ارتباط میان «در کنار پروانه ها» و آیه های قرآن چیست؟/ قصه ای میان خواب و بیداری
خبرگزاری فارس-گروه رادیو و تلویزیون: همیشه تحول و تغییر در زندگی آدم ها می تواند جذاب باشد. حال می خواهد این تغییر در فردی با گرایش های مثبت بوده یا در فردی با گرایش های منفی.
این شب ها سریال «در کنار پروانه ها» به کارگردانی داریوش یاری و تهیه کنندگی بهروز مفید از شبکه دو پخش می شود. سریالی که به خوبی توانسته با بهره گیری از آیه های قرآنی قصه هایی خانوادگی را به تصویر بکشد.
«امیرمحمد عبدی» نویسنده این سریال که پیش از این سریال های چرخ فلک، محکومین، سرگذشت و … را به نگارش درآورده است، درباره جزئیات تغییر آدم ها در قصه سریال و آثار نمایشی و ارتباط میان خواب با زندگی واقعی افراد با ما گفت و گو کرد.
** این روزها همچنان مشغول نگارش سریال «در کنار پروانه ها» هستید؟
بله به خاطر اینکه یکی از بازیگرهای اصلی مان به کرونا مبتلا شد و به خاطر اینکه در برخی سکانس ها نمی توانستیم از حضورش استفاده کنیم مجبور شدیم تغییراتی در متن بدهیم. این تغییر و تحول ها ما را مجبور نکرد چیزی را حذف کنیم یا اضافه کنیم بلکه مجبورمان کرد تا در زمان بندی که داریم برخی اولویت ها را تغییر دهیم. برای مثال سکانسی داشتیم که علی محمد در آن حضور داشت و باقی بازیگرها هم بودند و بعد از اینکه آقای شهراز بیمار شدند مجبور شدیم برخی از این سکانس ها را طوری طراحی کنیم که تصاویر آقای شهراز را به طور جدا بگیرند و بقیه را جدا و در تدوین این دو تصویر را در کنار هم قرار دهند. در فیلم نامه اینطوری نوشته نشده بود و این سکانس ها خیلی شلوغ بود.
** این تغییرها به نتیجه کار و آنچه مدنظرتان بود لطمه وارد کرد؟
نه بعید می دانم. اما اگر این شرایط نبود حتما کیفیت این چند سکانس بهتر می شد. آقای شهراز یکی از بازیگران خوب و اصلی این سریال در نقش علی محمد است و به شخصه بازی شان را خیلی دوست دارم.
** داستان کلی این سریال ایده شما بود یا آقای مفید؟
دی ماه که مشغول نگارش کاری بودم آقای مفید تماس گرفتند و طرح این سریال را به طور خلاصه برایم تعریف کردند. بعد از آن من به همراه آقای مفید در تماس های تصویری بارها درباره فیلم نامه صحبت کردیم. حین نگارش هم با آقای مفید و یاری بارها صحبت کردیم تا فیلم نامه به آنچه مد نظر گروه است نزدیک شود. آقای مفید از جمله تهیه کننده هایی است که فیلم نامه برایش به شدت مهم است و عنصر اصلی شکل گیری و موفقیت یک سریال را فیلم نامه آن می داند به همین خاطر در مرحله نگارش زمان زیادی برای هرچه بهتر شدن متن ها گذاشتیم.
** آنطور که از قصه «در کنار پروانه ها» مشخص است این سریال یک سریال ماه رمضانی به شمار می رود. خودتان چنین عقیده ای ندارید؟
به این موضوع فکر کرده بودیم اما نه اینکه اگر ماه رمضان جایگزین ماه محرم می شد در قصه ما خیلی تغییر ایجاد می شد.
** منظور از ماه رمضانی بودن سریال، تاثیرپذیری مخاطب در این ماه است.
البته اگر در رمضان پخش می شد، در کیفیت و دیده شدن سریال تاثیر می گذاشت و قطعا کنداکتور ماه رمضان یکی از بهترین کنداکتورها است و مخاطب بیشتری دارد و مردم به خاطر قرار گرفتن در فضای معنوی این ماه راحت تر می توانند حرف های ما را باور کنند.
** داستان این سریال به نوعی بلوغ و رشد و تکامل یک فرد را طی چند ماه نشان می دهد. رهی جوانی است که از مشکلات روزگار خسته شده و مدام غر می زند. اما با اتفاق هایی که در داستان برایش می افتد، مشخص است که یک روزی زندگی اش دچار تغییراتی می شود.
