیریتی، حاج قاسم چگونه نیروهای خود را مدیریت میکرد؟ آیا این مدیریت ویژگی خاصی داشت؟
سردار کریمی: زندگانی حاج قاسم سلیمانی به چند قسمت تقسیم می شود؛ دفاع مقدس، مبارزه با اشرار در جنوب شرق و محور مقاومت. باید گفت حاج قاسم سلیمانی شهید سه محور است. ما کمتر چنین فردی را سراغ داریم که چنین ویژگیهایی را داشته باشد. البته شخصیتی مانند شهید همدانی از این حیث اشتراکات و تشابهاتی با حاج قاسم سلیمانی دارد.
هنگامی که به دوران فرماندهی حاج قاسم سلیمانی در دفاع مقدس نگاه می کنیم شاهد هستیم که ایشان جزو موفقترین فرماندهان دفاع مقدس است که با مدیریت جهادی تمام امور خود را به پیش می برد.
بخش روحیه معنای و اعتقادی در مدیریت جهادی است که میتواند آن را به به آثار و برکات صحیح برساند و به جنگ یا دفاع سمت و سوی بدهد.
فارس: مدیریت جهادی در عرصه جنگ در نظام اسلامی چه تفاوتهایی با مدیریت کلاسیک جنگ دارد؟
سردار کریمی: مدیریت جنگ با مدیریت جهادی تفاوتهایی دارد؛ مدیریت جنگ به کارگیری تمام امکانات مانند نیروی انسانی، آموزش، سلاح، مهمات و مواردی از این دست برای جنگ است. فرماندهانی همچون حاج قاسم در دفاع مقدس، مدیریت جهادی که روحی و معنوی است را بر آن مدیریت جنگ پیادهسازی کردند تا توانستند توفیق پیدا کرده و فرمانده برتر شوند.
مدیریت جهادی اینگونه است که فرماندهان نمیگویند بروید بلکه میگویند، بیایید. تفاوت ما با دیگر سازمانهای نظامی همین جمله بود، آنها میگفتند بروید و ما می آییم. طبق قانون جنگ فرمانده یک تیپ باید ۶۰ کیلومتر عقبتر از نیروهای خود باشد ولی ما چنین فرماندهی نداشتیم.
پایان پیام/