گزارش روز سوم جشنواره فیلم کوتاه/ این سینما به قله خواهد رسید

خبرگزاری فارس-گروه سینما: بعد از سه روز به قدم زدن در راهروهای جشنواره فیلم کوتاه تهران عادت کردم،‌ قطعاً بعد از اتمام جشنواره دل‌تنگی برای شور حال اینجا طبیعی است.

بعد از دو روز و با رسیدن سومین روز از جشنواره ۵روزه فیلم کوتاه تهران دیگر میدانم اولین ساعت روز را باید در کدام بخش سپری کنم، احتمالاً دیگران هم به همین نتیجه رسیده باشند که سالن ۱۲ سینما ملت بهترین جا برای شروع روز است.

اولین نشست امروز مربوط تهیه‌کنندگی است، محمدرضا مصباح یکی از موفق‌ترین تهیه‌کننده‌هایی است که این روزها در سینما حضور دارد و قطعاً انتخاب خوبی برای این نشست خواهد بود.

*تهیه‌کنندگی در فیلم کوتاه

مطابق با روزهای گذشته سالن شماره ۱۲ مملو از جوانانی است که می‌خواهند بشنوند و یاد بگیرند،‌ جایی بین جمعیت را پیدا کردم و نشستم، محمدرضا مصباح از راه رسید و شروع به صحبت کرد.

وی درباره تهیه فیلم کوتاه با فیلم بلند گفت: تفاوت‌های اساسی وجود دارد، ازآنجایی‌که من یک فیلم کوتاهی هستم در فضای تهیه فیلم کوتاه نیز نقش زیادی دارم. ازنظر تولید فنی میان سینمای کوتاه و بلند تفاوت اساسی وجود ندارد امکانات فنی برای هر دو سینما باید وجود داشته باشد. این اتفاق شاید کمی سخت باشد چراکه هزینه‌ها افزایش می‌یابد و فضای زیادی برای اکران فیلم کوتاه وجود ندارد و این شاید برای تهیه‌کنندگان با ریسک همراه باشد. اما من همیشه نگاهم به این دو سینما یکسان است هرچند که در فیلم کوتاه باید درزمانی کوتاه جان کلام ادا شود.

این تهیه‌کننده درباره بازار فیلم کوتاه و بازگشت سرمایه گفت: سالانه ۱۴۰۰ تا ۱۵۰۰ فیلم کوتاه تولید می‌شود و درنهایت شاید درباره ۲۰ اثر صحبت شود که این اتفاق ناراحت‌کننده‌ای است. دلیل این اتفاق است که در کشور فضایی برای نمایش آثار کوتاه وجود ندارد و ای‌کاش با تعامل صداوسیما به راهی برسیم که در یک بسته چند فیلم کوتاه در تلویزیون به نمایش درآید یا در برخی سینماها شرایطی برای نمایش آثار کوتاه فراهم شود مانند اتفاقی که در هنر و تجربه رخ می‌داد. در چنین شرایطی که فضایی برای نمایش وجود ندارد رغبتی هم از سوی تهیه‌کنندگان برای سرمایه‌گذاری و ورود به این‌گونه از سینما شکل نمی‌گیرد. درصورتی‌که در سینمای کوتاه شور و عشقی وجود دارد که اگرچه فضایی برای نمایش آثار وجود ندارد اما جوانان همچنان در کنار این سینما ایستاده‌اند و عاشقانه کار می‌کنند. ما باید بپذیریم که در سینمای بلند داستانی فیلم‌سازان بسیار خوبی حضور دارند که از سینمای کوتاه وارد این حوزه شدند بنابراین باید بسیار به این‌گونه از سینما توجه کنیم.

وی درباره حضور و تأثیر وی او دی‌ها در سینمای کوتاه بیان کرد: این فضا نیز نگاهی تجاری را به آثار در پی دارد و آن نگاه حرفه‌ای، سینمایی و قائم به فیلمسازی لازم را ندارد و به این علت باید سیاست‌گذاری‌های مهمی در حوزه رخ دهد.

