تشریح رویکرد جدید فرهنگی دانشگاه تهران/ تقویت زنجیره ارتباطی بین اساتید و دانشجویان
هادی بهرامی احسان معاون فرهنگی و اجتماعی دنشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس با بیان اینکه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بیش از آنکه نیاز به یک تغییر ظاهری در فضای فیزیکی داشته باشد، نیازمند حمایت فکری، تبیینی و تولید دانشی درباره اصل انقلاب، اثرات انقلاب، پیامدهای انقلاب و نقش ما در تداوم انقلاب است، گفت: از دهه فجر امسال کرسیهای آزاد اندیشی را به لطف الهی آغاز خواهیم کرد، ابتدا در بخش استادی و بعد هم انشاءالله بعد از یک فاصله و دورهای که این مستقر شد، در بخش دانشجویی.
وی افزود: آن چیزی که میتواند در حقیقت نقش دانشگاه را در ارتباط با انقلاب و انقلاب علمی و انقلاب اجتماعی تداوم و کمک بدهد و پیش ببرد بحث ایجاد فرصت برای بروز و ظهور اندیشههاست. چون دانشگاه، خاستگاه تولید اندیشههاست.
بهرامی احسان اظهار کرد: من تصور میکنم الآن آن چیزی که در ارتباط با انقلاب اسلامی میتواند مورد توجه قرار بگیرد و در چهل سال دوم باید گشایش پیدا کند و دیده شود، کارهایی است از قبیل توسعه دانش و دیدگاهها، شنیدن دیدگاهها، فراهم کردن فضای سالم برای یک گفتوگوی منطقی و خردمندانه و فاصله گرفتن از هیجانهای کاذبی که ممکن است مانع شنیدن یک صدای مخالف و درست باشد.
معاون فرهنگی اجتماع دانشگاه تهران همچنین درباره برنامهها و تدابیری که در دورره جدید در معاونت فرهنگی دانشگاه تهران در نظر گرفته شده، اظهار کرد: دانشگاه تهران سه بخش بسیار با اهمیت دارد که اینها با هم کار میکنند. به بیان دیگر زیست بوم دانشگاه تهران سه جزء اساسی دارد، یک بخش دانشجویی است که ما حدود چهل و هفت تا پنجاه هزار حدودا دانشجو در مقاطع مختلف داریم، دانشگاه ما یک دانشگاه جامع است و در اغلب رشتهها ما گروه و دانشجو داریم. یک بخش استادی داریم که خیلی مهم است وکمتر به بخش استادی توجه شده یا لااقل تا الآن معاونتهای فرهنگی به این بخش خیلی توجه نداشتهاند. من یکی از راهبردهایم در حقیقت توجه به بخش استادی است و احساس میکنم که اتفاقا کلید کمک به توسعه فرهنگ در دانشگاه هم در اختیار استادان ماست که هم خودشان در کاری که انجام میدهند و مشارکت میکنند، رشد میکنند و هم مطمئنا به دانشجویان ما این کمک را خواهند کرد و بخش دیگر، کارمندی است.
وی در همین ارتباط افزود: کاری که غیر از مَناسب و مناسبتها و کارهای مناسبتی انجام خواهیم داد ، این است که من باید بتوانم در زنجیره رابطه بین استاد، دانشجو و کارمندم، از ظرفیتهای استادی خودم برای توسعه فرهنگ در بخش دانشجو استفاده کنم. به عبارتی در بحث ثبات، آرامش، امنیت و سلامت در بخش کارمندی و دانشجویی از ظرفیتهای استادی خودم استفاده کنم. همینطور از ظرفیت استاد خودم برای ایجاد شرایط با نشاط، شاداب در حوزه های علمی، اجتماعی و فرهنگی باید استفاد کنم. چگونه این اتفاق خواهد افتاد؟ الآن یکی از فعالیتهایی که از آن بسیار استقبال می شود، انجمنهای علمی است.
