بررسی مسئله آب خوزستان با حضور جمعی از اساتید دانشگاه / نقش دانشگاهیان در حل مشکل

به گزارش خبرنگار تشکل‌های دانشگاهی خبرگزاری فارس، وبینار بررسی مسئله آب خوزستان، به همت بسیج دانشجویی دانشکده مهندسی شیمی، عمران و علوم مهندسی دانشگاه تهران با حضور جمال محمدولی سامانی مدیر مطالعات آب، منابع طبیعی و محیط زیست مرکز پژوهش های مجلس و استاد دانشگاه تربیت مدرس، بنفشه زهرایی، دبیر کارگروه ملی سازگاری با کم آبی و استاد دانشگاه تهران، محسن ناصری، رییس کارگروه هوا و اقلیم کمیته محیط زیست مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزار شد. در این وبینار به علت و ریشه های اصلی مشکلات آبی خوزستان، تاثیرات متقابل آن بر سایر مناطق کشور و راهکارهای رفع آن پرداخته شد. در ابتدای جلسه، زهرایی با اشاره به کاهش قابل توجه بارشها به علت تغییرات اقلیمی در استان خوزستان از دهه هفتاد و به دنبال آن روند افزایشی تبخیر و تعرق، را از علل افزایش قابل توجه نیاز آبی کشاورزی دانسته و سپس با یاداوری خشکسالی سال های ۹۶-۹۷ که منجر به جیره بندی آب شد و سیلاب تاریخی سال ۹۸ ، به نقش سدها در تنظیم جریان آب در استان پرداخت. وی ادامه داد: استان خوزستان یک جلگه خاص است. حدود ۲۰۰۰ کیلومتر رودخانه در این استان وجود دارد که شیب بسیار کمی دارد. همین طول زیاد و شیب کم باعث می‌شود که هدر رفت آب در رساندن آب از نواحی مختلف به مصرف کننده ها مقداری بیشتر شود و راندمان انتقال آب کاهش پیدا کند. زهرایی افزود: تالاب های مهمی در استان هستند که وقتی خشک می‌شوند در واقع کانون اصلی گرد و غبار در منطقه جنوب غرب کشور هستند. عمده منابع آب خوزستان سطحی است و از سه رودخانه کارون، کرخه و دز تامین می‌شود. سرشاخه های کرخه در استان های کردستان، کرمانشاه، لرستان، ایلام و همدان هستند. سرشاخه های دز از استان های لرستان، مرکزی و اصفهان و سرشاخه های کارون از استان های لرستان، چهارمحال و بختیاری، فارس، اصفهان و کهگلویه و بویراحمد نشات می‌گیرند. وی تاکید کرد: بنابراین منابع آبی که در این رودخانه ها وجود دارد بین همه این استان ها در حرکت و برای مصرف به اشتراک گذاشته می‌شود و طبیعتا نباید این تصور وجود داشته باشد که کل آورد این رودخانه ها در استان خوزستان می‌تواند مصرف بشود. زهرایی گفت: سهم استان خوزستان در تولید منابع آبی سطحی حوضه های آبریز کارون بزرگ (جمع کارون و دز)، کرخه، زهره و جراحی به ترتیب ۲۵ درصد و مابقی حدود ۵ درصد است. طبیعتا عمده آب این رودخانه ها از مناطق کوهستانی در استان های شمال استان خوزستان نشات می‌گیرد و از طریق رودخانه به استان خوزستان و نهایتا در خلیج فارس و تالاب هورالعظیم تخلیه می‌شود. وی سپس به افت شدید جریانات سطحی ورودی به استان خوزستان به علت تغییر رژیم در جریان رودخانه هایی که مسیر طولانی در استانهای مختلف طی می کنند، اشاره کرد و علت آن را افزایش دما، تبخیر، تعرق و کاهش بارندگی و همچنین برداشت های آب و فرآیندهای توسعه ای که دربالادست اتفاق افتاده اعم از انتقالات آب یا توسعه ی کشاورزی (دیم و آبی) و نظایر آن دانست و این اتفاق را از مهمترین عوامل روند افزایشی شوری آب این استان برشمرد. وی گفت: وقتی کاهش آب وجود دارد و مقدار ثابتی املاح وارد رودخانه می‌شود، غلظت شوری آب رودخانه طبیعتا افزایش پیدا می‌کند. بخشی هم ناشی از زیرساخت هایی مانند سد گتوند و… است.