پرسپولیس و سادهترین اصولی هم که رعایت نمیشود!
به گزارش “ورزش سه”، بر کسی پوشیده نیست که مدیریت در باشگاه های بزرگ فوتبال ایران وظیفه ای بسیار دشوار و البته وسوسه انگیز است. دشوار از آن جهت که فردریک تیلور و ایلان ماسک هم بدون در اختیار داشتن امکانات درآمدزایی قادر به اداره صحیح مجموعه خود نیستند و وسوسه انگیز از آن جهت که با مرور نام مدیران و اعضای هیئت مدیره دو دهه اخیر دو باشگاه بزرگ پایتخت در می یابیم که اغلب اسامی را نه پیش از حضور در استقلال و پرسپولیس شنیده بودیم و نه بعد از آن.
مدیریت فوتبال در ایران و البته دنیا رابطه مستقیمی با نتایج درون زمین و سانتیمترهای تعیین کننده در گل شدن یا به دیرک خوردن یک توپ دارد. همین جوزپ بارتومئو که شاید به دلیل نقش آفرینی در جدایی لیونل مسی الان منفورترین شخص در ایالت کاتالونیا باشد، در سال ۲۰۱۵ و بعد از فتح سه گانه با لوییس انریکه منجی باشگاه بارسلونا لقب گرفته بود.
هواداران استقلال و پرسپولیس تقریبا از تمامی مدیران باشگاه های مورد علاقه خود در دو دهه اخیر ناراضی هستند و کمتر پیش آمده مدیری بدون اعتراض و با بدرقه ای خوش این دو باشگاه را ترک کند. بازار تابستانی نیز فصل رسیدن میوه های اعتراض به مدیریت است و اصولا عملکرد نه چندان خوب این دو باشگاه (حداقل عملکردی که مورد رضایت هواداران نیست)، باعث افزایش فشارها و انتقادات به افراد در راس امور می شود.
اما پرسپولیس در سال های اخیر بقدری خوب نتیجه گرفته که در بسیاری از موارد اشتباهات مهلک و ابتدایی مدیران این تیم زیر سایه این عملکرد قرار گرفته است. به عنوان مثال کسی آنچنان بابت داستان ریزه اسپور، محرومیت طارمی و جریمه سنگین شماتت نشد، آخر سر هم معلوم نشد پاداش آسیایی سال ۲۰۱۸ صرف چه اموری گشت و جدایی برانکو علیرغم تمایل او به ماندن نیز سر به مهر باقی ماند.
گروه مدیریتی جدید پرسپولیس نیز اما قادر به کسب رضایت کامل هواداران نبوده است. جدایی نزدیک به ۱۰ ستاره تاثیرگذار در ۳۶۵ روز تنها زیر سایه رسیدن پرسپولیس به فینال لیگ قهرمانان آسیا و فتح پنجمین قهرمانی در لیگ برتر پنهان مانده است.
هنوز فصل نقل و انتقالات شروع نشده سه ستاره مهم پرسپولیس و در واقع ستون فقرات ترکیب این تیم شامل حسین کنعانی زادگان، احمد نوراللهی و احتمالا شهریار مغانلو از این تیم جدا شده اند. قطعا یحیی گل محمدی خواهان ماندن این سه ستاره تاثیرگذار در رختکن بود و حالا که چاره ای پیش رویش باقی نمانده، مجبور به رد کردن اسامی جدید برای یافتن جانشینی مناسب شده است.
اما چند نکته عجیب در هفته های اخیر بدجور تو ذوق هواداران پرسپولیس زده است. حرف های چندان محیرالعقولی مطرح نخواهیم کرد؛ آنچه در ادامه می شنوید ساده ترین اصول مدیریتی است که در باشگاه های درجه سه و چهار دنیا نیز رعایت می شود.
۱- گاهی یک بازیکن گاهی دو، سه یا چهار بار برای عقد قرارداد وارد باشگاه شده و دست از پا درازتر راهی خانه می شود. این در حالیست که بر اساس عرف تمام دنیا و برای حفظ شان باشگاه، ابتدا تمامی توافقات (حتی جزئی ترین مسائل) خارج از باشگاه انجام شده و بازیکن تنها برای امضای قراردادی قلابی (نه نخسه اصلی) راهی باشگاه می شود.