من همیشه در داستان هایی که قرار است در آنها بلوغ اتفاق بیفتد به تدریج و آرام آرام این اتفاق را برای شخصیت اصلی رقم می زنم و با خساست او را به سمت المان های مثبت می برم. در این سریال هم تمام تلاشمان این بود که نکند مخاطب فکر کند ما می خواهیم شخصیت رهی تغییر کند و داریم او را به زور و با سرعت به سمتی که می خواهیم می بریم. بلکه قصد داریم تا در طول مسیری که می رود به صورت آرام آرام این تغییر در وجودش ته نشین شود تا به باور مخاطب نیز آسیبی وارد نکند.
** یعنی می خواستید از همان ابتدا قصه را طوری پیش ببرید که رهی در طول مسیری که در آن قرار می گیرد تغییر کند؟
بله و دوست داشتیم روی عادی سازی این مسیر خیلی کار کنیم. از همان ابتدا هم به دوستان نویسنده و کارگردان هم گفتم که خیلی آرام پیش برویم چون اگر سرعتمان کمی زیاد می شد کار خراب می شد و ممکن بود به آنچه در ذهنمان هست نرسیم.
** تا به اینجای کار از سریال راضی هستید؟
از آنجایی که خیلی استرس دارم همیشه و در مورد کارهایم بازخوردها را دنبال نمی کنم و خودم مثل یک مخاطب تا قسمت پایانی سریال را تماشا می کنم و بعد نظرها را می خوانم. در حالت کلی وقتی کاری را شروع می کنیم همه دوست داریم کار ماندگار و خوبی انجام دهیم اما ممکن است شرایط طوری رقم بخورد که کار خوب شود و یا نه و این به خیلی موارد بستگی دارد.
** تا به حال شما سریال های بسیاری با موضوع های خانوادگی نوشتید. اما فکر می کنم این سریال اولین کاری است که شما با فرمت غیر اپیزودیک آن را به نگارش درآوردید.
بله، در این سریال برای اولین بار یک قصه را در سی قسمت روایت کردم. برای مثال سریال های محکومین، سرگذشت، چرخ فلک و … همگی اپیزودی بودند و در هر قسمت شان قصه مربوط به زندگی یکی از شخصیت ها را می دیدیم.
** این تغییر برایتان سخت نبود؟
نه اتفاقا نگارش یک قصه به هم پیوسته راحت تر است چون یک بار قصه و شخصیت ها را طراحی می کنید و تا پایان می دانی باید چه کنی اما در کارهای اپیزودی اینطور نیست و در هر اپیزود باید یک قصه و چند شخصیت جدید معرفی کنید.
** شما در سریال محکومین هم به نوعی به تحول آدم ها می پرداختید. اما خب تحول در آنجا از دیدگاه و زاویه دیگری بود. محکومین داستان مجرم هایی بود که هر کدام بنا به دلایلی زندانی شده بودند و طبق قانون، دادگاه تخفیفی برای ارتکاب به جرم برایشان در نظر می گرفت و همین تخفیف می توانست شخصیت آنها را تغییر دهد.
اصولا به تحول اعتقادی ندارم بلکه به تسلیم شدن معتقدم. چون تحول کار خیلی سختی است. در محکومین هم با آقای مفید قراری گذاشتیم که اگر یک شخصیت داریم در طولانی مدت نظر او تنها نسبت به یک موقعیت باید تغییر کند نه سایر موقعیت ها و در «در کنار پروانه ها» هم سعی کردیم از همین قانون تبعیت کنیم.
** قصه تحول آدم ها یا تکاملشان در آثار نمایشی چقدر می تواند برای مردم جذاب باشد؟ آنهم در کارهایی که مناسبت خاصی هم ندارند.
در همه جای دنیا قصه هایی که به موضوع تغییر، ارتباط دارد از جمله محبوب ترین ژانرها است. اگر دقت کنید در بین سریال های ایرانی و خارجی می بینید که قصه هایی با چنین موضوعی، برای مردم جذاب ترند.
** یکی از موضوع هایی که در این سریال مدام به چشم می آید اعتقاد به خواب و دیدن خواب است. رهی از همان قسمت اول هر شب خوابی می بیند که تکرار می شود و آن هم دیدن دستی است که دارد آیه ای از قرآن را می نویسد. قصه سریال چقدر از آیه های قرآن وام گرفته است؟
ما نمی توانستیم آنطور که شما می گویید این را تعریف کنیم. جز دو مورد که معنی را به طور مستقیم از متن آیه استخراج کردیم که در قسمت های بعدی می بینید، نمی توانستیم به طور مستقیم ربطی بین آیه و داستان سریال پیدا کنیم. در دو سه سکانس مهم این ارتباط میان خواب و زندگی شخصیت رهی را شاهدیم و همان ها هم خوب درآمده است. اما خوابی که رهی می بیند ریشه در واقعیت دارد.
