واکاوی شاخصه های مدیریت جهادی

خبرگزاری فارس؛ پس از تشکیل یک نظام پایدار و روی کار آمدن حکومت، اصلی ترین قسمت آن را مدیریت تشکیل می دهد. رویکرد مدیریتی در هر حکومتی نشانگر شخصیت و شاخصه آن حکومت است. باید توجه داشت که مدیریت در حکمرانی امری بسیار پیچیده، لکن قابل اتکا و ضروری بوده و دارای اصول و قواعدی است که اهم آن عبارتنداز: سازماندهی، برنامه ریزی، نظارت و رهبری. نقش مدیریت در حکومت داری تا آن اندازه حائز اهمیت است که مفاهیم بنیادین جدیدی را در این عرصه به وجود آورده که از مهم ترین آنها می توان به “حکومت داری خوب” اشاره کرد. این امر در واقع بیانگر نقش در حال تغییر حکومت ها برای اداره جوامع و تغییر نگرش نسبت به کارکرد حکومت در جهان امروز است.  تا قبل از سال ۱۹۹۰  «حکمرانی»  صرفا مترادف با «حکومت» و مفهوم (GOVERNANCE) در نظر گرفته می شد. فاصله میان این دو مفهوم زمانی به وجود آمد  که حکومت، به عنوان سازمانی جدا از شهروندان و نه به عنوان یک فرآیند مورد توجه قرار گرفت. بنابراین حکمرانی، اعمال قدرت اقتصادی، سیاسی و اداری برای مدیریت امور کشور در همه سطوح است. امروزه حکومت داری به معنی فرایندی است که به واسطه آن مؤسسات دولتی به اداره امور عمومی می پردازند، منابع عمومی را مدیریت کرده و از حقوق افراد جامعه حمایت می کنند.  پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در ایران، سبکی از مدیریت بنا نهاده شد که مبنای آن را نظام ارزشی اسلامی تشکیل می دهد و باعث شده تا روش های عملی مدیران بار ارزشی گرفته و درک ضروریات و نیازهای جامعه توأم با روح معنوی، دینی و شعور انقلابی موردنظر و عمل مدیران قرار گیرد. در همین راستا می توان مدیریت تراز انقلاب را براساس ارزش ها و دیدگاه های مقام معظم رهبری مدنظر قرار داد که برخاسته از فرهنگ انقلابی و حاکی از مدیریت بر مبنای ارزش های اسلامی است. در این مقاله به دنبال تبیین ویژگی های مدیریت انقلابی و رویکرد های آن در تراز انقلاب اسلامی هستیم. اساس مدیریت جهادی بر معنویت و ارزش های اخلاقی، اسلامی و انسانی بنا شده؛ درحالی که در نظام های مدیریتی دیگر، اخلاق به عنوان یک وسیله، مطرح بوده و تا زمانی کاربرد دارد که در راستای اهداف آن نظام مدیریتی باشد. تفاوت اصلی مدیریت جهادی با سایر نظام های مدیریتی در پیش فرض ها و مبانی فکری و عقیدتی آن است. در این نظام مدیریتی، احکام دین مبین اسلام به عنوان راهبردی برای زندگی و شاخصی برای سنجش حیات مطلوب در نظر گرفته شده و هدف این نظام مدیریتی، پیاده سازی ارزش ها در جامعه به منظور تبدیل آن ها به کیفیت زندگی است. مدیریت جهادی نه تنها با مصرف گرایی، اشرافی گری، سستی، تنبلی، بی حالی و انحراف از مسیر آرمان گرایی ایمانی، مغایرت دارد، بلکه با آن مبارزه می کند؛ در حالی که در شیوه های مدیریتی دیگر که عمدتاً محصول فرهنگ سرمایه داری است، جامعه به سمت مصرف گرایی، اشرافیت، بی عدالتی، اصالت لذت و انحراف از آرمان های انسانی، سوق داده می شود. در مدیریت انقلابی/جهادی بنابر آن چه که در بالا گفته شد، به دنبال ایجاد تحول و تغییر متناسب با ظرفیت های جامعه هست که به شکل خلق مفاهیم و ارزش های جدید از رویکرد های حاکم بر مفاهیم اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و سبک زندگی و .. نشات می گیرد. همچنین از ویژگی های مدیران جهادی و انقلابی در تراز انقلاب می توان به موار ذیل اشاره کرد: – آتش به اختیار باشند: مقید به چارچوب های تسننی نباشند – به دنبال بعد معنوی ارزش باشند و نه تعابیر عام و مادی آن – با تمام وجود به فعال سازی ظرفیت های سرخورده همت گمارند – از تمامی ظرفیت ها، فارغ از گرایشات و سلایق فردی و گروهی برای مدیریت کلان استفاده کنند. – از نقدها و پیشنهادهای سازنده، بدون نگاه کلیشه وار استقبال می کنند. ‌ اینک که ضرورت ایجاب می‌کند تا مدیریت انقلابی بر سازمان ها حاکم باشد، لازم است بیش از هر زمان دیگر نقاط قوت و چالش های فراروی این رویکرد را بشناسیم و با شناخت کافیِ وضعیت موجود، برای حفظ و گسترش این تفکر و بازیابی هویت انقلابی فراموش شده در سازمان های کشور، تلاش کنیم؛ چرا که این انقلاب همانگونه که در مراحل آغازین، توانست بر اساس نیاز، ساختارهای متناسب با خود را به شکلی خاص سامان دهد، لازم است و باید این ساختارها انقلابی تر از گذشته به کارکردهای آشکار و نهان خود بپردازند تا از سرعت رو به جلوی آن کاسته نشود، در غیر این صورت در پیچ و خم دیوانسالاری حرکت آن کُند و یا متوقف می شود. یادداشت از مجتبی خلفی انتهای پیام/