ضرورت «جهاد تبیین» و چهار گام مهم مقابله با هجمههای دشمن
به گزارش حوزه تشکلهای دانشگاهی خبرگزاری فارس، حجت الاسلام ابراهیم کلانتری استاد دانشگاه تهران و رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی ایران طی یادداشتی درباره ضرورت «جهاد تبیین»، و چرایی و چگونگی انجام این موضوع نوشت: در میدان مقابله با هجمه های دشمن باید به تبیین دقیق و تشریح مستند بسیاری از حقایق و واقعیتهای فکری، اعتقادی، سیاسی، تاریخی و فرهنگی پرداخت و با ابزارهای نشر و رسانههای مرجع و کارآمد در اختیار عموم مخاطبان قرار داد.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
۱ـ بدون شک سراسر قرآن، آیه، آیه و کلمه، کلمه آن نور آشکار [نور مبین] است. از مختصات نور روشن بودن و روشنگر بودن است. قرآن کلام خداوند است [کلام الله]، با زبان مردم [ لسان قوم] نازل شده و مفاهیم آن برای عموم مخاطبان وحی آسمانی روشن و گویاست [بیان للناس].
با وجود چنین ویژگیهایی در وحی قرآنی، خداوند بزرگ پیامبر گرامی خود را مأمور کرده است که به طور مستمر آیات نورانی قرآن را برای مردمان تبیین و تشریح نماید: «وَاَنزَلنا اِلیکَ الذِّکرَ لِتُبَیّنَ لِلناسِ ما نُزِّلَ الیهِم» (سوره نحل/ آیه ۴۴).
تبیین وحی موضوعی نیست که فقط اختصاص به عصر پیامبر داشته باشد، بلکه از آنجا که قرآن آخرین کتاب آسمانی است که تا پایان عمر دنیا حجت خداوند بر عموم آدمیان است تبیین آیات آن تا پایان عمر دنیا نیز یک ضرورت همیشگی خواهد بود.
این ضرورت مستمر پس از رحلت رسول خدا (ص) توسط اوصیای آن حضرت (ع) به انجام میرسد و در غیاب آن حضرات بر عهده دین شناسان پرهیزگار و عالمان ربانی قرار گرفته است. سنّت تفسیر قرآن که از صدر اسلام تا کنون در میان مسلمانان رواج داشته برخواسته از همین ضرورت است.
بی گمان ضرورت تبیین کلام خداوند برخواسته از علل و عواملی است که قرآن پژوهان و عالمان دین در جای خود به تفصیل بدانها پرداختهاند، اما تردیدی نیست که شبههافکنی در آموزههای ناب قرآنی توسط منکران وحی، القاء مفاهیم ناصواب در معارف وحیانی توسط مغرضان و مصادره به مطلوب حقایق قرآنی توسط نفاق پیشگان و فرقههای انحرافی، از جمله عواملی بوده که تبیین صحیح وحی را به طور مستمر در همه اعصار ضرورت بخشیده است.
۲ـ اگر بر نکته روشن بالا بهدرستی واقف شده باشیم هرگز تردید نمیکنیم که هر حقیقت ناب و واقعیت ذیقیمتی میتواند بر اثر علل و عواملی در پرده ابهام فرو رود، در گرد و غبار بر خواسته از شبیخون دزدان گوهر شناس و رهزنان حقیقت آنگونه که باید شناخته نشود، گرفتار تحریف و انکار شود، و یا با تبلیغات سوء و شبهه افکنی دشمنان بهکلی وارونه جلوه داده شده و اینگونه از صفحه ذهن و نقشآفرینی در صحنه اجتماع انسانهای حقیقت طلب محو گردد.
به همین سبب هرگاه غبار ابهام و تردید و شبهه و شک و تحریف بر چهره حقایق ناب و واقعیتهای عینی جامعه انسانی نشسته است همین حقایق که در ذات خود ناب و ذی قیمت بودهاند جای خود را به ضد خود داده و میلیونها انسان حقیقت طلب از نیل به آنها محروم شدهاند. کم نبودهاند حقایقی که اینگونه در نگاه و ذهن و ضمیر شهروندان یک جامعه به عنوان باطل جلوهگر گردیده و یا واقعیتهایی که به کلی مورد تردید و انکار قرار گرفتهاند.
