پاسخ به یک پرسش مهم در سیاست‌گذاری مسکن/ صاحب‌خانه‌ها خوشحال‌تر هستند یا مستاجران

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، تامین مسکن متناسب با نیاز به عنوان یکی از نیازهای اساسی دغدغه‌ بسیاری از خانواده‌ها را تشکیل می‌دهد. بر این اساس مطابق وضعیت موجود جامعه از منظر مالکیت شاهد دو مدل مسکن استیجاری و مسکن ملکی برای خانواده‌ها هستیم.

بر این مبنا یکی از سوالات مهمی که در حوزه سیاست‌گذاری مسکن مطرح می‌شود، توجه به این نکته است که دولت به عنوان سیاست‌گذار بخش مسکن، هدف اصلی خود را باید در تامین مسکن ملی قرار دهد یا مسکن استیجاری را به عنوان رکن اساسی برگزیند. علاوه بر این توجه به این پرسش باید در دستور کار باشد که آیا اثرات مسکن استیجاری و مسکن ملکی بر اجتماع یکی هستند یا تفاوتی را ایجاد می‌کنند.

*مدافعان مسکن استیجاری چه می‌گویند

در میان برخی از کارشناسان حوزه مسکن و کارشناسان اقتصادی این نظر وجود دارد که حرکت به سمت مستاجر کردن مردم و ساخت مسکن استیجاری راهکار حل مسئله مسکن در کشور است.

عمده این کارشناسان، الگوبرداری از سیاست‌های کشورهای خارجی به خصوص کشورهای اروپایی را در این زمینه به عنوان نسخه نجات بخش بازار مسکن ایران مطرح می‌کنند و معتقدند مسکن استیجاری به واسطه سهم بالای مستاجران ضامن حل مشکلات این حوزه است.

بر این اساس، فردین یزدانی؛ کارشناس حوزه مسکن معتقد است:« در دستور کار قرار دادن واحدهای استیجاری، آن هم به میزان کم و توسط نهادهای رفاه اجتماعی یا دولت‌های محلی توصیه بهتری است.»

این در حالی است که پژوهش‌های علمی بعضا نظر متفاوتی را عنوان می‌کنند.

*مقالات علمی از مزایای صاحب‌خانه شدن مردم می‌گویند

به گزارش فارس ویلیام روح، شانون فون زانت و جورج مک کارتی در قالب پژوهشی تحت عنوان  «منافع صاحبخانه بودن و هزینه‌های آن» (The Social Benefits and Costs of Homeownership)  به بررسی این موضوع از دیدگاه جامعه‌شناسی پرداخته‌اند.

بر مبنای جزئیات منتشر شده در پژوهش مذکور، صاحبخانه شدن یکی از پایه‌های اساسی رویای آمریکایی است. زندگی در خانه خود از نظر آمریکایی‌ها نشان دهنده‌ یکی زندگی امن و موفق به حساب می‌آید و تحقیقات بسیاری نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها ترجیح می‌دهند مالک خانه باشند تا مستاجر.

به همین دلیل سیاست‌های زیادی در آمریکا وضع شده‌است تا به خانه‌دار شدن کمک کند که از جمله، مالیات‌های فدرال، برنامه‌های نهاد FHA، دستور اجرایی کلینتون مبنی بر استراتژی ملی صاحب خانه شدن و برنامه‌ای از این دست در راستای تحقق رویای آمریکایی‌ها قدم بر می‌دارد.

در همین راستا آمریکایی‌ها در توجیه یارانه‌های پرداختی برای خانه‌دار شدن، مزایای اقتصادی و اجتماعی‌ بیشمار مسکن ملکی برای یک جامعه را عنوان می‌کنند.