استان خوزستان منابع آب زیرزمینی مهمی ندارد. همان مقدار هم در حال افت است. طبیعتا هر چه افت ذخیره ی آبخوان ها اتفاق می‌افتد، شوری آبخوان ها هم در حال افزایش است. زهرایی سپس با اشاره به گزارش سازگاری با کم آبی استان خوزستان گفت: ۸۵ درصد حجم آب مصرفی متعلق به بخش کشاورزی، و شرب و بهداشت تنها ۳ درصد است و ۱۵ درصد باقی مصارف است و عمده مصارف آب مربوط به کشت گندم، برنج، باغات و نیشکر است. وی سپس به وضعیت سد کرخه اشاره کرد و گفت: با نگاهی به وضعیت امسال سد کرخه می‌بینیم این سد ذخیره  بسیار پایینی دارد و به همین علت در آزادسازی آب دقت می‌شود تا در ماه های آینده مشکلی به وجود نیاید. خروجی امسال سد کرخه با خروجی سال های گذشته تفاوت چشمگیری ندارد هرچند طبیعتا به خاطر خشکسالی شدید این مقدار کمتر است. * برنامه ریزی آب در هر کشوری که داعیه توسعه دارد باید براساس اسناد باشد سامانی مدیر مطالعات آب، منابع طبیعی و محیط زیست مرکز پژوهش های مجلس هم در ادامه با اشاره به اینکه شرایط خوزستان، شرایط خاصی است و توجه به این استان باید متناسب به تحولات تاریخی آن، از زمان جنگ تاکنون باشد، افزود: برنامه ریزی آب در هر کشوری که داعیه توسعه دارد باید براساس اسناد باشد. باید امکانات موجود در خلیج فارس و دریای عمان مبنای یک سری از فعالیت ها قرار بگیرد. در کشورهای رو به رشد نظیر کشورهای حاشیه‌ی خلیج فارس، توسعه نزدیک ساحل است و دقیقا عکس آن را در کشور خودمان شاهد هستیم. وی با اشاره به سواحل شمالی و دریاچه‌ ارومیه افزود: در قسمت سواحل شمالی عملا در جهت ناپایداری و ضدتوسعه عمل می‌کنیم. مباحث توسعه‌ی نامتوازنی را در شمال شاهد هستیم که آینده‌ی مطلوبی را نشان نمی‌دهد. توسعه‌ی نامتعادل دریاچه‌ی ارومیه را به این روز انداخت. مجموعه استان های اطراف این دریاچه، به سرنوشت مبهم و نامعلومی هدایت می‌شوند. بحث های توسعه کشاورزی در دریاچه‌ی ارومیه محصول ۴۰ سال فعالیت نامتوازن بخش کشاورزی است. سامانی پس از اشاره به شکل گیری تمرکز جمعیتی در فلات مرکزی با تجمع صنایع آب بر مثل فولاد در این ناحیه، عامل اصلی نوسانات و ناپایداری‌ها را نداشتن یک سند ملی راهبردی برای برنامه ریزی توسعه‌ی صنعت و بخش کشاورزی دانست و بر لزوم تعریف الگوی کشت و پرداختن به کشاورزی فراتر از حالت کلی و تنظیم  توسعه‌ی مرزی، روابط ما با کشورهای همسایه و دیپلماسی، من جمله دیپلماسی آب براساس آن سند تاکید کرد. وی سپس افزود: عامل بسیاری از این مشکلات حاکمیت اقتصادی و سیاسی بر اساس یک مبانی کوتاه مدت است. این که ما عملا ملی فکر