تهیه‌کننده «پوست» درباره ژانر در سینمای ایران گفت: در سینمای ایران آثار در قالب ژانر وجود ندارند و درحال حاضر تنها ۲ ژانر اجتماعی و کمدی را در سینما می‌بینیم به همین دلیل چرایی این محدودیت باید بررسی و کارشناسی شود چراکه ژانرهای مختلف دیگر به نوعی به فراموشی سپرده شده‌اند. در زمان ساخت فیلم «پوست» قرار بود اثری در ژانر متفاوت با شرایط بسیار سخت ساخته شود آن‌هم در ژانری که متاسفانه نمونه‌های آن بسیار اندک و محدود است. خوشبختانه باید بگویم این فیلم به سوددهی رسید که این اتفاق نویدبخش توجه مخاطب به ژانرهای متفاوت است.

وی ادامه داد: اگر تهیه‌کنندگی و کارگردانی را در یک سو که تولید محسوب می‌شود، تصور کنیم، باید بدانیم که یک سفارش دهنده‌ای وجود دارد که باید اقناع شود که ژانر متفاوت می‌تواند به سوددهی برسد و با اقبال مواجه شود. من شاید به عنوان یک تهیه‌کننده بخش بازگشت سرمایه دغدغه‌ام نباشد اما یک سرمایه‌گذار زمانی که نگاهی تجاری به سینما دارد به تبع آن دغدغه او نیز بازگشت سرمایه اش است. این زنجیره باید به درستی اقناع شود که رفتن به سوی ژانرهای متعدد جان تازه به سینما می‌دهد و رسیدن به این تفکر هم به زمان نیاز دارد.

وی ادامه داد: این نکته نیز مهم است که برای داشتن یک رویکرد و عملکرد منطقی در بحث ژانر و تولید آثار در ژانرهای مختلف، باید سازمان سینمایی به تعداد پروانه ساخت‌هایی که در هر ژانر صادر می‌کند توجه کند، برای مثال ظرفیت تولید در ژانر کمدی یا اجتماعی را بسنجد و برای تعداد مشخصی پروانه ساخت صادر کند. همچنین این را باید بدانیم اگر قرار است آثار در ژانرهای گوناگون ساخته شوند باید فضا، شرایط و امکانات آن را فراهم شود.

این تهیه‌کننده در پاسخ به این پرسش که چه شد برای ساخت «پوست» چنین ریسکی کرده است، گفت: ۲ نگاه باعث ساخت این اثر شد که یکی از آن‌ها علاقه شخصی‌ خود بود که برای من بسیار مهم بود و یکی از دلایل ساخت این فیلم سینمایی شد. هرچند که محدودیت‌ها و مشکلاتی برای اخذ مجوز وجود داشت که در نهایت پروانه ساخت آن را گرفتیم. از نگاه حرفه‌ای اما من هم نگران بودم که با ساخت «پوست» آیا بازگشت سرمایه رخ می‌دهد یا خیر، که برای رفع چنین ریسکی سعی کردیم هزینه‌های تولید را کاهش دهیم که یکی از آن‌ها انتخاب عوامل حرفه‌ای از شهر تبریز و ساخت فیلم در آن منطقه بود تا از هزینه ساخت دکور در تهران و رفت و آمد عوامل عبور کنیم.

این تهیه‌کننده درباره ساخت فیلم اول و مشکلات فیلمساز در آن مرحله گفت: درباره ساخت فیلم اول کمی کار سخت‌تر است چراکه نگاه فیلمساز کار اولی باید نگاه حرفه‌ای باشد اما ایده‌آل‌گرایی شدیدی که در این افراد وجود دارد بسیار کار را سخت‌تر می‌کند و ریسک ساخت یک اثر را افزایش می‌دهد. به همین دلیل من معتقدم فیلم‌سازان جوان باید منطق را چاشنی این ایده‌آل‌گرایی کنند تا ساخت اثر اتفاق بیافتد و به نقطه مطلوبی ختم شود.