میتوان گفت بزرگترین و مؤثرترین عاملی که در سال ۶۱ هجری حادثه غمبار کربلا را رقم زد و امت اسلامی را برای همیشه تاریخ در اندوه جانکاه قتل عام بهترین فرزندان و عترت رسول الله (ص) گرفتار کرد شبهه افکنی و ابهام آفرینی در آموزه های راستین اسلام ناب، وارونه جلوه دادن حق و نشاندن باطل به جای آن بوده است.
شبهه افکنی و تحریف حقیقتها و ابهام آفرینی در واقعیتهای عینی از چنان قدرت تخریبی برخوردار است که میتواند عنصر فاسد و مفسدی چون یزید را به بالاترین سطح اجتماع امّت اسلامی برساند و امام حق و پیشوای راستینِ امّت، حضرت حسین بن علی (ع) و خاندان رسول الله را به فجیعترین شکل ممکن به قربانگاه ببرد.
۳ـ بدون شک آنگاه که دست تحریف دشمنان و رهزنان به سمت حقایق دراز میشود و دشمنان حقیقت در صدد وارونه جلوه دادن حقایق و واقعیتها بر میآیند، تبیین صحیح حقایق و نشان دادن واقعیتها تکلیفی است الهی که بر دوش اندیشمندان، آگاهان و عالمان زمان شناس قرار میگیرد. رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند: «إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِی أُمَّتِی فَلْیُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ یَفْعَلْ فَعَلَیْهِ لَعْنَهُ اللَّه» (کلینی، کافی، ج۱، ص۵۴)، آنگاه که بدعتها در امّت من پدیدار شود بر انسان آگاه لازم است که علم خود را آشکار کند، پس اگر عالمی چنین نکند مشمول لعنت خداوند قرار میگیرد.
چنین تأکیدی از ناحیه رسول اکرم (ص) از آن روست که در معرکه بدعتها و تحریفها آنچه به مسلخ برده میشود حقایق و واقعیتهاست که با کتمان، تحریف و وارونه نشان دادن آنها نه فقط افراد معدودی که ممکن است امتها، نسلها، جوامع و تاریخ بهکلی گرفتار انحراف گردد و شاید پس از آن بسیاری از طالبان حقیقت برای همیشه از نیل به آن محروم گردند.
بیگمان حضور و نقشآفرینی اندیشمندان و عالمان راستین در جبهه رویارویی و مقابله با بدعتها و تحریفها کار آسان و راه همواری نیست که بتوان آن را در شمار کارهای عادی و روزمره قرار داد، بلکه چنین حضور و تلاش علمی خود نوعی «جهاد فی سبیل الله» است. جهاد در راه خدا ویژگیهایی دارد که از جمله آنها در مقابل دشمن قرار گرفتن، تحمل سختیها و شدائد، خلوص و ایثار مال و جان و آبرو، و آگاهی و شناخت دقیق از حقایق و واقعیتهاست.
۴ـ بدون شک انقلاب اسلامی ایران بزرگترین انقلاب مردمی جهان در طول تاریخ است که برپایه آموزههای اسلام ناب محمدی (ص) و با محوریت شریعت اسلامی و به رهبری فقیهی اسلام شناس، عارف، وارسته، شجاع و زمان شناس معماری و به پیروزی رسیده و افتخار تاریخی آن نصیب ملت سربلند ایران شده است. بسیار روشن است که چنین انقلابی به هیچوجه نمیتواند مطلوب و مقبول سردمداران کفر و نفاق و مستکبران و صاحبان زر و زور و تزویر جهانی قرار گیرد.
