مقابله با مونتاژ و استقلال در صنعت، رویکردی بنیادین در اندیشه امام خمینی(ره)

گروه علم و پیشرفت خبرگزاری فارس؛ در رویکردهای جدید جهان به توسعه اقتصادی می‌توان نقش پررنگ دانش و فناوری را نظاره کرد. از زمان شکل‌گیری مفاهیم توسعه اقتصادی تا انحراف آن از جایگاه اقتصادی به سایر جایگاه‌های انسانی، مفاهیم توسعه مورد تغییر و بازتعریف قرار گرفته است. امام خمینی (ره) به عنوان حکیم دینی و فیلسوف فقیه، نوسازی یا توسعه را به نحوی بازتعریف نمود که نه هدف اصلی، بلکه به عنوان وسیله‌ای برای تکامل النسان مطرح باشد. از طرفی، استقلال صنعتی و عدم وابستگی به بیگانگان، از جمله رهنمودهای ایشان در زمینه پیشرفت اقتصادی است.

توسعه، کانون دگرگونی‌های مفهومی

موضوع توسعه اقتصادی و نحوه تحقق آن، همواره به عنوان یکی از موضوعات مورد بحث بسیاری از اقتصاددانان، سیاستمداران و جامعه‌شناسان مطرح بوده است. اقتصاد توسعه و به‌ طور‌ کلی تفکر توسعه در طول تاریخ دچار تحولات بنیادی و فکری بسیاری شده و بحث‌های مربوط به آن در چندین دوره از تاریخ تغییر پارادایم‌های متفاوتی را تجربه کرده است.

اختلاف نظرها و دیدگاه‌ها نه فقط به موضوع توسعه، بلکه به عوامل و راه‌های دستیابی به آن نیز راه یافته است. صاحب‌نظران مختلف در هر کشوری به مقتضای سوابق تاریخی، ایدئولوژی حاکم بر آن، نحوه تفکر و گرایش مردمانش، امکانات و ساختار خود، الگوی خاصی برای غلبه بر مشکلات اقتصادی و اجتماعی و در نهایت رسیدن به توسعه ارائه داده‌اند.

در طول دهه‌های مختلف، سه گفتمان مسلط بر تفکر توسعه تأثیر گذاشته‌اند. گفتمان اول شامل شرایط و اهداف توسعه، گفتمان دوم نقش دولت‌ها و بازارها و گفتمان سوم، شامل اهمیت محیط بین‌المللی برای توسعه ملی است.

 

عوامل مختلفی مانند سرمایه، نیروی انسانی، تکنولوژی، منابع طبیعی، فرهنگ، ساختارهای اجتماعی و… در توسعه کشور مؤثر هستند و علمای مختلف بر حسب اهمیتی که برای هر یک از این عوامل قائل می‌شوند، آن را تعریف می‌کنند. این اختلاف‌ها باعث می‌شد نظریه‌پردازان و صاحب‌نظران مختلف در طول تاریخ، ادبیات جدیدی در توسعه تولید می‌کردند.

مهم‌ترین ایده‌های مربوط به توسعه اقتصادی از دوره پس از جنگ جهانی دوم و از حدود سال ۱۹۴۸ تکامل یافت و در دوران جنگ سرد و جهان دو‌قطبی اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا، خطاب‌کردن کشورهای در حال توسعه که نه با ایالات متحده و نه با اتحاد جماهیر شوروی همسو بودند، با عنوان جهان سوم امری متداول بود.

تغییر مرزهای دلالت توسعه و مسئله رفاه

هدف ابتدایی توسعه اقتصادی، فراهم‌ آوردن ابزارهایی برای بهبود کیفیت سطح زندگی در جامعه بود که خود را تا دهه ۱۹۷۰ در مفهوم تولید ناخالص داخلی نشان می‌داد، اما به دلیل اینکه مراقبت‌های بهداشتی، آموزش و مسکن بهتر نیز برای نشان دادن سطح رفاه لازم بود، برخی از صاحب‌نظران، این رویکرد را دارای اشکال می‌دانستند.