مصباح در پایان عنوان کرد: همیشه گفته می‌شود متن و فیلمنامه باعث درخشش و یا موفق نشدن یک اثر می‌شود اما بزرگترین مشکل سینمای ایران تهیه‌کننده و عوامل هستند، اگر تهیه‌کننده جسور، دلسوز و مولف داشته باشیم شاهد اتفاقات بهتری در سینما خواهیم بود.

نشست تمام شد، چندنفری سمت تهیه‌کننده سینما رفتند تا سؤال بپرسند، این شاید بهترین فرصتشان برای رویارویی با مصباح باشد.

هنوز درگیر گفت‌وگو در رابطه با شنیده‌ها از محمدرضا مصباح با باقی افراد بودیم که سالن آماده حضور مجید شیخ انصاری شد، شاید این شکل از نشست جشنواره را تبدیل به دانشگاه فیلم‌سازی کرده باشد.

*ژانر، فرم، سبک

انصاری وارد سالن شد و بعد از سلام چند عکس را به حاضران نشان داد، وی از روی عکس‌ها به توضیح مفاهیم فرم و نحوه خلق یک داستان پرداخت.

وی گفت: در هر اثر هنری اجزایی وجود که به دلیل رابطه باهم، کل اثر را خلق می‌کند و آن اثر مقصود معین دارد، در غیر این صورت بی‌معنی خواهد بود. مثلاً  «سیستم»، متشکل از مجموعه اجزایی است که باهم ارتباط برقرار کرده و هدف مشخصی را دنبال می‌کنند. ژانر و دسته‌بندی نیز بر اساس یک فرم و محتوای خاص ارائه می‌شود و فرم به‌مثابه یک سیستم تلقی می‌شود.

این استاد دانشگاه در ادامه درباره فرم گفت: فرم معمولاً در هنرهای زمان‌مند وجود دارد؛ هنرهای زمان‌مند، هنرهایی هستند که درک آنها نیاز به زمان دارند مانند شعر، موسیقی، کتاب و… حتی ممکن است زمان استفاده از این هنرها منقطع باشد و پای پیوستار زمانی در میان باشد. اگر این موضوع را در سینما لحاظ کنیم می‌توانیم به معنی درستی از فرم دست پیدا کنیم. فرم اجزایی دارد که در نهایت کل را تشکیل می‌دهد.

وی ادامه داد: مخاطب سینما در یک فیلم، زیرسیستم‌های روایی مانند طرح شخصیت، تشبیه، فضا، زمان و مکان داستان و زیرسیستم‌های سبکی مانند نور، صدا و فیلمبرداری را درک می‌کند. وقتی با احساستان چیزی را می‌بینید، یک زیرسیستم سبکی می‌بینید ولی وقتی فیلم تماشا می‌کنید، پس از پایان آن، داستان فیلم در ذهن شما خلق شده که قابل مشاهد نیست و در ذهن شماست.

شیخ انصاری با اشاره به مفهوم عناصر فرمال، گفت: عناصر فرمال شامل عناصری است که در کنار هم باعث خلق یک فیلم می‌شود. همچنین میزانسن، روایت، تدوین و صدا از دستگاه های قواعد فیلمسازی و فرم فیلم را تشکیل می‌دهند.

او در ادامه چند پلان سینمایی را نمایش داد و توضیح داد: در این پلان‌ها،  نور، صحنه، بازیگر، گریم، لباس، آرایش حرکتی و… به گونه‌ای است که مفاهیمی را به ما منتقل می کند. با تغییر تمهیدات، میزانسن لحاظ شده در تصویر است که نظر ما را به بازیگر مورد نظر جلب می‌کند و این پلان‌ها نتیجه عملکرد عناصر میزانسنی است. مثلاً اگر نور آن عوض شود آن مفهوم لازم را به مخاطب منتقل نمی‌کند. هر کدام از این مفاهیم دارای یک زیرسیستم است که در سینما و تصاویر وجود دارد.