نمی‌کنیم و هر استان سعی می‌کند بدون توجه به استان دیگر آوردهای خاص خود را داشته باشد، باعث می‌شود  شاهد بحران‌های شدیدتری بشویم. ما نیازمند مراجعه و بازگشت به سند راهبردی آمایش سرزمین با محوریت چند مولفه که یکی از مهمترین آن آب است، هستیم. اسناد ما، اسناد توسعه‌ی صنعت، حمل و نقل، مباحث دریا و منابع آب و… باید اصلاح شوند. باید به شرایط بهینه برگردیم و متناسب با آن معیشت مردم را تضمین کنیم. * بررسی  جنبه‌ها و پیامدهای انتقال آب در حوضه‌ها در ادامه، ناصری رییس کارگروه هوا و اقلیم کمیته محیط زیست مجمع تشخیص مصلحت نظام در بیان شاخص‌ها و مولفه‌های کلیدی که برای انتقال آب بین حوضه ای مورد توجه قرار می‌گیرد، گفت: اهمیت موضوعات مرتبط با مدیریت منابع آب، محیط زیست، اقتصاد و موضوعات اجتماعی در بین محققین در حال افزایش است و این نشان دهنده ایجاد معضلات و مشکلاتی است که هر یک از این جنبه ها ایجاد کرده‌اند. وی افزود: به هر حال انگیزه‌های این پروژه ها کاملا متفاوت است. اصولا تصمیم گیری‌ها در انتقال آب بین حوضه ای، از دلایلی نظیر عدم تجانس الگوی بارش، وجود منابع مازاد در منطقه‌ی هدف و البته قابلیت انتقال از جنبه‌ی فنی و توجیه اقتصادی و همچنین توسعه‌ی شهری، صنعتی و کشاورزی با توجه به الزامات امنیتی و همین طور کاهش و کنترل سیلاب در مبدا،برخوردار است. ناصری پس از تبیین اینکه مشخصا دو اصل ۴۵ و ۴۸ قانون اساسی، امکان انتقال آب بین حوضه را به حاکمیت می‌دهد، نکات مهمی که در سطح بین المللی برای ارزیابی نکات مربوط به انتقال آب بین حوضه‌ای باید مورد توجه قرار بگیرد را بیان کرد و گفت: امکان پذیری و توجیه اقتصادی انتقال آب از نکاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد. ناصری در تکمیل صحبتهای خود با تاکید بر اینکه توجیهات فنی اقتصادی پروژه های انتقال آب در نظام کلان اقتصادی کشور تعریف می شود، گفت: اثرات اقتصادی یعنی این میزان آبی که از منطقه دهنده خارج می‌شود می‌تواند درواقع چه پتانسیل و ظرفیت را ایجاد کند و اینکه آب چه اثرات اقتصادی در منطقه پایین دست می‌تواند ایجاد کند؟ وی سپس به وجود یک نسبت تعیین شده کارشناسی برای شکل گیری اعتلاف اجتماعی بین گیرنده و دهنده در پروژه های انتقال آب اشاره کرده و با دشوار خواندن بحث کمی کردن اثرات زیست محیطی به علت نبود دسترسی راحت به اطلاعات پایه در خصوص ارزش‌های محیط زیستی مثل آب و همچنین مورد توجه قرار دادن جنبه های اجتماعی در کنار جنبه های سوداور بحث تقسیم عادلانه اب گفت: نکته دیگر هم این است که مزیت‌های نسبی که در نقاط مختلف جغرافیایی کشور وجود دارد با انتقال آب‌ها ممکن است از بین برود و این مزیت‌های نسبی در میزان درآمد مناطق مختلف اثر گذار باشد پس باید عادلانه بودن را از این جنبه بررسی کرد. ناصری افزود: ما سند مهمی را در دسترس نداریم که ارزش‌گذاری این پروژه‌های بزرگ را بر این اساس انجام دهیم. اگر بخواهیم جنبه‌ها و پیامدهای انتقال آب در حوضه‌ها را