چرا «خانه سینما» از عدالت دور اسـت؟

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، در بیش از یک دهه گذشته در بیشتر اوقات خانه‌سینما به جای آن که در پی احقاق حقوق اعضا صنف خود باشد به جایی در راستای  سودآوری برای سرانش بدل گشته است. این «خانه» بیش از آنکه به فکر معاش اعضای آن بویژه بخش کم درآمد‌تر شاغل در سینمای کشور باشد، به تبلیغ برای دیدگاه‌های سیاسی مطلوب رئیسان خود از یک سو و جریانی برای چانه زنی در سطوح  مدیریتی بالا تبدیل شده است و از وظیفه اصلی خود یعنی تلاش در راستای حقوق تمامی افراد صنف و نه تنها کارگردانان، بازیگران و تهیه‌کنندگان چهره غافل مانده است.

سینمای ایران با مشکلات بسیاری درگیر است، از بیمه هنرمندان، تا بالارفتن هزینه‌های تولید و دستمزد بازیگران و همچنین موضوعاتی چون رکود تولید و مشکل اشتغال و قاچاق فیلم‌ها و… که به نظر می‌رسد اهمیت چندانی برای مدیریت خانه سینما ندارد. 

دیروز«آرش فهیم» منتقد سینما یادداشتی درباره خانه سینما و حواشی نشستی که نیمه اول ماه خرداد برگزار شد، نوشت: «نشست خبری مرضیه برومند، مدیرعامل خانه سینما نشان داد که تنها نهاد صنفی سینمای ایران، همچنان در محاق حواشی خواهد بود؛ چون خانه‌ای است از پای‌بند سست و روی آب! وقتی صحبت از «خانه» می‌شود، حس آسودگی، امنیت و آشتی به ذهن متبادر می‌شود. با این حال آنچه به عنوان خانه سینما در ایران فعالیت می‌کند، در اغلب موارد و بخش‌هایش برای اهالی هنر هفتم، محل منیت و قهر و کشمکش بوده است. اما چرا خانه سینما همواره خانه‌ای سست و در مه بوده است؟ جدای از برخی مسائل قانونی و آئین‌نامه‌ای که چالش همیشگی خانه سینما بوده و یک بار هم منجر به انحلال آن شده، این تشکیلات از یک تناقض بزرگ ساختاری رنج می‌برد.

خانم برومند در نشستی خبری که ۹ خرداد امسال برگزار شد، به نکته قابل تأملی اشاره کرد و گفت؛ «من همیشه برایم سوأل بود این چه جور صنفی است که کارفرما و کارگر با هم زیر یک سقفند. مسائل اصناف با هم یکی نیست و گاهی رو‌به‌روی هم قرار می‌گیرد. گروه اول تهیه کنندگان و سرمایه‌گذاران هستند. گروه دوم هنرمندان و خالقین اصلی اثر سینمایی هستند و گروه سوم عوامل اجرایی و زیرشاخه‌ها هستند که به نظرم تعداد بیشتری در این گروه سوم متمرکز هستند. تفکیک این‌ها سخت است اما قصد دارم به سمتش بروم و بتوانیم به نظر مجمع عمومی بگذاریم و اجرایی بکنیم.»

آنچه مدیرعامل خانه سینما درباره‌اش صحبت کرده، یکی از مشکلات اساسی این تشکل است. به این ترتیب که برخلاف خیلی از نهادهای صنفی دیگر که مدیریت آنها به عهده مظلوم و مستحق‌ترین‌ اعضا است، مدیریت خانه سینما به طوری غیرمنطقی به عهده شاه‌نشینانِ سینما است. فرض کنید در کارخانه‌ای عریض‌ و طویل، یک سندیکا برای حمایت از حقوق صنفی کارکنان تشکیل شود اما در این سندیکا، کارفرمایان و مالکان کارخانه ریاست کنند! به طور طبیعی این سندیکا به‌جای اینکه بر پیگیری و دفاع از حقوق کارکنان فرودست متمرکز باشد، نه تنها به سود کارفرمایان از امور صنفی دیگران کوتاهی می‌کند (چون اصلا غیرِ فرادستان در مدیریت آن نقشی ندارند) بلکه دائم دچار جنگ قدرت و باندبازی و کشمکش با فلان سازمان و آن یکی وزارتخانه خواهد بود.

وضعیت همه این سال‌های «خانه سینما» دقیقا به همین منوال بوده است. تا وقتی مدیریت این تشکل در انحصار تهیه کنندگان و سرمایه‌گذاران و کارگردان‌های صاحب قدرت و با نفوذ باشد، این خانه، هم در عدالت‌جویی و پیگیری امور صنفی، کجدار و مریز عمل خواهد کرد و هم دچار سیاست‌زدگی و حواشی مربوط به باندهای قدرت سینما خواهد بود. همچنان‌که در تمامی این سال‌ها، این چنین بوده است. پس در اولین قدم برای اصلاح نهاد صنفی سینما باید قوانین و ضوابطی طراحی شود تا اصلا اعضای حلقه‌های قدرت، افراد صاحب نفوذ و سیاست‌باز و لابی‌کارها و باندبازها از ورود به هیئت مدیره و شورای سیاستگذاری خانه سینما منع شوند.

به طور طبیعی، بازیگر، تهیه‌کننده‌، کارگردان یا سرمایه‌گذاری که خودش دغدغه مالی و معیشتی ندارد و طعم اجاره‌نشینی و تأمین شهریه دانشگاه و جهیزیه فرزندانش را نچشیده، نمی‌تواند برای طیف وسیعی از کارکنان عرصه سینما که درگیر این مسائل هستند، رفع مشکل کند. و یا، سینماگری که دلبسته یا در‌ستیز با برخی احزاب و جریان‌های سیاسی یا در پی به قدرت رساندن فلان فرد و گروه در ساختار سیاسی کشور است، به تبع چنین اهدافی، از حضور در هر تشکل و نهادی برای اهداف سیاسی مدنظرش کار خواهد کرد. درست مانند عملکرد خانه سینما در برخی بزنگاه‌های سیاسی که تبدیل به مرکزی برای صدور بیانیه‌های سیاسی و جناحی شد. درحالی که «خانه سینما» همان طور که از نامش مشخص است، ربطی به گروه‌ها و جناح‌های سیاسی ندارد و مانند یک خانه که باید محل امن و آسایش همه اعضا باشد باید برای همه سینماگرها با هر رویکرد و سلیقه‌ای، پدری کند. 
بنابراین به‌جای عموم افراد و جمع‌هایی که طی همه سه دهه فعالیت خانه سینما در این تشکل مدیریت و مدیرعاملی کرده‌اند، باید طیف مستضعف سینما و افرادی که خودشان درد محرومیت و طعم ایستادن در صف دریافت وام و تأمین حداقل‌های زندگی را دارند و همچنین شخصیت‌هایی مبرا از حب و بغض‌های سیاسی بر مصدر خانه سینما باشند.

پایان پیام/