اشکان دژاگه: بخاطر خانوادهام از اسکوچیچ ناراحت شدم
به گزارش “ورزش سه”، این ملی پوش سابق فوتبال ایران جزوی از یک نسل طلاییست که بعدا در آلمان به قهرمانی جام جهانی نمیرسیدند با این حال و درست در زمانی که آلمان تاج قهرمانی را بالای سر بازیکنانش میبرد، اشکان خاطرات خود در بازی حساس مقابل آرژانتین را دوره میکرد.
او هدیه ای برای فوتبال ما بود و شاید با حضورش در تیم ملی چیزهایی برای ما به ارمغان آورد که در غیاب او امکان ناپذیر بود.
با گذشت سالیان و در مرز ۲۵ سالگی با اشکان دژاگه درباره مسائل مختلفی صحبت کردیم. او در حال حاضر عضو تیم الشحانیه قطر است و قصد دارد با این تیم به لیگ ستارگان صعود کند. اشکان با وجود دوران طولانی فوتبالش در آلمان و انگلیس و البته ایران همچنان با انگیزه به کار ادامه میدهد و اگرچه دیگر میلی به بازگشت به تیم ملی ندارد اما دوست دارد در قطر در حدی بازی کند که دوباره از او بعنوان یک ستاره نام ببرند.
شاید هم فرصتی پیش آمد و دوباره او را در ایران دیدیم؛ البته این بار در لباس یک تیم پرطرفدار. چالشی که میتواند آخرین گام این بازیکن تاریخی در فوتبال ما باشد.
با هم گفتگوی سردبیر “ورزش سه” با اشکان دژاگه را مرور میکنیم.
* سوال اولم درباره تیم الشحانیه هست. آیا راضی هستی؟ امکانات چطوره و درباره همکاریت با سعید یونسی که مربی بدنساز اون باشگاه هست هم برامون بگو.
باید بگم امکانات واقعا خوب هست؛ از لحاظ زمین تمرین، رختکن، زمین هایی که در آن بازی ها رو انجام میدیم. از لحاظ امکانات خیلی راضی هستم. من از قبل هم میشناختم و در قطر بازی کردم و میدونستم امکانات همه تیم ها اینجا خوبه و از این هم اینجا در الشحانیه خیلی راضیم. آقا سعید رو خیلی وقته میشناسم و باعث افتخاره که قسمت شد با آقا سعید کار کنم. همیشه مقابلش بازی میکردیم و حالا با هم تو یک تیم هستیم و واقعا از تمرینات لذت میبرم. خوب تمرین میده و چندین ساله اینجا هست و خیلی ها آقا سعید را میشناسند و خیلی از بازیکنان با او کار کردند؛ از آقا مسعود و آقای پولادی و آقای رضاییان. همه با آقا سعید کار کردند و من هم از آن زمان که العربی بودم آقا سعید را میشناختم و خدا رو شکر قسمت شد که بتونم با آقا سعید هم کار کنم و انشاالله بتونیم با هم و به تیم کمک کنیم که تیم الشحانیه که باید در لیگ برتر باشه، دوباره برگرده.
* تو ۳۵ ساله هستی و مشخصه که هنوز دوست داری با امید و انگیزه بازی کنی و بدرخشی. وقتی یه بازیکن به سن و سال تو میرسه خیلی از سوالات متوجه خداحافظی اون بازیکن میشه. چه چیزهایی برای آینده تو ذهنته؟
من ۳۵ سالمه ولی بعضی وقتها که فکر میکنم باورم نمیشه و میدونم که زمان زود میگذره و گذشت ولی برای من سن فقط یک شمارهست و خدا رو شکر از لحاظ بدنی سرحال هستم و هنوز به فکر این هستم که چند سال بازی کنم. به الشحانیه اومدم که به این تیم کمک کنم و انشاالله با آقا سعید بتونیم تیم رو بالا بکشیم و دوباره به لیگ برتر بریم.
* تو بعد از سالها بازی تو تیم های بزرگ و اروپایی تصمیم گرفتی به ایرای بیای. چرا تراکتور رو انتخاب کردی و به استقلال یا پرسپولیس نرفتی؟
این سوال رو خیلی ها از من پرسیدند و میپرسند که چرا انتخابم تراکتور بود. من این تصمیم رو گرفتم که داخل ایران بازی کنم چون اولین تجربهام بود فکر میکنم نقطه خیلی بزرگ این بود که با آقا مسعود و آقا احسان با همدیگه تصمیم گرفتیم که به تراکتور بیایم که با هم باشیم و میدونستم که تراکتور یک باشگاه بزرگه با اینهمه هوادار عزیز. نقطه بزرگ این بود که با هم هستیم و این شد که تصمیمم تراکتور بود.
