قیمت آثار در «حراج تهران» چقدر واقعی است/ ماجرای سازوکارهای پنهان در حراج‌ها

به گزارش خبرنگار تجسمی خبرگزاری فارس، در پانزدهمین حراج تهران که ۳۸ اثر میلیاردی چکش خورد و گرانترین اثر ۱۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان به فروش رسید. این موضوع میان توده مردم با واکنش‌های متفاوتی روبه‌رو شده و برای اکثر آن‌ها غیرقابل هضم است. اما چه می‌شود که یک اثر هنری به این قیمت می‌رسد؟

حسین خلیلی، دانش‌آموخته اقتصاد هنر در پاسخ به این پرسش گفت: ابتدا باید عقبه شکل‌گیری حراج تهران مرور کنیم. حراج‌های هنری در دنیا بیش از یک قرن سابقه دارند اما در چهار دهه اخیر به ویژه مؤسسات کریستیز و ساتبیز حراج‌های منسجمی را کلید زدند که بعد از تجربه در انگلستان به آمریکا و کشورهای دیگر هم راه پیدا کردند، از جمله حوزه خاورمیانه. اتفاقا قرار بود ابتدا کریستیز در ایران نمایندگی بزند که نهایتاً در حوزه خلیج فارس شکل گرفت. همزمان با آن ماجرا، ظرفیت‌های داخلی هم بررسی شد و حراج تهران کلید خورد که حدود ۱۰ سال است فعالیت می‌‌کند.

وی افزود: مکانیزمی که در حراج‌های دنیا وجود دارد این است که از مجموعه‌داران معتبر اثر به حراج راه پیدا می‌کند و اکثراً آثار متعلق به نقاشان فوت‌شده بود که عرضه می‌شد و به دلیل سابقه تاریخی و شهرت خالقش، دارای ارزش گنجینه‌ای بودند. باز مجموعه‌داران دیگری آن را خریداری می‌کردند. یعنی خانه حراج محل تبادل بین مجموعه‌داران عمل می‌‌کند.

خلیلی پیرامون شیوه قیمت‌گذاری آثار در حرا‌ج‌ها گفت: معروف‌ترین روش ارزش‌گذاری، روش هدانیک است. این روش چند معیار دارد؛ نخست اینکه اثر مربوط به چه کسی است، یعنی سوابق هنرمند و جایگاه او اهمیت دارد. دوم ویژگی، خودِ اثر است، سوم اینکه از کجا تهیه شده و اعتبار تأمین‌کننده چقدر است؟ چهارم اینکه کجا عرضه می‌شود؟ اینکه در لندن عرضه شود یک قیمت دارد، در قطر عرضه شود، یک قیمت دیگر. پنجم اینکه به چه کسانی قرار است عرضه شود، مجموعه‌دار شخصی یا سازمان یا موزه. سرانجام قیمت پایه اثر بر اساس این ۵ شاخص معین می‌شود.

 

 

* همواره سازوکارهای پنهانی در حراج‌ها وجود دارد

وی افزود: اما همواره سازوکارهای پنهانی در حراج‌ها وجود دارد، گمانه‌زنی‌ها مختلف است، چون در کشورهای مختلف معافیت‌های مالیاتی مشمول آثار هنری می‌شود و بنابراین محل مناسبی برای پولشویی می‌تواند باشد. گمانه دوم این است که اصلاً پولی جابجا نمی‌شود، یعنی رقم را اعلام می‌کنند اما فرد خریدار مشخص نیست. یعنی هدف این است که قیمت اثر را بالا ببرند. مثلاً من یک مجموعه‌داری هستم که با حراج توافق می‌کنم و اگر ارزش اثرم نیم میلیون دلار است، آن را ۵ میلیون دلار اعلام می‌کنند!

خلیلی ادامه داد: نمی‌گوییم این‌ مکانیزم درست است یا غلط، بلکه می‌گوییم این مکانیزم وجود دارد. به هر حال در حراج‌ها یک انگیزه و جنب‌وجوش برای هنرمندان جوانتر ایجاد می‌کند اما عملاً شاهد این هستیم که اکثر آثار ارائه شده مربوط به هنرمندان شناخته‌شده است و جوانان کمتر مجالی پیدا می‌کنند. در داخل کشور هم همین شیوه را دنبال کرده‌اند اما شورای قیمت‌گذاری را به صورت رسمی اعلام نمی‌کنند و این یک آسیبی است که وجود دارد.

مشاور اقتصاد فرهنگ و هنر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار داشت: در حراج تهران، آثار درگذشتگان عرصه هنر و همچنین هنرمندان جوان عرضه می‌شد، چنانچه سهراب سپهری چند دوره پیشتاز بود، و الان به نظر می‌رسد که بیشتر به هنرمندان زنده بها داده شده و اثرشان رکورددار فروش می‌شود. حال اینکه اثرشان به لحاظ هنری ارزشمند باشد یا نه، اولویت چندم است. اولویت نخست، اسم و شهرت هنرمند است.

* همیشه پول سمت حاشیه قرار می‌گیرد

وی افزود: بیش از همه، نام هنرمند ارزش اصلی قیمت را تعیین می‌کند. یعنی از ۵ موردی که در سیستم هدانیک خارج از کشور اثرگذر است، در داخل نام هنرمند حرف اول را می‌زند. نمونه‌‌اش را در اثر سال گذشته آیدین آغداشلو دیدیم. فارغ از اینکه اثر او چه کیفیتی دارد، اما چون دارای شهرت است و حاشیه‌هایی هم پیرامونش وجود دارد و همیشه پول سمت حاشیه قرار می‌گیرد، اثرش قیمت بالایی دارد. البته نمی‌دانیم خرید واقعی بوده است و پولی جابجا شده است یا خیر؟ 

این پژوهشگر اقتصاد هنر خاطرنشان کرد: به نظر می‌رسد خریداران هم نماینده جامعه مصرف‌کنندگان هنر معاصر کشور نیستند، چون در بسیاری موارد خریدار اصلاً مشخص نیست. 

وی در پایان یادآور شد: اینکه آیا آثار عرضه شده در حراج تهران، نماینده هنر کشور هستند؟ بله‍! قله‌های هنر معاصر هستند، اما میدان هنر نقد و نظرهای مختلفی در این باره دارد و مقوله‌ای نسبی است.

انتهای پیام/