انقلاب اسلامی با این مختصات، نه فقط هیچ وجه اشتراکی با نظام سلطه جهانی و صهیونیزم بینالملل ندارد که در ذات خود در تقابل و تضاد آشکار با آنهاست. از ویژگیهای بسیار مهم انقلاب اسلامی تعهد و التزام همزمان به اصول و آموزههای اسلام راستین از یکسو و تکیه بر علم و دانش و فناوریهای نوین در عالیترین سطوح آن از سوی دیگر، بوده است. این انقلاب ضمن دعوت و بازگشت و التزام عملی به اصول راستین اسلام ناب محمدی (ص)، به نوآوریهای عصر خود نیز پشت نکرده و گرفتار ارتجاع و واپسگرایی که در تار و پود بسیاری از حرکتهای اجتماعی معاصر نهفته است نگردیده.
همین ویژگی باعث شده است که انقلاب اسلامی در تاریخ چهل ساله خود خوش درخشیده، راه خود را به سراسر جهان به خوبی باز کرده، بارقه امید را در دلهای حقیقت طلب شکوفا ساخته و میلیونها قلب تپنده و عدالت خواه جهان را به خود معطوف ساخته است. آرمانهای انقلاب اسلامی که منطبق بر فطرت پاک انسانهای زخم خورده از طاغوتهای جهانی است از چنان قوّت و خلوصی برخوردار بوده و هست که بنیانهای مادی لیبرالیسم و نمادها و شعارهای دروغین اردوگاه غرب را به لرزه در آورده و سران استکبار و وابستگان و مزدوران آنها را به دشمنیها و هجمههای گوناگون سخت و نرم و تکاپویی بی سابقه واداشته است. به یقین میتوان گفت هیچ یک از انقلابهای بزرگ و کوچک در بستر تاریخ سیاسی جهان اینگونه در معرض دشمنیها و هجمههای بیامان قرار نگرفته است.
۵ـ انقلاب اسلامی با پشت سر گذاشتن حجم عظیمی از هجمههای سخت که بزرگترین آن جنگ تحمیلی هشت ساله توسط ائتلافی از حزب بعث عراق، دو ابرقدرت شرق و غرب و اقمار سیاسی آنها، رژیمهای ارتجاعی منطقه و تروریستهای منافق وطنی بوده است، اکنون در معرض سنگینترین و پرحجمترین «جنگ نرم» استکبار و ایادی آن قرار گرفته است.
در جنگ نرم آنچه در گام اول هدف قرار میگیرد، زیرساختهای فکری، اعتقادی، تاریخ و داشتهها و افتخارات ملی، سنتها و فرهنگ است، البته نه با لشکرکشی و توپ و تانک و بمب افکن و شکستن دیوار صوتی و قتل نفوس و غارت اموال و اسارت نوامیس و انهدام و ویران ساختن شهرها و خانه و کاشانهی مردم که اینها بیدرنگ غیرت و حمیّت و حس وطنپرستی و دفاع را در ملت مورد هجوم بر میانگیزاند و کار را بر مهاجم سخت میکند، بلکه با قلب و وارونه نشان دادن واقعیتها و کتمان حقایق در قالب بستههای متنوع، زیبا، جذّاب، دلربا و دلکش از جنس فکر التقاطی، باورهای موهوم و فرهنگ بَدَلی و تحریف شده و با ژست دلسوزی. در جنگ نرم، دشمن در صدد است نگاه و ذهن و ذائقه و دل ملت ما به ویژه نسلهای نورسیده را به سمت خود متمایل و نسبت به داشتههای فکری، اعتقادی، تاریخی و فرهنگی اصیل و گرانسنگ خود بیخیال، بیحس و بیتفاوت و در نهایت بدبین نماید.
سلاح و ابزار اصلی دشمن در جنگ نرم، «رسانه» است. رسانه در جنگ نرم علیه انقلاب اسلامی عبارت است از ائتلاف و به هم پیوستگی شبکههای عظیمی از خبرگزاریها، مجلات و روزنامههای بینالمللی، تأسیسات ماهوارهای، رادیوها و تلویزیونها و صدها شبکه ماهوارهای صوتی و تصویری، شبکههای اجتماعی، پایگاه های خبری و تحلیلی اینترنتی با زبانها و گویشهای زندهی جهان، تحلیلگران به ظاهر موجه، بنگاههای انتشاراتی، مراکز فرهنگی، هنری، تبلیغی، آثار مکتوب به زبانهای مختلف، N.G.Oهای متنوع و جذاب برای اقشار مختلف و بازیگری عناصر وطن فروش و مزدور بیگانه.