* تو این موضوع اینکه تراکتور با مالک بزرگ و جاه طلبی داشت چقدر موثر بود و با توجه به سختی ها هیچوقت در این مدت احساس نکردی که انتخاب اشتباهی داشتی؟
هیچوقت این حس رو نکردم که انتخابم اشتباه بوده. تراکتور باشگاه بزرگی هست و هواداران زیادی داره. سختی برای همه بازیکنان تو ایران یا هر جای دیگری همیشه هست و این یک چلنج هست که باید همیشه با اون بجنگی ولی نمیتونم بگم انتخاب اشتباه بوده. من سه سال اونجا بازی کردم و خدا رو شکر هم خوبی داشتم هم سختی ولی اشتباه نبوده.
* تا مدت زیادی وقتی صحبت تراکتور بود همه درباره سه کاپیتان تیم ملی صحبت میکردند و این مساله به برند تراکتور کمک کرد. فکر میکنی به اندازه ای به تراکتور کمک کردی از تراکتور محبت و پول گرفتی؟ معامله منصفانهای بود؟
من هر جایی که بازی کردن و هر کی که منو میشناسه از آلمان گرفته وولفسبورگ و هرتابرلین یا بعد از اون فولام و حتی بعد اون در قطر و العربی و تراکتور، همیشه جایی که قرارداد میبندم برای من مثل خونه میمونه و این توی خون من هست که همیشه از اول تا روزی که قراردادم با اون تیم تموم شه برای تیمم میجنگم و فکر میکنم این کار هم تو تراکتور انجام دادم و خدا رو شکر اینو از هواداران تراکتور هم میفهمیدم که از من راضی هستند و امروز هم میفهمم. این یک افتخار برای منه که نشون میده که از بازی من در این سه سال راضی هستند و اینو میتونم بگم که از هواداران خیلی محبت دیدم ولی متاسفانه اتفاقاتی داخل باشگاه مخصوصا در سال سوم افتاد که منو ناراحت کرد و اصلا حرفه ای نبود و نمیتونم بگم که محبتی که باید میکردند، کردند ول هواداران تا امروز هم واقعا تشکر میکنند و این نشون میده از من تو این سه سال راضی بودند.
* نزدیکترین دوستت تو فوتبال مسعوده یا بواتنگ؟ درباره بواتنگ و رابطه عمیقت با این بازیکن آلمانی صحبت کن.
سخته. من با بواتنگ بزرگ شدم و همکلاس بودیم ولی تو این زمان ایشون جای دیگه بود و من جای دیگه. به آقا مسعود خیلی نزدیکم و از روز اولی که به تیم ملی اومدم هم با آقا آندو و هم آقا مسعود خیلی نزدیک شدیم و تا امروز هم دوستان خوبی هستند؛ نه فقط تو فوتبال، بیرون از فوتبال هم همینطور.
* دوست دارم درباره همبازیهات تو تیم زیر ۲۱ سال آلمان هم دوست دارم صحبت کنی. دایره وسیعی از بازیکنان خیلی خوب رو شامل میشد که نویر و مسوت اوزیل هم شامل اون هستند و همینطور بازیکنی مثل مسوت اوزیل وقتی خواست از تیم ملی آلمان خداحافظی کنه یک نامه خداحافظی جنجالی نوشت. اساسا اون جامعه پذیراست یا مسائل نژادی بصورت نسبی وجود داره؟
درسته. اون زمان تیم خیلی خوبی با آقای اوزیل و آقای نویر و خیلی بازیکنان دیگه که بعد از اون هم تو تیم ملی آلمان و تیم های بزرگ بازی کردند. زمان خیلی خوبی بود. جا داره یک تشکر هم از تیم ملی آلمان کنم که خیلی به من کمک کردند. ولی فکر میکنم این مساله صد در صد تاثیر زیادی داره که اسمت آلمانی باشه یا نه. آقای اوزیل هم موقع خداحافظی با اینهمه سال که اینهمه زحمت کشید باید یک تشکر بهتری انجام میشد و نباید اینطور خداحافظی کرد چون دعوا هم بود بین اوزیل و تیم ملی آلمان و فکر میکنم اگه من یا ایشون اسم آلمانی داشتیم فرق بزرگی بود.