بهرامی احسان با اشاره به اینکه انجمنهای علمی را دانشجویان تشکیل میدهند و ماهیت کار دانشجویی است، گفت: در انجمنهای علمی که تعدادشان هم خیلی زیاد است و یکی از پر اشتیاقترین بخشهای ماست، دانشجو به کمک و راهنمایی استاد نیاز دارد و در کنار او احساس آرامش میکند. دانشجو با راهبری استاد میتواند موفقتر عمل کند و میتواند آن بخش نظری دانش خودش را تبدیل به یک تجربه در محیط اجتماعی کند. دانشجو می تواند به عنوان رهبر اجتماعی آینده رشد کند و از تجارب استادش استفاده کند برای ایفای آن نقش رهبری خودش. پس استاد یکی از ظرفیتهای بینهایت با اهمیت در دانشگاه تهران و در کل دانشگاههاست.
* انتخاب راهنمای عمومی دانشجویی برای دانشجویان دانشگاه تهران
وی ادامه داد: راهنمای عمومی دانشجویی برای دانشجوهایمان درنطر گرفتهایم، این افراد به محض ورود دانشجو به دانشگاه، کار فرهنگ راهبری دانشجو را به عهده میگیرند. مثلا بیست تا سی تا دانشجو به یک استاد سپرده میشود برای اینکه در دوران دانشجویی، راهبریشان کند.
وی خاطرنشان کرد: در راهبری عمومی، یعنی استاد هم در مباحث درسی هم غیر درسی دانشجو را راهنمایی میکند، مثلا برای ورود دانشجو در دانشگاه، انتخاب واحد، درست تنظیم کردن روابطش، احتمالا محافظت و تأمین سلامت خودش چون بالاخره چالشها در زیست دانشگاهی کم نیست. بچهها از شهرستانها داخل خوابگاه می آیند، یک مقداری فاصله از خانوادهها ایجاد میشود و ممکن است مشکلاتی پیدا کنند.
* انتخاب مشاوران انجمنهای علمی
این استاد دانشگاه گفت: ما فقط به این اکتفا نکردیم و گفتیم که یک مقدار جلوتر برویم. ما الآن مشاوران انجمنهای علمی داریم و برای تعدادی از اساتیدمان داریم حکم میزنیم که مسئولیت راهبری انجمنهای علمی را دارند. مثلا فرض کنید در یک دانشکده به حسب تعداد دانشجویی که آنجا هست و رشتههایی که وجود دارد پنج تا، ده تا یا پانزده تا انجمن علمی داریم. مثلا فرض کنید در دانشکده ما ممکن است که هفت رشته وجود داشته باشد، هفت انجمن علمی هم هست و تعداد زیادی از دانشجویان عضو آنها هستند. یک مشاور قرار است با آنها مرتبط شود و کار علمی آنها را مدیریت و راهبری کند، به آنها مشاوره بدهد و تجربیات خودش را در اختیار آنها بگذارد. این موضوع در بخش نشریات و کانونهای فرهنگی و برای شاهد و ایثارگرمان هم هست.
وی تأکید کرد: ببینید من معتقد هستم که با تمرکز بر استفاده از ظرفیت های استادی، ما پتانسیل فوق العاده عالی خواهیم داشت که به جای برنامههای کم ارزش و شاید کم تأثیر بتوانیم در تنظیم رابطه حرفهای بین استاد و دانشجو او را به سمت آرمانها، ارزشها، اخلاق، فضیلت، سلامت، کارایی و کارآمدی پیش ببریم. این گونه دانشجو منتع میشود، استاد رشد میکند، تجربه استاد هم در اختیار دانشجو قرار میگیرد و دانشگاه از یک فضای پر تحرک و با نشاط مملو میشود.