 اگر به استراتژی ملی صاحبخانه شدن در کشور آمریکا که سال ۱۹۹۵ تدوین شده نگاهی بیندازیم،   متوجه خواهیم شد که صاحبخانه شدن تعهدی برای تقویت نهاد خانواده و ارتقای شهروندی است، صاحبخانه شدن به مردم کمک می‌کند ،کنترل بیش‌تری بر خود داشته باشند و نسبت به محیط اطراف خود مسئولانه‌تر رفتار کنند. علاوه بر این صاحبخانه شدن تعهدی به جامعه است. صاحبخانه شدن به محلات ثبات می‌بخشد و جوامع محلی را تقویت می‌کند. این موضوع انگیزه‌های شخصی و محلی افراد برای نگه‌داری و رشد دارایی‌های خصوصی و فضاهای عمومی را ارتقا می‌بخشد.

به گزارش فارس، اگر نگاهی به نوشته‌های علمی داشته باشیم متوجه خواهیم شد که آثار صاحبخانه بودن در جامعه در قالب تاثیرات فردی و تاثیرات اجتماعی قابل رده‌بندی است.

*صاحبخانه بودن چگونه ضامن رضایت از زندگی می‌شود

در همین راستا نخستین اثر مثبت صاحب‌خانه شدن مردم در بعد فردی مسئله صاحبخانه شدن  و رضایت از زندگی است که در دو بخش خرید خانه به عنوان یک هدف مهم و ایجاد رضایت حاصل از نگهداری و ارتقای خانه به نحوی که با سبک زندگی فرد تطابق یابد، منعکس می‌شود.

از سوی دیگر صاحبخانه شدن باعث افزایش اعتماد به نفس می‌شود؛ زیرا بر احترام دیگران به فرد تاثیر می‌گذارد. همچنین وقتی فرد خود را با دیگران مقایسه می‌کند این حس تقویت می‌شود. از طرف دیگر به دلیل این‌که فرد صاحبخانه به یکی از اهداف خود رسیده‌است اعتماد به نفس بالاتری دارد.

علاوه بر این، خانه‌های ملکی معمولا سیستم گرمایش و سرمایش بهتری دارند. همچنین فردی که دارایی دارد، می‌تواند از آن به عنوان یک پشتوانه در شرایط اضطراری یا وثیقه برای دریافت وام استفاده کند.

لازم به ذکر است، بر اساس تحقیقات انجام شده در جامعه آمریکا، کارگران صاحب خانه‌ که از کار بیکار شدند نسبت به اجاره‌نشین‌ها، تنگنای اقتصادی کم‌تر که خود را در تغذیه مناسب نشان می‌دهد و عدم روی آوردن به الکل را تجربه کردند.

*مزایا اجتماعی توسعه مسکن ملکی در جامعه

صاحب‌خانه شدن در کشورها علاوه بر مزایای فردی در بعد اجتماعی نیز اثرگذار بوده و از سه بعد سلامت جامعه از مسیر افزایش ثبات اجتماع، مشارکت اجتماعی و منش بهتر افراد این اثرگذاری قابل لمس است.

به اعتقاد جامعه‌شناسان، مدت ماندگاری افراد در یک محله نشان دهنده‌ ثبات محله است. صاحبخانه بودن باعث جابه جایی کم‌تر و ثبات بیش‌تر محله می‌شود. همچنین به دلیل نگاه بلندمدتی‌تر که افراد صاحبخانه دارند، انگیزه و علاقه‌ی بیش‌تری برای مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی خواهند داشت. همچنین بهبود وضعیت محله باعث افزایش قیمت مسکن هم خواهد شد.

از سوی دیگر، افراد صاحبخانه مدت طولانی‌تری در محله زندگی می‌کنند به همین دلیل سعی در کنترل بیش‌تر رفتار و منش خود دارند زیرا بر اعتبارشان تاثیر می‌گذارد.

با توجه به مزایایی که برای صاحبخانه شدن شمرده شد می‌توان نتیجه گرفت که سیاست صاحبخانه کردن باید پیگیری شود.

پایان پیام/