* تو در دوره های مختلفی با فلیکس ماگات کار کردی؛ مربی که با بازیکنان ایرانی زیادی کار کرده. چه چیزی تو بازیکنان ایرانی میبینه و علاقهاش ناشی از چیه؟
من این افتخار رو داشتم که با آقای ماگات چندین سال کار کنم؛ هم تو وولفسبورگ و هم تو فولام. برای من یکی از بزرگترین مربی هاست که خیلی به من کمک کرد و خیلی چیزها یاد گرفتم و تو آلمان هم اسم بزرگی دارد. متوجه میشدم از بازیکنان ایرانی خیلی راضی بود و همیشه دوست داشت یک بازیکن ایرانی تو تیمش داشته باشه. آقای ماگات تمرینات آسانی نداره و آدم سختیگری هست ولی هرجا بود موفق بود. آقای فلیکس ماگات بازیکنانی میخواست که انگیزه دارند و میخواهند کار کنند و این رو تو بازیکنان ایرانی دید و بخاطر این خیلی دوست داشت همیشه یک بازیکن ایرانی داشته باشه و اگه میتونست بیشتر از یکی دو بازیکن در تیمش میداشت. انگیزه ای که تو بازیکنان ایرانی دیده میشه من هیچ جای دنیا نمیبینیم. همین الان هم من سه سال تو لیگ برتر ایران بازی کردم و بازیکنان رو دیدن و انگیزهای که بازیکنان ایرانی دارند من جای دیگه ندیدم و اگه امکانات بهتری داشتند مطمئنم بیشتر از این بازیکن تو اروپا داشتیم و ستاره های بیشتری داشتیم.
* آیا آقای ماگات سوال خاصی درباره علی کریمی از تو کرده یا ویژگی خاصی از علی کریمی گفته؟
چیز خاصی تو ذهنم نیست که از علی آقا گفته باشه ولی همیشه وقتی که من با آقای فلیکس ماگات تو وولفسبورگ یا فولام کار میکردم میگفت علی آقا چه بازیکن بزرگ و خوبی بود و تکنیکی که علی آقا داشت هیچ جا نبود؛ مخصوصا کمک مربی هایی که با او بودند که نرمال است که کمک مربی ها به بازیکنان نزدیک تر هستند و اونها میگفتند وقتی تو بایرن مونیخ بودند علی آقا چه بازیکن بزرگی بوده است.
* آخرین بار در دوره آقای ویلموتس به تیم ملی دعوت شدی و در دوره آقای اسکوچیچ نیستی. اولین لیستی که اعلام شد واکنش تندی نشون دادی. علت خاصی داشت و فکر میکنی هنوز حق با تو هست؟
باعث افتخار بود که پیراهن کشورم رو تنم کنم و ۸-۹ سال با اون بازی کنم و میدونستم یک روزی تموم میشه ولی انتظارم یک چیز دیگه بود. این یک نقطه ضعف هست که نباید آدم اینطور با بازیکن رفتار کنه. من انتظاری نداشتم و بازیکنان بزرگتر از من هم تو تیم ملی بودند که درست با آنها خداحافظی نکردند ولی تو این قضیه باید پیشرفت کنند و یاد بگیرند. من دیر به تیم ملی اومدم ۸-۹ سال بودم ولی بازیکنانی بودند که ۱۰ سال یا بیشتر برای کشورشون تو زمین جنگیدند و بازی کردند و زحمت کشیدند. باید در این مساله پیشرفت کنند و یاد بگیرند که وقتی بازیکن اینهمه سال زحمت کشیده باید درست و حسابی هم خداحافظی کنند. من زیاد سخت نگرفتم یا ناراحت نشدم و بیشتر برای خانواده ام ناراحت شدم. وقتی اینهمه سال دور از خانواده باشی در تعطیلات در اردو باشی. همین زمان است و آدم انتظار دارد حداقل یک تشکر کنند. وقتی پدر آدم سوال کند که خبری نشد و کسی زنگ نزد، من بتونم یک جواب بدم. این برای من ناراحت کننده بود که نمیتونستم جواب درستی به پدرم بدم. بیشتر از این نمیخواهم صحبت کنم و همیشه برای من افتخار بود برای کشورم بازی کنم.