در اوایل دهه ۱۹۷۰، اختلاف نظر در معیارهای رفاه جامعه، باعث شد مفهوم توسعه از کالبد اقتصادی خارج شود و شکل جامع‌تری در همه جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی، سلامت، آموزش، محیط زیست و… به خود بگیرد. در واقع مفهوم توسعه که تنها نمادی از رفاه اقتصادی بود، رفته‌رفته سعی کرد ملاک‌های بیشتری از رفاه را در خود جای دهد.

از یک دهه قبل‌تر نیز، جهان دست‌خوش حرکت به سمت استقلال و استعمارزدایی بود که در آفریقا و آسیا شتاب بیشتری داشت. نخبگان و دولت‌های پسااستعماری نیز به دنبال پیشرفت اقتصادی و اجتماعی سریع و مستقل بودند و به راهبردهایی جهت دستیابی به توسعه اقتصادی و اجتماعی و در‌ عین ‌حال توأم با استقلال سیاسی نیاز داشتند. در این دوران، صنعتی‌شدن و مفهوم ارزش افزوده برای مواد خام نیز در حال تبلور در رویکردهای توسعه‌ای مطرح بود.

با تبدیل فناوری به عنوان یکی از ارکان اصلی رشد اقتصادی، کشورهای مختلف به هر نحوی به دنبال کسب فناوری‌های بودند، اما بسیاری از فناوری‌ها موجب وابستگی بیشتر به ابرقدرت‌ها می‌شد.

در این دو دهه، نقش فناوری در توسعه نیز در حال تغییر بود. تا دهه ۱۹۶۰، تفکر توسعه، فناوری را چیزی تلقی می‌کرد که در سرمایه ثابت تجسم و صرفاً از نقطه ابداع به نقطه استفاده انتقال یافته است. در این دوران، رشد اقتصادی مرهون کار و سرمایه بود و تغییرات فناورانه به عنوان پیش‌نیاز رشد و نه بخشی از آن تصور می‌شد.

اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰، توجهات به خود فرایند انتقال فناورانه معطوف شد و نگاه به فناوری از یک چیز دست‌ساخت فیزیکی به نظام دست‌ساخت‌هایی متشکل از «انسان‌ها، رویه‌ها و ترتیبات سازمانی» تغییر یافت. در واقع مدل‌های رشد اقتصادی جدید، علاوه بر سرمایه و کار، فناوری را نیز به عنوان رکن اصلی رشد در نظر می‌گرفتند. مشکل اصلی برخی از فناوری‌ها این بود که کشورها را بار دیگر بر سازندگان فناوری وابسته می‌کرد و این یک تضاد با استقلال‌خواهی ملت‌ها بود.

توسعه در ایران با رویکرد نوین امام خمینی (ره)

در دورانی که تسریع توسعه و تلاش برای استقلال در دنیا مطرح می‌شد، کشور ایران شاهد یک نظام دست‌نشانده و وابسته با دولتی در حاشیه بود. اصولا صحبت از رفاه، در زمانی که بیشتر امکانات رفاه در دست اقشار پردرآمد جامعه بود بی‌معنی به نظر می‌رسید و رسدن به اهداف مورد نظر توسعه در ایران به دشواری قابل تصور بود.

با وقوع انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹، موتور توسعه ایران، حرکت خود را از سر گرفت و تعاریف و اهداف جدیدی برای آن تعریف شد. امام خمینی (ره) با شناختی که نسبت به مضامین و ابعاد توسعه و نقش فرهنگ در شکل دادن به اندیشه و رفتار انسان داشت،  قبل از هر چیز، فرهنگ را مبدأ همه خوشبختی‌ها و بدبختی‌های ملت می‌دانست.