دسته‌بندی کنیم، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و البته فناوری و سیاستی است در پروژه‌هایی که عدم توفیق داشته‌اند پیامدهای منفی اقتصادی، اجتماعی، هیدرولوژیکی و محیط زیستی متعددی باعث زمین‌گیر شدن آن پروژه‌ها شده البته نتایج مثبتی هم داشته‌اند ولی عمدتا از جنس موضوعات سیاستی بوده بخصوص در مناطقی که نظام مدیریت آب آن یکپارچه است. وی در پاسخ به این سوال که چرا  با وجود انتقال اب به فلات مرکزی ایران همچنان مشکلات ابی فراوانی در این منطقه وجود دارد و اگر این انتقال درست نبوده چه باید کرد، گفت: همین مسائلی که در خصوص خوزستان وجود دارد در خصوص شانزده یا هفده پروژه کلان انتقال آب دیگر در کشور وجود دارد که می توان همین سوالات را پرسید و به احتمال زیاد از جنبه‌های عدم توفیق در هر کدام اثر روشنی را پیدا کرد. اگر بخواهیم جمع بندی بکنیم که چرا عدم توفیقات شکل گرفت به مواردی مثل شاخص‌های اجتماعی، شفافیت در تقسیم عادلانه منافع، اثرات تغییر اقلیم در افزایش تلفات، اثرات محیط زیستی، تغییر در رژیم هیدرولوژیک مناطق، سرخوردگی اجتماعات و عدم ائتلاف اجتماعی فنی محیط زیستی بر ضرورت قطعی انتقال. ناصری مهمترین سوالاتی که سیاستگذاران برای حل مشکلات مثل مشکلات فعلی خوزستان ، باید جواب بدهند را پنج مورد شمرده و گفت: مورد اول این است که ارزش‌های حاکم بر سیاست انتقال آب بین حوضه‌ای با توجه به وضعیت خاص ایران چیست؟ که این ارزش ها نمی‌تواند حاکم بر همه‌ی پروژه‌ها باشد و باید مصوب نهاد بالادستی مثل مجلس باشد که بتواند به شکل‌گیری یک ائتلاف ملی در خصوص آن کمک کند. وی افزود: سوال بعد این است که رژیم و الگوی برنامه ریزی توسعه و برنامه‌های آمایش پنج ساله چقدر مبتنی بر وجود منابع از جمله آب است؟  بنظر برنامه‌های آمایشی موجود که به شکل پایین به بالا در کشور جمع شده و آماده شده درواقع سندی است که به شکل لیست آرزوهای هر استان می ماند و با پتانسیل‌های مناطق سازگاری ندارد. وی سپس سایر سوالات را چنین برشمرد: متولی رژیم مصرف آب چه کسی است؟  در نظام آب چه الگوهایی برای تصویب و تجویز وجود دارد؟ و کار آمدی تخصیص منابع آب چه علت و معلولی برای آن وجود دارد؟ * کدام نهادهای بالادستی موظف به نظارت بوده‌اند؟ سامانی در پاسخ به این سوال که کدام نهادهای بالادستی موظف به نظارت بوده‌اند که این کار انجام نشده و میزان اثر مطالبه گری در این زمینه گفت: در خصوص برنامه‌ریزی، سازمان برنامه ریزی و بودجه قبل و بعد انقلاب مسئول تهیه‌ی این سند آمایش بوده است ولی تهیه آن مطلبی جدی است که در سند اخیر شرکت های مشاور قوی  نقش چندانی نداشته اند. اصول علمی در ارتباط با تهیه سند آمایشی مشخص است و نیاز به بررسی‌های عمیق دارد. ما نباید تابع نتایج اتفاق افتاده قرار گیریم و همه‌ی منابع را نباید در تهران متمرکز کرد و برای دیگر استان‌ها نیز باید برنامه داشت. مثل اتفاقی که در اصفهان و یزد افتاده است. وی گفت: وقتی بررسی می‌کنیم اکثر این طرح‌های