معاون فرهنگی اجتماعی دانشگاه تهران در باره گزینش و انتخاب اساتید اظهار کرد: الآن وقتی استاد ما داخل دانشگاه میآید، زنجیره ارتباط سیستمیک با هسته مرکزی دانشگاه را از دست میدهد. او حداکثر یک استاد خوب در یک گروه خوب میشود. در بهترین حالت این است که استاد، یک استاد خوب در یک گروه خوب میشود. مثلا یک فردی استاد مکانیک است و این استاد مکانیک در گروه مکانیک دانشکده فنی بهترین استاد مکانیک ایران میشود و از نظر ما خیلی خوب است. کنش او چیست؟ تولید علم در چارچوب کلاس، رساله و دانشجو. ما مسائل زیادی در دانشگاه داریم اما اینکه این استاد با مسائل اساسی دانشگاه، با موضوعات بنیادین دانشگاه، با دغدغههای دانشگاه که فقط دانش نیست، ، با رشد اجتماعی و فرهنگی، حتی با رشد استعداد دانشجو چگونه ارتباط برقرار می کند، این خیلی فردی می شود.
این استاد دانشگاه تهران بیان کرد: یک استاد خیلی با انگیزه است، خودش میرود یاد میگیرد، یک ارتباط نصف و نیمه هم برقرار و از آن استفاده میکند و جلو میرود. یک استادی هم ممکن است اصلا انگیزهای نداشته باشد یا بلد نباشد یا حتی خودش را مسئول نداند و در نتیجه دخالت نمیکند و ممکن است وارد این ماجرا نشود. پس ببینید داستان خیلی فردی میشود، چون یک استاد وارد نظام میشود، آن نظام آموزشی او را در یک چارچوب علمی تعریف میکند و همان جا هم در حقیقت کارش را پیش میبرد. آن فرد می تواند استاد موفقی هم باشد مقالات علمی، ISI ،ایندکس بالا داشته باشد و اینها قابل توجه است اما در آن نظام سیستمیک، هماهنگ با اهداف، ارزشها و منافع بنیادین دانشگاه نیست و همه مباحث ذینفعان خودش را نمیبیند.
وی ادامه داد: ما فعلا از طریق همین کار شروع میکنیم، لایههای جدید ارتباطی تعریف میکنیم که بر اساس آن استاد بزرگوار من فراتر از آن رویکرد دانشی و تخصصی خودش که دانشمند برجسته آن حوزه هم هست، به دانشجو یک خدمت اضافی هم بدهد و تجربه اش را منتقل کند. میپرسید توی کلاس نمیشود؟ من میگویم چرا اما شما نگاه کنید مثلا انجمن علمی که خودش یک همایش برگزار میکند ، میخواهد مقاله بنویسد، برای یک کاری در سطح دانشکده برنامه ریزی کند به تجربه عملی استاد نیاز دارد و فقط کلاس نیست؛ بنابراین تجربه از استاد به دانشجو منتقل میشود. فراتر از این، جاهایی که مثلا دانشجو به کمک انسانی نیاز دارد، فرض کنیم که دچار یک مشکل و گرفتاری شده یا درگیر یک بحران شده و یک شکست عاطفی را تجربه کرده است، نقطه اتصال آن بزرگوار با مجموعه سیستمی دانشگاه در بهترین حالت می شود مرکز مشاوره، اما تا این فرایند منتقل شود به مرکز مشاوره خیلی طول می کشد. اولین بروز و ظهورهای دانشجو را استاد میبیند. استاد میبیند که دانشجویش داخل کلاس نیست، استاد میبیند که دانشجو اگر هست حواسش سر جایش نیست، استاد میبیند که اگر دانشجو هست حالش خوب نیست.
معاون اجتماعی فرهنگی دانشگاه تهران افزود: به همین دلیل است که دانشگاه مسئولیت پذیر معنا پیدا میکند. دانشگاه مسئولیت پذیر منظور اتاق معاون فرهنگی نیست، ساختمان دانشکده ادبیات و دانشکده فنی یا دانشکده روانشناسی نیست، دانشگاه مسئولیت پذیر احساس مسئولیت و ایفای نقش مسئولانه در ارتباط با این کاری است که ما به عهده داریم. اینجاست که هم دانشجو و هم استاد رشد میکند، هم یک دانشگاه جدید متولد میشود که تعامل بین دانشجو و استاد فقط در کلاس انفاق نمیافتد.
انتهای پیام/