* مسعود شجاعی هم گفته دوست داره به تیم ملی دعوت بشه با اینکه گرایش سرمربی تیم ملی به دعوت از بازیکنان نسل گذشته نیست. بعنوان یک بازیکن که در دو جام جهانی بودی فکر میکنی وقتی مربی نظر دیگری داره باید مربی را تشویق کنند با خودشون رو ثابت کنند و بگویند مربی اشتباه میکنه؟
آدم باید بدونه که چه زمانی بهتره که کنار بگذاره و الان میتونم بگم که این انتظار رو ندارم چون از آخرین باری که من تو تیم ملی بودم خیلی زمان گذشته و زمان لازم است. آدم نمیتونه بعد از یک یا دو سال بگه من میتوانم کمک کنم. شاید من الان نتوانم به تیم ملی کمک کنم چون زمانی که من نبودم خیلی زیاد بود. من فکر میکنم تیم الان خوب کار میکند و نتایج خوبی گرفتند و تیم در راه خوبی است. هر مربی سیستم خودش رو دارد و آدم باید پشت او باشد و کمک کند ولی هر مربی که میآید باید به بازیکنان احترام بگذاره. من میدونستم که یک روز تیم ملی تموم میشه ولی اینکه چطور تموم میشه مهم بود که احترام نگه داشته شود. این تصمیم مربی است که بخواهد این احترام بمونه یا نهم نباشه. هر مربی فکر خودش رو داره. من ایرانی هستم و افتخار میکنم و از روزی هم که با تیم ملی نبودم همیشه دوست داشتم تیم ملی موفق بشه و الان هم دعا میکنم موفق باشند.
* اگر بخواهی از دوران ملی ات یک لحظه خاص را نام ببری، کدام لحظه است؟
من خاطره های خیلی خوبی دارم ولی در سالهایی که با تیم ملی بودم سه بازی بوده که واقعا همیشه در فکرم هست و همیشه تو ذهن من و مردم میمونه. مخصوصا بازی اولم که برای تیم ملی در استادیوم آزادی مقابل قطر بازی کردم که دو گل زدم و فکر میکنم این همیشه هم برای مردم و هم برای خودم و خانواده هم در خاطرات میمونه چون برای من خیلی بازی خوبی بود. بازی با آرژانتین که هنوز هم در ذهن مردم هست و خدا رو شکر که خوبی در ذهن آنهاست. اگه اونموقع VAR بود پنالتی رو صد در صد میدادند ولی متاسفانه نبود و ضربه سرم. بازی که ما مقابل آرژانتین انجام دادیم همیشه تو ذهن مردم میمونه. متاسفانه یک بازی هم که هیچوقت از ذهنم بیرون نمیرود بازی با ژاپن هست که واقعا هر وقت به آن فکر میکنم ناراحت میشم چون واقعا تیم ما این پتانسیل رو داشت که قهرمان بشیم. هیچکس فکر نمیکرد بازی رو ۳-۰ ببازیم و این واقعا یک درد بزرگ است که هروقت فکر میکنم ناراحت میشم.
* شما ستاره های نسلی بودید که فوتبال ملی ایران رو متحول کردید و تیم ملی رو بزرگتر کردید. فکر میکنی نسلی که پشت سر شما هست به اندازه شما بازیکن خوب و ستاره داره؟
اول میخواهم تشکر کنم برای این چند سالی که تونستم برای تیم ملی بازی کنم، از همبازیهام که از تک تک آنها لذت بردم و هر دقیقه و هر ثانیه کنار آنها در تمرین و اردو ها در این چند سال خوش گذشت. خوبی و بدی و روزهای خوشحالی و روزهایی که ناراحت بودیم داشتیم ولی همیشه کنار هم بودیم. خیلی از بازیکنان هستند که نمیتونم از همه نام ببرم ولی لذت بردم. الان هم ستاره هایی بزرگی تو تیم ملی هستند که میتونند کمک کنند و حتی خیلی بیشتر هستند. من سه سال داخل ایران بازی کردم و دیدم چقدر بازیکن هستند. من انگیزه بازیکنان ایرانی را هیچ جا ندیدهام. فقط امیدوارم بیشتر به آنها برسند و امکانات بهتر بشوند چون باید این را بگویم که متاسفانه امکانات برای لیگ برتر و لیگ یک افتضاح هستند. چیزهایی در ایران دیدم که اصلا حرفه ای نبود و امیدوارم که بیشتر به آنها برسند و امکانات بهتر بشوند چون برای تیم ملی و بازیکنان و کشور بهتر است و اگر امکانات بهتر شوند، بیشتر از این ستاره در کشور ما هست.
اشکان دژاگه از بازیکنان متفاوت تاریخ فوتبال ملی ایران تلقی میشود.