 

تا پیش از انقلاب ایران، مفاهیم توسعه در جهان در حال کشمکش بین متفکران نظام لیبرالیسم و یا طرفداران سـوسـیـالـیـسـم بـود و این دو جبهه فکری، هر دو، مفهوم دین را به عنوان ناتوان در انجام توسعه یا بازدارنده آن می‌شناختند. ظهور متفکری که اعتقاد داشت می‌توان با اصول دینی به توسعه رسید، پدیده تازه‌ای در جهان بود که توانست آحاد ملت ایران را در زیر یک پرچم متحد کند. با ارائـه نـظـریـه جدایی‌ناپذیری دین از سیاست، باوری نو در مورد توانمندی‌های دینی در جامعه بشری پدید آورد.

معمار انقلاب اسلامی, امام خمینی (ره), دین اسـلام را جهت پاسخ‌گویی صحیح به همه پرسمان‌های فردی و اجتماعی معرفی می‌کند و توسعه را در بالا بردن ابعاد فرهنگی جامعه با تأکید بر فرهنگ اسلامی می‌داند. در نظام فکری امام، توسعه هدف نیست، بلکه وسیله‌ای است که به انسان‌ها در تکامل کمک می‌کند.

ویژگی‌های توسعه از نگاه امام خمینی (ره)

با نگاه به رویکردهای مختلف امام خمینی (ره) می‌توان ویژگی‌های توسعه مطلوب از نگاه ایشان را دریافت. دین مبین اسلام، جوهره فکری ایشان در مفاهیم مربوط به توسعه و پیشرفت کشور است و راه‌حلی مناسب برای مشکلات فردی و اجتماعی قلمداد می‌شود. از نگاه ایشان، مشکلات حل نخواهد شد، مگر با توجه به راه‌حل‌های اسلامی آن.

از دیدگاه ایشان، معنویت اساس هر حرکت و تحول بشری است، چنانچه در گزیده‌ای از سخنان ایشان می‌توان دریافت: اگر ایمان به خدا و عمل برای خدا در فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی، اقتصادی و سایر شئون زندگی بشر وارد شود، پیچیده‌ترین مشکلات امروزی جهان به آسانی حل می‌شود.

از دیدگاه امام، هدف توسعه اقتصادی، برچیده شدن فقر و موانع تکامل و تحول انسان‌هاست و در این ابعاد انسانی، پیروزی بر شیطان و تکامل روحی جایگاه بالایی دارد: ما باید در هر قدمی که برای پیروزی پیش می‌رویم، هر قدمی که برای ساختن کشورمان پیش می‌رویم، چند قدمی برای ساختن خودمان، برای پیروزی بر نفس خودمان، برای پیروزی بر شیطان باطنی خودمان قدم برداریم … همه ادیان برای همین آمده‌اند که انسان‌ها را درست کنند. اصلاً موضوع بحث انبیا انسان است. انسان اگر درست بشود، همه چیز عالم درست می شود.

 

از طرفی، امام تأکید بسزایی بر همبستگی بین اقشار ملت دارد و می‌فرماید: بر همه اقشار ملت، در هر مقامی که هستیم واجب است، واجب الهی است که با هم پیوسته باشیم و با هم یکدست و یکدل و یک جهت برای ساختن این ایران خراب… ما باید از سر، یک مملکتی را از سر بسازیم و این، نه دولت همچو کاری می‌تواند بکند و نه بعض اقشار ملت، باید همه با هم دست به هم بدهیم. این دیدگاه با یکی از اصلی‌ترین مفاهیم توسعه، یعنی سهیم‌بودن اقشار مختلف و فراگیر بودن آن نیز انطباق دارد.

از نظر امام (ره) عدالت از پایه‌های اساسی توسعه محسوب می‌گردد، آنجا که می‌فرمایند: خروج از اعتدال و عدالت الهی و صراط مستقیم، انحراف است و اجتناب از آن وظیفه ای الهی … عدالت را اجرا کنید، عدالت را برای دیگران نخواهید برای خودتان هم بخواهید.