** اما مخاطبی که سریال را دنبال می کند ترجمه آیه ای که هر شب رهی در خواب می بیند را به خوبی می داند و آنهم این است که بالاخره یک روزی می آید که گره از کار رهی باز می شود.
رهی به واسطه زیستی که می کند این اتفاق برایش می افتد. گاهی اوقات پایه و اساس نا امیدی، عدم شناخت است. برای مثال خیلی ها که به بیماری مبتلا می شوند با خود هزار فکر و خیال درباره بیماری می کنند و به همین خاطر نا امید می شوند و به دکتر نمی روند. اما وقتی به دکتر مراجعه می کنند تازه متوجه می شوند که همه فکر و خیال هایشان باطل بوده و دچار عدم شناخت شدند.
** شخصیت رهی با اینکه کار خلاف می کند اما هیچ گاه در زندگی اش وجدان را کنار نمی گذارد.
همیشه سعی ام بر این بوده که کارهایم واقعی باشند. همه تلاشمان این بود که اگر رهی نمی خواهد دزدی کند باید دلیل منطقی برای مخاطب داشته باشیم و ناراحتی قلبی بهترین دلیلی بود که مانع از این کار می شد.
** شما از جمله نویسنده هایی هستید که در انتخاب بازیگر هم به گروه مشورت می دهید؟
نه این کار را نمی کنم. چون تصور من از شخصیت های قصه با تصور دوستان تهیه کننده و کارگردان متفاوت است و بارها دیدم که در انتخاب بازیگران، دوستان بهتر عمل می کنند و بازیگرهایی که انتخاب می کنند به باورپذیری قصه و تاثیر روی مخاطب در خروجی کمک بیشتری می کند.
** از انتخاب «سامرند معروفی» برای نقش رهی راضی هستید؟
بله، او بازیگر بسیار توانمندی است. اما اگر من جای سازنده ها بودم بازیگر ۳۲ ساله را برای این نقش می آوردم. معروفی هم از پس این نقش به خوبی برآمده است و هم اینکه برای بهتر شدن نقشش خیلی تلاش می کند و باید به او آفرین گفت.
** نکته قابل توجه در این سریال صحبت های رهی با خدا است که این شائبه را در ذهن مخاطب پدید می آورد که او دارد به عبارتی کُفر می گوید.
ما اسمش را قهر و کفر نمی گذاریم. از روز اول گفتیم رهی در این سکانس ها برای خدا ناز می کند و یک جاهایی لازم بود این اتفاق را نشان دهیم.
** به طور معمول برخی از شخصیت های سریال ها ما به ازای بیرونی دارند. در مورد شخصیت های این سریال هم به این صورت است؟
مجید با بازی وحید رحیمیان دوست دوران کودکیم بود و من ۱۵ سال با زندگی کردم. به خاطر شغل پدرم در کودکی به شهرهای مختلفی می رفتیم و یکی از آنها روستایی در شمال بود که مادر بزرگم در آنجا زندگی می کرد و من هم مدت زیادی در آنجا می ماندم و دوست های بسیاری هم داشتم. مجید هم یکی از دوستانم بود که خصوصیاتش دقیقا برگرفته از دوست صمیمی خودم است که مدت ها است از او بی خبرم. همچنین شخصیت «گیسو» در طرح اولیه بود اما مجید نبود و او را خودم به گروه پیشنهاد دادم. گیسو هم یک طورهایی شبیه به مادربزرگم است و سبک زندگی که در روستا دارد آن فضای کودکیم را تداعی می کند.
** درست است که این سریال از جمله سریال های تلخ تلویزیون است اما با حضور شخصیت مجید کمی از این تلخی گرفته شده است.
به طور معمول در قصه هایی که می نویسم فردی شبیه به مجید حضور دارد. حضور چنین نقش هایی در کنار شخصیت های اصلی داستان، هم کارکردی داستانی دارد و هم اینکه می تواند فضا را تلطیف کند و بانک عاطفی خوبی برای یک نویسنده است.
به گزارش فارس، پروانه معصومی، برزو ارجمند، سامرند معروفی، محمود جعفری، خسرو شهراز، مهران رجبی، شهین تسلیمی کاوه سماک باشی، مجید پتکی، الناز اسماعیلی، فرناز زوفا، علی مجلسی، مهرداد بخشی، با حضور: بیتا سحرخیز، نگار عابدی، نسرین بابایی و وحید رحیمیان از بازیگران این مجموعه تلویزیونی هستند.
سرپرست نویسندگان: امیرمحمد عبدی نویسندگان: علی حمیدنژاد، سید حسن حسینی، سعید عبدی، بر اساس طرحی از سمیرا ذوالقدری، روابط عمومی :سپیده کامرانی فر.
انتهای پیام/