انتقال آب از بودجه نفت است. باید صنایعی مثل فولاد را که به آب نیاز دارند به کنار دریا برد ولی دقیقا عکس دنیا عمل می‌کنیم. بسیاری از خوزستانی‌ها معتقدند که بسیاری از مشکلاتشان به دلیل انتقال آب است. وی به پایین بودن سطح اب سد کهرنگ۳، و میسر نبودن انتقال اب ان به اصفهان در سال جاری اشاره کرده و کاهش بارش و ذخایر مخازن و قطعی برق را علت رهاسازی اب سد دانست. سپس به استفاده خارج از برنامه احشام سنگین از اب شرب و مشخص نبودن انتهای مسیر و لذا درست منقل نشدن ان به پایین دست اشاره کرد سامانی با اظهار تاسف از خشک شدن هور العظیم و اشاره به نبود آب شرب در ۷۰۲ روستای ان منطقه، علت اصلی این اتفاق را کاهش ذخایر کرخه و دز دانست. وی اقدامات کوتاه مدتی که برا رفع مشکل انجام شده را برخلاف برنامه ریزی های دراز مدت دانسته و با اشاره به فاجعه بار بودن این موضوع که برای کرخه و دز منحنی فرمان نداریم در حالیکه با  با خرج چند میلیارد تومان و دادن آن به یک شرکت مشاور  میشد برای شرایط نرمال، ترسالی و خشکسالی برنامه مشخصی داشت ، و سپس اشاره به نکات دکتر ناصری در خصوص بحث های  اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی  گفت: ما باید به سند امایشی برگردیم،ما کشوری دریایی هستیم باید به سواحل و بنادرمان رونق بدهیم و به سمت اقتصاد دریامحور پیش برویم. وی سپس تکرار نشدن این رویه غلط توسط دولت بعدی و همچنین داشتن نگاه ملی و نه فقط حوزه ای توسط نمایندگان مجلس و مشارکت داشنجویان در فرهنگ سازی ای موضوعات را از موضوعات مهم دانسته و با تاکید بر جلوگیری از شکل گیری صنایع در مناطق خشک به لزوم پیش بینی مناقشات در صورت ادامه چنین روندی تذکر داد. سامانی در ادامه با یادآور شدن پیش بینی های سازمان هواشناسی در خصوص کاهش و تاخیر بارشها در سال پیش رو، بر لزوم کار علمی بر اساس امایش و منافع ملی و به دور از فشارهایی سیاسی و اقتصادی  و پرهیز از اکتفا تنها به منابع محلی تاکید کرد. * هیچ استانی نمی تواند آب مورد نیاز کشاورزی خود را تامین کند زهرایی استاد دانشگاه تهران در ادامه با اشاره به گزارش کارگروه ملی سازگاری با کم آبی گفت: بعد از ماه ها کار کارشناسی بین بخشی در مورد محدودیت کشت برنج در خارج از استان های گیلان و مازندران مصوب کردیم و قرار بر این بود که در طی سه سال این محدودیت اعمال شود و از سال ۱۴۰۱ بطور کامل ممنوع شود. وی افزود: با همکاری وزارت جهاد و سمت و نیرو قرار بود سیستم برای این تغییر آماده شود. در سال های اخیر در استان خوزستان برنجکاری داشته ایم، ۷۰ هزارهکتار برنجکاری در استان خوزستان بالغ بر ۳۵ هزار مترمکعب به گفته سازمان جهاد کشاورزی استان و به گواه اندازه گیری هایی که دربعضی مزارع شده تا ۵۰ هزار متر مکعب اب مصرف می کند. این استاد دانشگاه تاکید کرد: سال اول اجرای این طرح مصادف شد با سیلاب های شدید سال ۱۳۹۸ و ابگرفتی استانهای گلستان و خوزستان ایجاد شد که دو قطب برنج کشور خارج از گیلان و مازندران هستند