استقلال صنعتی، اصلی مهم در توسعه

امام خمینی (ره) معتقد بودند که در فرایند توسعه اقتصادی، بایستی حاکمیت نگرش علمی در باورهای جامعه برقرار شود و همچنین ایشان بر علم توأم با عمل به عنوان ضروریات توسعه، بسیار اهمیت می‌دهند: علم و عمل، علم و تعهد به منزله دو بال هستند که باهم می‌توانند به مراتب ترقی و تعالی برسند … علمِ تنها اگر ضرر نداشته باشد، فایده ندارد … اساس بر این است که دفاع از حق بکنند و حق را و علم را جانشین مسلسل بکنند. قلم و علم و بیان است که می‌تواند بشر را بسازد، نه مسلسل و نه سایر قوای تخریب‌کننده … علم از مهد تا لحد، از بچگی تا نزدیک مردن. دنیا باید با علم و با علم جهت‌دار اداره شود.

امروزه نیاز به فناوری برای توسعه امری ضروری و انکارناپذیر است، تأکید امام راحل (ره) بر علم و عمل توأمان و همچنین استقلال به عنوان یکی از نیازهای اصلی زمان کشور ایران، یکی از محوری‌ترین نکاتی است که می‌توان از نظام اندیشگاهی ایشان استخراج کرد.

در عمل دستیابی به فناوری از دو طریق ساخت داخل و انتقال فناوری از خارج ممکن است. در وارد کردن فناوری به کشور باید توجه داشت که آیا فناوری وارداتی کشور را وابسته می‌کند یا از وابستگی نجات می‌دهد. حضرت امام (ره) می فرمایند: ما با صنعت‌های خارجی‌ها با علم مربوط به صنتعشان ابداً مخالف نیستیم … ما مخالف ترقیات نیستیم … در برنامه صنعتی کردن مملکت هرگز چون امروز سراغ مونتاژ نمی‌رویم. ما در ایران صنایع مادر ایجاد خواهیم کرد و نوسازی را به بهترین وجه انجام خواهیم داد.

 

حضرت امام نه فقط با صنعت و فناوری مخالف نبودند، بلکه به منظور رشد و توسعه بر آن تأکید می‌کردند و حتی تأکیدشان بر ایجاد صنایع استراتژیک بود تا کشور بتواند با توجه به منابع غنی خویش راه توسعه را به نحو صحیح بپیماید. همچنین از نگاه ایشان، استقلال و قطع وابستگی، شرط الزامی استفاده از علم و فناوری برای توسعه اقتصادی کشور است.

آنچه از سخنان و توصیه‌های امام راحل (ره) می‌توان دریافت این است که توسعه، تنها یک وسیله برای هدف بزرگ‌تر، یعنی برچیدن مشکلات کشور است که به کمک فرهنگ اسلامی محقق می‌شود. در حل مشکلات کشور باید از علم، عمل و فناوری کمک گرفت و با قطع وابستگی به دیگر جوامع، کشور را به استقلال رساند. از دیدگاه امام (ره)، علم بایستی با عمل همراه شود و صنعت و فناوری، کشور را به استقلال برساند.

پیگیری استقلال اقتصادی، بعد از امام (ره)

استقلال فناورانه که در زمانه امام راحل (ره) جزء رویکردهای نوین به توسعه در دنیا بود، در دوران بعد از رحلت ایشان و به دست حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به صورت جدی‌تری دنبال می‌شود. تقویت توان علمی دانشگاه‌ها برای پر بار کردن توانمندی‌های علمی ایران در جهان، از جمله مواردی است که همواره مورد توجه جمهوری اسلامی ایران بوده است.

گفتمان‌سازی جهت تحقق اقتصاد دانش‌بنیان و پیگیری تشکیل زنجیره علم تا ثروت، از جمله موارد دیگر در این سال‌ها بوده است. هدف دانش‌بنیانی در کشور، بومی‌سازی فناوری‌های مورد نیاز کشور با استفاده از توان علمی داخلی و قطع وابستگی به دیگر کشورها از جمله اهدافی است برای استقلال فناورانه کشور دنبال می‌شود.

پایان پیام/