چرا روزنامه سازندگی توقیف شده است؟/ کارنامه غیرقابل دفاع روزنامه منتسب به حزب کارگزاران+ عکس

فارس پلاس؛‌ روایت روز – در پی توقیف روزنامه سازندگی- ارگان رسانه‌ای حزب کارگزاران- به‌دلیل تشویش اذهان عموم، مدیران این روزنامه و برخی فعالین اصلاح‌طلب تلاش کردند تا اینگونه القاء کنند که توقیف این روزنامه صرفاً به دلیل انتقاد از قیمت گوشت بوده است.

اما برخلاف این فضاسازی و آنطور که معاونت امور مطبوعاتی وزارت ارشاد اعلام کرده است، علت توقیف روزنامه سازندگی، یک روند حداقل چندین ماهه بوده است. بر همین اساس روابط‌عمومی معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی وزارت ارشاد اعلام کرد: «با توجه به بررسی‌های کارشناسی صورت گرفته و با عنایت به اصرار بر تخلف در درج محتوای خلاف واقع و تشویش اذهان عمومی طی ماه‌های گذشته، هیئت نظارت بر مطبوعات رأی به توقیف روزنامه سازندگی را صادر کرد.»

نکته قابل تأمل اینجاست که رسانه‌های تابلودار دشمن از جمله رسانه‌های اسرائیلی و آمریکایی به توقیف این روزنامه اعتراض کردند. به عنوان نمونه حساب توئیتری «اسرائیل به فارسی» در مطلبی نوشت: «چه احتیاجی به توقیف روزنامه بود؟ انگار اگر در روزنامه نخوانند، مردم خودشان نمی‌دانند که گوشت از سفره حدف شده…»

«طغیان گوشت»، «هراس شیراز»، «سهم عوام سهم خواص»، «خراج از مردگان»، «دولت بی‌سرمایه»، «دوئل زنانه»، «حراج بدون نظارت»، «اثر باد بیشتر از اثر مسئولان است» و «دور افتخار با بورکینافاسو» تنها بخشی از تیترهای خلاف واقع و مصداق تشویش اذهان عمومی توسط این روزنامه است.

به این تیترها توجه کنید:

رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانات اخیر به مناسبت سالروز قیام بیست‌ونهم بهمن مردم تبریز فرمودند: «سعی دشمن این است که راه را فراموش کنیم، راه را نبینیم؛ سعی‌اش این است. در داخل هم کسانی همینها را ترویج می‌کنند؛ هستند دیگر. ما ادّعا نمی‌کنیم که در داخل مخالف نیست، انقلاب مخالف ندارد، ما مخالف نداریم؛ چرا، کسانی هستند که مخالفت می‌کنند، آن‌ها هم همان هدف دشمن را دنبال می‌کنند. در داخل، ما مواجه بودیم با حرکاتی که عزم راسخ ملّت ایران را آماج حملات خود قرار داده بودند. یکی از اهداف مهمّ این اغتشاشات پاییز در تهران و بعضی جاهای دیگر، این بود که همین بیست‌ودوّم بهمن را از یاد مردم ببرند، مردم حضور میلیونی خودشان را در سالروز پیروزی انقلاب نشان ندهند، فراموش کنند. در داخل هم کسانی با تحلیل‌های غلط، با استدلالهای سست، همین را در روزنامه‌ها، در فضای مجازی، در اظهارات، در گفته‌ها، تکرار کردند و گفتند برای اینکه مردم را منصرف کنند. امّا مردم چه‌کار کردند؟ مردم استقامت ورزیدند آمدند، برخلاف آن‌ها عمل کردند. پس این «آمدن» استقامت بود و این استقامت برکت دارد.»

رهبر معظم انقلاب همچنین -۵ آذر ۱۴۰۱- در دیدار بسیجیان فرمودند: «اینجا آدم واقعاً متأسف می‌شود؛ یک عده‌ای ادعای فهم سیاسی هم می‌کنند لکن تحلیل‌هایشان در بعضی از روزنامه‌ها یا در بعضی از بخش‌های فضای مجازی واقعاً انسان را متأسف می‌کند. می‌گویند برای اینکه بتوانید این اغتشاش‌ها را که در این چند هفته راه انداخته‌اند در کشور، تمام کنید و ساکت کنید- حالا این را کسانی می‌گویند که مدعی سیاست‌ورزی و سیاست‌دانی و اطلاع از اوضاع جهانند!- باید مشکل‌تان را با آمریکا حل کنید… یا می‌گویند باید صدای ملت را بشنوید. من این دو تعبیر را دیده‌ام در نوشته‌ها: با آمریکا مشکل‌تان را حل کنید، صدای ملت را بشنوید.»