و باعث شد که کشاورزان و نمایندگان مجلس فشار بیاورند که آن مصوبه را  لغو کنند و همین اتفاق هم افتاد. وی سپس به اقدام استاندار وقت خوزستان جهت خواباندن نارضایتی ها  و کسب مجوز برنجکاری برای استان از دولت علیرغم مخالفت های همه دستگاه های عضو وزارت، نیرو وزارت جهاد کشاورزی، سازمان برنامه و بودجه و سازمان محیط زیست اشاره کرد و سپس با اعلام اینکه از کارون مجموعه ۱۳ و از کرخه ۳ میلیارد مترمکعب اب وارد خوزستان می شود که ۲ میلیارد مترمکعب ان فقط برای برنج صرف می شود به اطلاعیه های چندین باره ی سازمان جهاد کشاورزی مبنی بر جلوگیری از کشت برنج و نبود گوش شنوا اشاره کرد. وی با اشاره به اینکه تنها ۸ مترمکعب از ۱۶۰ مترمکعب بر ثانیه آبی که از کرخه آزاد شد به انتها می رسد، نقش مهم ۱۵ هزارهکتار زمین های برنجکاری شده در این زمینه را خاطرنشان کرد و با اشاره به سکونت نیمی از جمعیت ایران در فلات مرکزی با تنها ۲۵ درصد منابع ابی کشور گفت: با این شرایط انتقال آب امری طبیعی خواهد بود و کاری غیر از این نمی توان کرد . منطقه ای مانند استان اصفهان از دهه ۳۰ انتقال آب برای آن انجام می شود بخش زیادی از توسعه ای که در آن استان اتفاق افتاده است بخاطر همین انتقال آب بوده است و این انتقال فقط برای آب شرب نبوده است آب به سرشاخه های زاینده رود منتقل شده و از طریق زاینده رود  مورد استفاده قرار می گیرد دبیر کارگروه ملی سازگاری با کم آبی در ادامه در پاسخ به مسئله عدم مطالبه گری کارشناسان حوزه با مرور فعالیتهای این کارگروه گفت: برآورد ما این بود که چیزی حدود ۷۶ هزار ساعت کار کارشناسی از کارشناس عادی دولت تا مدیران دولت و استان در سطح ملی انجام شده است تا این برنامه تنظیم شده است پس مطالبه گری هست. وی سپس با اشاره به اینکه علیرغم ماه ها کار تخصصی و حتی تصویب مصوبه، با یک سیل این مصوبه ها منحل میشوند، به عدم وجود گریپ محکم در ایجاد نظم و مدیریت کم ابی کشور اشاره کرده و افزود: الان هیچ استانی نمی تواند آب مورد نیاز کشاورزی خود را تامین کند. حتی استان های شمالی و غربی و در عین حال ما قانونی داریم که تغییر کاربری اراضی کشاورزی کشور ممنوع است تغییر نوع مصرف آب ممنوع است و در صورت افزایش جمعیت در یک مکان مجبور به حفر چاه عمیق هستیم و پروانه جدید آب صادر کنیم و نمی توانیم کشاورزی ناکارمد را متوقف کنیم و آب آن را منتقل کنیم به بخش های دیگر و ناپایداری منابع آب را افزایش ندهیم و متاسفانه نگاه غلط به نظام حمکرانی منابع طبیعی ایران وجود دارد و مطالبه گری در عالی ترین سطوح چه از طریق دانشگاهیان عزیز چه در دولت ولی اولویت انجام ان نیست. * نادرست بودن برنامه ریزی های انجام شده در ادامه سامانی با طبیعی خواندن تمرکز جمعیت کشور در فلات مرکزی و در تهران بطور طبیعی و در مقابل نادرست بودن برنامه ریزی های انجام شده به لزوم تهیه اب شرب برای این جمعیت اشاره کرد،اما مسئله اصلی را تامین اب صنعت و کشاورزی دانست و افزود: صنایع آب‌بر بخصوص