سه ضلعی مرکب
گروه سیاسی خبرگزاری فارس، – کمیل خجسته: تعارف و رودربایستی چرا؟! چه کسی است که فشار این روزها را درک نکند؟! چه کسی است که نگوید کاش دولت فلان کار را میکرد! کاش رئیس دولت چنین میکرد. کاش چنین اشتباهی نمیکرد و … این درست است و سر جایش محل بحث است، اما برای عبور از وضع موجود باید به دو نکته مهم توجه کرد.
اول اینکه به صورت کلی جهان از نظم و کلیشه حاکم بر خودش درآمده است. همین الان جمهوریخواهها میگویند بایدن تهدید و دشمن آمریکا است. آلمانیها در تظاهراتشان میخواهند تا دولتشان تجربه هیتلر را در حمله به روسیه تکرار نکند! خیابانهای فرانسه تجربه جدیدی از مردم معترض را پیدا کرده است. انگلیس پر از اعتصابات است و …. اما این به کنار.
دوم اینکه ایران با دستکاری خصمانه روبرو است، مثلا اینکه وقتی محمدرضا فرزین رئیس بانک مرکزی به کشورهای حاشیه خلیجفارس سفر میکند تا بتواند نظام ارزی کشور را سامان دهد، پشت سر او آمریکا پول نفت عراق را بلوکه میکند. (خود همین هم جالبست!)
آمریکا برای تسلط بر دولت عراق، سالهاست سیستمی را چیده است که پول فروش نفت عراق در فدرال رزرو امریکا مینشیند و با تایید آمریکا پول به بانک عراق واریز میشود و به همین دلیل بعد از همراهی عراق با ایران ناگهان پول نفت عراق بلوکه شد. از طرف دیگر رابرتمالی به قطر، امارات، عمان رفت و تمام فشارش را به آنها وارد کرد تا مداخلات جدیدی در جریان ارزی ایران صورت بگیرد و این یعنی اینکه بانک مرکزی ایران در مقابل تصمیم خود برای مداخله در حوزه مالی با یک اراده جدی قدرتمند و یک مداخلهگری خرابکارانه مستمر روبرو است.
در واقع مدتهاست با یک جنگ سه ضلعی روبرو هستیم، پروژههای مرکبی که عمدتا از سه بخش ایجاد شدهاند: تخریب، فشار رسانهای و آشوب. مثلا در مدیریت دلار رابرت مالی در حال تخریب است، رسانه داغش میکند و فردایش فراخوانهای آشوب در بازار صورت میگیرد. در ماجرای مسمومیت هم همین رویه است: مدارس زنجیرهای مسمومشده دخترانه در ضلع تخریب قرار میگیرند. اینترنشنال و منوتو شعارها را به سمت رهبر ایران میبرند و علینژاد و مریم رجوی برای آشوب فعال میشوند. نقشه یک چیز است: تکمیل پروژه مرکب.
هر چند پروژه سوریسازی در پاییز امسال موفق نشد اما ضرباتش بر پیکره ایران زخمی هم گذاشت. حالا کفتارها چشمشان به زخم افتاده و تلاش میکنند سه ضلعی داخلی را با دو ضلع بیرونی تقویت کنند. اول تجمیع آشوبگران خارج از ایران حول پهلوی و دوم همراهسازی کشورهای غربی است تا محیط آشوب و اختلاف برای وارد کردن زخم جدید فراهم باشد اما تجربه تاریخی ایران نشان داده است که این پروژه مرکب یک پاشنه آشیل دارد.
این تجربه نشان داده که اگر آمریکا بتواند در داخل اختلاف داخلی را بالا ببرد شبیه همان اتفاق تلخ سال ۱۳۳۲ شمسی صورت میگیرد. آن زمان وقتی بین صف مردم اختلاف شد؛ پهلوی و شعبون بیمخ با کودتا آرزوی نفت ملی را از ایران ربودند و همه سرمایه و منافع ملت را به آمریکا سپردند و بر عکس آن وقتی صف مردم متحد و کنار هم مثل راهپیمایی ۲۲ بهمنها قرار گرفت؛ چهلواندی سال هم که بگذرد آمریکاییها دستشان از منافع مردم کوتاه میماند.
پایان پیام/