بدمستی صهیونیستی و عربده کشی برای برنامه هسته‌ای ایران

گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس؛ یادداشت میهمان: سعید شهرابی فراهانی*: چند سال قبل، «باراک اوباما» رئیس جمهوری وقت ایالات متحده آمریکا در خصوص برنامه هسته‌ای ایران گفت که اگر می‌توانست حتی پیچ و مهره‌های تجهیزات و تأسیسات اتمی کشور را نیز باز می‌کرد. اگرچه اوباما با قصد قربت به لابی یهود و رژیم صهیونیستی هر کاری از دستش بر می‌آمد برای کاهش و نابودی توان هسته‌ای صلح‌آمیز جمهوری اسلامی ایران انجام داد و در برجامی که کماکان در کش و قوس است؛ چوب لای چرخ پیشرفت فناورانه ملت ایران گذاشت، ولی با این همه، باز هم در کسب رضایت کامل نتانیاهو ناکام ماند. زیرا نتانیاهو و دولت جعلی صهیونیستی به چیزی کمتر از منکوب و سرکوب شدن ایرانیان راضی نشده و نخواهند شد.
هراس اسرائیل از ایران صرفاً یک بحران روانی در مقامات و تصمیم‌گیران این رژیم نیست، بلکه آوارگان دیروز و سران امروز صهیونیست به واسطه پیوند با ضلع مذهبی افراطی صهیونیسم؛ خوب دریافته‌اند که خانه عنکبوتی که در معرض سیلاب تظلم خواهی آزادگان جهان – اعم از اعضای محور مقاومت، نهضت‌های رهایی بخش، مخالفان آپارتاید در سراسر جهان و … – بنا کرده اند؛ چگونه و با پرچمداری چه جریانی ویران شده و وارثین سرزمین‌های اشغالی چه کسانی هستند.
آنچه در این میانه جلب توجه می‌کند این نکته است که اتاق فکر امنیتی – نظامی اسرائیل با کدام تحلیل به نتیجه رسیده است که اقدام سخت علیه اماکن، تأسیسات و شخصیت های علمی هسته‌ای ایران؛ زوال این رژیم را به تاخیر انداخته یا منتفی می‌کند؟ آیا صهیونیست‌های مزوّر بر روی افراد یا جریان‌های خاصی حساب کرده و پازلی را برای این موضوع طراحی کرده‌اند؟ پاسخ این پرسش، مطالبه مخاطبان ارجمند از این قلم باشد تا به وقتش!
جوالدوز زدن به اتاق‌های فکر و عملیات اسرائیل، نافی سوزن زدن به خود نیست. شاید خوانندگان گرامی تصوّر کنند که به دلیل ممانعت از سوءاستفاده‌های دشمن قسم خورده ملت ایران؛ ملأ جای طرح مباحث انتقادی نیست. پس اجازه دهید صرفاً به برخی از پستونشینان عافیت‌طلب یادآوری کنیم که در قاموس مکتب اسلام، مذهب شیعه، انقلاب اسلامی، سیره امام راحل (که رضوان خدا بر او باد)، شیوه سیاست‌ورزی رهبر معظم انقلاب اسلامی و نهایتاً عملکرد شهدای انقلاب، دفاع مقدّس، دفاع از وطن و حرم؛ مبارزه با اسرائیل موضوعی پاره وقت نیست، بلکه تکلیفی است که در اعضا و جوارح جوانمردان و آزادگان عالم جاری است.
تفکر راهبردی مبارزه با صهیونیست‌های کودک‌کش و اشغالگر -این حرمله های دوران معاصر- در قلب و زبان و دستهای پرتوان جبهه مظلومین و مستضعفین جای خود را پیدا کرده است و تیرهایی که به کانون شرارت و فتنه منطقه شلیک می‌شود، به لوله سلاح‌ها برنمی‌گردند. به کسانی از این مبارزه خسته یا پشیمان هستند یا تحت تأثیر تحلیل‌های مغلوط، دفع شرّ مستمر اسرائیل را جزء اولویت‌های کنونی کشور به حساب نمی‌آورند یا اسف‌بارتر از همه اینها در توّهم تنش زدایی با اسرائیل! و زمینه‌چینی برجام منطقه‌ای و اجرای پنهانی و آزمایشی پیمان ابراهیم ۲ هستند این بشارت را می‌دهیم که در صورت تداوم خواب غفلت، با لگد دشمن بیدار خواهند شد.
می‌بایست توجه داشت که رژیم صهیونیستی از هیچ ابزاری برای دور نگاه داشتن جبهه مقاومت از فضای حیاتی خود صرف نظر نمی‌کند. خواه این دستاویز اختلافات و تفرقه افکنی قومی و مذهبی در داخل باشد یا تحریک سیاستمداران نابخرد در مناطق همجوار ایران یا تهدیدات به حمله هوایی علیه اماکن حیاتی و حساس کشور. نبرد امنیتی-اطلاعاتی با اسرائیل نیز تنها یکی از سطوح جنگ چندلایه و ترکیبی است. بی‌تفاوت کردن یا معترض ساختن مردم به موضوع مقابله با رژیم صهیونیستی (مانند شعارهای فتنه ۸۸، نه غزه – نه لبنان، سوریه را رها کن و …) توسط عوامل نیابتی آن از قبیل گروهک تروریستی منافقین، اکانت های آموزش دیده و وابسته در شبکه های اجتماعی فارسی زبان، تلویزیون های ۲۴ ساعته و حتی سلبریتی های ناآگاه، یکی دیگر از ابعاد این ماجرای پیچیده است. در مقابل نیز دستگاه های امنیتی، اطلاعاتی، نظامی و انتظامی ایران خود را برای روز واقعه آماده می سازند!

* کارشناس مسائل سیاسی
انتهای پیام/