در مناطقی که خشک هستند و کمبود آب دارند نباید ایجاد شود که محبور به هزینه های میلیاردی و ساخت زیرساخت شویم. خوزستان برای تامین آب کشاورزی با مشکل مواجه هست و الان مسئولین هم در خصوص آب  کارون و هم در خصوص کرخه و دز بدنبال راه حل هستند تا آب تامین شود اما در فلات مرکزی هم هزاران هکتار برنجکاری وجود دارد و گره زدن معیشت به بخش کشاورزی یک عمل اشتباه است و اگر بخواهیم نیاز مردم را تامین کنیم باید فکری اساسی شود. وی سپس راهکارهای این مسئله را تامین معیشت وابسته به کشاورزی از طریق دولت و توسعه ندادن کشاورزی در مناطق کم آب دانست و گفت: انتقال آب برای صنعت باید ارزیابی شود و منافع آن در درازمدت و کوتاه مدت برای استان مبدا و مقصد در نظر گرفته شود ولی برای کشاورزی به هیچ عنوان نباید انتقال آب صورت گیرد. *  نقش مردم و دانشجویان برای کمک به حل مشکل  ناصری در ادامه در پاسخ به نقش مردم و به ویژه دانشجویان برای کمک به حل این مشکل ضمن اشاره به وجود ارتباط مستقیم بین زندگی ساکنین فلات مرکزی و مرزی با کشاورزی، با تاکید بر اینکه به تولیدکنندگان بیشتر با مصارف کمتر و همچنین سرمایه گذاری قابل ملاحظه داریم گفت: این سرمایه گذاری یا باید در قالب ظرفیت سازی های ملی و عمومی باشد که امکان پذیر نیست یا بخش خصوصی در این مورد سرمایه گذاری کند که با توجه به الگوی تعرفه ای موجود در کشور بخش خصوصی هم تمایل ندارد. وی افزود: در واقع شیوه برنامه ریزی و تقسیم وظایف در کشور در شرایط دشوار پاسخگو نیست و نظام نامناسب برنامه و مدیریت معضلات خودش را نشان می دهد. در کشور ما با یک فرایند خشک تر شدن مداوم روبرو هستیم و دستگاه های اجرایی به این مسئله توجه نمی کنند و برنامه موثری برای آینده کشور ندارند و در صورت کوچکترین تشدید بارندگی و سیلاب ها پیگیری های مدیریت آب رها می شوند. وی گفت: در میان مدت جز اقدامات تسکینی کار دیگری نمی توانیم انجام دهیم و در مدت طولانی تر نیاز به برنامه ریزی نوآورانه و منابع و ائتلاف اجتماعی و حمایت افکار عمومی را داریم. * نباید احساساتی شویم زهرایی در پاسخ به همین سوال گفت: اولین کاری که باید بکنید این است که احساساتی نشوید. مسائل آب مسائل پیچیده ای هستند. مسائل سطحی نیستند که بشود با برخی از برخوردهای رسانه ای ژورنالیستیک به آن ها پرداخت. همین مسائل باعث میشود عده ای که بر این موج های رسانه ای سوار میشوند و به لابی های قدرتمند دسترسی دارند، تصمیماتی را کلید بزنند ( مثل رفع ممنوعیت کشت برنج) که تبعاتش  تا سال ها گریبان گیر مردم خواهد بود.  *  هیچ مشکل و مسئله ای نیست که راه حلی نداشته باشد بنی هاشمی در ادامه با تاکید بر این نکته که هیچ مشکل و مسئله ای نیست که راه حلی نداشته باشد و لزوم کار کارشناسی برای یافتن راه حل در تایید نکات زهرایی افزود: بعد از تلاش های زیاد که درطول مدت زمان نسبتا طولانی، ممنوعیت کشت برنج گرفته میشود؛ با یک بارش سیل آسا، سیاسیون در مسئله دخالت میکنند. یک استاندار تقاضای رفع محدودیت میدهد و زورش به هیئت دولت میرسد! یکی از هنرهای کارشناس ها، باید این باشد که گوشزد کند: بله! سیاست خیلی مهم است. ولی بگذارید کمکتان کنیم تا اهداف سیاسیتان، با راه حل های کارشناسی محقق شوند. * چگونه مشکل را حل کنیم؟ در ادامه زهرایی در پاسخ به اینکه آیا ابرسانی با تانکر می تواند حتی به صورت موقتی هم پاسخگو و مسکن باشد یا نه گفت: اگر کسی میخواهد مشکل آب خوزستان را حل کند، باید جلوی برداشت آب اراضی برنج کاری را بگیرد. بدین صورت دیگر نیازی به آب رسانی با تانکر نیست. راه حل درست این نیست که اجازه دهیم خلاف الگوی کشت مصوب، خلاف همه مصوبات، خلاف همه شرایطی که آب و خاک خوزستان توصیه میکند، خلاف تمام نظرات کارشناسی، عده ای کشتی را انجام بدهند که حتی منفعت اقتصادی آن از بسیاری از کشت های کم آب طلب جاری در همان استان کمتر است. بعد مجبور شویم میلیاردها تومان هزینه کنیم تا برای انتهای مسیر آب را با تانکر به دست مردم برسانیم. ولی اراده برخورد با کسانی که این نوع از کشت را انجام میدهند، وجود ندارد. وی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا وضع پیش آمده دولت و مجلس را غافلگیر کرده یا این وضعیت پیش بینی شده بود؛ با اشاره به وضعیت اب سد کرخه در مقایسه با سال ۹۷، توصیه های مکرری که از چندین ماه  قبل بود و هشدارهای سازمان هواشناسی در مورد کاهش بارشها و اعلام به همه دستگاه ها به خصوص به وزرات نیرو و وزرات جهاد کشاورزی و خاطرنشان کردن این نکته که حجم آب ورودی سد کرخه حتی از کمترین میزان تخمین زده شده هم بسیار کمتر بود گفت: برای بخشی از آن آمادگی وجود داشت و بخشی از آن شاید غیرقابل پیش بینی بود. *  بحث آب و گره خوردن آن با معیشت و کشاورزی، یک مدیریت مستحکم، فراگیر می خواهد سامانی به شرح بیشتر این نکته پرداخت و با اشاره به اینکه از ۱۶۰ مترمکعب بر ثانیه ابی که به دستور شوراعالی امنیت ملی و اقدام وزارت نیرو از سد کرخه برای رسیدن به هورالعظیم ازاد شد، مقدار بسیار کمی به مقصد میرسد و نظارتی بر کار کشاورزان نیست، گفت: بحث آب و گره خوردن آن با معیشت و کشاورزی، یک مدیریت مستحکم فراگیر و یکپارچه با نظارت دقیق می خواهد. مخصوصا در شرایط فعلی، نظارات خیلی جدی موردنیاز است. باید به سمت مدیریت کارآمدتر حرکت کنیم؛ وگرنه دو برابر کردن آب سودی نخواهد داشت. اگر آب را ۱۰ برابر کنید مشکل حل است!  ولی۲ برابر کردن آن در قیاس با سال های نرمال گذشته، پایین است. پس نباید توقع داشت کشاورزی که در مسیر است، هیچ کاری نکرده و بگذارد آب به پایین دست برود. عامل اصلی از نظر من، بارش و کاهش نزولات جوی و برداشت های بی رویه در ورودی کرخه است که کنترل ضعیفی روی آن ها وجود دارد. * نقش اساتید دانشگاه در حل مشکل خوزستان بنی هاشمی در پایان بر موثر بودن نقش هر یک از افراد به ویژه اساتید دانشگاه ها در حل مشکل تاکید کرده و  مسئله آب را یک مسئله چند وجهی دانست که نیازمند نگاه همه‌جانبه و کار تیمی است. انتهای پیام/