طرح ایجاد ۲۰ شهر ساحلی در جنوب، از حرف تا عمل
مطرح شدن وعده ایجاد ۲۰ شهر ساحلی در نوار جنوبی کشور، ابهامهایی را در خصوص چگونگی تحقق این وعده به وجود آورده است.
پانزدهم آبان ماه امسال بود که محمد مخبر، معاون اول رئیسجمهوری، با بیان اینکه پیشرفتهترین شهرهای دنیا در سواحل قرار گرفتهاند، مدعی شد ۲۰ شهر جدید در نوار جنوبی کشور «از ماهشهر تا چابهار» در حال ساماندهی و احداث است.
این اظهارات در حالی مطرح شد که هیچ جزئیاتی در خصوص این شهرهای احداثی مطرح نشد و مشخص نیست پروژه ساخت و بهرهبرداری این شهرها توسط چه نهادی انجام میشود، چه میزان سرمایهگذاری برای ایجاد آنها صورت گرفته است و برنامه دولت برای اتمام ساخت و به بهرهبرداری رساندن این شهرهای ساحلی چقدر زمان میبرد. همین ابهامها در خصوص صحبتهای مطرحشده، باعث شده است که نتوان چشمانداز دقیقی از عملیاتی شدن طرح پیش روی خود مجسم کرد.
برای بررسی بیشتر موضوع و درک این نکته که ایجاد شهرهای ساحلی تا چه میزان برای کشور و حوزه گردشگری مفید هستند و نیز برای آگاهی از این نکته که وعدههای مطرح شده برای ساخت این شهرها تا چه میزان قابلیت اجرایی شدن دارد، گفت و گویی با دکتر اسرافیل شفیعزاده، عضو جامعه تورگردانان ایران، صورت دادیم که مشروح آن در ادامه آمده است:
بهطور کلی و در یک نگاه کلان، طرح ایجاد ۲۰شهر ساحلی در نوار جنوبی کشور را چگونه میبنید و فکر میکنید این طرح در چه صورت میتواند اثرگذار بوده و به توسعه گردشگری کشور کمک کند؟
ایده مطرح شده ایده فوقالعادهای است؛ اما وقتی دولت میخواهد این کار را انجام دهد، باید مشخص کند منابع مالی آن از کجا تامین میشود و شکل اجرایی آن چگونه بوده و مجری چه کسی است. به نظرم اینکه صرفا یک جنبه تبلیغاتی موضوع را در نظر بگیرند، صحیح نیست.
اگر واقعا طرح مشخص و معینی وجود داشته باشد و هدف واقعا گردشگری در پهنههای جنوبی خلیجفارس و دریای عمان باشد و محدود به حرف نباشد و ردیف بودجه داشته باشد، این کار اقدام مطلوبی است. باید مشخص شود که بودجه و اعتبار این طرح از کجا قرار است تامین شود. همچنین باید مشخص شود چه کسی قرار است این طرح را اجرایی و عملیاتی کند؟ برای ارزیابی صحت ادعاها و گفتوگوها، باید عملکرد را مورد بررسی و نقادی قرار دهید.
حرف توسعه را زدن بسیار زیبا و دلنشین است؛ ولی یک عمل پروپاگاندایی کور است، برای آنکه دوره خدمتی چهار ساله برخی از آقایان پشت سر گذاشته شود. در ماههای گذشته شاهد آن بودیم که وعدههایی برای پذیرش مسافران جام جهانی در جزایر ایرانی مطرح شد؛ اما در نهایت راهاندازی کشتی کروز و پرواز مستقیم به دوحه از جزایر ایرانی محقق نشد. چه اتفاقی افتاد؟ در نهایت هم یک مصاحبه کرده و تمام تقصیرها را بر گردن دولت قطر انداختند. مشخص نیست دولت قطر چگونه به کروز دولتهای اروپایی و غیر اروپایی اجازه ورود داده است که در سواحل قطر بیتوته کنند و در مقابل سازمان بنادر و کشتیرانی ایران عنوان میکند که کشور قطر اجازه نداده است که کشتی کروز سانی آنجا برود.
فکر میکنید وعده مطرح شده برای ایجاد ۲۰ شهر ساحلی در نوار جنوبی کشور تا چه میزان امکان عملیاتی شدن دارد؟
هیچ برنامهای برای عملیاتی کردن سیاستهایی که بتواند رونق گردشگری ایران را درپی داشته باشد، عملا ندیدهایم. در خصوص جام جهانی نیز یک چنین وعدههایی وجود داشت؛ اما دیدیم که در روزهای گذشته اعلام کردند امکان جذب گردشگر فراهم نشده است و قرار نیست کسی از قطر به ایران بیاید و بلیطی تهیه نشده است.