ایشان- ۲۸ آبان ۱۴۰۱ – نیز در دیدار مردم اصفهان فرمودند: «پیشرفت احتیاج دارد به امید. دشمن روی امید ملت ایران متمرکز است. این امکانات گسترده‌ای که دشمن به کار گرفته، این رسانه‌ها، این ماهواره‌ها، این فضای مجازیِ عجیب‌وغریب، این تلویزیون‌های مزدورِ مأجور، همه این‌ها برای این است که این امید را در مردم بکُشند…این‌ها حتی به مسئولین هم طمع دارند که امید را از آن‌ها بگیرند. خب، حالا یک امتدادی هم متأسفانه در داخل دارند؛ من ناچارم این را بگویم. آدم دلش نمی‌خواهد چنین واقعیتی وجود داشته باشد، اما هست؛ این‌ها در داخل امتداد دارند. امتداد آن‌ها هم همین القای یأس، القای ناامیدی که «فایده‌ای ندارد»، «به‌جایی نمی‌رسیم»،‌ «چه‌کار می‌خواهیم بکنیم» است؛ از این حرف‌ها می‌شنوید. در داخل هم فلان روزنامه، فلان فعالِ فضای مجازی، متأسفانه از این چیزها دارند؛ این‌ها هم امتداد آن‌ها هستند.»

نشریه نیوزویک اخیراً در گزارشی به قلم ۲ تن از کارشناسان اندیشکده آمریکایی «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها»(FDD) به نام‌های «ژنرال جیکوب ناگل» مشاور امنیت ملی نتانیاهو و «مارک دوبوویتز» متخصص حوزه تحریم‌های ایران، با اشاره به آشوب‌های اخیر در ایران نوشته است: «باید محصول عملیات روانی (علیه ایران) این باشد که روزبه‌روز بر مردم خشمگین- از دانش‌آموز تا معلم- افزوده شود.»

در «جنگ رسانه‌ای» که بخشی از «جنگ ترکیبی» علیه ملت ایران است، حساب دشمن مشخص است. اما یکی از واقعیت‌های بدیهی و انکارناشدنی در این جنگ، نقش عوامل داخلی و به عبارتی دنباله‌های دشمن در داخل است. در این میان، نقش برخی رسانه‌های داخلی منتسب به جریان اصلاح طلب، قابل تأمل است.

در ماه‌های گذشته، بخش میدانی پروژه دشمن ذیل جنگ ترکیبی، چند مرحله داشت. الف- اعتراض، ب- اغتشاش، ج- شرارت مسلحانه، د- اقدامات تروریستی و کشتار دسته‌جمعی مردم. نکته قابل‌تأمل اینجاست که رسانه‌های معاند تمامی این اقدامات را صرفاً «اعتراض» نامیده و افراد دخیل در این اقدامات را نیز «مردم معترض» و «جوانان معترض» می‌نامیدند. و اما بخش تأسف‌برانگیز ماجرا آنکه دنباله‌های دشمن در داخل در روزنامه‌ها و سایت‌های خبری و شبکه‌های اجتماعی، با تکرار ادبیات دشمن، اقدامات آشوبگران را از «اعتراض» فراتر نخوانده و حتی با عنوان «جنبش» از آن نام بردند.

علاوه بر این، یکی از علت‌های اینکه آشوب‌های اخیر با عنوان «جنگ ترکیبی» یا «جنگ هیبریدی» نامیده شد این بود که در آن به‌صورت همزمان بر چند گسل تمرکز شد. الف- گسل جنسیتی، ب- گسل قومیتی، ج- گسل شیعه و سنی، د- گسل طبقاتی، و ه- گسل نسلی

یکی دیگر از بخش‌های اصلی جنگ ترکیبی اخیر، سنگ‌اندازی در مسیر آموزش و فشل‌کردن روند آموزش در دانشگاه‌ها و مدارس بود.

نفرت‌پراکنی علیه مدافعان امنیت، تردیدافکنی در فعالیت گروهک‌های تروریستی از جمله داعش، باورسازی گسترده بودن اغتشاشات در سطح کشور و القای مخالفت اکثریت مطلق مردم ایران با جمهوری اسلامی، نفرت‌پراکنی علیه اقشار متدین و مذهبی، القای رخ دادن وضعیت بغرنج اقتصادی در آینده نزدیک، سانسور اقدامات مثبت حاکمیت و نادیده گرفتن اخبار خوب، سانسور حضور چشمگیر مردم در تشییع شهدا و راهپیمایی ۱۳ آبان و… از دیگر بخش‌های جنگ ترکیبی اخیر بود و متاسفانه بخشی از جریان اصلاح طلب با دشمن در این جنگ ترکیبی هم‌صدا و همراه بودند.

پایان پیام/.