بارها در نشریات خارجی دیده ایم که خبرنگاران نکته سنج حتی روی برگه امضا شده توسط بازیکن در مقابل رسانه ها زوم کرده و دریافته اند که آن برگه حتی اصل قرارداد نبوده و یک صفحه بی ربط و نوشته ای اداری بوده است. بر اساس عرف، توافقات و نسخه اصلی قرارداد دور از چشم رسانه ها نهایی شده و بازیکن خیلی شیک و تمیز برای اعلام رسانه ای خبر تنها یک بار راهی باشگاه می شود.
۲- نحوه مذاکره با بازیکنان نیز از نکات قابل توجه است. به عنوان مثال مدت هاست رئال مادرید و فلورنتینو پرز برای توافق با کیلیان امباپه به هر دری زده و می خواهند در همین تابستان این ستاره فرانسوی را جذب کنند.
اما تا به حال شاهد نبوده ایم امباپه روزی سه بار راهی باشگاه رئال مادرید شده، در مقابل چشم خبرنگاران مارکا و آ.اس به داخل ساختمان برود و وقتی هم بیرون آمد حرف چندانی در مقابل رسانه ها نداشته باشد.
ساده است؛ تمامی توافقات باید به صورت پنهانی و در فضایی آرام و به دور از تنش حضور هوادار و خبرنگار و … انجام شده و تنها نتیجه نهایی و قطعی به این گروه اعلام شود.
۳- نکته جالب بعدی درخواست باشگاه از بازیکن برای اخذ رضایت نامه است. بدین ترتیب مشخص نیست در این میان گروه مدیریتی در باشگاه دقیقا چه باری را به دوش می کشند. در مورد بازیکنان آزاد که خب شرایط مشخص است و می توان به راحتی و بعد از توافق بر سر مسائل مالی پرونده را بست.
اما در مورد بازیکنانی که قرارداد دارند؛ سرمربی بازیکن مورد نظر خود را انتخاب کرده و قرار است خود او نیز تمامی توافقات برای جدایی از باشگاه سابق خود و احتمالا پرداخت غرامت را انجام دهد. خوب می شد باشگاه نیز اینجا نقش خود را مشخص کرده و اعلام می کرد دقیقا در دشوارترین فصل سال چه وظیفه ای را به عهده دارد. این وسط کاش یک نفر اینقدر امور را به صورت جدی پیگیری می کرد که دیگر حداقل خط خوردن نامه فسخ بازیکن، یک روز حضور او در تمرینات را به تعویق نمی انداخت.
در روزهای اخیر تیترهایی چون “خانه را فروختم که به فلان تیم بیایم” یا “کلیه خودم را هم برای رفتن به تیم ایکس می دهم” در رسانه ها دیده می شود. این در حالیست که این موارد وظیفه مستقیم مدیریت بوده و باید به جای شانه خالی کردن، پروسه چانه زنی و توافق را به عهده بگیرد.
******
علی پروین بارها نقل کرده در دهه ۶۰ پرسپولیس را در صندوق عقب ماشین خود اداره کرده و در واقع تمامی امور باشگاه را همانجا اجام می داده است. بسیاری از بازیکنان سابق این تیم مانند بهروز رهبری فرد، رضا شاهرودی، پایان رافت و …. برای نشان دادن تعضب خود به پرسپولیس ادعا می کنند خانه ای، ماشینی چیزی فروخته و با قراردادی منفی از نظر مالی راهی این تیم شده اند.
خب اگر قرار است به شیوه همان دوران باشگاه را اداره کنیم که دیگر نیازی به این همه تشکیلات نیست. به جای این ساختمان بزرگ، صندوق ماشین یحیی که جادار هم هست را تبدیل به دفتر انجام امور مدیریتی باشگاه کنیم.
آریا فاطمی مقدم
در دهه ۶۰ هم باشگاه داری در صندوق ماشین انجام می شد؛ شرایط فعلی شاید خیلی با آن دوران متفاوت نیست.