رهبر فرزانه انقلاب در همین خصوص چنین میگویند: «امروز انبوهی از رسانهها ـ نمیشود شمرد، بخصوص با این وضعِ فضای مجازی ـ با هزاران متخصّص: متخصّص هنر، متخصّص رسانه، متخصّص علوم ارتباطات، با پشتیبانی مالی انبوه، با پشتیبانی امنیّتی انبوه در کارند؛ برای چه؟ برای اینکه در نظام جمهوری اسلامی افکار را برگردانند، مذاقها را برگردانند، ایمانها را و باورها را تضعیف کنند، تخریب کنند؛ این [جور] است. حالا دیگران برای کشورهای دیگر چه کار میکنند، آنها بحثهای دیگری است؛ این مطلبی که من عرض میکنم، هدفی است متوجّه به کشور ما، مردم ما، جمهوری اسلامی ما، باورهای ما، اعتقادات ما. هزاران دستگاه دارند در این زمینه کار میکنند با پول-های گزاف و پشتیبانیهای گوناگون. خب، این یک حرکت شیطانی است و جبهه شیطان است.» (بیانات در تاریخ ۱۴۰۰/۱۱/۳).
۶ـ تردیدی نیست که در میدان مقابله با چنین هجمهای، نمیتوان به کارهای عادی و روزمره بسنده کرد. مقابله با جنگ نرم با چنین حجم و گستردگی درگرو جهادی فراگیر و همهجانبه است که در بیان رهبر فرزانه انقلاب اسلامی از آن به «جهاد تبیین» یاد شده است.
در این میدان میبایست به تبیین دقیق و تشریح مستند بسیاری از حقایق و واقعیتهای فکری، اعتقادی، سیاسی، تاریخی و فرهنگی پرداخت و با ابزارهای نشر و رسانههای مرجع و کارآمد در اختیار عموم مخاطبان قرار داد.
گام اول در جهاد تبیین شناخت دشمن و حربه های اوست؛ گام دوم در این میدان شناخت دقیق و تخصصی حقایق و واقعیتهاست؛ گام سوم تشریح روشن و مستند حقایق و واقعیتهاست، و گام چهارم عرضه و نشر جذّاب، متنوع و قابل فهمِ حقایق و واقعیتها برای مخاطبان است.
اگر جهاد تبیین آنگونه که شایسته است به انجام برسد راه جهاد در عرصههای گوناگون دیگر نیز هموار میگردد. در این باب سخن ذیل از رهبر حکیم انقلاب بسیار گویا و راهگشاست: «یک روز میدان، میدان نظامی است مثل دوران دفاع مقدّس، دوران دفاع از حرم؛ اینجا میدان، میدان نظامی است؛ آن روز خیلیها وظیفه را تشخیص دادند و حرکت کردند و رفتند و وظیفهشان را انجام دادند ـ البتّه واجب کفائی بود؛ واجب عینی نبود ـ که البتّه در همین جا هم هیئتها سنگ تمام گذاشتند که قبلاً عرض کردیم، و بسیاری از این رزمندگان ما و شهدای ما بچّههای هیئتها بودند که رفتند و به شهادت رسیدند؛ یک روز عرصهی علم است و جهاد، جهاد علمی است، باید علم را بالا برد؛ یک روز عرصهی فعّالیّتهای اجتماعی است؛ یک روز عرصهی خدمات اجتماعی است و خدمت به مردم. آن روزی که دشمن سعی می-کند جامعه را در فشار اقتصادی قرار بدهد برای اینکه مردم را در مقابل اسلام، در مقابل نظام اسلامی قرار بدهد، آن روز اگر شما خدمت اقتصادی و اجتماعی به مردم بکنید، جهاد کردهاید در مقابل دشمن؛ لکن از همهی اینها مهمتر عرصهی تبیین و روشنگری است. اگر روشنگری بود، همهی این عرصههای گوناگون در وقت خود و جای خود وضعشان روشن خواهد شد و مردان خودشان را پیدا خواهند کرد.» (بیانات در تاریخ ۱۴۰۰/۱۱/۳).
انتهای پیام/