در ادامه شیخ انصاری گفت: هر پلانی که در سینما می‌بینید، اگر یکی از این ویژگی‌های تمرکزگرایی، ایجاد انتظار را نداشته باشد، خارج از قواعد فیلمسازی است. سیستم فیلم، شما را برای یک شخصیت فوکال می‌کند و شخصیتی را برای شما مهم می‌کند، به‌طوری که تماشاگر فکر می‌کند خودش آن را کشف کرده، درصورتی‌که تمهیدات است که مخاطب را به آن سمت می‌برد. در تعریف ژانر می توان گفت یک دسته بندی است که بر اساس فرم باعث بوجود آمدن سبک به خصوصی می‌شود. اکثر فیلم‌هایی که فرم، سبک و ژانر دارند معمولاً محتوای شبیه هم منتقل می کنند، مانند مرد سالاری. 

وی با تاکید بر سه حوزه فیلمساز، فیلم و تماشاگر ادامه داد: برای یک فیلمساز قراردادها و سر وکارش با ملاحظات سبکی مهم است. به عنوان یک مخاطب وقتی فیلمی می‌بینید لزومی ندارد ژانر و سبک آن را بشناسید و در فیلم ملاحظات فرمال مورد نظر است و تماشاگر هم با قرارداد و قواعد فیلم‌بینی که دارد با ملاحظات ژنریک طرف است. ژانر، دسته‌ای از آثارند که به واسطه سبک، فرم یا محتوای به خصوص مشخص می‌شوند.

نشست ادامه داشت اما من برای دیدن برنامه‌های اکرام روز سوم سالن را ترک کردم، ساعت یک بعدازظهر باکس اول فیلم‌ها شروع می‌شد.

تصمیم گرفتم برای دیدن فیلم‌های مستند به سالن شماره یک بروم، آخرین آرزوی سیروس، به من اشاره‌کن، پناه به دریا و روزگار مفید فیلم‌هایی بود که در این سالن اکران می‌شد.

نمی‌شد تا پایان اکران صبر کنم، به ساعت نگاه کرم، ساعت ۱۴ زمان شروع نشست تخصصی کارگردانی با حضور احمدرضا درویش بود، نشسته‌ای جشنواره برای من به یکی از بخش‌های جذاب آن تبدیل‌شده بود.

مجدداً ما و سالن شماره ۱۲ پردیس سینمایی ملت، دو برنامه مهم باهم متداخل شده بود، باید به اکران باکس استعدادهای نو می‌رسیدم،‌ ساعت ۱۵ و سی دقیقه شروع اکران بود.

*بحث سینمای جوانان مجزا است

احمدرضا درویش آمد و کلاسش را شروع کرد؛ برای شروع سخنانی گفت که امیدبخش بود: این فرصت مغتنمی برای من است که بعد از مدت‌ها در چنین محفل‌هایی حاضر شدم. این جلسه برای من متفاوت‌تر از جلسات دیگر است. انگیزه اصلی من این بود که انجمن سینمای جوانان ایران این جلسه را برگزار می‌کند. من ‌بعد از «رستاخیز» به دلایل مختلف در هیچ جمعی حاضر نشدم اما بحث سینمای جوانان ایران یک بحث مجزاست. من یک سابقه طولانی در این انجمن دارم، چه در بیست‌وچندسالگی و چه بعد از ساخت اولین فیلم بلندم که درگیر انجمن بودم و به محافل مختلف آن دعوت می‌شدم.

این حجم از توجه بزرگان سینما به جوانان برایم بسیار قابل‌احترام و البته مهم است.

وی ادامه داد: همواره با مسائل این انجمن از دور و نزدیک آشنا بوده‌ام گرچه تغییرات ساختاری در دوره‌های جدید داشته اما مبنا همان است. من خیلی معتقد به صنعت سینمای ملی و بین‌المللی ایران نیستم و به‌طور روشن به این موضوع اعتقاد ندارم که سینمای ما ملی، صنعتی یا بین‌المللی است. بحث را باز نمی‌کنم اما برایش استدلال دارم. اگر فرصت باشد در محافل خصوصی‌تر این جریان را باز می‌کنم. البته شاید مثل من خیلی‌ها این تصور را داشته باشند. سینمای ما تجربی است ما در پی کشف زبانی هستیم که متعلق به ما باشد، متعلق به منطقه، هویت، زیست اجتماعی ما و تا رسیدن به سینمای ملی، بین‌المللی و صنعتی فرسنگ‌ها فاصله داریم.