این هم یکی از صحبتهای عبثی است که مطرح شده و گفتهاند قصد دارند شهر ساحلی در حوزههای جنوبی ایران را برنامهریزی کرده و ایجاد کنند. توجه داشته باشید که حرف زدن کار سادهای است.
بهعنوان کسی که ۳۰ سال است در حوزه گردشگری سابقه دارم، مشاهده میکنم که در دورههای مختلف عنوان میکنند که میخواهند سیاستهای ارزانسازی سفر را ایجاد کنند و به نتیجه هم نمیرسند (به این موضوع هم خوشبین نیستم). پیش از آن در سازمان گردشگری و امروز در وزارت میراث فرهنگی، این وعدهها مطرح شده بود و میشود؛ با این وجود، اقدام عملی برای ارزانسازی سفر مشخص نیست و هنوز مردم ترجیح میدهند تورهای ارزان قیمت ترکیه را انتخاب کنند.
در واقع بهجای آنکه رونق گردشگری ایران مد نظر قرار گیرد، سیاستهایی اتخاذ میکنند که عملا نتیجهاش کمک به توسعه گردشگری کشورهای پیرامون میشود.
به نظرتان برای آنکه چارچوب درستی برای طرح ایجاد شود و سازوکار عملیاتی شدن طرح ایجاد شهرهای ساحلی مشخص شود، دولت باید چه کرده و چه اقداماتی را در دستور کار خود قرار دهد؟
به نظرم باید اعلام کنند منابع سرمایهگذاری برای ایجاد این شهرهای ساحلی کجا است؟ چه کسی قرار است برای این شهرها سرمایهگذاری کند؟
اگر برنامه توسعه پهنههای جنوب و جنوب غرب ترکیه مثل بدروم، کوش آدسی و آنتالیا را ببینید، متوجه میشوید تمام اینها با برنامه مشخص توسعهای دولت ترکیه و با کمک بخش خصوصی و با جذب سرمایههای داخلی و خارجی به سرانجام رسیدهاند. بدون توجه به این موارد، آنچه که مطرح میشود صرفا شعار است و پایه و اساسی ندارد.
در حال حاضر، مشخص نیست که برای ایجاد شهرهای ساحلی در جنوب ایران مکانیابی شده است؟ آیا مشخص است مثلا در استان هرمزگان چند پروژه باید به مرحله اجرا در بیاید؟ آیا مشخص است چند ساحل در استان سیستان و بلوچستان باید ایجاد شود؟ آیا قرار است در ساحل مکران کاری صورت گیرد؟ آیا از جاذبههای موجود در جاسک، چابهار و لنگه استفاده میشود؟ آیا برای ایجاد این شهرها مکانیابی و مطالعه صورت گرفته است؟
فکر میکنید اجرای طرحهای مطالعاتی پیش از ایجاد شهرهای ساحلی یا انجام سایر پروژههای بزرگ در حوزه گردشگری چقدر اهمیت دارد؟
در سالهای پیش از انقلاب (برای انجام پروژههای بزرگ گردشگری) یک شرکت مطالعاتی توریستی را میآوردند و ارزیابیهای لازم از طریق اصول علمی انجام میشد و مکانیابی صورت میگرفت. برهمین اساس هم جریانهای جهانگردی مرتبط مطالعه شده و برنامهریزی صورت میگرفت. سپس مشخص میشد که بر اساس برآوردها و برنامههای در نظر گرفته شده چه اقداماتی باید انجام میگرفت.
نمونه ساده و عینی اینگونه برنامهریزیها را میتوان در هتلهای ایرانگردی دید. این هتلها در رژیم گذشته به نحو بسیار خوب و موفقی با گستردگی جغرافیایی بسیار شایسته به مرحله اجرا در آمد بهنحوی که بعد از انقلاب اساسا پروژه موفقی به حد پروژه ایجاد مراکز ایرانگردی نداشتهایم. گستردگی این طرح از طبس گرفته تا بیرجند و در دوردستترین مناطق ایران نمایان است. به نظرم در خصوص ایجاد شهرهای ساحلی نیز باید یک چنین برنامهریزی صورت گیرد.
نظر شما در خصوص طرح مطرح شده برای ایجاد ۲۰ شهر ساحلی در نوار جنوبی کشور چیست؟ آیا این طرح قابلیت عملیاتی شدن دارد؟ برای شروع طرحهای گردشگری کلان چه برنامهریزیها و اقداماتی باید در نظر گرفته شود؟