* اینکه می‌گویند سینمای ما صنعتی است، یک فریب است

این کارگردان باسابقه تأکید کرد: اینکه گفته می‌شود سینمای ما صنعتی است، یک فریب ناخواسته است که ما هم دچارش هستیم. خود دست‌اندرکاران هم باورشان شده که در چنین قواره‌ای ظاهر می‌شوند. دولتمردان هم در این موضوع دخیل هستند. آن‌ها خیلی مایل هستند سینمای ایران را بزرگتر از واقعیت خود نشان بدهند و از این واژه‌ها استفاده می‌کنند گویی با به کارگیری واژه صنعت ملی و بین‌المللی به آن جایگاه می‌دهند. در این سال‌هایی که سینمای ما رشد و نمو داشته چنین توصیفاتی بیشتر از سوی سیاستمداران بیان شده تا جایگاه خود را بالا ببرند، این اما یک تعریف روشن نیست بلکه اغواگرانه است و ما هم به آن تن داده‌ایم.

درویش افزود: آیا نهادی نیست که به یکی از مولفه‌های ذکرشده برای «سینمای ملی» نزدیک شده باشد؟ نهادی نیمه مدنی، که تلاش می‌کند در ساحت ملی تاثیرگذار باشد همین «انجمن سینمای جوانان» است و این انگیزه اصلی من برای حضور در این جمع است. می‌خواستم اینجا با دوستان ملاقات و گفتگو کنم. متاسف شدم که برخلاف زحمات دوستان، تنها ۵۶ دفتر انجمن در حال حاضر فعال است. در حالی که قبلاً خیلی بیشتر بود. گرچه آن موقع دوران آنالوگ بود و تامین پول و امکانات بسیار سخت بود. پس چطور دفاتر کار افزایش پیدا نکرده و کم هم شده است؟ از آن سو اشتیاق زیادی از سوی نهاد‌های نیمه دولتی و نیمه مدنی مثل شهرداری وجود دارد که حوزه فعالیت خود را افزایش بدهند اما ما از این ظرفیت‌ها استفاده نکرده‌ایم.

این کارگردان سینما ادامه داد: از یکی از داوران شنیدم که می‌گفت درصد زیادی از آثار دو هویت دارد، یکی تحت تأثیر فیلم‌های بلند هستند، چه ازنظر انتخاب موضوع چه ازنظر فرم و دیگری این است که توجه به مرکزیت کشور دارند، موضوعاتی که برای فیلمهای آنها انتخاب می‌شود بیشتر قصه‌هایی است که به مرکز تهران معطوف می‌شود و از منطقه بومی خود غفلت کرده‌اند. با آنکه تجربه زندگی طبیعی آن‌ها را در دل خود دارد. همانطور که در فیلم‌های بلند متأثر از مسائلی مانند مسائل پولی، دوربین‌ها در جای جای ایران قرار نمی‌گیرد، اینجا هم دوربین ما در برگیرنده همه مناطق نیست. مثلاً دوربین ما در عرشه، لنج و یا میان عشایر نیست. موضوعات بیشتر درباره مسائل شهری، مثلث عشقی و… است ریشه این موضوع به مسائل فرهنگی ما برمی‌گردد و بخشی معطوف به بودجه است.

از خیلی موارد صحبت شد و خیلی حرف‌ها زده شد، از خاطرات و گلگی‌ها برای ساخت آثار مختلف تا آسیب‌شناسی فضای سینما.

*استعداد و امید

بعدازاین نشست سمت سالن ۸ سینما ملت رفتم تا تولیدات استعدادهای نو را ببینم، بعد از پایان اکران امیدوارانه با خودم گفتم، این سینما به قله خواهد رسید.

پایان پیام/